شناسه خبر : 15134 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بابک افقهی: صنعت نمایشگاه یکی از پایه‌های اساسی اقتصاد دنیاست

حکایت صنعت بدون دود

اخیراً بحثتغییر کاربری نمایشگاه بین‌المللی به فضای سبز را مطرح کرده‌اند. درحالی که از این فضای سبز در نمایشگاه نگهداری خوبی می‌شود و سودمندی‌اش را برای هوای تهران دارد و اگر بخواهیم به بهانه فضای سبز به این مکان تعدی بکنیم خیلی به دل نمی‌چسبد.

با تصویب تبدیل نمایشگاه بین‌المللی به پارک، بار دیگر موضوع فراموش‌شده تغییر کاربری این محوطه مطرح شد. بابک افقهی، رئیس اسبق سازمان توسعه تجارت، در این گفت‌وگو به تاریخچه طرح این ایده در دولت اصلاحات می‌پردازد. وی همچنین در خصوص واگذاری نمایشگاه به نهادهای غیرمرتبط سخن می‌گوید و از آن به عنوان آسیبی برای تجارت یاد می‌کند. افقهی در خصوص واگذاری نمایشگاه معتقد است اگر بخش خصوصی وارد این عرصه می‌شد، قطعاً می‌توانست مانع از اجرای چنین مصوبه‌ای شود. اما این بخش طرح مشخصی برای در دست گرفتن تصدی‌گری نمایشگاه ارائه نداده است. در نتیجه نتوانست در این بخش به خوبی عمل کند. نقش نمایشگاه و بررسی صنعت نمایشگاهی در دنیا از دیگر محورهای گفت‌وگو با او است. در ادامه مشروح مصاحبه تجارت فردا را با بابک افقهی می‌خوانید.


اخیراً کمیسیون ماده 5 در آخرین جلسه خود با پیشنهاد شهردار تهران مبنی بر تغییر پهنه نمایشگاه بین‌المللی به پارک موافقت کرده است. این موضوع از چه زمان مطرح بوده است؟
کشمکش‌های مربوط به محوطه نمایشگاه بین‌المللی تهران موضوع جدیدی نیست. سال‌های قبل، همزمان با مسوولیت سازمان توسعه تجارت، مسوولیت ریاست هیات مدیره نمایشگاه بین‌المللی تهران را هم بنده بر عهده داشتم. در آن دوران کش و قوس‌های فراوانی بر سر موضوع نمایشگاه بود. یکی از دغدغه‌های اصلی شهرداری این بود که نمایشگاه بین‌المللی تهران به عنوان یکی از گره‌های ترافیکی تهران مطرح است؛ به همین دلیل شهرداری دائماً مترصد انتقال نمایشگاه بین‌المللی تهران به خارج از تهران بود.

‌یعنی این بحث در شهرداری بحثی قدیمی است.
بله، این دعوایی قدیمی است؛ یعنی از زمانی که آقای احمدی‌نژاد شهردار تهران بود یکی از مسائل مورد مناقشه دولت رئیس دولت هفتم به عنوان رئیس‌جمهوری با شهرداری تهران، بر سر نمایشگاه بود. آن زمان آقای خاتمی و احمدی‌نژاد در خصوص این موضوع با یکدیگر اختلاف‌نظر داشتند. شهرداری این موضوع را دنبال می‌کرد که باید نمایشگاه از شهر خارج شود، اما دولت موافق نبود.

‌نمایشگاه بین‌المللی تهران از چه زمانی آغاز به کار کرده است؟ اگر ممکن است تاریخچه‌ای را در این زمینه ارائه بدهید.
اگر بخواهم در مورد اساس خود نمایشگاه بین‌المللی یک تاریخچه بگویم، باید گفت این نمایشگاه از این لحاظ اهمیت پیدا می‌کند که طبق اعلام یوفی که اتحادیه بین‌المللی نمایشگاه‌های بین‌المللی دنیاست، زیباترین نمایشگاه خاورمیانه است. این شرکت چیزی حدود 60 سال پیش یعنی سال 1338 بود که تاسیس شد و این اراضی به نمایشگاه اختصاص پیدا کرد و از سال 46 شروع کردند به ساخت ساختمان‌ها. سال 48 هم نخستین نمایشگاه را برگزار کردند که عنوانش نمایشگاه 21‌روزه آسیایی بود. بعد از آن، فعالیت این نمایشگاه به‌عنوان یکی از نمایشگاه‌های بین‌المللی بسیار خوب خاورمیانه کلید خورد و از سال 55 هم به عضویت یوفی یا اتحادیه بین‌المللی نمایشگاه‌های دنیا در‌آمد و همزمان عضو اتحادیه جهانی نمایشگاه‌های دنیا یا BIE هم بود که مسوولیت برگزاری نمایشگاه‌های اکسپو را در دنیا دارد. محل نمایشگاه در تقاطع و مجاورت سه بزرگراه اصلی تهران یعنی نیایش، چمران و سئول واقع است و یکی از کلیدی‌ترین، مرغوب‌ترین و بهترین نقاط تهران است و از همه جای تهران به آن دسترسی وجود دارد. حدود 850 هزار متر‌مربع مساحت کل نمایشگاه است که 120 هزار مترش فضای سرپوشیده است و 35 هزار متر فضای باز نمایشگاهی. 22 هکتار فضای سبز دارد که در واقع یکی از دلایل اصلی که زیباترین سایت نمایشگاهی خاورمیانه لقب گرفته، همین 22 هکتار فضای سبز است. در کنار آن، نزدیک به 20 هکتار هم فضاهای مربوط به راه‌های دسترسی به سالن‌ها و محوطه‌های نمایشگاهی است. همه اینها مجموعه قابل توجهی را نشان می‌دهد. استقرار بانک، گمرک، بیمه، رستوران، کافی‌شاپ، وسایل حمل و نقل، سالن‌های سخنرانی و همایش متعدد، گلخانه، پارکینگ‌ها و... مجموعه‌ای از ملزومات و امکانات نمایشگاهی است که در یک محیط منظم با زیرساخت‌های بسیار عالی ایجاد شده است. این ساختمان‌ها را شرکت‌هایی از کشورهای اروپایی و آمریکایی ساخته‌اند و زیرساختش را بنا کرده‌اند. بنابراین، سالن‌ها و سوله‌ها با این زیرساخت‌های مدرن و مستحکم تقریباً در کشور منحصر به فرد است.

‌اشاره کردید به اینکه مشکلی که در این خصوص بین شهرداری و دولت خاتمی مطرح شده بود، به مساله‌ گره ترافیکی برمی‌گشت. در آن زمان استراتژی دولت در این‌باره چه بود؟
بعد از طرح مساله‌‌ای که شهرداری درباره گره ترافیکی کرد، یکسری اقدامات انجام شد. اول اینکه نمایشگاه‌هایی را که تردد زیاد دارد و باعث ترافیک می‌شود از جدول برپایی در محوطه نمایشگاهی تهران حذف کردیم. مثلاً نمایشگاه کتاب به مصلی و نمایشگاه خودرو که یکی از نمایشگاه‌های بسیار بزرگ و پرازدحام بود به مشهد، منتقل شد. نمایشگاه‌ها را به سمت تخصصی شدن بردیم و از سال حدود 84 و 85 مجوزهایی به نمایشگاه بین‌المللی تهران داده شد که مشکلی در این رابطه نداشته باشد و در واقع توافق غیررسمی‌ای کردیم که نمایشگاه‌های تخصصی-اختصاصی رادر اینجا داشته باشیم که بازدیدکنندگان خاص دارد. نمایشگاه‌های عمومی و پربازدید را خارج کردیم از این نمایشگاه، اما خواستیم که اجازه بدهند این نمایشگاه به‌عنوان حوزه تجارت خارجی کشور باقی بماند و ما از این تسهیلات فوق‌العاده بی‌نظیر نمایشگاه تهران استفاده بکنیم که خوشبختانه موافقت شد. در کنار این، توافق‌هایی با راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ انجام شد که از ماموران زحمتکش راهنمایی و رانندگی در زمان برگزاری نمایشگاه‌های تهران برای روان‌سازی ترافیک کمک گرفته شود. ضمن اینکه توافقی با شهرداری منطقه یک شد که دسترسی از کنار پارکینگ شمالی نمایشگاه به خیابان‌های شمالی مثل ابن یمین و مقدس اردبیلی به بزرگراه چمران داشته باشیم؛ یعنی راهی از کنار نمایشگاه و جنب پارکینگ متصل شود به بزرگراه چمران که ترافیک را کنترل کند. مجموعه این اقدامات نمایشگاه را از تمرکز شهرداری برای بحث گره کور ترافیکی تهران خارج و شهرداری دیگر این موضوع را از دستور کار خود خارج کرد.

‌در دولت دهم بحث تصدی‌گری نمایشگاه بین‌المللی به صورت جدی مطرح شد و فکر کنم محقق هم شد. در این مورد هم اگر ممکن است توضیح بدهید.
بله، درست است. در دولت دهم دوباره بحثی رخ داد که نمایشگاه‌داری در زمره فعالیت‌های تصدی‌گری دولت است و لذا باید واگذار شود. این موضوع در شورای عالی واگذاری اصل 44 مطرح شد و این شورا در زمانی که من در ایران نبودم، نمایشگاه را به سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح یا ساتا واگذار کرده بود که خب وقتی متوجه شدیم دیگر کار از کار گذشته بود.

‌اما به نظر می‌رسد این کار غیرحرفه‌ای و غیر‌تخصصی است. آیا از این کار می‌شود به عنوان آسیب در حوزه بازرگانی یاد کرد؟ با توجه به اینکه این واگذاری به نهادهای غیرتخصصی صورت گرفته بود.
حتماً این کار یک آسیب بود، چون اگر ما هر حوزه کارکردی را به کسانی که صاحب تخصص نیستند بدهیم، آسیب زده‌ایم به آن حرفه و فعالیت. توجیه دقیقی وجود ندارد که شما کسب وکاری را که متعلق به تجارت بین‌المللی است به یک سازمان نظامی واگذار کنید. در واقع از حیث عملکردی به مشکل برمی‌خورد. آن زمان با تمام مشکلاتی که بود، به دولت وقت گفتیم نباید بگذارید این ایراد بزرگ واگذاری نمایشگاه به غیر، در دولت شما اتفاق بیفتد و به نام شما ثبت شود. آقای احمدی‌نژاد هم خوشبختانه این نظر را پذیرفت و رای به ابطال واگذاری داد که خوشبختانه نمایشگاه به ریل سابقش برگشت. اما اخیراً گویا نه بحث ترافیک است نه موضوع دیگری، بلکه بحث فضای سبز را مطرح کرده‌اند. الان خب از این فضای سبز در نمایشگاه نگهداری خوبی می‌شود که همه استفاده می‌کنند و سودمندی‌اش را برای هوای تهران دارد و اگر بخواهیم تعدی بکنیم به سالن‌ها و امکانات بی‌نظیر نمایشگاهی، آن هم به بهانه توسعه فضای سبز، خیلی به دل نمی‌چسبد و تردیدهای جدی به وجود می‌آورد در نوع نگاه موجود در طرح مجدد این مساله.

‌سوالی که شاید برای مخاطبان ما هم پیش بیاید این است که اصولاً چرا نمایشگاه بین‌المللی تا این اندازه برای کسب‌وکارهای داخلی مهم است؟
صنعت نمایشگاه یکی از پایه‌های اساسی اقتصاد دنیاست و از آن به‌عنوان صنعت بدون دود یاد می‌کنند و یک ابزار بسیار موثر برای ترویج و توسعه و تبادل تجاری است. خیلی از کشورهای دنیا از این صنعت به‌عنوان یک صنعت بزرگ و بین‌المللی و حتی نقطه رشد اقتصادی‌شان یاد می‌کنند و شاید به جرات می‌شود گفت در تمام کتب مدیریت بازاریابی‌های بین‌المللی، هیچ صنعتی به اندازه صنعت نمایشگاهی مطرح نشده است و این مساله‌ به‌عنوان محوری‌ترین مساله‌ در صنعت و تجارت در کتب بازاریابی بین‌المللی مطرح شده است؛ حتی الان که تکنولوژی‌های ارتباطی این پیشرفت‌ها را داشته است. نمایشگاه، موتور محرکه اقتصاد است، چون مجموعه‌ای از خدمات و مشاغل را فعال می‌کند؛ مثل هتل‌داری، حمل و نقل، فروشگاه‌ها و... در واقع یک نوع صادرات خدمات محسوب می‌شود. یعنی صنعت نمایشگاه، بدون اینکه از کشور خارج شده باشید برای شما ارزآوری می‌کند. تعریف صادرات خدمات حتماً این نیست که از مرزهای کشور خارج شده باشید. از طرفی خیلی از مطالعات نشان می‌دهد فقط 9 درصد از سود نمایشگاه به خود برگزارکننده می‌رسد و 91 درصدش به بخش‌های دیگر می‌رسد که نشان می‌دهد این صنعت، یک صنعت پویاست. در دنیا هم چیزی حدود 15 هزار نمایشگاه در سراسر جهان برگزار می‌شود و همه دنیا روند رو به رشدی را برای توسعه فضای نمایشگاهی‌شان در نظر گرفته‌اند و پیش‌بینی شده که سال آینده بالغ بر هفت میلیون متر‌مربع فضای نمایشگاهی در دنیا افزایش پیدا کند. اتحادیه اروپا که 30 درصد از جی‌دی‌پی دنیا را به خودش اختصاص داده، بیش از 50 درصد از فضای نمایشگاهی جهان را دارد. نزدیک به 470 مرکز نمایشگاهی در اروپا وجود دارد که حدود 15 میلیون متر‌مربع می‌شود. آلمان کشور اول صنعتی اروپا، بیش از سه میلیون متر‌مربع فضای نمایشگاهی دارد. اینها ویژگی‌های بسیار بزرگ این صنعت است. همچنین در روسیه 640 هزار متر‌مربع فضای نمایشگاهی وجود دارد که بیشترش در مسکو است. نکته جالب دیگر این است که ساخت مراکز نمایشگاهی مدرن دائماً در دستور کار کشورهای مختلف است و این خیلی حائز اهمیت است که بدانیم در دنیا به چه شکل برای نمایشگاه‌ها و توسعه فضای نمایشگاهی عمل می‌شود. آن‌وقت ما خودمان به دست خودمان می‌خواهیم حاصل سال‌ها سرمایه‌گذاری و ایجاد زیرساخت و برند نمایشگاهی شدن در جهان را به بهانه پارک شدن منهدم کنیم! در خاورمیانه، بزرگ‌ترین مرکز نمایشگاهی همین نمایشگاه بین‌المللی تهران است. به نظر می‌رسد این گرایش‌ها در دنیا به نمایشگاه‌ها و این رقابتی که وجود دارد، نمایشگاه‌ها را ابزار مهمی کرده برای ایجاد روابط B2B که در همه کتب بازاریابی به آن توجه می‌شود.

‌در حال حاضر تصدی‌گری نمایشگاه بین‌المللی بر عهده دولت است. بنابراین باید با نظر و موافقت دولت این امر اتفاق بیفتد. آیا این مصوبه با توافق دولت بوده است؟
البته در خبری که در این باره مطرح و منتشر شده بود، تا جایی که بنده اطلاع دارم، یک مصاحبه بود و مستند یا ابلاغیه و بخشنامه‌ای را من در آن ندیدم. شخصی که در شهرداری سمت دارد، تحت عنوان مصوبه کمیسیون ماده 5 شهرداری در این باره مصاحبه کرده بود. تا آنجا که من اطلاع دارم و طبیعتاً در کمیسیون ماده 5 نمایندگانی از دولت هم هستند.

‌بنابراین قطعاً دولت در جریان این مصوبه بوده و با موافقت دولت این اتفاق افتاده است.
نه به‌طور قطع. متاسفانه معمولاً در دولت‌ها زیاد هماهنگی‌های بین‌بخشی مشاهده نمی‌شود و گویی مجمع‌الجزایر هستند. تصمیمات به صورت خودمختار از سوی هر وزارتخانه گرفته می‌شود. مثلاً اگر نماینده وزارت مسکن و شهرسازی در این باره در جلسه حضور داشته، معمولاً از وزارت متبوع استعلام نمی‌کنند که این اتفاقی که دارد می‌افتد آیا شما با چنین تصمیم و مصوبه‌ای موافق هستید یا خیر؟ در دولت قبل هم این اتفاق افتاد و آن واگذاری انجام شد. در شورای عالی واگذاری چند نفر نشستند و در حوزه بازرگانی تصمیم گرفتند که مثلاً نمایشگاه را واگذار کنند. البته در آن زمان وزارت متبوع به صراحت مخالفت خود را اعلام کرد ولی در اتفاق اخیر به‌صورت عجیبی اعلام موضعی از وزارتخانه متبوع ندیدیم! حتی اتاق بازرگانی هم هنوز اعلام موضع نکرده است! اما آنچه مهم است نقش بسیار مهم و فعالی است که وزارت صنعت برای دفاع از کیان حوزه تجارت بازرگانی خارجی کشور باید ایفاکند. در کنارش هم حتماً باید اتاق‌های بازرگانی فعال بشوند و کمپین راه بیندازند و جریان‌سازی کنند که این محوطه نمایشگاه بین‌المللی باید به‌عنوان مکان بسیار منحصر به فرد و برند حوزه تجارت خارجی کشور همچنان پا بر‌جا بماند. این‌قدر زمین و فضا هست در شهر که فضای سبز و پارک بکنند، کما اینکه همین الان هم 22 هکتار فضای سبز در محوطه نمایشگاه است که می‌تواند بار فضای سبز را برای تهران حفظ کند.

‌در رابطه با انتقادهایی که به نمایشگاه شهر آفتاب شد، نظر شما چیست؟ یکی از مسائلی هم که در این باره مطرح شد، مسیر طولانی و بیرون از شهر این نمایشگاه بود. حتی بعضی‌ها عنوان می‌کردند که این شهر آفتاب آن‌طور که باید نمی‌تواند بازدیدکننده داشته باشد. حال اگر شهرداری بخواهد نمایشگاه بین‌المللی را به این مکان انتقال دهد به نظر شما امکان‌پذیر است یا خیر؟
هر پدیده‌ای کارکرد خاص خودش را دارد. من نمی‌خواهم شهر آفتاب را نفی کنم، مثلاً در نظر بگیرید یک نمایشگاه در حوزه فناوری IT می‌خواهیم برگزار کنیم؛ ما نمی‌توانیم وزیر فناوری یک کشور را چند ساعت معطل کنیم از هتل خود خارج شود با اسکورت و ترافیک مسیر خیلی طولانی برود آن نمایشگاه را در شهر آفتاب بازدید کند. چون محل دائمی نمایشگاه بین‌المللی تهران به واسطه امکانات و سالن‌هایی که دارد، یکی از فضاهای بسیار مهم در حوزه تجارت خارجی ماست. انواع و اقسام نمایشگاه‌های بین‌المللی و گردهمایی‌هایی که تجار بخش خصوصی و دولتی در آنجا برگزار می‌کنند و می‌توانند به واسطه آن با دسترسی بسیار ساده با یکدیگر ملاقات کنند، همه اینها از مزیت‌های نمایشگاه بین‌المللی است. ضمن اینکه این نمایشگاه در کنار دو سه هتل بزرگ پنج‌ستاره تهران با دسترسی چند‌دقیقه‌ای، وجود دارد. این خیلی مزیت قابل توجهی است. ولی این مزیت در شهر آفتاب وجود ندارد. یا محوطه بسیار زیبا و خوشایندی را که در نمایشگاه بین‌المللی وجود دارد نمی‌توانید در شهر آفتاب ببینید. ممکن است در چند سال آینده این امکانات را برای این شهر نمایشگاهی به وجود بیاورند اما آنچه مسلم است در حال حاضر فاقد چنین امکانات ارزنده و مهمی است. همچنین امکانات و زیرساخت‌ها و ساختمان‌ها و... که در نمایشگاه بین‌المللی است آبروی جمهوری اسلامی ایران در دیدارهای خارجی است. از خطوط فراوان تلفن گرفته تا ساخت و استحکام سالن‌ها و زیرساخت‌ها برای آب و فاضلاب و برق. اینها همگی ما را به این نتیجه خواهد رساند که به سمت تصمیم درست‌تر در این بخش حرکت کنیم و نمایشگاه شهر آفتاب هم فعال باشد. البته با کارکردهایی که برای آن تعریف شده است کار خودش را بکند. می‌شود یک تقسیم‌بندی در حوزه نمایشگاهی در تهران بکنیم آن هم از سوی سازمان تخصصی و حاکمیتی آن یعنی سازمان توسعه تجارت ایران. به هرحال هر موضوعی در کشور صاحب دارد و سیاستگذار و طراح و مرجع شایسته و قانونی حوزه نمایشگاهی در کشور به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای توسعه تجارت جایی نیست جز سازمان توسعه تجارت ایران که حتماً توقع می‌رود از ریاست فرهیخته این سازمان که نگذارند خلئی خدای‌ناکرده از حیث مرجعیت صنعت نمایشگاهی در کشور با سکوت و تعلل ایجاد شود. مثلاً می‌شود گفت، نمایشگاه‌های تخصصی‌تر در نمایشگاه بین‌المللی تهران برگزار شود، نمایشگاه‌های عمومی‌تر که مراجعه عمومی مردم بیشتر است در شهر آفتاب. نمایشگاه‌هایی که بار عمومی بازدیدکننده بیشتری دارد به شهرآفتاب واگذار شود.

‌پس تبدیل نمایشگاه بین‌المللی به فضای سبز را توصیه نمی‌کنید.
طرح تبدیل نمایشگاه به بهانه پارک و فضای سبز خیلی عجیب است و پشتوانه قوی تخصصی و دلسوزانه‌ای برای کشور در این تصمیم نمی‌بینم. ما هر تصمیمی برای شهر تهران می‌خواهیم بگیریم، تبعاتی برای کل کشور دارد. ما باید در تصمیم‌هایمان جامع‌نگری داشته باشیم. اگر به سمت بخشی‌نگری پیش برویم راه را به خطا رفته‌ایم.
نکته بسیار مهم دیگر این است که صنعت نمایشگاهی ویژگی‌ای که دارد این است که در دوران رکود اقتصادی، اتفاقاً یکی از زمینه‌هایی است که باعث چرخش اقتصاد می‌شود؛ چراکه نمایشگاه‌ها تقریباً می‌شود گفت مقرون به صرفه‌ترین واسطه بازاریابی و ابزار فروش هستند و به نوعی حفظ رویت‌پذیری مداوم و منسجم را در حوزه بازار حفظ می‌کنند. شاید در دوران رکود برای افزایش سهم بازار، همه صنعتگران تلاش می‌کنند در نمایشگاه‌ها حضور داشته باشند. چون تجربه نشان داده است تماس با مشتریان جدید و تجدید دیدار با آنها، باعث می‌شود شرکت‌ها تصویری از قدرتشان را ارائه بدهند و این در نمایشگاه بروز پیدا می‌کند. یعنی تنها صنعتی که در دوران رکود اقتصادی هم تعطیلی ندارد همین صنعت نمایشگاه‌هاست. به عبارتی همه تولیدکننده‌ها و صنعتگران در دوران رکود به امید اینکه کسب‌وکارشان مجدداً رونق بگیرد و با مشتریان در ارتباط باشند، در نمایشگاه حضور پیدا می‌کنند. این حضور و برگزاری نمایشگاه در دوره رکود، از توسعه اوهام مردم جلوگیری می‌کند؛ آن هم در شرایطی که خیلی از مردم فکر می‌کنند رکود اقتصادی است و همه شرکت‌ها ورشکسته شده‌اند. در واقع شرکت‌ها با حضورشان در نمایشگاه می‌خواهند بگویند این طور نیست و فعالیتشان ادامه دارد. مردم با دیدن محصولات و فعالیت شرکت‌ها سر شوق می‌آیند و خیلی اتفاقات که در خارج از نمایشگاه امکانش نیست، به وقوع می‌پیوندد.

‌موضوعی که این روزها به مراتب می‌توانیم از زبان بخش خصوصی بشنویم، مساله‌ درخواست واگذاری نمایشگاه به این بخش است. آنها اعتقاد دارند که باید تصدی‌گری نمایشگاه به بخش خصوصی واگذار شود. نظر شما در این باره چیست؟ آیا اگر چنین واگذاری‌ای صورت می‌گرفت، در تصویب این مصوبه تاثیرگذار بود یا خیر؟
البته این موضوع سال‌هاست که از طریق بخش خصوصی با شدت و ضعف، آن هم به‌صورت پراکنده، بارها مطرح شده است. اما در این باره یک مشکل وجود دارد. محل تامین منابع مالی این کار یکی از مسائلی است که باید مشخص و روشن باشد. دوم اینکه مدلی که توان پاسخگویی به نیازهای حوزه تجارت را داشته باشد تا الان وجود نداشته است. یعنی اینکه به‌طور مشخص، متولی نمایشگاه بین‌المللی چه کسی باید باشد؛ اتاق بازرگانی ایران، اتاق بازرگانی تهران، اتاق تعاون، اتاق اصناف، کنسرسیومی مشترک؟ در واقع هیچ‌گاه بخش خصوصی با یک مدل مطالعه‌شده دقیق پیشنهاد خودش را ارائه نداده است. فقط یک بار آقای عسگراولادی گفت که من پول خردم را می‌دهم نمایشگاه را به من بدهید که بیشتر شبیه مزاح بود. اما اینکه به‌طور جدی و رسمی موضوع را مطرح کنند اتفاق نیفتاد.

‌اگر اتفاق می‌افتاد و این واگذاری با پیشنهاد دقیق بخش خصوصی صورت می‌گرفت، شاهد چنین تصمیماتی نبودیم؟
خب به هر حال ممکن بود به این راحتی شهرداری در مورد تبدیل نمایشگاه به پارک تصمیم نمی‌گرفت. چون اولاً مالکیت خصوصی بود نه عمومی؛ ثانیاً تا این اندازه نمایشگاه را مثل گوشت قربانی هر روز به یک نهاد و دستگاه و سازمان واگذار نمی‌کردند. مسلماً وقتی یک روز ساتا ادعای مالکیت می‌کند یک روز هم صداوسیما، شهرداری هم هوس تملک به سرش می‌زند. بخش خصوصی به راحتی زیر بار چنین تصمیمات نادرستی نمی‌رود. برایش مهم است چون برای آن هزینه کرده و از نمایشگاه بهره‌برداری اقتصادی می‌کند. حتی اگر بخواهد زیر بار آن برود، طوری قیمت‌گذاری می‌کند که شهرداری عطایش را به لقایش ببخشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها