شناسه خبر : 1602 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نشر شخصی کتاب به نام چه و به کام که؟

زنبیل رو بردار و بیا

منفعت‌طلبی بحثتازه‌ای در هیچ پدیده اقتصادی نیست و شاید اساس بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی را نیز بتوانیم در همین ماجرا جست‌وجو کنیم اما این عبارت و رویه زمانی خودش را منفور جلوه می‌دهد که به شکلی افراطی و با به مسلخ کشیدن تمامی آنچه غیر از خود در پیرامونش هست بخواهیم آن را به ثمر بنشانیم.

منفعت‌طلبی بحث تازه‌ای در هیچ پدیده اقتصادی نیست و شاید اساس بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی را نیز بتوانیم در همین ماجرا جست‌وجو کنیم اما این عبارت و رویه زمانی خودش را منفور جلوه می‌دهد که به شکلی افراطی و با به مسلخ کشیدن تمامی آنچه غیر از خود در پیرامونش هست بخواهیم آن را به ثمر بنشانیم. این روزها کم نیستند ناشرانی که با همین کلید‌واژه و به سادگی از نویسنده می‌خواهند با پرداخت هزینه لازم، کتابش را با برند آنها منتشر کند. به عبارت دیگر صرف نظر از کیفیت محتوایی یک کتاب و اینکه آیا می‌تواند مخاطب داشته باشد یا خیر، ناشر تنها با دریافت هزینه و البته سود خود، برندش را در اختیار انتشار یک کتاب قرار داده و نسخه‌های معدود از انتشارش را نیز تمام و کمال به آقا یا خانم نویسنده تقدیم می‌کند تا از آن بهره کافی و وافی ببرد.
این رویه از سویی بازار کتاب در ایران را آکنده از انواع و اقسام آثار به درد‌نخور و بی‌کیفیت می‌کند که هیچ مخاطبی را نمی‌توان برایش متصور بود و مشخص نیست چه ارزش افزوده‌ای را به جریان فرهنگ مکتوب کشور می‌افزاید و از سوی دیگر منجر به رواج پدیده انتشار کتاب به شیوه ناشر‌-‌ مولف می‌شود. این یعنی انتشار کتاب بدون ویرایش، صفحه‌بندی، جلد مناسب و توزیع در بازار هدف. آیا یک فاجعه فرهنگی در حوزه نشر ابعادی جز‌ این دارد؟
هفته گذشته در شبکه‌های مجازی ویدئوی کوتاهی از بخش‌هایی از یک مسابقه تلویزیونی منتشر شد که در آن پاسخ‌های نامربوطی به سوالاتی بسیار ساده ارائه می‌شد. این ویدئوی کوتاه جدای از خنده‌دار بودن منجر به طرح این سوال نیز شد که آیا حجم دانش و اطلاعات عمومی جامعه ما واقعاً تا این اندازه پایین آمده که منجر به چنین پدیده‌ای شده است؟ آمار انتشار سالانه نزدیک به 70 هزار عنوان کتاب در کشور که بسیاری به آن افتخار می‌کنند چرا سهمی هرچند اندک در افزایش سطح سواد عمومی نداشته است و مهم‌تر از این اگر این اتفاق سهمی در افزایش سواد عمومی نداشته اساساً با چه هدفی رخ داده است؟
به نظر می‌رسد وضعیت صنعت نشر و رواج پدیده ناشر مولف از سوی دیگری هم باید بررسی شود. اینکه چه سودی عاید مولفانی می‌شود که حاضرند میلیون‌ها تومان پول بپردازند تا اسم‌شان روی جلد کتابی منتشر بشود که پشت ویترین کتاب‌فروشی‌ها راه نمی‌یابد و عاقبتش خاک خوردن گوشه خانه مولف و هدیه دادن به این و آن است.
به نظر می‌رسد این پدیده در نهایت برای مولف به یک نوعی از اعتبار ختم می‌شود و صرف داشتن کتاب و مولف معرفی شدن باری از شخصیت تاثیرگذار اجتماعی به همراه می‌آورد.
در طول این سال‌ها در حوزه شعر وشعر نو این اتفاق بیش از هر حوزه دیگری تکرار شده است. شاعرانی که وقتی ناشری برای مجموعه شعرشان پیدا نمی‌شود، دست توی جیب می‌کنند و کتاب شعرشان را باهزینه شخصی در تیراژی محدود منتشر می‌کنند.
به نظر می‌رسد در افزایش این سیل مشتاقان ناشران کوچکی که در آغاز راه بودند نقش موثری در دامن زدن به این شیوه پرآسیب نشر دارند. با این حال به نظر می‌رسد بررسی این شیوه و تفاوت‌هایش با دنیای ناشر مولف در کشورهای پیشرفته فرصتی بسیار بیشتر از این می‌طلبد و باید به مدد جامعه‌شناسان و اقتصاددانان این گره عجیب را گشود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها