شناسه خبر : 19072 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

عیسی کلانتری می‌گوید مواد غذایی فرآوری شده در ایران شاید بی‌کیفیت باشد، اما غیربهداشتی نیست

ضعف کیفی داریم، نه بهداشتی

به‌نظرم روند مصرف لبنیات به‌زودی به وضع سابق برخواهد گشت، اما مساله حقوق شهروندی مردم که در این ماجرا زیرپا گذاشته شده نباید فراموش شود.

دکتر عیسی کلانتری در دوران ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی‌رفسنجانی و سید‌محمد خاتمی، تجربه وزارت کشاورزی را از سر گذرانده است، اما حالا سال‌هاست که مسوولیت دولتی بر عهده نمی‌گیرد. او که مدرک دکترای «فیزیولوژی و بیوشیمی محصولات زراعی» خود را از دانشگاه ایالتی آیوا در آمریکا گرفته، در سال‌های اخیر بیش از همه به فعالیت‌های تحقیقاتی مشغول بوده و از جمله در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام فعال بوده است. مقالات «وضعیت بازار غذا در شرایط حاضر و آینده (مهر 1389)» و «ارزیابی عملکرد برنامه چهارم در در بخش کشاورزی و انطباق با سند چشم‌انداز (دی 1390)» از جمله گزارش‌های راهبردی‌ای است که او در این مرکز اقدام به تدوین و تالیف آنها کرده است. کلانتری که دبیر کل تشکل غیردولتی خانه کشاورز نیز هست، از بهمن‌ماه پارسال به عنوان دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه به کمک دولت حسن روحانی شتافته است. به بهانه باز شدن پرونده «لبنیات پالم‌دار» در هفته‌های اخیر، با این وزیر سابق، درباره موضوع امنیت و سلامت غذایی در جامعه ایران مصاحبه کردیم و از او پرسیدیم که چرا جو ناامنی غذایی به این سرعت در ایران داغ می‌شود؟ کلانتری که ریشه بروز این‌گونه مسائل را در «بی‌صداقتی» برخی تولیدکنندگان محصولات غذایی می‌داند، در عین حال تاکید می‌کند که «مسوولان نباید قبل از اینکه به نتیجه کامل برسند و موضوع را در چند آزمایشگاه معتمد و مستقل و بی‌طرف مورد بررسی قرار دهند، اذهان عمومی را با اطلاعات ناقص مشوش کنند». کلانتری اگرچه روغن پالم را از نظر بهداشتی بی‌خطر می‌داند، می‌گوید: «وزارت بهداشت در این زمینه به وظیفه خود عمل کرده و هشدارهای لازم را داده است. اما قصور اصلی در موسسه استاندارد رخ داده که به وظایف خود در زمینه نظارتی عمل نکرده است.»
جناب آقای کلانتری، در سال‌های اخیر، هر سال اخباری درباره آلوده بودن یکی از مواد غذایی جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داده است؛ یک بار برنج آلوده، یک بار گوشت آلوده و حالا هم لبنیات آلوده. به طور کلی شما این جو ناامنی غذایی در جامعه ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید و دلیل بروز این‌گونه اتفاقات را چه می‌دانید؟
من فکر می‌کنم ریشه این ناامنی در «بی‌صداقتی» است. مثلاً درباره روغن پالم، ما می‌دانیم که این روغن یک روغن بهداشتی و خوراکی است و از دهه 60 تاکنون همواره به ایران وارد می‌شده است. بخش عمده‌ای از روغن وارداتی ایران را (حدود 40 تا 50 درصد آن) روغن پالم تشکیل می‌دهد که عمدتاً از جنوب شرق آسیا وارد می‌شود. خود روغن پالم از نظر خوراکی مشکل‌زا نیست و با بقیه روغن‌های خوراکی اعم از آفتابگردان یا سویا تفاوت چندانی ندارد. اما مشکلی که ایجاد شده است، ناشی از بی‌صداقتی برخی از کارخانه‌های تولید لبنیات است که روغن نباتی را -که قیمتی در حدود یک‌چهارم تا یک‌پنجم روغن حیوانی دارد- به نام چربی حیوانی به خورد مردم می‌دهند. این یک نوع تقلب و بی‌صداقتی است؛ وگرنه از نظر بهداشتی چندان تفاوتی ندارد.
از قرار، این کار با مجوز موسسه استاندارد انجام می‌شده است و بنا‌بر‌این بخشی از مسوولیت برعهده موسسه استاندارد است که به شرکت‌های لبنی اجازه می‌داده بدون درج ترکیبات دقیق روی بسته‌های محصولات تولیدی‌شان از این روغن استفاده کنند و به جای شیر پرچرب حاصل از روغن حیوانی، شیر چرب‌شده با روغن نباتی در اختیار مردم قرار دهند؛ در حالی که قیمت اینها بسیار با هم متفاوت است.

‌ بنا‌بر‌این از نظر شما این روغن خطر بهداشتی شدیدی ندارد؟
خیر، خطر بهداشتی ندارد. اما از نظر صداقت و درستکاری، اشکال دارد.

‌ به اصطلاح «غش در معامله» است...
بله، برخی از کارخانه‌های تولید لبنیات، به جای روغن حیوانی که کیلویی 5/4 تا 5 دلار قیمت دارد، از روغنی که در هر کیلو یک دلار قیمت دارد، استفاده کرده‌اند و این نوعی تقلب است. ماستی که با ادعای 10 تا 12 درصد چربی به دست مشتری می‌رسد، هشت درصد از آن چربی به وسیله روغن پالم تولید شده و به نظر من مردم و مصرف‌کنندگان می‌توانند بابت این تقلب به دستگاه قضایی شکایت کنند تا در دادگاه مورد رسیدگی قرار بگیرد. اما به هر حال، وقوع این ماجرا ضعف دستگاه نظارتی را نشان می‌دهد؛ چون مسوول ذی‌ربط در موسسه استاندارد در این باره گفته است که «ما از کاربرد روغن پالم مطلع بودیم». خب اگر اطلاع داشتید، حداقل به اطلاع مردم می‌رساندید! لااقل در لیست ترکیبات محصول می‌نوشتید که 70 درصد از چربی مورد استفاده در آن از روغن پالم حاصل شده است! آن وقت مردم حق انتخاب داشتند که این محصول را مصرف بکنند یا نه. اما وقتی به این شکل رفتار شده، یک نوع کلاهبرداری و کلاشی توسط برخی کارخانه‌ها به حساب می‌آید.

‌ جوی را که به طور کلی علیه لبنیات ایجاد شد، چطور تحلیل می‌کنید؟ مثلاً وزیر بهداشت از روغن پالم به عنوان «بدترین نوع چربی صنعتی» یاد کرد و از خطرات بهداشتی آن حرف زد. در نتیجه این جو، حتی وقتی خانواده‌ها در مهمانی‌ها حاضر می‌شدند، همدیگر را از مصرف لبنیات بر‌حذرمی‌داشتند...
خسارت این موضوع متاسفانه به دامداران وارد شده است. چون وقتی مصرف کاهش می‌یابد، کارخانه‌ها میزان خرید شیر از دامداران را کاهش می‌دهند. ضمن اینکه شیر را نمی‌توان در پستان گاو پس‌انداز کرد و اگر گاو دو بار در روز دوشیده نشود، دچار ورم ‌پستان شده و تلف می‌شود. بنا‌بر‌این خسارت شدیدی به دامداران وارد شده است.
از سوی دیگر، به دنبال این وقایع، اعتماد مردم به دستگاه‌های دولتی بسیار کاهش یافته است. هر چند عرض کردم، روغن پالم همواره یک روغن خوراکی بوده و از زمان جنگ به کشور وارد می‌شده است و از نظر ترکیبات شیمیایی فرقی با سایر روغن‌های نباتی ندارد. فقط مساله کلاهبرداری آن مطرح است...

‌ خب، ما می‌دانیم که وزارت بهداشت متولی سلامتی مردم است. اما همان‌طوری که شما گفتید، این موضوع روغن پالم آنقدرها هم خطرناک نیست و در جریان این اتفاقات، فقط نوعی تقلب به وقوع پیوسته است. به نظر شما چرا وزارت بهداشت اینقدر با بی‌پروایی وارد عرصه انتقاد به محصولات لبنی شد و این ضررهای هنگفت را به دامداران یا سایر فعالان اقتصادی تحمیل کرد؟ آیا وزارت بهداشت خودش هم در دام تبلیغات افتاده است؟
البته من درباره این جزییات اطلاعی ندارم. اما وزارت بهداشت تنها مرجعی بود که به این موضوع اعتراض کرد و مردم متوجه ماجرا شدند؛ چون مدت‌ها بود کارخانه‌ها روغن نباتی را به جای روغن‌های حیوانی به مردم می‌فروختند و این بخش از کار وزارت بهداشت، به نظر من درست بوده است. ولی بخش اصلی قصور به موسسه استاندارد برمی‌گردد که می‌دانست برخی تولیدکنندگان لبنیات، روغن حیوانی را از محصول اصلی‌شان خارج می‌کنند و به عنوان کره به قیمتی تا 10 برابر قیمت شیر می‌فروشند و جای آن را با روغن پالم پر می‌کنند، و هیچ اعتراضی نمی‌کرد. سال‌هاست این کارخانه‌ها بر سر مصرف‌کنندگان کلاه گذاشته‌اند و آنها حق دارند که به دستگاه قضایی شکایت کنند.
البته ضرر و زیان دامداران باید جبران شود، اما افشاگری وزیر بهداشت هم این حسن را داشت که مردم فهمیدند طی چند سال گذشته حق‌وحقوق‌شان ضایع می‌شده است. برای جلوگیری از افزایش ضرر و زیان به تولیدکنندگان، لازم است که دولت هر چه سریع‌تر نسبت به معرفی متخلفان اقدام کند تا سایه اتهام از سر سایر کارخانه‌ها برداشته شود.

‌ با توجه به کاهش مصرف لبنیات در اثر جو روانی ایجادشده، به نظر شما سرانه مصرف لبنیات در ایران -که در شرایط عادی هم از سرانه جهانی بسیار پایین‌تر است- دچار نزول بیشتر نخواهد شد؟
در کوتاه‌مدت این اتفاق می‌افتد. اما وقتی اعتماد مردم به تولیدکنندگان احیا شود، دوباره مصرف محصولات لبنی را از سر خواهند گرفت. بنا‌بر‌این چنین اثری کوتاه‌مدت (مثلاً در حد یکی دو هفته) خواهد بود. واقعیت دیگر این است که آنقدر متقاضی مصرف لبنیات در کشور وجود دارد که حتی در شرایط فعلی هم فکر نمی‌کنم مصرف لبنیات پایه (مثل شیر) چندان پایین آمده باشد. به ویژه با توجه به اطلاعیه مشترک وزارت بهداشت و موسسه استاندارد که اعلام کردند محصولات موجود در بازار سالم است، به نظرم روند مصرف لبنیات به زودی به وضع سابق بازخواهد گشت. اما مساله حقوق شهروندی مردم که در این ماجرا زیر پا گذاشته شد، نباید فراموش شود و کارخانه‌های متخلف باید خسارت‌های وارده را جبران کنند. چون سال‌های سال روغن گران‌قیمت شیر را خارج می‌کردند و شیر را با روغن‌های ارزان‌قیمت چرب می‌کردند و به خورد مردم می‌دادند. به نظر من، بخش عمده این مساله از ضعف موسسه استاندارد ناشی می‌شود.

‌ یعنی شما معتقدید وزارت بهداشت در این زمینه مرتکب اشتباهی نشده است؟
من فکر می‌کنم وزارت بهداشت وظیفه خود را انجام داده و به مردم اعلام کرده است که این روغن حیوانی نیست، بلکه نباتی است. طبعاً این یک تقلب آشکار است و موسسه استاندارد و دستگاه‌های بازرسی باید نظارت قوی‌تری داشته باشند که کارخانه‌های لبنی بر سر مردم کلاه نگذارند.

‌ نظر شما راجع به تجربه‌های مشابه سال‌های قبل چیست؟ مثلاً یک بار اعلام شد برنج‌های وارداتی آلوده است و نباید مصرف شود...
آنها واقعاً آلوده نبود. یک مشت دلال به جان همدیگر افتاده بودند...

­‌ سوال من دقیقاً همین است. چرا این اتفاقات می‌افتد و به دلیل این‌گونه دعواها امنیت روانی و غذایی مردم به خطر می‌افتد؟
این اتفاق به دلیل رقابت‌های ناسالم رخ می‌دهد. بعضی از دوستان در دستگاه‌های مقننه یا مجریه هم یا بر اساس اطلاعات غلطی که به دست‌شان می‌رسد، احساساتی می‌شوند و بعضی حرف‌ها را مطرح می‌کنند، یا اطلاعات ناقص را در اختیار مردم قرار می‌دهند. متاسفانه تحقیق درستی هم انجام نمی‌شود.
به‌نظرم روند مصرف لبنیات به‌زودی به وضع سابق برخواهد گشت، اما مساله حقوق شهروندی مردم که در این ماجرا زیرپا گذاشته شده نباید فراموش شود.

مثلاً جالب است که تا به حال چندین سال است که ادعای آلودگی برنج‌ها مطرح بوده و در مجلس شورای اسلامی هم راجع به آن حرف زده شده، ولی حتی یک بار این محصولات را به یک آزمایشگاه نفرستاده‌اند که بررسی شود آیا واقعاً در ترکیبات آنها فلزات سنگین وجود دارد یا خیر؟
بنا‌بر‌این، مسوولان نباید قبل از اینکه به نتیجه کامل برسند و موضوع را در چند آزمایشگاه معتمد و مستقل و بی‌طرف مورد بررسی قرار دهند، اذهان عمومی را با اطلاعات ناقص مشوش کنند. بلکه ابتدا باید ببینند این حرف‌ها و ادعاها صحت دارد یا ندارد. اما متاسفانه گاهی اوقات مسوولان ما هم در دام دلالان می‌افتند. در واقع چند رقیب واردکننده به جان هم می‌افتند و مسوولان هم در دام آنها قرار می‌گیرند.

‌ چنانچه به خاطر داشته باشید، حتی پای برنج‌های داخلی هم به این شایعات کشیده شد و بعضی منابع خبری این برنج‌ها را هم آلوده معرفی می‌کردند.
نه، خوشبختانه خاک زمین‌های تولیدکننده برنج در ایران آلوده نبوده و نیست. آب مورد استفاده در شالیزارهای ما هم آلودگی ندارد. البته بخشی از کودهای فسفاته وارداتی به کادمیوم آلوده بود که آن هم به علت این بود که برخی کشاورزان به دلیل ملاحظات قیمتی، اقدام به خرید کودهای ارزان‌تر می‌کردند که خلوص پایین‌تری داشت. ولی حتی آن هم تنها خاک را آلوده می‌کرد و احتمال جذب آلودگی توسط گیاهان بسیار بعید بوده است. بنا‌بر‌این تولیدات برنج ما کاملاً سالم بوده و این حرف‌ها بی‌ربط است و محلی از اعراب ندارد.

­‌ به هر حال مردم می‌خواهند به سلامت محصولات غذایی مورد نیازشان اطمینان داشته باشند. با وجود علامت استاندارد و پروانه بهره‌برداری وزارت بهداشت و امثال اینها، چرا باز هم نمی‌توان از سلامت مواد غذایی مطمئن بود؟
واقعیت این است که محصولات غذایی تولید داخل، از نظر بهداشتی مشکلی ندارند، اما ممکن است کیفیت آنها پایین باشد. مثلاً وقتی روی یک بسته غذایی نوشته شده است که 10 درصد پروتئین دارد یا پنج درصد چربی دارد، اینها قابل اعتماد است، اما این احتمال وجود دارد که نوع چربی استفاده‌شده در محصول، از نوع بی‌کیفیت آن باشد (مثل همین ماجرای روغن پالم با این حال همین محصولات هم از نظر بهداشتی سلامت هستند و می‌توان با اطمینان گفت محصولات غذایی فرآوری‌شده در داخل کشور از نظر بهداشتی مشکلی ندارند. تعیین و پایش سطح کیفیت آنها دیگر وظیفه موسسه استاندارد است که باید به وظایف خود عمل کرده و تامین حق‌وحقوق اقتصادی مردم را تضمین کند.

‌ به‌موجب برنامه چهارم توسعه شورایی تحت عنوان «شورای عالی سلامت و امنیت غذایی» با مسوولیت رئیس‌جمهور و حضور شماری از وزرا تاسیس شده است. فعالیت این شورا در تامین امنیت و سلامت غذایی مردم به خصوص با توجه به وقایع اخیر را چطور ارزیابی می‌کنید؟
از فعالیت این شورا در حال حاضر خبری ندارم. اما در قانون وزارت بهداشت یک شورایی به همین منظور در نظر گرفته شده است. اصولاً یکی از وظایف اصلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی همین است که سلامت و امنیت غذایی مردم را تامین کند. منتها این وزارتخانه هم با مشکلات خاص خود دست و پنجه نرم می‌کند؛ کمبود نیروی انسانی، کمبود بودجه و مشکلاتی از این دست دارند که باید برطرف شود. ولی در مجموع می‌توان گفت محصولات غذایی تولید داخل مشکل بهداشتی ندارند.

‌ اما شما در مورد همین مساله اخیر گفتید تقصیراتی را متوجه موسسه استاندارد می‌دانید. این تقصیرات از چه جهتی متوجه موسسه استاندارد است؟
وقتی موسسه استاندارد می‌خواهد بر یک کالایی مهر استاندارد بزند، باید وارد جزییات آنالیز غذایی آن شود. وقتی روی ماست می‌نویسند «پنج درصد چربی» موسسه استاندارد باید از تولیدکننده بخواهد که جزییات این چربی پنج درصدی را روی بسته مواد غذایی درج کند و مثلاً بگوید که چهار درصد از این پنج درصد، روغن نباتی است. ولی این موسسه با اینکه خودش این اطلاعات را دارد، آنها را در اختیار مشتری قرار نمی‌دهد. موسسه استاندارد باید به تولیدکنندگان فشار وارد می‌کرد و می‌گفت «من مهر استاندارد را به این شرط به شما می‌دهم که جزییات ترکیبات محصول را روی بسته‌اش درج کنید» تا رعایت امانت بشود. بنابراین از نظر اطلاع‌رسانی موسسه استاندارد کوتاهی و قصور داشته است، اما از نظر بهداشتی، اشکالی در این ماجرا نمی‌بینم.

‌ با اقدامات و پیگیری‌های صورت‌گرفته، این ماجرا احتمالاً به زودی پایان می‌یابد و فراموش می‌شود. ولی آیا تضمینی وجود دارد که چند ماه بعد دوباره همین اتفاق درباره محصولی دیگر رخ ندهد؟
مردم بر اساس اعتماد و اطمینان به دستگاه‌های دولتی ناظر بر تولید محصولات غذایی، خوراکی‌ها را می‌خرند و مصرف می‌کنند. اگر موسسه استاندارد در ارائه مهر استاندارد به کارخانه‌ها بدون نظارت لازم عمل کند، مسوولان ذی‌ربط باید آنها را بازخواست کنند و در صورت نیاز آنها را به دادگاه هم معرفی کنند. چون این موسسه قرار است پاسدار حقوق مردم باشد؛ مردم عادی که نمی‌دانند کیفیت محصول مورد استفاده‌شان در چه حدی قرار دارد. آنها به مهر استاندارد و پروانه بهره‌برداری وزارت بهداشت اعتماد می‌کنند. بنا‌بر‌این دستگاه‌های نظارت و بازرسی باید در این موارد وارد عمل شوند.

‌ توصیه شما برای اقناع افکار عمومی و بازگشت اعتماد مردم به صنایع غذایی چیست؟
البته به نظر من اکثریت مردم (به جز یکی دو دهک بالای درآمدی) در شرایط کنونی بیش از آنکه به دنبال کیفیت مواد غذایی مصرفی‌شان باشند، به دنبال تامین حداقل‌های نیاز غذایی خود و خانواده‌شان هستند. یعنی هنوز ما با سطح ایده‌آلی که مورد انتظار است، فاصله زیادی داریم. مثلاً سرانه مصرف 85 کیلویی شیر باید دست کم به 180 کیلوگرم برسد تا در حد قابل قبول قرار بگیرد. لذا به نظرم واحدهای تولیدی در میان‌مدت مشکل خاصی برای جلب اعتماد مجدد مردم نخواهند داشت. هر‌چند، دولت وکیل مردم است و باید در جلوگیری از تقلب و کلاهبرداری برخی تولیدکنندگان دقت بیشتری به خرج بدهد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها