شناسه خبر : 1764 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بررسی موانع مبادلات بانکی در گفت‌وگو با سید‌کمال سید‌علی

اروپایی‌ها به زودی دست از احتیاط برمی‌دارند

به رغم لغو تحریم‌های هسته‌ای، بسیاری از بانک‌های بزرگ اروپایی و آسیایی به دلیل ترس از غضب آمریکا، عطای رابطه با بانک‌های ایرانی را به مصونیت از جریمه شدن بخشیده‌اند. اما سیدکمال سیدعلی، مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات بر این عقیده است که این وضعیت چندان پایدار نخواهد بود و به زودی اروپایی‌ها برای دستیابی به منافعی که در بازار ایران نهفته است، دست از این احتیاط‌ها خواهند شست.

مجیدرضا منصورخاکی
به رغم لغو تحریم‌های هسته‌ای، بسیاری از بانک‌های بزرگ اروپایی و آسیایی به دلیل ترس از غضب آمریکا، عطای رابطه با بانک‌های ایرانی را به مصونیت از جریمه شدن بخشیده‌اند. اما سیدکمال سیدعلی، مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات بر این عقیده است که این وضعیت چندان پایدار نخواهد بود و به زودی اروپایی‌ها برای دستیابی به منافعی که در بازار ایران نهفته است، دست از این احتیاط‌ها خواهند شست. این کارشناس امور بانکی در گفت‌وگو با تجارت فردا می‌گوید: «این مشکلات کم‌کم رفع می‌شود و به محض اینکه چند بانک اروپایی کار با ایران را آغاز کنند، سایر بانک‌ها نیز وقتی ببینند از این قافله عقب می‌مانند وارد میدان می‌شوند. علاوه بر این تمام موسسات اعتبار صادراتی بیمه‌های اعتباری و کمپانی‌هایی که با ایران قرارداد بسته‌اند همه به نظام بانکداری کشورهایشان فشار وارد می‌کنند که مراودات بانکی انجام گیرد و این اتفاق اگرچه زمان‌بر است اما در نهایت رخ می‌دهد.»
‌با وجود سپری شدن چند ماه از اجرایی شدن برجام هنوز بیان می‌شود که مراودات بین‌بانکی ایران با نظام بین‌المللی بانکی برقرار نشده و مشکلات متعددی در زمینه نقل‌وانتقال پول وجود دارد. عدم برقراری این مراودات از نظر شما چه دلایلی دارد؟
به‌طور کلی، تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران دارای دو بخش اولیه و ثانویه است و تحریم مبادلات دلاری که این روزها مباحث بسیاری در مورد آن صورت می‌گیرد، در زمره تحریم‌های اولیه قرار می‌گیرد و باید بپذیریم که این تحریم‌ها به موجب برنامه جامع اقدام مشترک رفع نشده و کماکان به قوت خود باقی است. اینکه آمریکایی‌ها پس از لغو تحریم‌ها، افزون بر توافق حرکت کنند، دور از انتظار است. البته برداشت و انتظار کلی این بود که بعد از اجرای برجام این مساله نیز رو به بهبودی حرکت کند و رفع شود. هم‌اکنون مذاکراتی هم میان مسوولان نظام بانکی ایران، اروپا و آمریکا حول این موضوع در حال انجام است. البته بانک‌های بزرگ دنیا برای ارتباط با ایران اقدام به دریافت استعلام می‌کنند. اما اینجا دو سوال مطرح است؛ نخست اینکه آیا در نهایت اجازه تسویه دلاری به بانک‌ها داده می‌شود؟ و پرسش دیگر این است که بانک‌هایی که در دوران تحریم، دچار جریمه شده‌اند و تعهد داده‌اند که با ایران کار نمی‌کنند اکنون چه تکلیفی دارند؟ یعنی آیا آن تعهدات منتفی شده؟ یا وزارت خزانه‌داری آمریکا، جریمه جدیدی برای مبادلات تازه برآنها اعمال خواهد کرد؟ به نظر می‌رسد، آمریکایی‌ها هنوز پاسخ روشن و صریحی به این پرسش‌ها نداده‌اند و حتی گاهی در این ارتباط کارشکنی‌هایی هم انجام می‌دهند.
اما بحث دیگر مربوط به تغییر و تحولاتی است که طی دوران تحریم ایران در دنیا و در زمان قطع ارتباط ما با بانکداری دنیا در قوانین و مقررات روی داده است. در ادارات مربوط به بانک‌های بزرگ در ارتباط با مسائلی مانند مبارزه با پولشویی یا تروریسم مقرراتی وضع شده است و بانک‌های بزرگ باید برابر یک چک‌لیست رفتار کنند و در هر مراوده‌ای تمام موارد موجود در آن چک‌لیست را رعایت کنند. علاوه برآن چک‌لیست، مواردی هم وجود دارد که به سرمایه و ترازنامه بانک‌های ایرانی بازمی‌گردد. یعنی بانک‌های بزرگ دنیا که می‌خواهند با ایران ارتباط کارگزاری برقرار کنند باید به این اطمینان برسند که بانک ایرانی توانایی بازپرداخت وجوه و ایفای تعهدات‌شان را در آینده دارا هستند. این هم یک بحث مهم داخلی است که باید در نظام بانکداری ما مورد توجه قرار گیرد. برداشت من به عنوان یک مدیر بانکی این است که تمام این موارد در مقوله ریسک بانک کارگزار می‌گنجد. اینکه بانک‌های بزرگ دنیا کمی به اصطلاح وقت‌کشی می‌کنند، برای این است که زمان بخرند و از وزارت خزانه‌داری آمریکا مجوز بگیرند تا بتوانند بدون دغدغه با نظام بانکی ایران کار کنند.

‌اگر بخواهیم واقع‌بینانه به این موضوع نگاه کنیم، عملکرد بانک‌های ایرانی به گونه‌ای است که مراوده با آنها ممکن است توام با ریسک باشد؟
اگرچه هنوز معاملات U - Turn دلاری در تحریم است؛ اما مبادلات یورویی با ایران مشکل ندارد و کشورهای اروپایی می‌توانند به وسیله یورو با ایران تبادل داشته باشند. اکنون قدم‌هایی برداشته شده است و ما باید فرصت بدهیم تا نظام بانکی بتواند روابط کارگزاری خود را برقرار کند.

از نظر من ریسک بانک‌های ایرانی به مراتب کمتر از بانک‌های کشورهای منطقه حتی کشورهای عربی و ترکیه است. به این دلیل که ایران از ذخایر قابل قبولی درحد یکصد میلیارد دلار برخوردار است؛ میزان بدهی‌های خارجی بسیار کم و کمتر از 10 میلیارددلار است و همچنین ایران دارای سابقه پرداخت‌های خوب و به موقع حتی در زمان تحریم است. ما حتی تمام اقساط فاینانس‌هایمان را در موعد مقرر پرداخت کرده‌ایم. اما اگر بانک‌های خارجی بزرگ حرف از مقررات سفت و سخت پولشویی و مبارزه با ترویسم می‌زنند، واقعیت دارد. با وجود این، شرایط ما از برخی کشورهای منطقه بسیار بهتر است و این اظهارات صرفاً در راستای خرید زمان برای گرفتن تاییدیه کار با بانک‌های ایرانی از آمریکاست.

‌در شرایط فعلی بر اساس آنچه مقامات بانک مرکزی اعلام کرده‌اند، بانک‌های تحریمی ایران به شبکه سوئیفت متصل شده‌اند؛ اما تحریم مبادلات U-Turn دلاری همچنان برقرار است؛ ضعف کنونی ارتباط ایران با نظام بانکی دنیا تا چه اندازه به تحریم مبادلات دلاری وابسته است؟
در بعضی موارد این مشکل به‌طور غیرمستقیم به تحریم U-Turn برمی‌گردد. بانک‌های بزرگ باید از واحدهای حقوقی خود مجوزی حقوقی دریافت کنند که بتوانند با بانک‌های ایرانی کار کنند. بانک‌هایی که می‌توانند با یورو کار کنند و نیازی به دلار ندارند، همان سرفصل‌های مربوط به مبارزه با پولشویی، تروریسم، Compliance و کفایت سرمایه را مطرح می‌کنند. البته من فکر می‌کنم، این احتیاط بیش از اندازه‌ای که بانک‌های بزرگ اروپایی از خود نشان می‌دهند، به زودی شکسته خواهد شد. چرا که اقتصاد همیشه راه خود را پیدا می‌کند. اما این گزاره نیز صحیح است که روانسازی این تعاملات نیازمند گذشت زمان است. این نکته را نباید فراموش کرد که ایران حتی در دوران تحریم حدود 100 میلیارد دلار واردات داشته و حدود 100 میلیارد دلار نیز کالا فروخته است؛ یعنی ایران در دوران تحریم نیز 200 میلیارد دلار مبادله انجام داده است؛ اما این مبادلات گران تمام شد و با حدود 15 تا 20 درصد افزایش هزینه انجام گرفت. این مشکلات کم‌کم رفع می‌شود و به محض اینکه چند بانک اروپایی کار با ایران را آغاز کنند، سایر بانک‌ها نیز وقتی ببینند از این قافله عقب می‌مانند وارد میدان می‌شوند. علاوه بر این تمام موسسات اعتبار صادراتی (Export Credit Agencies)، بیمه‌های اعتباری و کمپانی‌هایی که با ایران قرارداد بسته‌اند همه به نظام بانکداری کشورهایشان فشار وارد می‌کنند که مراودات بانکی انجام گیرد و این اتفاق اگرچه زمان‌بر است اما در نهایت رخ می‌دهد. بالاخره تحریم‌ها برداشته شده است و این موانع هم رفع می‌شود. همان‌گونه که پیش از این مورد اشاره قرار دادم، برای این نهادها، اقتصاد و گردش پول بسیار مهم است و آنها تلاش زیادی برای اخذ مجوزهای لازم انجام می‌دهند. اگرچه، هنوز معاملات U-Turn دلاری در تحریم است؛ اما مبادلات یورویی با ایران مشکل ندارد و کشورهای اروپایی می‌توانند به وسیله یورو با ایران تبادل داشته باشند. اکنون قدم‌هایی برداشته شده است و ما باید فرصت بدهیم تا نظام بانکی بتواند روابط کارگزاری خود را برقرار کند.

‌برقراری روابط کارگزاری با بانک‌های خارجی، دارای چه فرآیندی است؟
برقراری روابط کارگزاری بین‌المللی میان بانک‌ها به این معناست که بانک‌های ایرانی در بانک‌های خارجی حساب باز کرده و به آن پول تزریق کنند تا در زمان انجام مبادلات از محل آن حساب پول پرداخت شود. کد رمزها نیز میان بانک‌ها تبادل می‌شود تا بتوانند از طریق سوئیفت امور جاری را پیش ببرند. این روابط کارگزاری برای باز کردن حساب نزد بانک‌های بزرگ که گاه به عنوان بانک پوششی برای پرداخت مبادلات در بقیه کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد نیز کاربرد دارد. ایران در سال‌های گذشته، با دویچه‌بانک و ‌کامرزبانک آلمان و با بانک‌های بزرگ ایتالیایی و سوئیسی مراوده داشت. همچنین روابط کارگزاری با بانک اچ‌اس‌بی‌سی (HSBC Bank) انگلستان هم برقرار بود. این بانک‌ها در واقع به مراکز نگهداری وجوه ما برای خرید از کل کشورهای دنیا تبدیل شده بودند. پول نفت دریافت شده و در این بانک‌ها نگه داشته می‌شد و بعد هزینه خرید کالاهای مورد نیاز کشور از این محل تامین می‌شد. مشکلی که اکنون در مراوده با بانک‌های کوچک وجود دارد، این است که مراوده ما با بانک‌های پوششی از بین رفته است. یعنی در حال حاضر برای کار با یک بانک کوچک، ایران باید در این بانک‌ها حساب باز کند و آنها نیز نزد ایران حساب باز کنند و روابط کارگزاری شکل گیرد. به بیان دیگر، ایران باید تعداد بسیار زیادی روابط کارگزاری با بانک‌های مختلف و کوچک در کشورهای متعدد دنیا برقرار کند. در صورتی که اگر بتوانیم روابطی باچند بانک بزرگ و مطرح اروپایی برقرار کنیم، می‌توانیم از شبکه روابط کارگزاری آنها استفاده کنیم. به هر روی باید به شکل‌گیری این فرآیندها زمان داده شود. اما انتظار بانک‌های بزرگ اروپایی و آسیایی هم این است که آمریکایی‌ها اجازه دهند این فعالیت‌ها و همکاری‌ها با ایران صورت گیرد.

‌شما از بانک‌های کوچکی صحبت کردید که ایران ناگزیر است تا زمان رفع کامل تحریم‌ها از آنها استفاده کند. بانک‌هایی در منطقه که ارتباط بین‌المللی چندانی نداشتند و بدون واهمه از جر یمه شدن، توانستند از آب گل‌آلود تحریم ایران ماهی بگیرند. این بانک‌ها چگونه از تحریم ایران منتفع شدند؟
ایران زمانی که تحت تحریم بود، به بانک‌هایی نظیر کونلون چین یا هالک بانک ترکیه یا به بانک‌های کوچک هندی و بانک اسلامی ابوظبی دوبی محدود شده بود. این فضا، فضای پرمنفعتی برای این بانک‌ها به شمار می‌آمد. جالب است که هالک بانک ترکیه در گذشته، در یک ساختمان کوچک واقع بود که در حال حاضر این ساختمان کوچک به آسمان‌خراش‌هایی بزرگ تبدیل شده است. بالاخره، تحریم جز توزیع رانت عایدی دیگری ندارد. وقتی کشوری تحریم می‌شود، قیمت تمام‌شده کالای وارداتی آن به شدت افزایش پیدا می‌کند. بخشی از این افزایش هزینه به جیب واردکنندگان می‌رود و بخشی به جیب واسطه‌ها. هزینه نقل و انتقال کالا توسط ایران، 15 تا 20 درصد افزایش یافت و در طول دو تا سه سال، واسطه‌ها از این محل، بیش از 10 تا 20 میلیارددلار سود کسب کردند؛ واسطه‌ها و برخی بانک‌های خصوصی و نیمه‌دولتی. برخی افرادی که واسطه ایجاد این حساب‌ها بودند و می‌توانستند منابعی را از این بانک‌ها دریافت کنند، همان‌هایی بودند که تلاش کردند، وضعیت موجود با وجود تحریم‌ها حفظ شود. در واقع بخشی از مقاومت‌ها در برابر به ثمر نشستن مذاکرات و رفع تحریم‌ها از همین ناحیه بود. اکنون روابط کارگزاری ایران با برخی بانک‌ها در برخی کشورها برقرار شده و قرار است آنها همکاری‌های خود را با ایران آغاز کنند. با وجود این هنوز نگرانی آنها رفع نشده و همچنان از نقل و انتقال وجوه امتناع می‌کنند. اما در نهایت به تدریج با آزاد شدن منابع ایران، از میزان این رانت‌ها کاسته شده و نقل و انتقال‌ها با هزینه حداقلی برای مثال، کمتر از 25 /0در هزار می‌تواند انجام شود. زمان آن فرا رسیده که وزارت امور خارجه نقش فعالانه‌ای در این زمینه ایفا کند و با مذاکرات سیاسی این موانع را از میان بردارد. در این میان سفرا نیز می‌توانند از طریق مذاکره با مسوولان بانک‌های بزرگ گامی برای روانسازی این روابط بردارند. بانک مرکزی هم می‌تواند از طریق اعزام هیات‌هایی به کشورهای مختلف اطمینان‌بخشی‌های لازم را برای برقراری ارتباطات بانکی به عمل بیاورد. البته فشار کمپانی‌های بزرگ و موسسات اعتباری صادرات نیز به برقراری این روابط کمک خواهد کرد.

‌نظام بانکی دنیا نسبت به اوایل دهه 1380 تغییرات بسیاری کرده است و آنان با تدوین پروتکل‌های نظارتی قوی، ارتباط میان نظام بانکی ایران با نظام بانکی بین‌المللی هم در این دوره به واسطه اعمال تحریم‌ها، چند سالی قطع بوده است. اکنون کارشناسان و صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که استفاده از فرصت پسابرجام مستلزم اصلاحات ساختاری در نظام بانکی است. این مشکلات ساختاری در حال حاضر به چه میزان می‌تواند بر سر راه روانسازی ارتباطات بانکی مانع ایجاد کند؟
این یک واقعیت است که نظام بانکی ایران از بازارهای بین‌المللی، روش‌های کارآمد انتخاب کارگزاران بین‌المللی و هماهنگی با مقررات بین‌المللی چند‌سالی دور بوده است. اما هم‌اکنون از نمایندگان بانک‌های خارجی که در ایران حضور داشتند، هنوز حدود 40 درصد آنها در ایران باقی مانده‌اند. این در حالی است که بسیاری از نمایندگان بانک‌های خارجی در ایران با تشدید تحریم‌ها، دفتر نمایندگی خود را تعطیل کردند. با اجرایی شدن برجام نیز تعدادی از این نمایندگی‌ها در حال بازگشت به ایران هستند تا دفاتر خود را بار دیگر دایر کنند. بنابراین بازار ایران برای بانک‌های بزرگ جذاب است. اما اینکه در این مدت مقررات نظام بانکی بین‌المللی تغییر کرده و ایران از این تحولات عقب مانده است، باز هم به ریسک بازمی‌گردد. بانک‌ها می‌خواهند مطمئن شوند که پول‌شان در ایران از بین نمی‌رود. اگر با ایران وارد داد و ستدهایی چون گشایش فاینانس می‌شوند، می‌توانند به پول خود دسترسی داشته باشند. من پیش از این توضیح دادم که به هر حال وضعیت ایران از وضعیت بسیاری از بانک‌ها در منطقه بهتر است. این یک واقعیت است که پدیده‌ای چون داعش از طریق برخی کشورهای منطقه تغذیه می‌شود؛ اما مبادلات بانکی بین‌المللی این کشورها همچنان درحال انجام است. اما اگر از نظر آنها در مورد ایران ریسکی وجود دارد، می‌توانند بوروکراسی را‌ طوری طراحی کنند که بتوانند با خیالی آسوده برای فعالیت در ایران تصمیم بگیرند. خاطرم هست که در اوایل انقلاب، سیستم بانکی ایران، ال‌سی تایید‌شده را قبول نداشت و اگر کسی چنین ال‌سی را از ایران مطالبه می‌کرد، با این استدلال که ما تعهدات خود را اجرا کرده و به چه دلیل باید هزینه تایید اعتبار اسنادی را هم پرداخت کنیم، از پذیرش این نوع ال‌سی پرهیز می‌شد. ال‌سی که بانک‌های ایرانی باز می‌کنند، به منزله پول است و همیشه هم حکم پول را دارد. آن هم در شرایط کنونی که وضعیت ذخایر ایران بهتر است و جنگی هم در میان نیست. ایران در دوران تحریم حدود 30 میلیارددلار، فاینانس گشوده بود و تمام اقساط فاینانس‌ها که رقم درشتی هم بود در سال‌های 2006 و 2005 پرداخت شد. بنابراین، خوش حسابی، ذخایر غنی و بدهی اندک به کشورهای مختلف از جمله نکاتی است که به‌طور حتم، شرکای تجاری ایران که وارد مذاکره با ایران شده و قراردادهایی را نیز منعقد کرده‌اند، به آنها واقف هستند. به چه دلیل کمپانی‌های بزرگی چون پژو، زیمنس و صندوق‌های بیمه‌ای بزرگی چون هرمس، کوفاس و ساچه و غیره وارد همکاری با ایران شده‌اند و معاملات بزرگی مثل فروش هواپیما و اجرای پروژه‌های بزرگ را متعهد شده‌اند. در ماه‌های گذشته نیز بالغ بر 150 هیات بزرگ به ایران آمده‌اند. این هیات‌ها دارای هدف هستند و نیامده‌اند که صرفاً پول و وقت خود را هزینه کنند و بدون آنکه معامله‌ای انجام دهند به کشور خود بازگردند. اما اگر معامله‌ای انجام نمی‌شود، به دلیل احتیاط بیش از حدی است که آمریکایی‌ها ایجاد کرده‌اند. بخشی از این تعلل هم به روش‌های اجرایی ما بازمی‌گردد. ایران هم در این مدت که از اجرای برجام سپری شده، چندان سعی نکرده است که این پیام را به دنیا مخابره کند که خواهان داد‌و‌ستد با دنیاست؛ از سرمایه‌گذار خارجی حمایت می‌کند و البته به دنبال تامین مالی از منابع خارجی است. گاهی رفتارهایی از ایران سر زده که احتیاط آنان را بیشتر کرده است. اما در نهایت به نظر می‌رسد در آینده‌ای نزدیک بانک‌های بزرگ فعالیت خود را با ایران آغاز کنند.

‌در شرایطی که بانک‌های بزرگ خارجی از همکاری با ایران امتناع می‌کنند، شاهد هستیم که بانک‌ها در داخل حتی از محل عملیات بانکی خود زیان می‌بینند. آیا به این گزاره قائل هستید که برای بهره‌برداری از دستاوردهای دوران پساتحریم نظام بانکی ایران باید تن به اصلاحات بدهد؟
نظام بانکی ایران ناگزیر است که دست به یکسری اصلاحات بزند. بانک‌ها باید ترازنامه و کفایت سرمایه خود را اصلاح کنند و اصلاحاتی از این دست. اما همه بانک‌های ایران دارای مساله خاصی که بر آنها مترتب نیست نیستند. از کل بانک ممکن است ترازنامه فقط چند بانک ایراد داشته باشد. در این میان برخی بانک‌های خصوصی ایران دارای توانایی بالایی هستند. بانک‌های طرف معامله با ایران هم البته می‌دانند که کدام یک از بانک‌های ایرانی دارای مساله هستند. اما مطمئن باشید که بانک مرکزی ریسک انتقال ارز، و ریسک مربوط به تعهدات ارزی بانک‌هایی را که قصد دارند نسبت به عملیات گشایش ال‌سی اقدام کنند، تقبل می‌کند. ضمن آنکه خارجی‌ها برای اجرای پروژه‌ها و گشایش فاینانس تضمین دولت را هم می‌گیرند. در این میان ممکن است یک بانک خصوصی نتواند حتی برای خریدهای جزیی پولی را پرداخت کند که شرکت‌های بیمه هم برای پوشش چنین ریسک‌هایی ایجاد شده‌اند. اما به‌طور کلی، به دلیل سابقه خوبی که ایران از خود به نمایش گذاشته است، این نگرانی نسبت به همه بانک‌های ایران مترتب نیست. با وجود این بانک‌های ایران باید ترازنامه خود را اصلاح کرده، واحد مبارزه با پولشویی ایجاد کنند و به بررسی اهلیت مشتریان و Compliance مبادرت بورزند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها