شناسه خبر : 17638 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

از ۳۱ استان ایران در سال گذشته، خانوارهای ۱۹ استان دچار کسری بودجه شده بودند

معیشت خانوار در استان‌های مختلف

آمارها نشان می‌دهد با وجود اینکه «متوسط درآمد خانوارهای شهری در کل کشور» در سال گذشته به میزان تقریباً ۲۰ میلیون و ۹۰۶ هزار تومان بوده، ولی تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای بین درآمد متوسط خانوارها در استان‌های مختلف کشور وجود داشته است.

آمارها نشان می‌دهد با وجود اینکه «متوسط درآمد خانوارهای شهری در کل کشور» در سال گذشته به میزان تقریباً 20 میلیون و 906 هزار تومان بوده، ولی تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای بین درآمد متوسط خانوارها در استان‌های مختلف کشور وجود داشته است. به طوری که خانوارهای شهری ساکن استان «تهران» در سال گذشته، سالانه به طور متوسط نزدیک به 29 میلیون و 302 هزار تومان درآمد داشته‌اند، حال آن که درآمد سالانه خانوارهای شهری ساکن استان «سیستان و بلوچستان» در سال گذشته، تنها حدود 12 میلیون و 449 هزار تومان بوده است. همچنین یک موضوع عجیب در آمارهای منتشرشده این بوده که استان دوم کشور از لحاظ درآمد خانوارها، استانی مثل اصفهان، خوزستان یا مازندران نبوده؛ بلکه استان بوشهر پس از تهران در رتبه دوم بالاترین درآمد متوسط خانوار در کشور قرار دارد. آمار بانک مرکزی از وضعیت بودجه خانوار در استان‌های کشور، یک نکته قابل توجه دیگر نیز دارد: در استان‌های ایلام و کهگیلویه و بویراحمد، هزینه‌های متوسط خانوارها تقریباً از همه استان‌های کشور با فاصله‌ای معنادار بیشتر بوده و فقط اندکی از استان تهران کمتر بوده است. حال آنکه میزان درآمدهای خانوارهای این استان‌ها، به طور نسبی در مقایسه با استان‌های دیگر پایین‌تر بوده است. این موضوع باعث شده مطابق آمار، خانوارهای شهری ساکن این استان‌ها با کسری بودجه شدیدی نزدیک به 9 میلیون تومان در سال مواجه باشند. این آمارها همچنین نشان می‌دهد از 31 استان کشور، خانوارهای ساکن در 19 استان در سال گذشته با کسری بودجه در مخارج خود مواجه بوده‌اند و تنها 12 استان، دارای خانوارهایی بوده‌اند که مازاد بودجه داشته‌اند.

درآمد: برداشت عمومی و اصطلاح فنی
البته در این آمارها، درآمد معادل با «مجموع درآمد پولی و غیرپولی» در نظر گرفته می‌شود که اجزای مختلفی را در برمی‌گیرد و لزوماً به معنای «میزان دریافتی نقدی خانوارها» طی یک سال نیست. به عنوان مثال، در این آمارها فرض می‌شود که خانوارهایی که صاحب مسکن شخصی هستند، معادل تقریبی اجاره مسکن خود، درآمد دارند. همچنین به طور متوسط در کل کشور، 71 درصد درآمد خانوارها را درآمدهای پولی آنها تشکیل می‌دهد و 29 درصد از کل درآمدهای در نظرگرفته شده را درآمدهای غیرپولی تشکیل می‌دهد که طبیعتاً، درآمد ملموسی برای خانوار وجود دارد، اما مربوط به نفع حاصل از اموری می‌شود که مشابه درآمد به بهبود وضعیت معاش آنان منجر می‌شود. این موضوع نشان می‌دهد در مواجهه با این آمارها، نباید به سادگی فرض شود که درآمد خانوارها دارای «بیش‌نمایی» است؛ چرا که درآمد در نظرگرفته شده برای خانوارها در این گزارش، با مفهوم رایج از درآمد، تا حدی متفاوت است. به عنوان مثال، برای خانوارهایی که نوعی فعالیت تولیدی (پخت نان، تهیه پوشاک یا غیره) در خانه دارند و از محصول خود استفاده می‌کنند، معادل برآوردی ارزش محصول این فعالیت‌ها، در درآمدهای غیرپولی آنها وارد می‌شود. مطابق تعریف این گزارش، «انواع درآمد پولی عبارتند از: درآمد از مزد و حقوق (بخش دولتی، خصوصی و تعاونی)، درآمد از مشاغل آزاد (کشاورزی و غیرکشاورزی)، درآمدهای متفرقه و درآمد حاصل از فروش کالاهای دست دوم». همچنین، درآمد غیرپولی عبارت است از «ارزش اجاری مسکن شخصی، در برابر خدمت و رایگان و ارزش کالاها و خدمات در برابر مزد و حقوق، رایگان (نه از خانوار دیگر)، تولید برای مصرف در خانه، از محل کسب کشاورزی و غیرکشاورزی به هر طریق». بنابراین در اینجا، با توجه به چنین تعریفی از درآمد خانوارها، وضعیت استان‌های مختلف کشور از لحاظ سطح درآمدی، میزان هزینه خانوارها و کسری بودجه خانوارهای آنها، با یکدیگر مورد مقایسه قرار می‌گیرد.

از تهران تا سیستان و بلوچستان
آمارهای درج‌شده در گزارش جدید بانک مرکزی از بررسی وضعیت بودجه خانوارهای ایرانی در سال 1391، حاکی از این است که خانوارهای ساکن در استان تهران بیشترین درآمد متوسط سالانه را داشته‌اند و در مقابل، خانوارهای ساکن استان سیستان و بلوچستان، کمترین درآمد سالانه در بین استان‌های کشور را به دست آورده‌اند. البته در بررسی این موضوع به چند نکته باید توجه کرد. مورد نخست این است که معمولاً در استان‌های با درآمد بیشتر، به دلیل مخارج بالاتر زندگی، خانوارها با هزینه‌های بیشتری نیز مواجه هستند. به عنوان مثال، با وجود اینکه درآمد متوسط خانوارهای تهرانی در سال گذشته به میزان تقریباً 29 میلیون و 302 هزار تومان در سال بوده، اما این خانوارها به طور متوسط با هزینه سالانه‌ای نزدیک به 29 میلیون و 128 هزار تومان مواجه بوده‌اند. حال آنکه به عنوان مثال یک خانوار ساکن استان «لرستان»، با درآمد متوسطی نزدیک به 14 میلیون و 350 هزار تومان در سال، تنها با هزینه متوسطی به میزان 13 میلیون و 266 هزار تومان مواجه بوده است. البته این موضوع نشانگر این است که معمولاً هزینه‌ها و درآمدهای خانوارها، به نوعی با هم تراز می‌شود، اما به هر حال، سطح بالاتر «هزینه» در برخی از نظریات اقتصادی، معادل با «سطح رفاه بالاتر» تلقی می‌شود. موضوعی که البته ممکن است با توجه به شرایط زیستی متفاوت، اعتبار متفاوتی در کشورها یا شهرهای مختلف داشته باشد.
گذشته از این مباحث، آمارهای مبنی بر درآمد متوسط حدوداً 3/29 میلیون‌تومانی خانوارهای تهرانی در سال در شرایطی است که خانوارهای ساکن سیستان و بلوچستان در سال گذشته، تنها به میزان 12 میلیون و 449 هزار تومان درآمد داشته‌اند. به عبارت دیگر، درآمد هر یک از خانوارهای ساکن این استان، تنها در حدود 42 درصد از درآمدهای خانوارهای تهرانی بوده است. همچنین پس از استان تهران، خانوارهای با بیشترین درآمد بر اساس گزارش بانک مرکزی، در استان «بوشهر» زندگی می‌کرده‌اند و میزان مجموع درآمد هر یک از آنها به طور متوسط در سال گذشته، نزدیک به 21 میلیون و 959 هزار تومان بوده است. موضوعی که بیانگر این است که بین اولین و دومین استان کشور از لحاظ درآمد خانوارها، شکاف قابل توجهی به میزان 33 درصد وجود داشته است. به عبارت دیگر، خانوارهای ساکن پردرآمدترین استان کشور، حدود 33 درصد درآمد بیشتری در مقایسه با خانوارهای ساکن دومین استان کشور از لحاظ درآمدی داشته‌اند.

بیشترین و کمترین درآمدها
آمارها نشان می‌دهد مجموعاً در 10 استان کشور، درآمد متوسط خانوارهای شهری در سال، بیشتر از 20 میلیون تومان است. پس از استان تهران در رتبه اول این آمار، استان‌های بعدی به ترتیب «بوشهر، اصفهان، البرز، چهارمحال و بختیاری، قزوین، فارس، همدان و مازندران» بوده‌اند. از 21 استان باقی‌مانده، درآمد متوسط خانوارهای شهری، در 18 استان عددی بین 15 میلیون تومان تا 20 میلیون تومان در سال است و سه استان کشور نیز، دارای خانوارهایی هستند که کمتر از 15 میلیون تومان در سال، درآمد ناخالص دارند. این سه استان به ترتیب (درآمد بیشتر به کمتر)، استان‌های «لرستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان» هستند.
نکته عجیب در این آمارها، میزان بسیار بالای هزینه‌های خانوار در دو استان «کهگیلویه و بویراحمد» و «ایلام» است که از لحاظ هزینه‌ای، در این آمارها در جایگاهی نزدیک به استان تهران قرار دارند. هزینه متوسط سالانه خانوارها در استان تهران به میزان 1/29 میلیون تومان، در استان کهگیلویه و بویراحمد به میزان 8/27 میلیون تومان و در استان ایلام به میزان 0/27 میلیون تومان گزارش شده است. حال آنکه استان بعدی در رده‌بندی این گزارش از لحاظ سطح هزینه‌ها، استان بوشهر است که هزینه‌های متوسط سالانه خانوارهای ساکن آن به میزان 24 میلیون تومان گزارش شده است. این موضوع نشان می‌دهد سطح هزینه‌ها در دو استان کهگیلویه و بویراحمد به میزان عجیبی از متوسط استان‌های کشور بالاتر است. البته سطح هزینه‌ها در استان تهران نیز مطابق این آمارها بالاست، اما این هزینه‌ها در تناسب نسبی با درآمدهای متوسط خانوارهای ساکن این استان قرار دارد. به عنوان مثال هر خانوار تهرانی، به طور متوسط درآمدی به میزان 3/29 میلیون تومان و هزینه‌ای به میزان 1/29 میلیون تومان داشته است. یعنی درآمدهای آنها حتی از هزینه‌هایشان بیشتر است. حال آن که در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و ایلام، با وجود بالا بودن هزینه‌ها و نزدیکی رقم آن به تهران، میزان درآمدهای متوسط به طور قابل ملاحظه‌ای پایین است. درآمد متوسط خانوارهای ساکن استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1391، به طور متوسط 1/19 میلیون تومان بوده و این رقم برای خانوارهای ساکن استان ایلام نیز به میزان 2/18 میلیون تومان بوده است. موضوعی که باعث شده بر اساس آمار منتشر‌شده، خانوارهای ساکن این دو استان در سال گذشته با کسری بودجه‌های شدید و غیرمعمولی مواجه باشند. البته با وجود تاکید بانک مرکزی بر صحت آمارهای هزینه‌ای، به نظر می‌رسد توضیحات بیشتری راجع به اقلام مندرج در هزینه‌های این دو استان منتشر شود. به عنوان مثال، هزینه مصرف مواد خوراکی توسط یک خانوار ایلامی، نزدیک به 9 میلیون تومان گزارش شده است، حال آن که همین هزینه برای یک خانوار ساکن استان البرز، در حدود 6/4 میلیون تومان تخمین زده شده است.

کسری بودجه
با وجود اینکه معمولاً در استان‌های مختلف، بین سطح درآمدی و سطح هزینه‌ای خانوارها نوعی تناسب وجود دارد، اما در برخی از موارد ویژه، عدم تناسب‌های نسبتاً شدیدی بین درآمدها و هزینه‌های خانوارهای شهری کشور در استان‌های مختلف به چشم می‌خورد. به عنوان مثال، همان‌طور که اشاره شد، درآمد و هزینه‌های خانوارهای ساکن استان‌های کهگیلویه و بویراحمد و ایلام، به طور عجیبی با هم فاصله دارند. این موضوع باعث شده هر خانوار ساکن استان ایلام در سال گذشته، به طور متوسط با کسری بودجه نزدیک به 8/8 میلیون‌تومانی مواجه باشد و خانوارهای ساکن استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در سال گذشته، به طور متوسط با هزینه‌هایی در سال مواجه باشند که نزدیک به 7/8 میلیون تومان از درآمدهای سالانه آنان بیشتر باشد. معمولاً کسری بودجه در تناسب با درآمد و به صورت «درصد» تعریف می‌شود تا درک بهتری از میزان ناهماهنگی دو طرف معادله بودجه خانوار به دست دهد. مطابق محاسبات انجام‌شده روی این آمارها، کسری بودجه استان‌های ایلام و کهگیلویه و بویراحمد در سال گذشته، به ترتیب معادل 48 درصد و 45 درصد بوده است. تعبیر دیگر این آمارها این است که خانوارهای ساکن این دو استان برای جبران هزینه‌های خود، به طور متوسط نیازمند درآمدی بودند که حدود 50 درصد از درآمد فعلی آنان بالاتر باشد. این آمارها همچنین نشان می‌دهد در سال گذشته، از 31 استان موجود در کشور، تنها 12 استان دارای مازاد بودجه خانوار بوده‌اند، حال آنکه 19 استان دارای خانوارهایی بوده‌اند که در تنظیم درآمدها و مخارج خود در سال گذشته، با «کسری بودجه» مواجه شده‌اند.

درآمد سرانه افراد
با توجه به اینکه آمار منتشر شده، اطلاعات مربوط به درآمدها و هزینه‌های سالانه متوسط «خانوار» را بیان می‌کند، می‌توان با وارد کردن تفاوت استان‌های مختلف از لحاظ بعد خانوار، به آمار درآمدها و هزینه‌های سرانه در استان‌های مختلف کشور دست یافت. چرا که در صورتی که خانوارهای ساکن دو استان از لحاظ «درآمد سالانه» با هم یکسان باشند ولی بعد خانوار متفاوتی داشته باشند، این موضوع باعث می‌شود درآمد متوسط هر فرد در این استان‌ها، با هم متفاوت باشد. به این ترتیب، می‌توان درآمد هر فرد را بسته به استان‌های مختلف مورد مقایسه قرار داد. این مقایسه نشان می‌دهد بیشترین درآمد فردی در بین استان‌های کشور، مربوط به استان تهران بوده است، اما برخلاف آمار مربوط به درآمد خانوارها، رتبه دوم در رده‌بندی درآمد فردی، مربوط به استان اصفهان بوده است، نه بوشهر. چرا که متوسط تعداد افراد خانوار این استان به میزان 3/3 بوده است، حال آن که هر خانوار بوشهری به طور متوسط به میزان 87/3 نفر عضو داشته است. در نتیجه، درآمد فردی در این استان به میزان بیشتری کاسته شده است. کمترین درآمدهای فردی نیز، به ترتیب (از پایین) متعلق به استان‌های ایلام، هرمزگان، لرستان و اردبیل بوده است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها