شناسه خبر : 15000 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تفاوت دو شاخص سیاره شاد و شادمانی جهانی چیست؟

غم و شادی کشورها

در سال‌های اخیر، بررسی‌های زیادی درباره میزان رضایت افراد از زندگی انجام شده است. «شادمانی و رضایت از زندگی» موضوعی است که به دلایل متعدد، می‌تواند آنقدر مهم تلقی شود که نهادها و موسسات تحقیقاتی، هزینه و وقت زیادی را صرف بررسی آن کنند.

در سال‌های اخیر، بررسی‌های زیادی درباره میزان رضایت افراد از زندگی انجام شده است. «شادمانی و رضایت از زندگی» موضوعی است که به دلایل متعدد، می‌تواند آنقدر مهم تلقی شود که نهادها و موسسات تحقیقاتی، هزینه و وقت زیادی را صرف بررسی آن کنند. دلایل اصلی اهمیت این موضوع را می‌توان در چند مورد خلاصه کرد: اول اینکه منبع جدیدی برای درک اولویت‌های افراد و اشخاص و در نتیجه تئوری ترجیحات مصرف‌کننده‌ای محسوب می‌شود که در اقتصاد با وسعتی بسیار استفاده می‌شود و تقریباً پایه اولیه هر تئوری اقتصادی محسوب می‌شود. دوم اینکه نشان می‌دهد عوامل بسیاری، فراتر از شاخص‌های قابل مشاهده‌ای که تا‌کنون تصور می‌شد تنها عوامل ایجاد رضایت از زندگی هستند، در ایجاد این حس دخیلند و در نتیجه برای تامین این نیازهای غیرمشهود نیز، همانند کالاهای عمومی دیگر، باید از سوی دولت یا نهادهای مربوطه برنامه‌ریزی شود. سوم اینکه به مطالعه و بررسی جنبه‌هایی از اقتصاد که کمتر درباره آنها تحقیق شده است، مانند کالاهای غیربازاری، کمک می‌کند. و در نهایت، اطلاعات و شواهد و معیارهای جدیدی برای اصلاح شاخص رفاه در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهد. البته این بررسی‌ها، حداقل به صورت مرتب و مکتوب، سابقه‌ای چندان طولانی ندارند و انتشار گزارش‌های آن برای عموم، در قرن بیست و یکم آغاز شده است.
دو گزارش عمده‌ای که در این باره منتشر می‌شوند عبارتند از «شاخص سیاره شاد» و «‌گزارش شادمانی جهانی»، که اولی به وسیله بنیاد اقتصاد نوین و دومی از سوی سازمان ملل منتشر می‌شود و در اختیار عموم قرار می‌گیرد. این دو گزارش، اگرچه می‌توان گفت درباره موضوعی به شدت مشابه تهیه می‌شوند، اما نتایجی بسیار متفاوت به دست می‌دهند. مشاهده جداول زیر که 10 کشور ابتدایی و انتهایی فهرست رده‌بندی این دو شاخص را نشان می‌دهند، میزان تفاوت را آشکار می‌کند.
شاخص سیاره شاد، اولین بار در سال 2006، از سوی بنیاد اقتصاد نوین، (‌NEF‌) معرفی شد. این شاخص به نوعی برای تقابل با شاخص‌های قدیمی و تثبیت‌شده‌ای مانند تولید ناخالص داخلی و شاخص توسعه انسانی، که همگی مستقیماً یا غیر‌مستقیم ریشه اقتصادی دارند، طراحی شده است. نظر اصلی طراحان شاخص سیاره شاد، این موضوع بود که تولید ناخالص داخلی و تمامی شاخص‌های مشابه آن، ثروت را به عنوان مهم‌ترین، و شاید تنها عامل بهبود سطح زندگی معرفی کرده و عملاً بهبود سطح مالی زندگی را معادل افزایش شادی و رضایت از آن در نظر می‌گیرند. در حالی که تولید ناخالص داخلی سرانه و تمام شاخص‌های مشابه آن، بیش از هر چیز میزان ثروت اشخاص و کشورها را نشان می‌دهند و کم نیستند افراد و فرهنگ‌هایی که ثروت بیشتر هدف و باعث رضایت آنها از زندگی نیست. شاخص سیاره شاد، آن‌گونه که طراحان آن در گزارش توجیهی همراه رده‌بندی منتشر کرده‌اند، با فرمول زیر محاسبه می‌شود.
در زیر تعریف بنیاد اقتصاد نوین برای هر یک از مولفه‌های تشکیل‌دهنده این شاخص ارائه می‌شود.index:8|width:300|height:355|align:left
احساس خوشبختی: این مولفه‌ با مقیاسی بین یک تا 10، اندازه‌گیری می‌کند که شهروندان هر کشور، در مجموع چقدر از زندگی خود راضی هستند. داده‌های این مولفه‌ از نظرسنجی جهانی موسسه گالوپ استخراج شده است.
امید به زندگی: تعداد سال‌هایی که شهروند یک کشور به‌طور متوسط زندگی خواهد کرد. برای محاسبه شاخص، داده‌های این مولفه‌ از آمار سازمان ملل استخراج شده است.
ردپای زیست‌محیطی: متوسط اثری که هر یک از شهروندان کشور، بر محیط زیست می‌گذارند. داده‌های مربوط به این مولفه‌ از داده‌های بررسی «شبکه ردپای جهانی» استخراج شده است.
شدت نابرابری: این مولفه‌ نشان‌دهنده میزان اختلافی است که بین شهروندان یک کشور در برآورد آنها از شاخص‌های بالا وجود دارد. همانند تعریفی که در مورد نابرابری اقتصادی وجود دارد، در مورد احساس رضایت از زندگی هم می‌تواند برآورد پرسش‌شوندگان نوسانات شدیدی داشته باشد. هرچه شدت این نوسانات بیشتر باشد، نشان از نابرابری بیشتر در آن جامعه دارد.

تهیه‌کنندگان این رده‌بندی، اعتقاد دارند ریشه بحران‌های پی در پی را که در چند سال اخیر در سطح جهان رخ داده است، می‌توان در اولویت‌بندی اشتباه اهداف دولت‌ها جست‌وجو کرد. رشد اقتصادی، سال‌ها و بلکه دهه‌هاست هدف اصلی همه دولت‌ها بوده است تا حدی که تمام اهداف دیگر، تحت‌الشعاع آن قرار گرفته‌اند. به همین دلیل است که با وقوع بحران در اقتصاد و بروز بی‌ثباتی، تمام آمارهای مربوط به نارضایتی افزایش یافته و در نهایت کار به جایی می‌رسد که در نظرسنجی‌ها مردم اروپا و آمریکا، اظهار می‌کنند دیگر عقیده ندارند که اقتصاد در طول زمان و در بلندمدت رو به بهبود حرکت کرده و فرزندان آنها اوضاع اقتصادی بهتری را نسبت به آنها تجربه خواهند کرد. یعنی بروز بی‌ثباتی در اقتصاد برای دوره‌ای نه‌چندان طولانی، می‌تواند تمام احساس رضایت مردم از زندگی را نه‌تنها تحت‌الشعاع قرار داده، که دچار روند معکوس کند. در حالی که اگر برنامه‌ریزی دولت‌ها در کنار اهداف اقتصادی، شامل تامین منابع و عوامل غیر‌اقتصادی رضایت از زندگی برای جامعه باشد، میزان ناامیدی با بروز مشکل در بخش اقتصاد، مشکلات کمتری را برای مردم، جامعه و... ایجاد خواهد کرد. اما همچنان، مردمی که برای سال‌ها به آنها قبولانده شده مهم‌ترین معیار بهبود اوضاع، رشد تولید ناخالص داخلی است، در انتخابات به حزبی رای می‌دهند که فکر می‌کنند توانایی بیشتر و بهتری برای بهبود اوضاع اقتصادی دارد. این وضعیت باعث می‌شود اهداف مورد توجه سیاستگذاران کوتاه‌مدت بوده و عواملی مانند تغییرات آب و هوایی یا حتی آینده بلندمدت اجتماعی، مورد توجه چندانی قرار نگیرد.index:7|width:300|height:354|align:left
اما حقیقت، حداقل از نظر کارشناسان بنیاد اقتصاد نوین این است که رشد اقتصادی، خصوصاً در کشورهایی که همین حالا هم ثروتمند محسوب می‌شوند، به معنای بهترشدن شرایط برای همگان نیست. این شاخص، نابرابری موجود در شرایط مادی بین شهروندان یک کشور را انعکاس نمی‌دهد. علاوه بر این، عوامل مهمی مانند نحوه تعاملات اجتماعی شهروندان، راه‌های گذران اوقات فراغت یا مولفه‌ سلامت، نقشی در آن ندارند و مهم‌تر از همه اینکه با توجه به محدودیت‌های سیاره زمین، رشد اقتصادی همه کشورها، نمی‌تواند به‌طور دائم در طول زمان افزایش یابد و در نتیجه ناامیدی و عدم رضایت ناشی از کاهش ناگزیر رشد اقتصادی، فقط می‌تواند به تاخیر انداخته شود ولی سرانجام فراخواهد رسید. به همین دلیل این نهاد، به دنبال تعریفی جایگزین برای رضایت بوده است و نتیجه این تلاش، در قالب شاخص سیاره شاد ارائه شده است.
این شاخص قرار است تصویری دقیق‌تر و واضح‌تر از نحوه زندگی مردم به دست دهد. به همین دلیل در این شاخص مولفه‌هایی کاملاً کیفی مانند احساس شخص نسبت به زندگی، یا میزان نابرابری موجود در میان شهروندان در برآورد شاخص‌های کیفی (به جای تاکید بر فقط متوسط‌ها) لحاظ شده است. لحاظ کردن اثرات زیست‌محیطی در محاسبه این شاخص، به معنای وجود توسعه پایدار و در نتیجه هماهنگی با منابع محدود موجود بر روی زمین است. این هماهنگی در نهایت به این منجر خواهد شد که روند صعودی شاخص، بتواند در بلندمدت ادامه‌دار باشد.index:6|width:300|height:297|align:left
گزارش شادمانی جهانی اما همان‌طور که از نتایج آن پیداست، به نحوی کاملاً متفاوت از شاخص سیاره شاد با مقوله رضایت از زندگی برخورد می‌کند. گزارش شادمانی جهانی که از سوی سازمان ملل تهیه و منتشر می‌شود، اولین بار در تاریخ اول آوریل سال 2012، و به عنوان راهنما و پایه بحث در کنفرانس «شادمانی و تندرستی: تعریف یک الگوی جدید اقتصادی» منتشر شد. در سال‌های بعد زمانبندی انتشار این گزارش نامرتب بوده است. نسخه بعدی در سپتامبر 2013، روی وب‌سایت آن قرار گرفت، شماره بعدی در سال 2015 منتشر شد و در حالی که قرار بود گزارش چهارم در سال 2017 در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرد، گزارش جدیدی که البته خلاصه‌تر از گزارش‌های معمول این نهاد بود تحت عنوان «‌گزارش شادمانی جهانی به‌روزرسانی 2016» منتشر شد. سازمان ملل، از معیارهای متفاوتی نسبت به شاخص سیاره شاد برای رده‌بندی کشورها استفاده می‌کند.
تاکید این گزارش، بیشتر بر ارزشیابی افراد از زندگیشان در داخل کشور و مقایسه بین کشورها بوده است. هر سال در هر کشورحدوداً از هزار تا سه هزار نفر این سوال پرسیده می‌شود: «فرض کنید نردبانی در اختیار دارید که پله‌های آن با شماره‌های صفر تا 10 مشخص شده است؛ صفر پایین‌ترین و 10 بالاترین پله را نشان می‌دهد. اگر صفر، بدترین وضعیت متصور و 10 بهترین وضعیت ممکن در زندگی شما باشد، احساس می‌کنید در حال حاضر روی کدام پله، با چه شماره‌ای ایستاده‌اید؟» این سوال کلیدی است که رده‌بندی گزارش شادمانی جهانی بر اساس آن انجام می‌شود. به عقیده کارشناسان تهیه‌کننده این گزارش البته، چه سوال نردبان ارزیابی زندگی پرسیده شود و چه سوالاتی درباره درجه‌بندی رضایت از زندگی یا ارزیابی میزان شادی به‌طور کلی، نتیجه‌ها تقریباً یکی خواهد بود. سازمان ملل نیز از اطلاعات نظرسنجی جهانی موسسه گالوپ، برای انجام رده‌بندی سال 2016 استفاده کرد. این رده‌بندی که بین 157 کشور انجام شد، در نهایت نشان داد در جهان به‌طور متوسط افراد بین صفر تا 10، نمره زندگی خود را 1 /5 ارزیابی می‌کنند. index:5|width:300|height:270|align:left
جالب اینجا بود که نشان داده شد شخص پرسش‌شونده و نحوه پرسش، می‌تواند نقش مهمی در ارزیابی پاسخ‌دهندگان داشته باشد. مثلاً اگر یک بار درباره «‌رضایت از زندگی‌» و بار دیگر درباره «‌میزان خوشحالی در زندگی» از افراد سوال کنید، جواب‌های متفاوتی خواهید گرفت که افراد ناخودآگاه از معیارهای متفاوتی برای پاسخ دادن به آن استفاده کرده‌اند، به‌طوری که بررسی‌ها نشان می‌دهد تاثیر میزان درآمد افراد بر «‌رضایت‌» آنها از زندگی بسیار بیشتر از تاثیر آن بر «شادی» آنها در زندگی است. کارشناسان سازمان ملل اعتقاد دارند حدود سه‌چهارم تفاوت رفاه ذهنی که مردم مناطق مختلف جهان گزارش کرده‌اند، به تفاوت شش مولفه‌ زیر در بین این کشورها و نواحی بازمی‌گردد: تولید ناخالص داخلی سرانه، سال‌هایی که فرد امیدوار است در سلامت زندگی کند، حمایت اجتماعی (به این معنا که در زمان نیاز، شخصی برای همراهی وجود دارد)، اعتماد (که به معنای نبود فساد دولتی است)، آزادی تصمیم‌گیری و سخاوت. اما نکته شاخص گزارش سال 2016، نه خود این رتبه‌بندی انجام‌شده، که تاکید آن بر نابرابری، و چگونگی تاثیر این موضوع بر رفاه ذهنی فرد بود. کارشناسان تهیه‌کننده گزارش دریافتند افراد، وقتی در جامعه‌ای برابر زندگی می‌کنند، احساس رفاه و رضایت بیشتری از زندگی دارند. اما همین گزارش نشان داد که متاسفانه نابرابری نه‌تنها در بین شهروندان یک کشور، که بین کشورها هم در حال افزایش یافتن است.
در رده‌بندی سال 2016، در حالی میانگین ارزیابی رضایت از زندگی در 10 کشور اول فهرست در مقیاس یک تا 10، بالاتر از 3 /7 است که 10 کشور انتهایی فهرست، میانگینی حدود 3 دارند. این تفاوت فاحش نشان از نابرابری بسیار زیاد بین کشورها از جنبه میزان رضایت از زندگی است. index:4|width:300|height:270|align:left
بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد تفاوت درآمد سرانه یا تولید ناخالص داخلی سرانه مسوول حدود 2 /1 واحد از این تفاوت است و در مراحل بعد، وجود حمایت اجتماعی (8 /0 واحد) و امید به زندگی (5 /0 واحد) بیشترین تفاوت را در بین کشورهای ابتدا و انتهای فهرست باعث شده‌اند.
می‌بینیم دو گزارش مطرحی که در زمینه شادی و رضایت مردم از زندگی، منتشر می‌شود نه‌تنها در نتایج که در روش انجام هم بسیار تفاوت دارد. گزارش سازمان ملل، با سوالاتی کاملاً کیفی رده‌بندی کشورها را انجام می‌دهد و سپس سعی می‌کند با روش‌های علمی، مولفه‌های ذهنی را که پاسخ افراد را ایجاد کرده است، بیابد.
مسلماً بخش عمده‌ای از این مولفه‌های ذهنی پاسخ‌دهندگان را شرایط اقتصادی تشکیل می‌دهد، عاملی که تلاش شده تا در شاخص سیاره شاد حذف شود. در مقابل شاخص سیاره شاد، عواملی غیر از پاسخ‌های کیفی پرسش‌شوندگان، مانند امید به زندگی و ملاحظات زیست‌محیطی را به بررسی‌ها و در نتیجه رده‌بندی وارد می‌کند. تقریباً بخش عمده تفاوت بین دو شاخص، به همان ملاحظات زیست‌محیطی بازمی‌گردد که در شاخص سیاره شاد لحاظ شده است. اگر اطلاعات آماری تفکیکی منتشرشده را مورد بررسی قرار دهیم، مشاهده می‌کنیم هم در مورد رفاه و هم در مورد امید به زندگی، کشورهای غربی و توسعه‌یافته آمار بهتری دارند و این تنها ملاحظات زیست‌محیطی است که در نهایت رتبه‌های بالای جدول را به کشورهایی عمدتاً از آمریکای جنوبی اختصاص می‌دهد. در واقع به نظر می‌رسد بسیار بیشتر از «شاد» بودن مردم، این سیاره زمین و حفظ و جلوگیری از آسیب دیدن آن بوده که مرکز توجه کارشناسان بنیاد اقتصاد نوین قرار داشته است. index:3|width:300|height:292|align:left
عمده انتقادهای وارد‌شده به این شاخص، که به عبارتی قرار است شاخص غیر‌اقتصادی رفاه و رضایت مردم باشد، از همین جنبه است. در حالی ایالات متحده در رده‌بندی سیاره شاد، رتبه 108 را دارد که مکزیک، با وجود فعالیت گسترده گروه‌های گانگستری در آن و فساد دولتی نهادینه‌شده، رتبه دوم و عراق با وجود سال‌ها جنگ داخلی و حضور گاه و بیگاه داعش در آن، رتبه 67 را در اختیار دارد.
در واقع این رده‌بندی می‌تواند به نوعی متضاد مشاهدات روزمره در دنیای واقعی نیز محسوب شود، میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی مکزیکی، در خاک ایالات متحده زندگی می‌کنند و شهروندان مکزیکی که در صورت امکان حاضرند با اشتیاق دومین کشور شاد جهان را به مقصد صد و هشتمین کشور ترک کنند اصلاً کم نیستند، تا جایی که ممانعت از ورود موج مهاجران غیرقانونی از مرزهای مکزیک با ایالات متحده، حتی با کشیدن دیوار، به یکی از شعارهای پوپولیستی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده تبدیل شده است. البته کاستاریکا را می‌توان از این بحث مستثنی دانست. این کشور کوچک واقع در آمریکای مرکزی، با پنج میلیون نفر جمعیت، نه فقط در زمینه زیست‌محیطی، که در سایر زیرشاخه‌های شاخص سیاره شاد، رتبه خوبی را به خود اختصاص داده است. index:2|width:300|height:270|align:left
تقریباً تمام برق مصرفی این کشور از محل منابع تجدیدپذیر تامین می‌شود و دولت آن، بسیار پیشروتر از دولت هر کشور توسعه‌یافته‌ای در جهان، برنامه‌ای برای مستقل کردن کشور از سوخت‌های کربنی تا پایان سال 2021 تهیه کرده که در حال اجراست. کاستاریکا در سال 1949، ارتش خود را منحل کرد و بودجه دفاعی را به آموزش، بیمه‌های درمانی شهروندان و پرداخت‌های بازنشستگی اختصاص داده است. خانواده‌های گسترده و به‌هم‌پیوسته هم، دلیل مهم دیگری در ایجاد احساس رضایت مردم کاستاریکا محسوب می‌شود. اما به‌رغم همه محاسن گفته‌شده، این کشور مشکلاتی هم دارد، از جمله مهم‌ترین آنها نابرابری درآمدی و ثروتی نسبتاً بالا در جامعه است که علت اصلی آن سیستم مالیاتی عقب‌مانده و به‌روز‌نشده‌ای است که در حال اجراست.
index:1|width:300|height:270|align:center

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها