شناسه خبر : 16287 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بهرام سبحانی می‌گوید ظرفیت مبارکه از ۱۱ میلیون تن فراتر رفته است

مراقب سیل چینی باشید

فولاد مبارکه همان‌طور که هم‌اکنون سهم ۵۰‌درصدی از سهم بازار را در اختیار دارد با افزایش ظرفیت تولید فولاد کشور به ۲۴ تا ۲۵ میلیون تن در کشور، فولاد مبارکه را حفظ و افزایش ظرفیت ۵۰‌درصدی را برنامه‌ریزی کرده و در دستور کار خود دارد.

بهرام سبحانی می‌گوید: پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد تا سال 2025 تولید و مصرف فولاد از 6 /1 میلیارد تن به دو میلیارد تن برسد که اگرچه تا حدودی خوش‌بینانه است اما با توجه به اینکه فولاد هیچ‌گونه جایگزینی ندارد تحقق آن نیز دور از دسترس نیست. به اعتقاد وی، یکی از کشورهای با مزیت تولید بالا ایران است و با توجه به اینکه در طول چند سال آتی، به دلیل هزینه‌های حمل‌ونقل، بسیاری از واحدهای تولید کشورهای مختلف تعطیل خواهد شد، در روند مصرف افزایشی مصرف فولاد در جهان، ایران با توجه به مزیت‌هایی از جمله سنگ‌آهن فراوان، انرژی و... بخشی از بازار را در اختیار خواهد گرفت. شاید امروز بهترین زمان برای سرمایه‌گذاری در صنعت فولاد باشد چرا که با توجه به دیربازده بودن صنعت فولاد می‌توان امیدوار بود تا سه سال آینده شرایط مناسبی به وجود آید. سبحانی می‌افزاید: از میان شرکت‌های تولید‌کننده صنعت فولاد کشور، شرکت فولاد مبارکه اصفهان بزرگ‌ترین تولیدکننده ورق‌های فولادی در خاورمیانه و شمال آفریقاست که حدود 50 درصد فولاد کشور نیز در این گروه تولید می‌شود و سه مجموعه فولاد مبارکه، فولاد صبا و فولاد هرمزگان از جمله شرکت‌های زیرمجموعه آن هستند. شرکت فولاد مبارکه اصفهان سهم بیش از یک‌ درصد در تولید ناخالص ملی و سهم بالای چهاردرصدی در بخش صنعت را داراست. بر این اساس در برنامه صنعت فولاد کشور در افق 1404، 55 میلیون تن تولید در کشور دیده شده که فولاد مبارکه هم برنامه‌های خود را بر اساس این سند تنظیم کرده تا بتواند به 25 میلیون تن ظرفیت تولید فولاد برسد. در سال 94 فولاد مبارکه اصفهان حدود 51 درصد از سهم تولید فولاد در بازار داخل را به خود اختصاص داد که پس از آن، فولاد خوزستان 5 /24 درصد، ذوب‌آهن 8 /16 درصد و مابقی شرکت‌ها نیز 9 /7 درصد تولید کشور را به خود اختصاص داده‌اند. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگو با مهندس سبحانی مدیرعامل فولاد مبارکه، مدیر بزرگ‌ترین واحد فولادسازی کشور است.
فولاد مبارکه به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده فولاد در کشور چه سهمی در اقتصاد و ارزش افزوده صنعت دارد؟
سهم فولاد مبارکه از نظر GDP کل کشور حدود یک درصد و در GDP صنعت بالای چهار درصد است. در واقع تاثیرش در کل تولید ناخالص داخلی است.
این شرکت در حال حاضر حدود 5 /7 میلیون تن ظرفیت نصب‌شده برای فولاد خام دارد به غیر از ظرفیت‌های دیگری مثل فولاد امیرکبیر کاشان که ورق گالوانیزه تولید می‌کند، همچنین ورق خودرو سفیددشت با تولید 400 هزار تن ورق گالوانیزه خودرویی یا پروژه‌های در دست احداث سفیددشت و همچنین پنج میلیون تن کنسانتره سنگ‌آهن و گندله در سنگان.
در حال حاضر ظرفیت تولید فولاد خام مبارکه به تنهایی 5 /7 میلیون تن است، اما یک ظرفیت توسعه در فولاد مبارکه داریم که بخش فولادسازی و ریخته‌گری اسلب هست. هم‌اکنون توسعه فولادسازی آن تمام شده و واحد ریخته‌گری خط تولید اسلب نیز تا شهریور و مهرماه سال جاری به‌طور کامل آماده می‌شود و از این‌رو دو میلیون تن به ظرفیت فولاد مبارکه اضافه می‌شود. در واحد 750 هزارتنی صبا هم طرح توسعه داریم که در نیمه اول سال با اتمام کار نصب، ظرفیت آن به 5 /1 تن افزایش خواهد یافت.
با افزایش دو میلیون و 750 هزار تن مذکور به ظرفیت 5 /7 میلیون تن فعلی مبارکه عملاً ظرفیت بالقوه این شرکت به 10 میلیون و 250 هزار تن خواهد رسید.
فولاد مبارکه شرکتی است که باید در بازارهای جهانی حضور فعال و موثری داشته باشد چرا که برای تامین ارز مورد نیازمان باید صادرات صورت گیرد. طی سال گذشته سه میلیون تن گندله وارد کردیم در شرایطی که سوئیفت بسته بود و گشایش ال‌سی هم امکان‌پذیر نبود.
البته یکسری طرح توسعه دیگری نیز در برنامه شرکت در نظر گرفته‌شده که تاکنون اجرایی نشده است. از جمله توسعه نورد فولاد مبارکه، توسعه فولاد هرمزگان و فولاد سفیددشت که اجرای یک میلیون تن طرح ورق نورد گرم را در دستور کار داریم، با راه‌اندازی تمامی طرح‌های توسعه‌ای ذکر‌شده و همچنین تکمیل ظرفیت در سفیددشت که هم‌اکنون یک میلیون تن فولاد به ظرفیت مبارکه اضافه خواهد کرد در مجموع ظرفیت تولید ما به 11 میلیون و 250 هزار تن خواهد رسید. البته پروژه سفیددشت دو‌ساله است و تکمیل آن دو سال طول می‌کشد. در حال حاضر واحد احیای این پروژه آماده راه‌اندازی است اما فولادسازی‌اش به دو سال زمان نیاز دارد چرا که این پروژه در زمره طرح‌های هشت‌گانه قرار داشت و قرار بود اسلب تولید کند اما چون اسلب بازار داخلی برایش وجود ندارد و از مصرف داخلی برخوردار نیست ما تصمیم گرفتیم که این طرح را که جزو طرح‌های هشت‌گانه استانی بود به ورق نورد گرم تبدیل کنیم که به نوعی خوراک اولیه برای خط گالوانیزه ورق خودرو چهارمحال شود، چرا که در مجاورت همدیگر هستند. البته بعداً باید خط اسیدشویی نورد سرد نیز در جوار آنها احداث شود تا این زنجیره را به هم وصل کنیم که هم‌اکنون در مرحله فنی قرارداد است. از این‌رو فولاد مبارکه همان‌طور که هم‌اکنون سهم 50‌درصدی از سهم بازار را در اختیار دارد با افزایش ظرفیت تولید فولاد کشور به 24 تا 25 میلیون تن در کشور، فولاد مبارکه را حفظ و افزایش ظرفیت 50‌درصدی را برنامه‌ریزی کرده و در دستور کار خود دارد.

با توجه به رکود ساخت‌وساز، وضعیت بازار فولاد در کشور را در حال حاضر چطور می‌بینید؟ و فکر می‌کنید این فرآیند تا چه زمانی ادامه یابد؟
وضعیت عرضه و تقاضای فولاد در بازار بیشتر تحت‌الشعاع مسائل بیرونی است. البته هم‌اکنون در داخل یک رکود نسبی در ساخت‌وساز و کمبود مصرف وجود دارد اما بیشترین تاثیرپذیری آن ناشی از بحران بیرونی است، همان‌طور که می‌دانید سال 2015 بدترین سال برای صنعت فولاد جهان بود. خیلی از کشورها به دلیل افت قیمت بیش از حد، یا زیان‌ده شده یا اینکه به تعطیلی کشیده شدند. چین با قیمت‌شکنی و دامپینگ در بازارهای جهانی، تولیدکنندگان را با یک چالش بزرگ روبه‌رو کرد. ایران نیز به دلیل نبود تعرفه‌های موثر به منظور ممانعت از کاهش قیمت در بازارهای جهانی مورد هجمه واردات قرار گرفت. در اوایل سال 2015 اگرچه بازارهای جهانی با یک تغییر شتاب‌زده مواجه شد و سپس فروکش کرد (قیمت به حالت حبابی اوجی گرفت اما بعد دوباره کاهشی شد) اما با افزایش و اصلاح تعرفه‌ها نه‌تنها دیگر بحث واردات به‌عنوان یک چالش مطرح نیست حتی امیدواریم که تغییرات چشمگیری در عرضه و تقاضا اتفاق بیفتد و ساخت‌وسازها فعال شود، با اجرایی شدن برجام و اعلام آمادگی شرکت‌های اروپایی برای سرمایه‌گذاری در کشور از طریق فاینانس یا سرمایه‌گذاری مستقیم نیز امید است که اثرات خوبی در سال 95 مشخص بشود.
همچنین در بخش مسکن، دولت برنامه‌هایی برای ساخت‌و‌ساز دارد، به‌گونه‌ای که یا مستقیم خودش وارد ساخت‌و‌ساز بشود یا به‌طور غیرمستقیم و از طریق ارائه تسهیلات مسکن مناسب و ارزان‌قیمت بتواند تحرک لازم را در بازار ایجاد کند و بازار فعال شود به‌طور قطع با فعال شدن بخش ساختمان هم وضعیت بازار آهن و فولاد نیز بهتر خواهد شد. در زمان رونق بازار، مصرف سرانه فولاد کشور حدود 270 کیلو بود اما هم‌اکنون به 220 تا 225 کیلو نزول کرده است. با توجه به اینکه کشور با رشد خوبی در حال توسعه است میزان مصرف سرانه باید حداقل به مرز 300 کیلوگرم برسد که در صورت تحقق این میزان با احتساب جمعیت 80 میلیون نفری میزان مصرف به 24 و 25 میلیون تن در داخل کشور خواهد رسید. در صورت محقق شدن هدف صادرات حدود پنج میلیون‌تنی، مجموعه تولید فولاد کشور باید به 30 میلیون تن برسد. طی سال گذشته به‌رغم رکود در بازار فولاد صادرات فولاد کشور به حدود 2 /4 میلیون تن رسید که در این شرایط سخت، رقم بسیار مطلوبی است.
در حال حاضر نه‌تنها شاهد کاهش قیمت‌ها در بازار فولاد هستیم همچنین در زنجیره تولید نیز هنوز توازن کافی برقرار نیست. از یک طرف برخی از واحدها به صورت زنجیره کامل سرمایه‌گذاری نکردند و از زنجیره کامل برخوردار نیستند به‌گونه‌ای که در تامین مواد اولیه با صنایع بالادستی و بعضاً با پایین‌دستی‌ها مشکل دارند. از این‌رو، این مشکل را بین واحدهای نورد و شمش و همچنین صنعت لوله پروفیل با فولادی‌ها با آنهایی که ورق تولید می‌کنند به وضوح می‌توان دید. در بازاری که با کمبود تقاضا مواجه و قیمت‌ها شاهد کاهش باشد از این دست مشکلات بیشتر نمایان می‌شود.
در این بازار ضعیف هر واحدی (واحد کوچک یا بزرگ، فرقی نمی‌کند) آسیب می‌بیند. منتها قطعاً آن واحدهایی که حلقه‌های کمتری از زنجیره تولید را داشته باشند بیشتر آسیب‌دیده و زیان‌ده می‌شوند یا مشکلات و چالش‌هایشان بیشتر می‌شود، چرا که واحدهای آسیب‌پذیر از واحد بالادستی‌اش انتظار دارند که قیمتش را پایین بیاورد و واحد بالادستی هم خودش گرفتاری‌ها و مشکلات خودش را دارد. این است که زنجیره تولید فولاد دچار یک چالش و تلاطم می‌شود که امیدواریم با تقویت بازار و مصرف مشکلات تا حدود قابل توجهی برطرف شود. چالش‌های موجود در بازار جهانی طی سال 2015 که بدترین سال بود همچنان ادامه دارد به‌گونه‌ای که در سال 2016 با اینکه یک مقدار قیمت‌ها هم در بازار جهانی افزایش پیدا کرد، اما می‌بینیم که جنگ بزرگ‌تری بین چین با اتحادیه اروپا سر بحث فولاد واقعاً داغ شده، به‌گونه‌ای که هم‌اکنون به شدت درگیر هستند و اتحادیه اروپا درصدد است تا قوانین و آنتی‌دامپینگ سنگین برای چین در نظر بگیرد و همچنین آمریکا برای فولادهای وارداتی چین دائماً در حال افزایش تعرفه‌ها و اجرای قانون آنتی‌دامپینگ است. مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که کشورهایی از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا جزو پنج تولیدکننده اول فولاد هستند. و اما چین هم با آن قیمت‌شکنی به همه آنها ضربه می‌زند و اینها ناچار هستند برای خودشان یک دیوار دفاعی در برابر واردات چین ایجاد کنند. از این‌رو شاهد جنگ فولاد بین چین، آمریکا و اتحادیه اروپا هستیم. در حال حاضر شاهدیم که اغلب کشورها برای صنعت فولاد خود به دنبال دیوار دفاعی هستند حتی از کشورهای همسایه. در صورت عدم اتخاذ تدابیر مناسب، تولیدکنندگان فولاد ایران نیز آسیب خواهند دید چرا که چین هم‌اکنون در درصدد است که 120 تا 130 میلیون تن از تولید فولاد خود را صادر کند. سیلی است که راه افتاده و هر که جلویش را ببندد مسیر خودش را منحرف می‌کند. در حال حاضر این نگرانی نیز در کشور ما وجود دارد که چین محصولات خود را به ایران سرازیر کند حالا یا در قالب فروش مستقیم یا در قالب مطالبات دولت از چین و هند. این اوضاع را حساس و خطرناک می‌کند. به‌رغم اینکه ممکن است یک رونقی در بازار مصرف اتفاق بیفتد، ولی ممکن است از آن طرف این واردات، تهدیدکننده باشد و ما با آن تهدید واردات روبه‌رو شویم. اما به‌طور قطع بحران کنونی برطرف می‌شود چرا که نه‌تنها دفعه اول نیست اما دفعه آخری هم نیست که فولاد با یک چنین چالشی روبه‌رو شده. البته این بار شدتش از بقیه دفعات سخت‌تر بوده ولی می‌بینید 12 سال پیش در سال‌های 82-81 هم دقیقاً همین اتفاق افتاد و تقریباً تا اواسط 84 ادامه داشت و دوباره 10 سال قبلش هم همین اتفاق افتاد. که به اذعان برخی از کارشناسان پس از گرفتاری دره مرگ مجدداً دوباره قیمت‌ها اوج گرفته و به نقطه آتشفشانی خودش می‌رسد. این دوره هم حتماً می‌گذرد و بالاخره نزدیک به دو سالش هم گذشت. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که قیمت‌ها به حدود دو سال گذشته نزدیک می‌شود اما رشدش خیلی تند و شدید نخواهد بود، ولی قطعاً بهبود پیدا می‌کند.
امسال هدف‌گذاری مبارکه برای صادرات بر روی دو میلیون تن تنظیم شده، اما انعطاف‌پذیر است. یعنی اگر بازار داخل تقویت شود و در صورت افزایش نیاز داخل و همچنین افزایش تقاضا در بازار داخل، برای تامین نیاز داخل میزان صادرات شرکت با کاهش مواجه خواهد شد اما به‌طور قطع برای تامین ارز مورد نیازمان به میزان کف باید یک و نیم میلیون تن صادرات داشته باشیم.

چه زمانی شاهد تحقق سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت فولاد خواهیم بود؟
همان‌طور که مطلع هستید کشورهای اروپایی همچون آلمان و ایتالیا برای اجرای پروژه‌های فولادی به منظور تخصیص منابع به صورت فاینانس اعلام آمادگی کرده‌اند به‌گونه‌ای که نخست‌وزیر ایتالیا نیز در سفرش به ایران برای پرداخت چهار میلیارد یورو اعلام آمادگی کرد. البته سرمایه‌گذاران خارجی برای تخصیص منابع نیاز به مکانیسم‌های تضمین از سوی ما دارند که خود جای تامل دارد چرا که سابق بر این پروژه‌های بزرگ یا شرکت‌های بزرگ اغلب دولتی بودند و در صورت نیاز به فاینانس از سوی دولت تضامین لازم را به طرف خارجی ارائه می‌دادند اما هم‌اکنون به دلیل واگذاری شرکت‌ها به بخش خصوصی در قالب اصل 44 به‌طور قطع دیگر از سوی دولت تضمین نمی‌شوند و به ناچار در صورت نیاز باید از سوی بانک‌های تجاری تضامین لازم صورت گیرد و مشکل اینجاست که بانک‌های تجاری نیز برای ارائه تضمین به منابع خارجی، انواع و اقسام تضامین را از مشتری خودشان طلب می‌کنند. به‌عنوان مثال چنانچه شرکتی برای پروژه به 200 تا 300 میلیون دلار یا یورو تسهیلات نیاز داشته باشد به ناچار نیاز به ارائه تضمین از سوی یک بانک برای طرف خارجی است چرا که بدون تضمین، با مشکل مواجه خواهد شد.

به نظر جنابعالی صنعت فولاد ایران مزیت رقابتی و قابلیت عرضه در بازارهای جهانی را دارد؟
یک رقابت واقعی از یک تعریف خاصی برخوردار است. در داخل در مقایسه با رقبای خارجی از دو ناحیه ضعف بزرگ داریم که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. از جمله این نقاط ضعف می‌توان به نرخ پول و سود بانکی اشاره کرد. با اینکه هم‌اکنون هزینه‌های بانکی و سود پول پایین آمده اما هنوز بهره موثر 24 تا 25 درصد است. که در مقایسه با کشورهای اروپایی که تقریباً بهره در حد صفر است، هزینه تولید ما بسیار گران تمام می‌شود. حتی سپرده بانکی که از آن کارمزد کسر می‌شود و با نرخ یک تا 5 /1 درصد تسهیلات می‌دهند! چین هم همین‌طور است. در چین هم نرخ تسهیلات دو درصد تا سه درصد است که این یک عدم ‌مزیت است. به‌خصوص اینکه سرمایه در گردش سنگینی را باید صرف کنیم چرا که در واحدهای فولادی کشور ما هیچ کدام زنجیره از معدن تا انتها را ندارند. به‌گونه‌ای که واحدهای تولید‌کننده سرمایه در گردش را باید با نرخ 24، 25 درصد از بانک تامین کنند و این یعنی اینکه 25 درصد از رقبای خارجی خود عقب هستند.
از سوی دیگر با نرخ سود 24، 25 درصد سرمایه‌گذاری نیز انتظار سود 24، 25‌درصدی معادل نرخ بانک یا تورم وجود دارد. این در حالی است که در صنعت فولاد دنیا سرمایه‌گذاران به سود دو‌درصدی راضی هستند. بنابراین در مقایسه با سرمایه‌گذار خارجی که دو درصد انتظار سود دارد، با سرمایه‌گذاران ایرانی که علاوه بر انتظار سود 25‌درصدی، از 25 درصد هزینه‌های مالی هم برخوردارند، در مجموع تولید ما باید از سود 50‌درصدی برخوردار باشد تا بتواند هم سود تسهیلات بانکی‌اش را بدهد و هم سود سرمایه‌گذار را بدهد که این امر همان مشکل دوم در رقابت با بازار جهانی تلقی می‌شود. از جمله مشکلات دیگر برای عدم رقابت‌پذیری با کشورهای خارجی می‌توان به نرخ ارز اشاره کرد چرا که در کشوری که سالانه شاهد تورم هستیم یعنی هزینه تولید با افزایش در حقوق و دستمزد، گاز، برق، آب و حمل‌ونقل همراه است این امر موجب می‌شود که سالانه 15 یا 20 درصد هزینه تولید با رشد مواجه شود. در صورت صادرات و رویارویی با کاهش قیمت‌های جهانی، اما از آن طرف وقتی ریال در کشوری که تورم دارد تقویت می‌شود، یعنی واردات بر صادرات غلبه پیدا می‌کند و صادرات غیراقتصادی می‌شود. و این به معنای افزایش 15 تا 20‌درصدی سالانه هزینه تولید است.
بنابراین وقتی کالای مشابه سال گذشته صادر می‌شود میزان ارز دریافتی به نرخ مانند سال گذشته است و زمانی که تبدیل به ریال می‌شود گپ بین قیمت تمام‌شده و در واقع سود دریافتی نه‌تنها با کاهش روبه‌رو می‌شود، حتی منفی می‌شود. اما به علت برخورداری کشور از سنگ‌آهن، گاز و برق در شرایط یکسان رقابت‌پذیری قابلیت تحقق دارد و حتماً صنعت ما باید کاملاً رقابت‌پذیر شود.
وضعیت عرضه و تقاضای فولاد در بازار بیشتر تحت‌الشعاع مسائل بیرونی است. البته هم‌اکنون در داخل یک رکورد نسبی در ساخت‌وساز و کمبود مصرف وجود دارد اما بیشترین تاثیرپذیری آن ناشی از بحران بیرونی است، همان‌طور که می‌دانید سال ۲۰۱۵ بدترین سال برای صنعت فولاد جهان بود. خیلی از کشورها به دلیل افت قیمت بیش از حد، یا زیان‌ده شده یا اینکه به تعطیلی کشیده شدند.

با توجه به حضور چینی‌ها در صحنه فولاد ایران، واردات محصولات فولادی چه تاثیری بر بازار داخلی دارد؟
هم‌اکنون نرخ‌های کنونی فولاد در کشور به دلیل تولید 15 تا 16 میلیون تن فولاد داخلی رقابتی است چرا که در صورت کمبود، فولادهای وارداتی با قیمت‌های گران‌تری وارد کشور می‌شدند چرا که سیاست چین بر پایه فروش یا صادرات مازاد تولیدش است.
در مقطعی از زمان، نرخ رشد چین سالانه حدود 12 یا 13 درصد بود اما امروز نرخ رشد اقتصادی آن روی 5 /6 درصد است. این به منزله این است که مصرف فولاد در بازار داخل این کشور نصف می‌شود در حالی که کاهش تولیدش از سیاست‌های داخلی آن نیست. البته حتی با اعمال سیاست کاهشی، میزان تولید فولاد خود را بر روی 800 تا 820 میلیون تن ثابت نگه خواهد داشت. در ضمن میزان مصرف فولاد نیز در این کشور به نصف رسیده است از این‌رو به‌طور قطع راهی جز اینکه وارد بازارهای جهانی شود ندارد.
و برای ورود و حفظ بازارهای جهانی هم به دلیل اعمال سیاست و استراتژی‌های فروش و صادرات دیگر قیمت مهم نیست و باید قیمت‌شکنی کند. حال سوال اینجاست که در چنین شرایطی چطور تولیدکنندگان کشور ما می‌توانند با چین رقابت کنند؟ از این‌رو چاره‌ای جز اعمال دیوار دفاعی تعرفه در برابر واردات محصولات خارجی نداریم؛ سیاستی که در تمامی کشورهای دنیا اعم از کشورهای کاپیتالیستی، سرمایه‌گذاری یا اقتصاد بسته اتخاذ شده است و برای ممانعت از واردات بی‌رویه و دامپینگ چین تعرفه‌های مکفی برای حفاظت از صنعت فولاد در نظر گرفتند.

به نظر جنابعالی صنعت فولاد کشور با نظام تعرفه‌گذاری رقابت‌پذیر شده است؟
هم‌اکنون با نرخ‌های فعلی 20 تا 25‌درصدی تعرفه واردات با اینکه کف 20 درصد تعرفه عدد معقولی است اما وقتی صحبت از تعرفه می‌کنیم هدف از آن افزایش قیمت یا گران‌فروشی نیست (حداقل به‌عنوان یک تولیدکننده) یا از منظر انجمن تولیدکننده؛ بلکه هدف حفاظت منطقی از تولید داخل است و به منظور جلوگیری از آسیب یا تعطیلی واحدهای تولیدی است. بنابراین زمانی که قیمت‌های جهانی با کاهش مواجه می‌شوند یعنی به حدود 260 یا 300 دلار می‌رسند به ناچار باید سیاست اعمال تعرفه‌ای اتخاذ شود اما بالعکس با افزایش نرخ‌های جهانی باید میزان تعرفه واردات با کاهش مواجه یا حتی حذف شود. هم‌اکنون و در شرایط کنونی کف تعرفه برای واردات فولاد 20 درصد است. به اعتقاد بنده اعمال تعرفه 20 تا 30‌درصدی به صورت پلکانی برای محصولات مختلف منطقی است که در صورت افزایش قیمت‌های جهانی فولاد به‌طور حتم میزان آن نیز باید کاهش یابد. همچنین با افت نرخ‌های جهانی میزان تعرفه واردات باید با افزایش مواجه شود.

در صورت واقعی‌سازی نرخ انرژی، صنعت فولاد ایران چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
آیا در حال حاضر قیمت انرژی واقعی نیست؟ به یک نکته اساسی باید در زمینه انرژی توجه داشت؛ اول اینکه چرا در دنیا 80 درصد تولید فولاد از طریق کوره بلند است؟ و برعکس در ایران 90 درصد الکتریکی و به صورت احیای مستقیم و کوره‌های قوسی، با این فرض که ایران کشوری است که دومین کشور به لحاظ دارا بودن منابع گازی در دنیاست و از گاز و انرژی ارزان برخوردار است. از این‌رو برعکس دنیا به‌جای اینکه واحدهای فولاد را بر مبنای کوره‌ بلند و زغال‌سنگ احداث کنند به صورت احیای مستقیم و کوره قوسی ایجاد کردند و حال اگر قرار بر افزایش قیمت انرژی باشد و به سطح قیمت‌های جهانی نزدیک شود پس باید کارخانه‌های فولاد ما نیز بر اساس کوره بلند بنا می‌شدند که در آن صورت شاید کوره بلند برای واحدهای تولیدی فولاد ما نیز از توجیه اقتصادی برخوردار بود چرا که در غیر این صورت به‌ هیچ‌وجه تولید‌کننده فولاد نمی‌شدیم. بنابراین سرمایه‌گذاری برای تولید 20 و حتی 55 میلیون تن فولاد که هم‌اکنون در دستور کار قرار داد به‌هیچ‌وجه اقتصادی نبود چرا که برای تولید فولاد بر اساس احیای مستقیم نیاز به گاز بر اساس کوره قوس الکتریکی برق است و اگر فرض بر این بوده که ما در این دو مورد نسبت به سایر کشورها از مزیت نسبی برخورداریم بنابراین واقعی شدن قیمت معنا و مفهومی ندارد چرا که در این صورت به منزله گرفتن مزیت‌های یاد‌شده است که در صورت حذف مزیت‌های نسبی مذکور تکلیف روشن است که چه می‌شود.
هم‌اکنون با نرخ‌های فعلی ۲۰ تا ۲۵‌درصدی تعرفه واردات با اینکه کف ۲۰ درصد تعرفه عدد معقولی است اما وقتی صحبت از تعرفه می‌کنیم هدف از آن افزایش قیمت یا گران‌فروشی نیست(حداقل به‌عنوان یک تولیدکننده) یا از منظر انجمن تولیدکننده؛ بلکه هدف حفاظت منطقی از تولید داخل است و به منظور جلوگیری از آسیب یا تعطیلی واحدهای تولیدی است. بنابراین زمانی که قیمت‌های جهانی با کاهش مواجه می‌شوند یعنی به حدود ۲۶۰ یا ۳۰۰ دلار می‌رسند به ناچار باید سیاست اعمال تعرفه‌ای اتخاذ شود اما بالعکس با افزایش نرخ‌های جهانی باید میزان تعرفه واردات با کاهش مواجه یا حتی حذف شود.

فکر می‌کنید فولاد مبارکه در بازارسازی صادراتی تاکنون موفق عمل کرده است؟
به عقیده من فولاد مبارکه در زمینه صادرات موفق عمل کرده است. به چند دلیل خیلی خاص، اول اینکه مبارکه تاکنون هر میزان که صادرات داشته است در دوران تحریم صورت گرفته است، یعنی در دورانی که مشتری‌های محصولات ما عام نبودند چرا که مشتری محصولات مبارکه خودشان تولیدکننده هستند، به‌عنوان مثال در اروپا یا در هر جای دنیا، چرا که حرکت‌های مالی و اقتصادی مشتریان ما در دنیا در سایت‌ها کاملاً مشخص است. البته به علت محدودیت‌های بین‌المللی اعمال‌شده برای ایران مشتریان محصولات ما بسیار محتاط بودند، چون یا سراغ ما نمی‌آمدند یا اگر می‌آمدند باید از طریق شخص ثالث و با واسطه اقدام به معامله می‌کردند. پرداخت پول نیز باید از طریق سوئیفت صورت می‌گرفت که مسدود بود و از این‌رو امکان جابه‌جایی وجود نداشت. چرا که برای جابه‌جایی پول باید با ریسک زیاد از طریق واسطه اقدامات لازم انجام می‌شد و وقتی در این شرایط توانستیم صادرات داشته باشیم این به این معنی است که در زمینه صادرات بسیار موفق عمل کرده‌ایم و دوم اینکه همان‌طور که اشاره شد مشتری‌های محصولات مبارکه خودشان از جمله صنایعی هستند که از برنامه سالانه برای خرید ورق برخوردارند. از این‌رو در چنین شرایط دشواری که مشتریان را متقاعد به خرید سالانه از مبارکه کنند که در برنامه خرید سالانه خود سهمی برای فولاد ایران بگذارند، به نوبه خود عمل شجاعانه و بسیار بزرگی است.
البته در این میان کیفیت محصولات ما نیز نباید نادیده گرفته شود چرا که تولید‌کنندگان لوازم‌خانگی در واقع خوراک اصلی‌شان ورق است و همچنین بخش عمده‌ای از مصرف‌کنندگان ما خطوط نورد سرد و گالوانیزه هستند که در واقع محصولشان را به صنایع بعدی می‌فروشند. حال اگر از کیفیت ما مطمئن نباشند، که سهمی برای فولاد ایران در نظر نمی‌گیرند بر این اساس درواقع حضور محصولات فولاد مبارکه در شرکت‌های خارجی یعنی نشان کیفیت.
در خصوص اینکه گفته می‌شود باید تعادل بین نیاز داخلی یا اولویت نیاز داخلی یا صادرات برقرار شود باید اذعان داشت که فرض کنید صنعت لوله و پروفیل به ورق 2 نیاز دارد و فولاد مبارکه هم که ورق سایز 2 تا 16 میلی‌متر را در سبد تولیدات خود دارد، بنابراین صادرات ما به‌گونه‌ای است که به صورت صادرات سبد کامل از تولیدات ماست با این تفاوت که سایز 2 در صادرات ما از سهم بسیار کمی برخوردار است. اما در صورت عدم صادرات و عرضه مجموعه سبد تولیدات در بازار داخل و عدم نیاز به برخی از سایزهای تولیدی، در آن صورت تکلیف چیست؟ یعنی خط را باید تعطیل کنیم. بنابراین طراحی فولاد مبارکه بر اساس یک ترکیبی است که آن ترکیب اگر بخواهد با تمام ظرفیت به فعالیت ادامه دهد حتماً باید یک بخش از آن را به‌عنوان مازاد بر نیاز صادرات کند. سال گذشته از یک میلیون و 800 هزار تن ورق صادراتی از سوی مبارکه، فقط 230 هزار تن آن ورق 2 بوده است که صادر نکردن یک میلیون و 800 هزار تن به منزله از دست دادن بازار صادراتی این میزان تولید شرکت است.
از این‌رو منطق حکم می‌کند که این 230 هزار تن را بدهیم برود تا یک میلیون و 800 هزار تن را بتوانیم صادر کنیم و در ازای این میزان صادرات، 230 هزار تن نیاز داخل را از محل واردات تامین کنیم. مبارکه شرکتی است که باید در بازارهای جهانی حضور فعال و موثری داشته باشد چرا که برای تامین ارز مورد نیازمان باید صادرات صورت گیرد. طی سال گذشته سه میلیون تن گندله وارد کردیم در شرایطی که سوئیفت بسته بود و گشایش ال‌سی هم امکان‌پذیر نبود. به‌گونه‌ای که هرچه تلاش کردیم که از بحرین و کشورهای اطراف گندله مورد نیاز را وارد کنیم اما به هیچ‌وجه با ال‌سی درخواستی ما موافقت نشد و از سوی دیگر برای واردات باید پول نقد می‌دادیم چرا که امکان جابه‌جایی مبلغ کلان برای واردات سه میلیون تن گندله از طریق صرافی‌ها امکان‌پذیر نبود. فرض کنید برای واردات سه میلیون تن گندله تنی 100 دلار به 30 میلیون دلار ارز نیاز است که واقعاً جابه‌جایی این مبلغ از طریق صرافی‌ها امکان‌پذیر نیست، اصلاً چنین پولی در صرافی‌ها موجود نیست، از همه مهم‌تر، ما یکسری تعهدات ارزی داریم که این تعهدات ارزی که تضمینش قراردادهای صادراتی ماست تحت عنوان PRE-EXPORT FACILITY، به‌عنوان مثال برای ورق خودرو ایمیدرو (که مالک قبلی آن بوده) حدود 130 تا 140 میلیون یورو تعهد ارزی داشته اما با واگذاری مالکیت آن به فولاد مبارکه، تعهدش باید از محل صادرات صورت گیرد. یعنی اینکه در مقابل قرارداد صادرات این تسهیلات به ما منتقل می‌شود.

هدف‌گذاری فولاد مبارکه برای صادرات امسال بر روی چه عددی است؟
امسال هدف‌گذاری مبارکه برای صادرات بر روی دو میلیون تن تنظیم شده، اما انعطاف‌پذیر است. یعنی اگر بازار داخل تقویت شود و در صورت افزایش نیاز داخل و همچنین افزایش تقاضا در بازار داخل، برای تامین نیاز داخل میزان صادرات شرکت با کاهش مواجه خواهد شد اما به‌طور قطع برای تامین ارز مورد نیازمان به میزان کف باید یک و نیم میلیون تن صادرات داشته باشیم.

توسعه ظرفیت‌های گروه فولاد مبارکه با امضای سه قرارداد در سفربه ایتالیا پس از برجام به کجا رسید؟
با توجه به توافقنامه‌هایی که در سفر به ایتالیا به امضا رسید، باید اذعان داشت که طرح‌های توسعه شرکت‌های زیرمجموعه گروه فولاد مبارکه در فولاد هرمزگان، فولاد سپید‌دشت و نورد شهیدخرازی فولاد مبارکه اصفهان برنامه‌ریزی شده بود که با توجه به روند رو به پیشرفتی که در موضوع برجام قابل مشاهده و در حال به نتیجه رسیدن بود ما را در گروه فولاد مبارکه بر آن داشت تا از حدود یک سال پیش، مذاکره در خصوص مباحث مورد نظر خود را با طرف‌های خارجی برنامه‌ریزی کنیم.
اهداف ما مشخص است و اینکه در توسعه فولاد سپید‌دشت یا فولاد هرمزگان قرار است چه کاری انجام دهیم یا اینکه در فولاد مبارکه اصفهان برنامه ما به چه صورت است همه مشخص و برنامه‌ریزی‌شده بود. در سفری که به همراه آقای رئیس‌جمهور، به عنوان نخستین سفر رسمی ایشان بعد از برجام به اتحادیه اروپا اتفاق افتاد، هیاتی اقتصادی شامل بازرگانان و مدیران شرکت‌های بزرگ کشور در زمینه‌های نفت و پتروشیمی و فولاد از جمله ایمیدرو و فولاد مبارکه همراه بودند که ضمن مشارکت در برنامه‌های مختلف فرصتی پیش آمد تا تفاهمنامه‌های اولیه این پروژه‌ها نیز امضا شود.
در زمان رونق بازار، مصرف سرانه فولاد کشور حدود ۲۷۰ کیلو بود اما هم‌اکنون به ۲۲۰ تا ۲۲۵ کیلو نزول کرده است. با توجه به اینکه کشور با رشد خوبی در حال توسعه است میزان مصرف سرانه باید حداقل به مرز ۳۰۰ کیلوگرم برسد که در صورت تحقق این میزان با احتساب جمعیت ۸۰ میلیون نفری میزان مصرف به ۲۴ و ۲۵ میلیون تن در داخل کشور خواهد رسید.
بر این اساس، پروژه‌های مبارکه شامل توسعه فولاد سپیددشت است که در این قرارداد ریخته‌گری ورق نازک و نورد پیوسته مشابه تکنولوژی فولاد سبا با ظرفیت یک میلیون تن در سال برنامه‌ریزی شده و در پروژه دیگر توسعه نورد گرم شهید خرازی فولاد مبارکه اصفهان با ظرفیت سه میلیون تن در سال مد نظر قرار داده شده و در قرارداد دیگر هم توسعه فولاد هرمزگان شامل دو بخش بهسازی واحد موجود و ایجاد واحد جدید برای افزایش ظرفیت از یک و نیم میلیون تن به سه میلیون تن در سال مورد توافق طرفین قرار گرفت. در خصوص چگونگی انجام سه پروژه گروه فولاد مبارکه پس از توافق ابتدایی باید گفت، توافقات اولیه امضا شده است. طبیعی است که برای به سرانجام رسیدن این رویداد بایستی مراحل انجام کار قدم به قدم طی شود. گزارش‌های توجیه فنی و اقتصادی باید تهیه شده و تعیین بانک عامل و ارائه گزارش به بانک عامل، گرفتن تاییدیه‌ها و ابلاغ تاییدیه بانک مرکزی به بانک‌های ایتالیایی و شرکت بیمه ایتالیایی نیز باید انجام و تنفیذ شود. در واقع با انجام اقدامات مقدماتی، ما از زمان پیش افتادیم، ضمن اینکه در همین فاز اول توانستیم پروژه‌های مذکور را در سهمیه‌ای که برای فاینانس تخصیص داده می‌شود بگنجانیم و با اتفاقاتی که افتاد و با قراردادهایی که امضا شد خیلی از زمان پیش هستیم که همین باعث می‌شود پروژه‌ها سریع‌تر به جمع‌بندی رسیده و اجرایی شود. با انجام این سه پروژه هم به موضوع مهم اشتغال پرداخته می‌شود و هم افزایش تولید در این سه واحد را شاهد هستیم، علاوه بر اینکه برای این شرکت‌ها درآمدهایی نیز از محل این توسعه‌ها ایجاد می‌شود. با توجه به اهمیت انجام این پروژه‌ها با استفاده از توان داخل نیز باید تاکید کرد موضوع ساخت در این قراردادها به گونه‌ای برنامه‌ریزی‌شده که حداکثر استفاده نصیب ما شود، یعنی هم منابع خارجی از طریق فاینانس به داخل کشور صورت می‌گیرد و هم حداکثر ساخت با استفاده از توانمندی داخلی در قرارداد دیده شده تا جایی که شرکت‌های داخلی درگیر ساخت تامین تجهیزات و شرکت‌های پیمانکاری هم درگیر عملیات ساختمانی و نصب تجهیزات شوند و اگرچه منابع از طرف خارجی تامین می‌شود اما بیشتر پیمانکارهای داخلی درگیر پروژه می‌شوند.

مبارکه به عنوان یکی از ٢٥ شرکت برتر آسیا در جایزه جهانی مدیریت دانش‌محور در سال گذشته انتخاب شد. ملاک این انتخاب چه بود؟
فولاد مبارکه یک شرکت دانش‌محور است به گونه‌ای که به لحاظ سطح دانش فنی اکنون فولاد مبارکه مانند شرکت سامسونگ و تویوتا در میان 25 شرکت دانشی برتر آسیا قرار گرفته است.

اقدامات فولاد مبارکه درخصوص اجرای اقتصاد مقاومتی چیست؟
انجام اقدامات عملیاتی برای دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی بسیار ضروری است، اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی که روی پای خود بایستد و آسیب نبیند مسلماً با اینکه بنشینیم و بگوییم که چه کار بکنیم و هیچ اقدامی نکنیم، اقتصاد مقاومتی پیاده نمی‌شود کما‌اینکه ما درهمین شرایط تحریم صادرات را از 200 تا 300 هزار تن در سال به 8 /1 میلیون تن رساندیم. صادر کردن این حجم فولاد کار آسانی نیست چون ورق فولادی کالایی است که برای صنایع وابسته به فولاد کاربرد دارد و عواملی مانند کیفیت و زمان تحویل برای کارخانه‌های دارای برند بین‌المللی بسیار مهم است و ما این موضوع را در نظر داشتیم و همین عامل باعث شد بتوانیم محصولات خود را در این حجم صادر کنیم. دستیابی به دانش ‌فنی ساخت تجهیزات مورد نیاز یکی دیگر از مولفه‌های پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی در این شرکت بود، به طوری که یکی از اقدامات موثر فولاد مبارکه بها دادن به شرکت‌های سازنده داخلی و تمرکز بر تولیدات داخل ایران بود که با روش مهندسی معکوس از قطعات نقشه‌برداری شد و فرآیند تکنولوژی ساخت و شناسنامه هر قطعه را تهیه کردیم. این کار باعث شد امروز 75 درصد قطعات یدکی راخودمان و با همکاری شرکت‌های توانمند داخل کشور تولید کنیم، ضمن اینکه 98 درصد مواد مصرفی مانند نسوزها و روغن و گریس و لاستیک را در داخل تامین می‌کنیم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها