شناسه خبر : 14825 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مدیرعامل شرکت بورس و اوراق بهادار، از چشم‌انداز صنایع و راهکارهای خروج از رکود می‌گوید

میانبرهای رونق بورس تهران

در هر بازاری، سرمایه‌گذارها نگاه به آینده آن بازار دارند، اگر برنامه‌های دولت در این بخش بتواند قدرت تحلیل چشم‌انداز آینده را قوت بخشد، آن وقت می‌توان انتظار داشت که سرمایه‌گذاری در صنایع مختلف با منطق بیشتری صورت پذیرد.

مهرنوش سلوکی

بخش صنعت از بخش‌های کلیدی اقتصاد است و نقش مهمی در چرخه‌های رونق و رکود اقتصادی ایفا می‌کند. از این‌رو، بررسی روند صنایع مختلف می‌تواند به نوعی نشان‌دهنده شرایط کلان اقتصادی کشور باشد. رکود اقتصادی بعد از 22 ماه در بورس این روزها بیشتر از گذشته ملموس است. افت شدید صنایع بورسی به واسطه ضعف تقاضا، ریزش شدید قیمت‌های جهانی و رکورد تورمی در بخش‌های مختلف اقتصادی از مواردی است که مسبب رخوت در بورس تهران شده است. با وجود این بررسی‌ها نشان می‌دهد کارنامه عملکرد شش‌ماهه شرکت‌های بورس با تعدیل منفی‌های قابل توجه، چشم‌انداز بسیاری از این شرکت‌ها را به خطر انداخته و سرمایه‌گذاران این گروه‌ها را نگران کرده است. در همین زمینه «تجارت فردا» در گفت‌وگویی با حسن قالیباف‌اصل، مدیرعامل شرکت بورس و اوراق بهادار به بررسی تاثیر رکود فعلی در بورس و راهکارهای خروج از این وضعیت پرداخته است. قالیباف در این زمینه می‌گوید: بسته خروج از رکود دولت و اجرای برجام می‌تواند اولین سیگنال‌های خوش‌بینی به بازار سهام محسوب شود. او همچنین می‌گوید زمان زیادی تا پایان رکود در بورس تهران نمانده و صنایع می‌توانند بار دیگر به رونق سال‌های گذشته خود بازگردند.



رکود اقتصادی از ابتدای سال از کانال‌های مختلف قابل رصد بوده است؛ در این میان گزارش‌های شش‌ماهه شرکت‌های بورسی که تقریباً یا به طور عمومی تعدیل منفی پیش‌بینی سود را نشان می‌داد بر این موضع تاکید داشت. نظر شما درباره این رکود فراگیر چیست؟
تاکنون 214 شرکت اطلاعات خود را در خصوص عملکرد شش‌ماهه اعلام کرده‌اند. در همین زمینه بودجه خالص سال جاری این شرکت‌ها حدود 36 هزار میلیارد تومان بود، که در مدت شش ماه حدود 10 هزار و 500 میلیارد تومان را پوشش داده‌اند.
این در حالی است که سال گذشته و در مدت مشابه همین شرکت‌ها مبلغ 15 هزار میلیارد تومان را پوشش داده بودند، یعنی حدود پنج هزار میلیارد تومان عملکرد این 214 شرکت نسبت به سال قبل کاهش یافته است. به طور کلی وضعیت صنایع و شرکت‌ها در بورس تحت تاثیر شرایط کلان اقتصاد کشور است.
با توجه به سیاست‌های انقباضی در کشور و رکود فعلی این روند تاثیر مستقیمی بر فعالیت شرکت‌ها داشته و گزارش‌هایی که شرکت‌ها در خصوص فعالیت شش‌ماهه ارائه داده‌اند نشان‌دهنده این واقعیت است.

می‌دانیم اقتصاد کشورمان به قیمت جهانی کالاها وابستگی زیادی دارد و در نتیجه با افت قیمت‌های جهانی فشار زیادی بر شرکت‌ها وارد شده است. میزان اثرگذاری این عامل برون‌مرزی را چگونه می‌دانید؟
در چند سال گذشته عوامل زیادی بر رکود اقتصادی در کشور تاثیرگذار بوده است که شاید تشریح یک به یک این عوامل در این گفت‌وگو امکان‌پذیر نباشد. در این زمینه کاهش شدید قیمت نفت و قیمت جهانی کالاها بسیار مهم و اثرگذار بوده است. این عامل بیشترین تاثیرش را بر صنایع بزرگ گذاشته و باعث افت شدید آنها در یکی دو سال اخیر شده است.
با وجود اینکه در حال حاضر نیز گفته می‌شود که کالاهای مهم در کف قیمت جهانی قرار دارند اما باز قرار داشتن آنها در کف قیمتی به عنوان یک ریسک در خصوص فعالیت صنایع مهم مطرح است.
بررسی حجم معاملات در بازار سهام نشان می‌دهد میانگین حجم معاملات روزانه در سال جاری (خرده بلوک) حدود 120 میلیارد تومان است که این رقم در سال گذشته معادل 150 میلیارد تومان بوده است. بدین معنی که نسبت به سال گذشته معادلات خرده بلوک در حدود 20 درصد کاهش یافته و همین روند نسبت به سال ماقبل (سال 1392) نیز وجود داشته است. اولین نشانه از این اعداد و کاهش حجم معاملات افت نقدینگی در این سال‌هاست که نقش کاهش شدید قیمت نفت در این زمینه بسیار مهم است.

فارغ از عوامل بیرونی، چه مسائلی رکود داخلی در اقتصاد کشور را رقم زده‌اند؟ درواقع چه پارامترهایی منجر به رکود فعلی در اقتصاد کشور شده‌اند؟
بخشی از رکود فعلی نتیجه فعل و انفعالاتی است که در متغیرهای سیاست کلان صورت گرفته و بخش دیگر آن به دلیل تغییر مقررات اقتصادی است که تا حدی منجر به تشدید این رکود شده است. در این میان بالا بودن نرخ پول خود عامل اثرگذاری است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.
مطمئناً اگر در این سال‌ها نرخ پول مورد بازیابی نهادهای مربوطه قرار می‌گرفت بالطبع، هزینه‌های مالی شرکت‌ها کاهش پیدا می‌کرد و آنها می‌توانستند با دسترسی به منابع مالی فعالیت‌های خود را بیشتر کنند که این امر می‌توانست در بلندمدت و کوتاه‌مدت در عملکرد بازار سهام اثرگذار باشد.
از طرف دیگر ما با یکسری از واقعیت‌های اقتصادی در کشور مواجه هستیم که بر عملکرد شرکت‌ها و بازار سرمایه تاثیرگذار است. نکته‌ای که به نظر من باید به این موارد اضافه کنیم، در اصل بحث ابهامات در صنایع و شرکت‌های مختلف است. متاسفانه با وجود اظهارنظرهای متفاوت مسوولان مربوطه، کماکان ابهامات در خصوص نرخ خوراک پتروشیمی‌ها وجود دارد، سرمایه‌گذاران در این صنعت مدت‌هاست بلاتکلیف مانده و نمی‌توانند برنامه مشخصی برای سرمایه‌گذاری در این حوزه داشته باشند. پالایشگاه‌ها نیز در چنین شرایط مشابهی قرار دارند.
در این شرایط سهامداران نمی‌توانند هیچ‌گونه آینده‌نگری برای آینده سرمایه‌های مسکون خود در این صنایع داشته باشند. به نظر من، اگر این ابهامات به صورت جدی برطرف و تا حد زیادی شفافیت در صنایع مهم حس شود بازار سرمایه و به دنبال آن سرمایه‌گذاران این بازار می‌توانند مسیری با چشم‌اندازی قابل پیش‌بینی را طی کنند و تصمیمات منطقی‌تری را رقم بزنند.

یکی از مسائل مهم بحث ضعف تقاضا در اقتصاد کشور است که موجودی انبارها در صنایع مختلف را به اوج رسانده است. در این میان برخی کارشناسان معتقدند این ضعف تقاضا قطعی و به دلیل انتظارات برای نتیجه مذاکرات هسته‌ای بوده است، اما برخی دیگر سیاست‌های انقباضی بانک مرکزی را عامل این رکود تقاضا می‌دانند. به نظر شما کدام دیدگاه صحیح‌تر است؟ با توجه به اینکه در دیدگاه اول نیازی به تغییر سیاست‌ها نیست، از نگاه دوم، کاهش تقاضا قطعی نبوده و باید سیاست‌های پولی و مالی تغییر کند؟
همان‌طور که گفته شده قیمت‌های جهانی کالاهای اساسی بحث بسیار مهمی است که خواسته یا ناخواسته اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده است، از سوی دیگر سیاست‌های انقباضی دولت به منظور کاهش تورم نیز از موارد بسیار اثرگذار در این رکود است که در این میان ذکر این نکته ضروری است که بحث کنترل تورم از سمت دولت تصمیم بسیار خوشایندی بود که دولت در پیش گرفت اما این برنامه تبعات خود را داشته و باعث شده رکود تورمی به رکود حاکم در کشور دامن بزند. اما باید به این نکته توجه کرد که بحث بسته خروج از رکود که چندی است توسط دولت اعلام شده است، همچنین گشایش‌های اقتصادی که طی اجرایی شدن برجام به وجود می‌آید، هر دو می‌تواند به کوتاه‌تر شدن این دوران کمک کند.
باید توجه کرد تداوم روند رکود در شرایط فعلی نمی‌تواند امکان داشته باشد، زیرا در همین حالت هم برخی صنایع عملاً نمی‌توانند فعالیت قابل توجهی داشته باشند. پس به صورت کلی می‌توان گفت دوران رکود و رخوت اقتصادی دوام چندانی ندارد و با نگاه ویژه‌ای که دولت در این زمینه نشان داده است می‌توان در آینده‌ای نزدیک شاهد تحولات جدی در این زمینه بود.

با توجه به گزارش‌های شش‌ماهه، چه شرکت‌ها و صنایعی ضعف بیشتری را نشان می‌دادند؟ کدام صنایع پتانسیل‌های مناسبی داشتند؟
در شرایط کنونی وضعیت شرکت‌ها باید به طور تک‌تک بررسی شود. زمانی که متغیرهای اقتصادی دچار تحول می‌شوند بر صنایع مختلف اثرات متفاوتی نیز می‌گذارند. این اثر بر یکسری از شرکت‌ها بیشتر و در برخی دیگر کمرنگ‌تر است.
در هر بازاری، سرمایه‌گذارها نگاه به آینده آن بازار دارند، اگر برنامه‌های دولت در این بخش بتواند قدرت تحلیل چشم‌انداز آینده را قوت بخشد، آن وقت می‌توان انتظار داشت که سرمایه‌گذاری در صنایع مختلف با منطق بیشتری صورت پذیرد. از سوی دیگر برنامه جلب اعتماد از سوی دولت مطرح است که این اعتمادزایی دید متفاوتی به روند فعالیت این شرکت‌ها و صنایع می‌دهد.
به بیان دیگر اجرای برنامه‌های دولت و شفاف‌سازی در اقتصاد می‌تواند اعتماد به بازارهای مالی را افزایش دهد.

طی دو دوره گزارش مالی (سه‌ماهه و شش‌ماهه) شرکت‌ها تعدیلات منفی زیادی را ثبت کرده‌اند. این موضوع به علت ایجاد بی‌اطمینانی در میان سهامداران موجب کاهش نسبت P /E متوسط بازار شده است. آیا در شرایط کنونی که به نظر می‌رسد ثبات نسبی در شرایط اقتصاد داخلی و خارجی به وجود آمده است، همچنان تعدیل‌های منفی سنگین را شاهد خواهیم بود؟ این موضوع چگونه بر قیمت سهام اثرگذار است؟
هر اقدامی که در اقتصاد صورت پذیرد می‌تواند یک اثر فوری بر شرکت‌ها گذاشته و از سوی دیگر اثراتی داشته باشد که با تاخیر زمانی خودش را نشان دهد. این برنامه‌ها (سیاست‌های دولت و برجام) و اجرایی شدن آنها، اولین سیگنالی که به بازار می‌دهد یک موج خوش‌بینی و اعتماد است که همین روند می‌تواند به افزایش رونق در بازار کمک شایانی داشته باشد، به نظر می‌رسد بازار دیگر شاهد تعدیل‌های منفی یک سال اخیر نباشد و با شرایطی که این روزها مهیا شده در مسیر بهبود قرار بگیرد.
همچنین زمانی که اثر واقعی این خوش‌بینی‌ها را در گزارش‌های یک‌ساله بروز دهد، می‌تواند یک چشم‌انداز مثبت در خصوص کلیت بازار و شرکت‌ها به وجود آورد و باعث شود بسیاری از سهم‌ها به قیمت واقعی خود برسند. از سوی دیگر همین روند روبه رشد در آینده منجر به بازگشت اعتماد بیشتر به سرمایه‌گذاران شده و زمینه‌های رونق در سرمایه‌گذاری را فراهم کند.

آیا این برگشت اطمینان نیازمند زمان زیادی است؟ ما در بسیاری از بازه‌های زمانی در سال‌های اخیر، به خصوص در هر دوره از مذاکرات که سیگنالی مثبت وارد بازار شده است، شاهد رفتار هیجانی زیادی بوده‌ایم. اما رشدهای یکباره در بازار هیچ‌یک باعث جذب اعتماد سرمایه‌گذاران نشده است.
زمانی که قیمت سهام شرکت‌ها در بورس و فرابوس ایران را با قیمت‌های موجود در کشورهای دیگر مقایسه می‌کنیم به هیچ عنوان باورکردنی نیست که قیمت‌ها در بازار ایران تا این حد پایین باشد. در حال حاضر کمبود نقدینگی و رکود باعث شده دارایی‌ها با کاهش مواجه باشند.
با این حساب اگر خوش‌بینی به بازار ایران وجود داشته باشد دارایی‌ها ارزش پیدا می‌کنند. به طور کلی با اجرای برنامه‌های خروج از رکود در کنار ایجاد شفافیت در حوزه‌های مختلف که قبل‌تر هم بیان شد، قاعدتاً خیلی نباید طول بکشد و طی سه تا شش ماه آینده باید بار دیگر شاهد اطمینان سهامداران به بورس تهران و رفتار منطقی‌تری از آنها باشیم.

آقای دکتر در شرایط کنونی راهکارهای خروج از رکود را چه می‌دانید؟
خروج از رکود اقتصادی نیازمند اجرای برنامه‌هایی است که یکی از آنها بسته فعلی ارائه‌شده از سوی دولت است. برنامه‌های دیگری از قبیل تحریک تقاضا، تحریک سرمایه‌گذاری، راه‌اندازی طرح‌های عمرانی دولت که در بسته ذکرشده هم توجه زیادی به آن شده، در کنار گشایش‌ها و تسهیل روابط بین‌الملل در حوزه بانکی می‌تواند تا حد زیادی راهگشا باشد.
بر همین اساس می‌توان بیان کرد با توجه به برنامه‌های تیم اقتصادی دولت به نظر می‌رسد که ضعف تقاضا در زمان کوتاهی قابل بهبود باشد. در بحث بازار مالی، هزینه پول بسیار بالاست و باید برنامه‌ای در نظر گرفته شود تا نرخ سود بانکی به نحوی تنظیم شود تا بتواند توازن را در بخش‌های مختلف اقتصادی کشور به وجود آورد. همین امر می‌تواند در بلندمدت به رونق صنایع بزرگ بورسی کمک کند و بخشی از مشکلات نقدینگی و هزینه‌های آنها را بکاهد.
از سوی دیگر بسیاری از شرکت‌های بورسی در حال حاضر هزینه‌هایی را پرداخت می‌کنند که اغلب از بابت تحریم‌های چند سال اخیر است. با اجرایی شدن برجام در بخش‌های کلان کشور می‌توان این پیش‌بینی را داشت که هزینه‌ها تا بخش قابل توجهی برای شرکت‌ها کاهش یابد. همچنین بحث ابهام‌زدایی که قبل‌تر هم بیان شد نیز بسیار مهم است، یک بخش از رکود ما وابسته به همین عدم شفافیت‌هاست. این موارد اگر برطرف شود شرکت‌ها می‌توانند با برنامه دقیق‌تر عمل کنند و سرمایه‌گذاری‌های خود را با جدیت بیشتری انجام دهند.

در صورت خروج از رکود، بورس چگونه پذیرای سرمایه‌گذاران خواهد بود؟
در سال‌های اخیر یکی از فعالیت‌های شرکت بورس در زمینه پذیرش‌ها بوده است. این پذیرش‌ها تا حد زیادی به زمان بستگی دارد. در زمان رکود فعلی، بسیاری از شرکت‌ها و سهامداران عمده، تمایل چندانی برای عرضه در بازار نداشته‌اند. در این مقطع ما شرکت‌هایی نیز داشته‌ایم که پذیرش آنها توسط شرکت بورس صورت گرفته اما متاسفانه به عرضه نرسیده‌اند. به نظرم در شرایط رونق، بخشی که می‌تواند بسیار به روند بازار کمک کند پذیرش‌های برنامه‌ریزی‌شده است.
این پذیرش‌ها همچنین می‌تواند بازار سهام را به بازار بزرگ‌تر و پرعمقی تبدیل کند که در شرایط رونق با عملکرد بهتری مواجه باشد. باید به این نکته نیز توجه کرد که نهادهایی که در بازار وجود دارند مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند به ورود سرمایه‌گذاران کمک کنند و رونق را در پی داشته باشد.

آیا راهکاری به نظر شما می‌رسد که بتوان در شرایط رونق بورس مانع رفتارهای هیجانی و صف‌نشینی شد؟
یک بحث که هم‌اکنون در بازار سهام مطرح است، در زمینه ابهام در تحلیل آینده بازار است. این عدم شفافیت از بابت تحلیل‌های مولفه‌های کلان اقتصادی و صنایع است که می‌تواند باعث افزایش حرکات هیجانی در بازار شود. در این میان، یکی از مهم‌ترین فعالیت‌هایی که در خصوص بهبود عملکرد بازار سرمایه می‌توان انجام داد، شفاف‌سازی بخش واقعی اقتصاد است.
در این شرایط به تدریج سرمایه‌گذار می‌تواند آینده را بهتر تحلیل کند و از حرکات هیجانی و پدیده صف‌نشینی که یکی از عارضه‌های بازار است، بکاهد. از سوی دیگر تغییر در قواعد معاملاتی بازار با توجه به زمان (مانند تغییر در دامنه نوسان یا حجم مبنا) از موارد دیگری است که می‌تواند به اصلاح بازار کمک کند و باعث شود قیمت‌ها سریع‌تر تعدیل شده و پدیده هیجانی و صف‌نشینی را به میزان زیادی کم کند.
مساله مهم دیگر در خصوص سطح دانش سرمایه‌گذاران است. سرمایه‌گذار یا خودش مطلع است و دانش کافی برای معاملات در این بازار را دارد، یا به دلیل عدم دانش کافی از طریق صندوق‌ها وارد این بازار می‌شود. در این میان صندوق‌ها با مدیریت حرفه‌ای که دارا هستند، می‌توانند کمک شایانی به روند منطقی سرمایه‌های خرد داشته باشند. نهایتاً تمام این گزینه‌ها می‌تواند کمک کند تا سرمایه‌گذاران با تحلیل دقیق و برنامه مشخص به فعالیت خود ادامه دهند.
ضمن اینکه بازار سرمایه بازاری است که نیاز به صبر و حوصله دارد. این بازار ممکن است با فراز و نشیب‌های پی در پی همراه باشد. اما بازنده‌های این بازار کسانی هستند که در تصمیم‌گیری‌های خود عجله زیادی به خرج می‌دهند، این در حالی است که بازار نیاز به صبر و حوصله دارد. قاعدتاً در سیکل‌هایی که اقتصاد کلان کشور دستخوش تغییر می‌شود بازار سهام نیز با نوسان‌هایی روبه‌رو می‌شود و باید تنها با دید بلندمدت وارد شد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید