شناسه خبر : 19108 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا اصلاح الگوی مصرف مردم می‌تواند چاره‌ساز باشد؟

بحران آب، بحران مدیریتی است

آب یکی از ارکان اصلی حیات بشر است. به ‌طوری که حیات بدون آن برای موجودات زنده به هیچ‌وجه قابل تصور نیست.

index:1|width:50|height:50|align:left مجتبی شوریان/ عضو هیات علمی پردیس فنی و مهندسی شهید عباسپور دانشگاه شهید بهشتی
آب یکی از ارکان اصلی حیات بشر است. به ‌طوری که حیات بدون آن برای موجودات زنده به هیچ‌وجه قابل تصور نیست. اگرچه کل میزان آب در جهان ثابت است، اما توزیع نامناسب و ناهمگن آن در سطح جهان و از همه مهم‌تر فقدان آب سالم در بسیاری از نقاط جهان نگرانی‌های زیادی را پیش روی بشر قرار داده است. حدود 70 درصد از سطح زمین را آب فرا گرفته ولی متاسفانه بحران آب در بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای کمربند خشک زمین مثل ایران، به عنوان یکی از دغدغه‌های اصلی فراروی آینده جوامع بشری خواهد بود. نشانه‌های این بحران امروزه به ویژه در شرایط خشکسالی‌های اخیر به خوبی نمایان شده است. در بسیاری از مناطق جهان آب کافی برای تولید غذا و رشد جمعیت در دسترس نیست. نابودی گونه‌های گیاهی و جانوری نیز حقایق دیگری هستند که در بسیاری از نقاط جهان اتفاق افتاده که می‌توانند باعث تغییر روش زندگی نسل‌های آینده شوند. بنابراین بررسی این پدیده و تبعات ناشی از آن که به درستی زلزله خاموش نامیده شده است، می‌تواند ابزار مناسبی برای ارائه راهکارهای موثر مقابله با آن و کاهش اثرات ناشی از آن باشد. عوامل مختلفی در پیدایش بحران آب در کشور دخیل هستند. واقع شدن ایران در منطقه خشک زمین، اولین عامل کمبود منابع آبی جهت رفع نیازهای توسعه است. متوسط بارش سالانه درازمدت در کشور حدود 250 میلیمتر است که این رقم حدود یک‌سوم بارش متوسط سالانه جهانی (750 میلیمتر) است. خود این عامل به تنهایی بیانگر این موضوع است که استفاده مناسب از منابع آبی در دسترس نیازمند برنامه‌ریزی صحیح و هدفمند است. این در حالی است که بررسی‌های صورت‌گرفته در مطالعات طرح جامع آب کشور نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر میزان بارندگی متوسط سالانه کشور از حدود 250 میلیمتر به 242 میلیمتر کاهش پیدا کرده است. بر این اساس طبق آمار درازمدت 40‌ساله ثبت‌شده در ایستگاه‌های آب‌سنجی و چاه‌های پیزومتری، سابق بر این جمعاً در کشور 130 میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر سالانه داشته‌ایم، در حالی که مطالعات اخیر نشان می‌دهد این میزان به حدود 120 میلیارد مترمکعب در سال کاهش پیدا کرده است. بنابراین این کاهش 10 میلیارد مترمکعبی منابع آب قابل استفاده، در کنار رشد جمعیت و توسعه‌های صورت‌گرفته در بخش‌های مختلف به‌عنوان یک عامل تاثیرگذار در پیدایش بحران آب دخیل است. در کنار این عامل، الگوی مصرف ناصحیح آب، توزیع نشدن همگن مکانی و زمانی بارش‌ها، رشد جمعیت، توسعه ناهمگون و ناپایدار در بخش‌های مختلف بدون توجه به آمایش سرزمین و وقوع خشکسالی‌های پی در پی و ممتد که به‌نوعی می‌توان آن را ناشی از تغییر اقلیم کره زمین دانست، از جمله دلایل دیگر بروز بحران‌ها و چالش‌های بخش آب است. الگوی مصرف آب در زندگی هر فرد ایرانی در مقایسه با مقدار متوسط جهانی بسیار بالاست. هر فرد ایرانی به طور متوسط روزانه 200 تا 250 لیتر آب جهت شرب و بهداشت مصرف می‌کند، در حالی که این میزان در کشورهای توسعه‌یافته حدود 120 تا 150 لیتر در شبانه‌روز است. دلیل اصلی این موضوع را شاید بتوان در فرهنگ ناصحیح استفاده از این منبع حیاتی و ناآگاهی آحاد مردم جامعه نسبت به این موضوع دانست. این الگوی مصرف بالا طبیعتاً منجر به وارد شدن فشار بیش از حد به منابع آب سطحی و زیرزمینی در نقاط مختلف کشور شده؛ به گونه‌ای که در حال حاضر به ازای هر فرد در کشور حدود 1500 مترمکعب آب تجدیدپذیر در سال در دسترس است، در حالی که در کشورهای توسعه‌یافته به‌طور متوسط این میزان در حدود 6400 مترمکعب به ازای هر نفر در سال است. استانداردهای بین‌المللی نشان می‌دهد که اگر سرانه آب تجدیدپذیر در هر کشور کمتر از 1700 مترمکعب در سال باشد، آن کشور در وضعیت شدید بحران آبی قرار دارد. اما اگرچه این عوامل هر یک به میزان معینی در پیدایش بحران آب نقش دارند، شاید بتوان موثرترین عامل وقوع مشکلات سر راه تامین نیازهای آبی را در سوء‌مدیریت بهره‌برداری و استفاده ناصحیح از منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور در دهه‌های اخیر دانست. به عبارت دیگر، بحران آب در وهله اول یک بحران مدیریتی است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که چگونگی مدیریت منابع آب می‌تواند نقش مهمی در مقابله با پیامدهای ناشی از بحران جهانی آب داشته باشد. از آنجا که افزایش تقاضا برای استفاده از آب شیرین در بسیاری از نقاط دنیا فراتر از منابع موجود برای تامین نیازهای انسان‌های ساکن این کره خاکی بوده است، اهمیت استفاده هوشمندانه از منابع موجود با گذشت زمان به مراتب بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. آنچه سبب افزایش نگرانی‌ها پیرامون این موضوع شده این است که امروزه از هر شش نفر، یک نفر یا به عبارت دیگر بیش از یک میلیارد نفر از مردم دنیا با مشکل دسترسی نداشتن به منابع آب آشامیدنی سالم مواجه هستند. بر اساس بررسی‌های انجام شده توسط کارشناسان سازمان ملل متحد تا سال 2050 میلادی بیش از نیمی از کشورها در سراسر دنیا در تامین آب آشامیدنی مورد نیاز خود با بحران رو به رو خواهند شد که این موضوع می‌تواند ناشی از افزایش مصرف آب در مقایسه با دسترسی به منابع آب شیرین یا کمبود منابع آب شیرین باشد. اولین سوالی که مدیران یک سیستم درصدد پاسخگویی به آن بر‌می‌آیند، میزان نرخ بهره‌وری کالای مورد استفاده در سیستم بوده و اینکه چگونه می‌توان آن کالا را با بهره‌وری بالاتری مورد استفاده قرار داد. در این راستا، بخش کشاورزی به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده منابع آب کشور که سهمی در حدود 90 درصد از استحصال منابع آبی در سال را به خود اختصاص می‌دهد، بیشترین تاثیر را داراست. واقعیت تلخی که در سیستم عرضه و تقاضای آب در بخش کشاورزی وجود دارد بهره‌وری پایین این منبع حیاتی است که ناشی از نبود سیاست‌های هدفمند و برنامه‌ریزی شده جهت استفاده از این کالای ارزشمند است. ناچیز بودن قیمت آب، توجه نکردن به الگوی کشت مورد استفاده کشاورزان، کاشت محصولات آب‌بر با ارزش افزوده پایین، پایین بودن راندمان سیستم‌های آبیاری سنتی کشاورزی و نبود نظارت و کنترل بر برداشت‌های غیرمجاز از طریق حفر چاه‌های آب زیرزمینی در مناطق مختلف کشور بیشترین سهم را در هدررفت این منابع به خود اختصاص داده است. راندمان آبیاری در جهان هرگز از حدود 75 درصد فراتر نرفته است، بنابراین نمی‌توان راندمان آبیاری در کشور را به 90 درصد رساند. اما می‌توان فاصله خود را با متوسط جهانی کاهش داد و سالی دو تا پنج درصد به راندمان آبیاری در مناطق مختلف کشور اضافه کرد. برای این کار باید برنامه‌ریزی لازم صورت گیرد که به چندین نمونه از اقدامات لازم جهت تحقق این هدف در ادامه اشاره خواهد شد.

1- منطقه‌بندی کشت یکی از این برنامه‌هاست. بدین معنی که نباید اجازه انجام هر گونه کشتی در مناطق کم‌آب صادر شود. یا می‌توان به کشاورزان اعلام کرد تسهیلات مورد نیاز در صورتی به آنها تعلق خواهد گرفت که کشت‌هایی را که آب کمتری نیاز دارند، انجام دهند.

2- بررسی و مطالعه در زمینه تجارت آب مجازی (مجموعه آبی که از ابتدا تا انتهای فرآیند تولید یک محصول مورد استفاده قرار می‌گیرد تا در نهایت آن محصول تولید شود) از دیگر ملزومات کاهش تبعات بحران آب در شرایط و دنیای امروز است. بر این اساس واردات محصولاتی که تولیدشان نیازمند آب فراوانی است در دستور کار قرار گرفته و در عوض توجه و تمرکز بیشتر بر روی صادرات محصولاتی باشد که آب کمتری مصرف می‌کنند.

3-‌برنامه بعدی سرمایه‌گذاری در زمینه استفاده بهینه از منابع آب سطحی و زیرزمینی و استفاده از روش‌های نوین آبیاری به‌جای آبیاری سنتی است. بدین معنی که باید روش‌های گوناگون مدرن آبیاری مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شود که کدام یک از این روش‌ها نظیر آبیاری بارانی، قطره‌ای و... برای چه محصولی و در کدام منطقه مناسب است.

4-از دیگر اقدامات موثر، تصفیه و استفاده صحیح از پساب‌های در دسترس است. پساب‌های کشاورزی، صنعتی، خدماتی و ... منابع آب قابل استفاده ارزشمندی برای اهداف مختلف هستند که اولاً باید از ورود آنها به آب‌های سالم جلوگیری کرد (بررسی‌ها نشان داده یک مترمکعب پساب می‌تواند 50 مترمکعب آب سالم را آلوده کند) و ثانیاً استفاده مجدد از آنها پس از بازیافت می‌تواند منابع آب قابل توجهی را در اختیار متقاضیان این بخش قرار دهد.

5- اقدام موثر دیگر سرمایه‌گذاری برای آموزش و ارتقای فرهنگ عمومی در زمینه مصرف صحیح آب و تهیه برنامه‌های لازم در آموزش و پرورش و صداوسیماست که نهادینه شدن این موضوع را که منابع آب کشور محدود بوده و وارد کردن خسارت به آن سبب اجحاف در حق برخورداری از یک زندگی سالم و راحت برای نسل‌های آینده می‌شود، به دنبال داشته باشد. این برنامه‌ریزی‌ها می‌توانند در دسته برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تقسیم‌بندی شده و با تدوین یک چشم‌انداز جامع جهت تحقق اهداف نهایی استفاده صحیح و کارآمد از منابع آب کشور قانونمند شده و راهکارهای اجرایی هر چه موثرتر آنها نیز عملی شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها