شناسه خبر : 18514 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

روایت معصومه ابتکاراز اقتصاد شهری

اقتصاد شهری تعریف نشده است

معصومه ابتکار، این روزها از شورای شهر در حالی خداحافظی می‌کند که همچنان حرف‌های ناگفته بسیاری از نشستن در کنار آبادگران روی صندلی‌های قرمز شورای شهر تهران دارد.

معصومه ابتکار، این روزها از شورای شهر در حالی خداحافظی می‌کند که همچنان حرف‌های ناگفته بسیاری از نشستن در کنار آبادگران روی صندلی‌های قرمز شورای شهر تهران دارد. با آنکه نگاهش بیشتر معطوف به محیط زیست شهری بوده است اما معتقد است که شورای شهر گام‌های جدی در مورد اقتصاد شهری برداشته است. از نگاه او همین ‌که شورا و شهرداری با کمک هم توانستند فاصله بین جنوب و شمال شهر تهران را کاهش دهند، اتفاق مهمی بوده است. هر چند به گفته وی هیچ‌گاه روی اقتصاد شهری به طور اختصاصی کار نشده است و هنوز مجالی برای برنامه‌ریزی روی آن در برنامه‌های شهر تهران پیدا نشده است. ابتکار در این گفت‌و‌گو به واکاوی و بررسی نقش اقتصاد شهری در ارتقای سیاسی شهردار می‌پردازد و همچنین روند واگذاری پروژه‌های اقتصادی در شهر به پیمانکاران خصولتی و خصوصی.

خانم ابتکار یکی از موضوعات مهم در اقتصاد شهری وجود رانت در شهر است. پیمانکاران زیادی در تهران وجود دارند که عنوان می‌کنند ظرفیت‌های بالایی برای اجرای طرح‌های شهری دارند اما از یک پروژه کوچک مانند خیابان‌سازی گرفته تا طرح‌های بزرگ پل‌سازی، بسیاری از قراردادهای شهرداری تهران با قرارگاه خاتم یا مواردی مشابه بسته می‌شود. آیا حضور آقای قالیباف بود که باعث شد قرارگاه خاتم بدون برگزاری مناقصه به این قراردادها دست پیدا کند؟
در اینکه قرارگاه خاتم توانایی‌هایی دارد، شکی نیست و کارهای بزرگی هم انجام داده است و این توانایی را هم دارد که شرکت‌هایی را به عنوان زیرمجموعه خودش یا در کنار خودش بیاورد. این توان واقعی آنهاست و به هر حال به نظرم همان‌طور که اشاره کردید قبلاً هم بود و این سیاست دنبال می‌شد، در این دوره هم دنبال شده و شهرداری خیلی جاها با آنها قرارداد بسته است.

  چرا پروژه‌ها از طریق مناقصه واگذار نمی‌شود؟
البته مشاوران، شرکت‌های مشاوره‌ای قوی و پیمانکاران قوی دیگر هم داریم که عموماً آنها به عنوان زیرمجموعه قرارگاه خاتم کار می‌کنند. یک بزرگراه را یک پیمانکار بر عهده نگرفته، پیمانکاران متعددی هستند، مشاوران هم همین‌طور، در واقع یک مشاور مادر وجود دارد و یک تیمی از شرکت‌های مشابه. مهم این است که بین بخش خصوصی و شبه‌دولتی یک رقابت منطقی اتفاق بیفتد به نحوی که رقابت به انحصار و گاه حذف رقبا منتهی نشود.

  خودتان تصور می‌کنید چنین رقابت منطقی وجود دارد؟
خب ما گاه شکایت‌هایی در این باره دریافت می‌کنیم. شورا هم یک حساسیت‌هایی روی این موضوع داشته، ولی در مجموع شورا خیلی در این جزییات به این شکلی که حالا پیمانکاران چه کسانی هستند و اینکه کار به چه کسانی داده می‌شود شاید ورود پیدا نکرده باشد.

  اما وظیفه شورا نظارت است؟
نظارت کلی است، نظارت کلی روی خود طرح‌ها. مثلاً طرح طبقاتی ‌شدن بزرگراه صدر کاملاً در کمیسیون عمران بررسی شد و ما هم به طول نیایش و هم طبقاتی شدن بزرگراه صدر اعتراض داشتیم. ولی ببینید یک نگاهی که به صورت غلط وجود دارد این است که توسعه بزرگراه‌ها و توسعه مسیرهای مربوط به خودرو بیشتر مورد توجه بوده تا مثلاً توسعه فضاها. در بخش حمل و نقل عمومی سعی شده سهم بودجه‌های مترو را در حد توان تامین کنیم.

  شما به مترو اشاره کردید، تا وقتی که آقای محسن هاشمی در مترو بودند آقای احمدی‌نژاد به صراحت در تلویزیون می‌گفت من نمی‌دانم پول زیرزمین کجا خرج می‌شود، یک دوره‌ای هم می‌گفتند مدیریت مترو باید با دولت باشد. در نهایت این طرف به این نتیجه رسید اگر محسن هاشمی برداشته شود ممکن است لجبازی دولت با شهرداری تهران تمام شود و بودجه تزریق شود، آیا واقعاً این اتفاق در یک سال و نیم گذشته افتاد؟
متاسفانه آن چیزی که انتظار داشتیم، رخ نداد. یک مقداری شرایط بهتر شد ولی به طور کامل مشکلات حل نشد و مشکلات بوده و متاسفانه سبب زیان مردم هم شد.

  آقای چمران بارها به مردم وعده داد که با آقای احمدی‌نژاد حرف می‌زند تا به این طناب‌کشی پایان داده شود. چرا موفق نبود؟ یا اصلاً تلاشی کرد؟
بله، در ابتدا تلاش‌هایی کردند اما بعد از مدتی حوصله‌شان سر رفت و دیدند فایده‌ای ندارد و با این رایزنی‌ها دیگر بودجه‌ای نمی‌گیرند. ایشان گاهی هم سعی می‌کرد یک طوری این موازنه‌ها را برقرار کند ولی عملاً در یک جاهایی آقای چمران دیدند که دیگر فایده‌ای ندارد و بودجه حمل و نقل را نمی‌دهند. ایشان هم دیگر به این جمع‌بندی رسیده بودند که یک جاهایی دولت نسبت به اجرای قانون تمکین نمی‌کند. فکر می‌کنم یک حس عمومی حتی در مجلس هم بود. نمایندگان هم ناامید شدند از اینکه بخواهند قانون اجرا شود.

  یکی از موضوعاتی که در اقتصاد شهری تهران، آسیب‌پذیری وجود دارد، سردرگمی و نبود یک طرح و برنامه مشخص برای مدیریت یکپارچه فضاهای کسب و کار و حتی نبود یک برنامه مدون در این باره است. در بسیاری از پایتخت‌ها هر صنفی در بخش خاصی از شهر مستقر است و هر کدام اقتصاد شهر در منطقه‌ای را نه‌تنها رونق می‌دهند که به اشتغال‌زایی بیشتر هم کمک می‌کنند. اصلاً برای شورای شهر چنین موضوعاتی دغدغه بوده؟
در بحث طرح تفصیلی به این ایده توجه شده و یکی از مطالعات پایه طرح تفصیلی بررسی مشاغل و فعالیت‌های اقتصادی و چگونگی چیدمان این فعالیت‌هاست. اما اینکه این طرح چقدر تا حالا محقق شده فقط باید در یک برنامه زمان‌بندی آن را دید. آن چیزی که ما با آن درگیر بودیم بیشتر بحث ساماندهی اصناف و فعالیت‌های اقتصادی بود که مشکلات زیست‌محیطی در سطح شهر داشتند، ما برای آن هم یک مطالعه پنج‌ساله یعنی یک برنامه پنج‌ساله را تنظیم کردیم. مثلاً صنوف شیمیایی الان از ناصر‌خسرو کلاً رفته‌اند و در یک شهرکی جا داده شدند.

  اقتصاد شهری هم شامل امور زیربنایی است و هم روبنایی. بسیاری معتقدند چون شهر تهران ویترین کار آقای قالیباف بوده و خب همیشه به عنوان یک ابزار از آن استفاده تبلیغاتی می‌شده، شهردار به جای پرداخت به امور زیربنایی، به ویترین شهر توجه بیشتری داشته است. آیا قالیباف از ثروت شهر تهران استفاده تبلیغاتی برای خودش کرد، یعنی پروژه‌هایی را اجرا کرد که ویترینی و ظاهری باشند مانند فضای سبز تا تونل نیایش یا پل صدر؟
ببینید در این موضوعات به نظرم، ما باید یک قضاوت صد درصد دور از نگاه‌های حالا سلیقه‌ای و سیاسی داشته باشیم. باید عملکرد شهرداری را در بخش‌هایی قابل تقدیر دانست. کارهایی که اخیراً در بخش فاضلاب شده است. کارهایی که در بخش منابع طبیعی در شهر تهران انجام شده؛ در بسیاری از زمینه‌ها هم نقد خیلی جدی است. انصافاً اینکه همه این کارها را ما ویترین بدانیم، به نظرم، یک مقداری به دور از نگاه کارشناسی و ارزیابی کارشناسی است. خیلی از این سیاست‌ها سیاست‌هایی است که شورا در واقع تصویب کرده است. ما به تونل نیایش و پل صدر نقد داشتیم و نگرانی‌های جدی وجود داشت. تا یک جاهایی هم همراه و موافق نبودیم. ولی در نهایت بالاخره تایید شورا را روی این پروژه‌ها داشته است. در نهایت با پشتوانه بودجه‌های شورا رفته است و این طرح‌ها را اجرا کرده است.

  این تلاش و همت به قول ایشان جهادی در مورد طرح‌های زیربنایی در اقتصاد شهری کمتر دیده می‌شود. مثلاً ساخت مراکز تجاری، یا کارآفرینی شهری که جزو وظایف شهرداری است اما هیچ گاه در اجرا دیده نشده.
ببینید اولویت اصلی قالیباف ترافیک بود. در بحث توسعه مثلاً تعداد خودرو در تهران با سرعت بالایی افزایش یافته و ما ناچاریم پل دو طبقه هم بزنیم و تونل هم داشته باشیم و بنابراین ما نمی‌توانیم صرفاً بگوییم که اینها ویترین است. ایشان در بخش حمل و نقل کارهای زیرساختی اساسی کرده است. اولاً درتوسعه فضای سبز شهرداری تهران، در طول این دوره یک کار اساسی رخ داده است. مخصوصاً در بسیاری از مناطق. در بسیاری از مناطق شهر ما الان پارک‌ها و فضای سبزی داریم که در شمال شهر واقعاً نداریم؛ و به نظرم یک کار زیربنایی است. نمی‌شود گفت همه‌اش ویترین است.

  بدون جنبه تبلیغی؟
حالا جنبه تبلیغاتی هم می‌تواند داشته باشد.

  یک موضوع مهم شهرفروشی برای کسب درآمد بود. یک درآمد ناپایدار شهری. حداقل شهردارهای قبلی بارها هشدار دادند این صدمه به شهر و اقتصاد شهر است.
متاسفانه در این موارد ایشان سیاسی برخورد کردند. مثلاً فشاری که از سوی ایشان بر شهردار منطقه یک وجود داشت برای ساخت و ساز در مناطق شمالی و پردرآمد شهر تهران در منطقه یک. برای اینکه درآمد‌های شهرداری تهران در مقطع سال‌های اخیر افزایش یابد و در نهایت بتوانند سایر طرح‌هایشان را در شهر اجرا کنند. این یک کار غیرکارشناسی و غیراصولی بود و بسیاری از اعضای شورا به آن نقد داشتند. در واقع تراکم‌های نابجا، تخریب خیلی از محیط‌های طبیعی، باغات و ... در دوره ایشان صورت گرفته است. این هم در جای خودش قابل نقد است. اینکه ریاست‌جمهوری طی این مدت یک هدفی بوده است برای آقای قالیباف، واقعاً قضاوتش با خداست.

  شورا اما نظارتی ندارد؟
به هر حال ایشان از توانمندی‌ها و کارایی‌هایش در دوره شهرداری و موفقیت‌های این دوره‌اش برای تبلیغات استفاده کرد. من امیدوار بودم که این استفاده یک چارچوب منطقی داشته باشد و همه این مسائل خرج تبلیغات ریاست‌جمهوری نشود. چون حیف بود. متاسفانه رویکردهای ایشان و بعضاً مسائل تبلیغاتی که شنیدیم و دیدیم همین تحلیلی است که شما فرمودید و این اشتباه است. بیشتر اشتباه تیم تبلیغاتی ایشان است که از موفقیت‌های آقای قالیباف برای تبلیغات ریاست‌جمهوری بهره‌برداری کردند. کارهای قالیباف فی نفسه برای شهر تهران و مردم کار ارزشمندی بود.

  رشد شهر مدیون همکاری شهروندان، کارشناسان و تمام افراد دخیل در شهر بود یا تنها مدیریت یک شهردار؟
مسلماً نتیجه کار جمعی بوده است. آقای قالیباف به عنوان لیدر شهرداری، قطعاً نقش داشته و موثر بوده است. ولی اینها اصلاً کار فردی نبوده است. تیم توانمند و خوب و افرادی که بالاخره در این زمینه‌ها تجربه داشته‌اند، سال‌ها کار کرده‌اند. نقش شورای شهر هم در اینجا مهم بوده است. اما متاسفانه شکل تبلیغاتی که صورت گرفت افراد را به سمت این جمع‌بندی که شما اشاره کردید، برد و خیلی‌ها گفتند همه اینها برای این بود که مثلاً صرفاً ویترینی باشد برای تبلیغات و این حیف شد.

  اعتماد مردم خدشه‌دار می‌شود. مثلاً اگر فردا از همین مردم بخواهیم مالیات و عوارض بیشتری برای اداره شهر بدهند، ممکن است همراهی نکنند.
اعتماد مردم نباید این‌جور خدشه‌دار شود. به نظرم مردم، به ایشان به عنوان یک شهردار اعتماد کردند و علاقه‌مند بودند. این را باید ارزش می‌دانستند و نمی‌گذاشتند قربانی شود. چون مردم سریع می‌فهمند. می‌پرسند آیا چنین نیتی در پشت سر کار بوده است؟ من به عنوان عضو شورای شهر هیچ وقت چنین قضاوتی نمی‌کنم و می‌گویم خدا عالم است اما خب مردم می‌گویند ایشان با این نیت آمد و این کارها را کرد؟ درست هم نیست وارد این قضاوت بشویم. ما در شورای شهر همه تلاش‌مان، همه انعطاف‌مان این بوده است که کارهایی در شهر تهران صورت بگیرد که الگوی منطقی داشته باشد و منطبق با رویکرد ارتقای کیفیت زندگی در شهر تهران باشد.

  در صحبت‌هایتان، حرف از کمتر شدن فاصله شمال و جنوب تهران زدید. آیا این فاصله واقعاً کم شد؟
یکی از کارهایی که طی دوره شورای شهر انجام داده‌ایم، این بود که سه دور تمام مناطق شهرداری تهران را بازدید کردیم. از منظرهای مختلف مانند شاخص‌های نوسازی، اجتماعی، سلامت، ورزش و بحث کودکان کار، حمایت از ان‌جی‌‌اُها، کمک به نهادهای مدنی، بازرسی‌هایی در همه مناطق صورت گرفت. موضوع پسماند، وضعیت آب، جمع‌آوری آب‌های سطحی، وضعیت پیاده‌روها و حتی فضای سبز را جداگانه در هر منطقه بررسی کردیم. سعی کردیم 18 شاخص را تعریف کنیم. مثلاً یک مورد موضوع سراهای محله بود. انصافاً توسعه بالایی صورت گرفته بود. شورای شهر می‌گوید اگر محلات تهران تقویت شوند، ما می‌توانیم از دل آن توانمندی مردم، ظرفیت‌های بیشتری را استخراج کنیم. در واقع دخالت مردم در مدیریت شهری را افزایش دهیم و به همین دلیل اولین پایگاه برای چنین هدفی همین شورایاری‌ها و نهادهای مدیریت محله و سراهای محل بود.

  اما شاهد بودیم برخوردهای امنیتی صورت گرفت و همین سراهای محله بعضاً به عنوان نهادهای ضد‌قدرت هم تعبیر شد در حالی که گاه برخی از مشاغل محلی از همین سراهای محله شکل می‌گرفت و به اقتصاد افراد محله کمک می‌کرد.
متاسفانه امیدهای بسیاری وجود داشت و اتفاقات خوبی هم در حال افتادن بود اما برخوردهای بعضاً غیر‌اصولی با آن صورت گرفت. حتی انتخابات شورایاری‌ها به همین خاطر به تعویق افتاده است. چون در کشور اساساً با ادامه فعالیت شورایاری‌ها مشکل داشتند. در حالی که شورایاری‌ها بسیار نهاد موفقی بودند و خوب عمل کردند. ولی متاسفانه دولت اصلاً نگاه مثبتی نسبت به عملکرد شورایاری‌ها نداشت.

  تا چه میزان شورایاری‌ها توانستند در همان عمر کوتاه به پویایی اقتصاد محله کمک کنند؟
ارزیابی ما این است که در ابعاد مختلف خیلی به کم کردن فاصله‌ها کمک کرده است؛ به توسعه و تعمیق مدیریت محلی و مدیریت کسب و کار مردم. دخالت بیشتر مردم در اداره امور محله و منطقه خودشان و به عبارتی بخشی از شهر خودشان. ما در بسیاری از مناطق جنوب شهر تهران، شاهد یکسری فعالیت‌هایی بودیم که عملاً نقش تعیین‌کننده‌ای در کاهش فاصله طبقاتی داشت. ما نمی‌توانیم بگوییم که کلاً فاصله‌ای نیست اما این فاصله شهری کم شده است و برنامه‌های شورای شهر در بهبود کیفیت زندگی مردم در نواحی جنوب شهر موثر بوده است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها