شناسه خبر : 14315 لینک کوتاه

گزارشی درباره تحول مبادلات تهاتری و تجربه‌های مدرن تهاتر

اقتصاد اجتماعی تهاتر

بومیان مستعمرات آمریکایی پول کافی برای تجارت نداشتند، بنابراین حیات اقتصادیشان مبتنی بر تهاتر(barter) بود.

بومیان مستعمرات آمریکایی پول کافی برای تجارت نداشتند، بنابراین حیات اقتصادیشان مبتنی بر تهاتر (barter) بود. کسب و کار آنها مبادله گندم، پوست گوزن نر و گلوله‌های اسلحه فتیله‌ای بود. آنها در خدمات مبادله‌ای نیز تبحر داشتند. اگر اعضای یک خانواده، خانواده دیگری را در کشت و کارش کمک می‌کرد، خانواده دوم، اولی را در تعمیر در و دیوار خانه‌اش یاری می‌رساند. تاریخ مبادله تهاتری با سال‌های آغازین شکل‌گیری دانشگاه‌های آکسفورد و هاروارد نیز پیوند دارد. دانشجویان این دانشگاه‌ها می‌توانستند برای پرداخت شهریه‌شان از مواد غذایی، هیزم و گاو و گوسفند استفاده کنند. علاوه بر این،‌ اروپایی‌ها در سفرهای خود به شرق در قرون وسطی، برای مبادله کالاهایشان در ازای عطر و ابریشم، از مبادله تهاتری (کالا به کالا/پایاپای) استفاده می‌کردند. این از معدود موارد مبادله تهاتری در دوران پیشامدرن بوده است. به طور کلی، در دوران پیشامدرن، نظام تهاتری بیشتر پدیده‌ای محلی بود. با این حال،‌ امروزه می‌بینیم که گستره‌ای جهانی پیدا کرده است و با فنون پیچیده‌ای صورت می‌پذیرد.

تبارشناسی نظام‌های تهاتری و هدیه‌ای
می‌توان گفت در مجموع دو رویکرد و نگاه نسبت به پیدایش مبادله تهاتری وجود دارد. نگاه اول که نگاهی رایج‌تر و عمومی‌تر است، نظام تهاتری را نظام مبادلاتی رایج در جوامع غیر‌پولی می‌داند. بر اساس این رویکرد، بیشتر فرهنگ‌های بشری،‌ پیش از پیدایش پول، از مبادله تهاتری استفاده می‌کردند. افرادی که کالا یا خدماتی برای فروش داشتند،‌ آن را با کالا یا خدمات مورد نیازشان معاوضه می‌کردند. در این رویکرد، جایی برای «اقتصاد هدیه‌ای» وجود ندارد. رویکرد دوم از رویکرد اول نامتعارف‌تر است. دیوید گریبر، انسان‌شناس و نظریه‌پرداز آنارشیست و استاد انسان‌شناسی اجتماعی در دانشگاه گلد اسمیت لندن،‌ بر این باور است که شیوه مبادلاتی رایج در جوامع غیر‌پولی،‌ اقتصاد هدیه‌ای بوده است. در این شیوه مبادلاتی،‌ افراد کالاهای مبادلاتی مورد نیاز یکدیگر را بدون چشمداشت و انتظار بازگشت تهیه می‌کردند. گریبر این‌گونه اقتصادها را، که در میان ایرکواها،‌ سلت‌ها و نویرها رایج بوده، «اقتصادهای انسانی» نام می‌نهد. به نظر گریبر،‌ مبادله تهاتری، به معنای دقیق آن، بین غریبه‌ها یا بین دشمنان صورت می‌گرفت. بسیاری از آنارشیست‌های بدوی‌گرا و آنارکو-کمونیست‌ها اقتصاد هدیه‌ای را راهی مناسب برای شکستن چرخه فقر می‌دانند. این افراد، از جمله پیتر کروپتکین، مایل‌اند کل جامعه را در قالب یک اقتصاد هدیه‌ای بازسازی کنند. تمایزگذاری میان مبادله تهاتری و اقتصاد هدیه‌ای مساله مهمی است. دوران بل،‌ اقتصاددان و انسان‌شناس آمریکایی،‌ بر این باور است که مبادلات در یک اقتصاد هدیه‌ای با مبادله کالایی محض از این جهت متفاوت‌اند که مبادلات هدیه‌ای اساساً برای بنا کردن روابط اجتماعی صورت می‌پذیرند. هدیه کمک می‌کند افراد با یکدیگر همکاری کنند. بخشندگی موجود در هدیه، جایگاه و پرستیژ اجتماعی هدیه‌دهنده را ارتقا می‌دهد. در نظام هدیه‌ای، تفاوت‌های موجود در طبقه‌بندی اجتماعی نه متاثر از تفاوت در دستیابی به کالاها،‌ بلکه بر اثر توانایی فرد برای بخشیدن به دیگران،‌ شکل می‌گیرد. در چنین اجتماعی، میل به انباشت ثروت نشانه ضعف شناخته می‌شود. مارسل موس، انسان‌شناس و سوسیالیست فرانسوی، نگاه خوش‌بینانه‌ای را که اکنون گریبر به اقتصاد هدیه‌ای دارد، نداشت. به باور موس،‌ هدیه هیچ‌گاه رایگان نبوده است. هدیه نه‌تنها گیرندگان را مجبور به جبران می‌کرده است،‌ بلکه در کل افراد را ملزم به اعطا و پذیرش هدیه می‌کرده است. مارسل موس، با توجه به عقاید سوسیالیستی پیشروانه‌اش، با نگاه‌های رمانتیک و واپس‌گرا نسبت به اقتصاد هدیه‌ای مخالف بوده است.

تجربه‌های تهاتر در دوران مدرن
تهاتر نیز، مانند بسیاری از تجربه‌های بشری دیگر همچون جنگ، با آغاز عصر مدرن، به طور خاص قرن بیستم، کنار گذشته نشد. مثال جنگ از آن جایی در کنار تهاتر موضوعیت دارد که مبادلات تهاتری در دوران مدرن، به ویژه در نیمه اول قرن بیستم، بیشتر در شرایط جنگی، یا حداقل در شرایط بحرانی، به کار رفته است. علاوه بر این،‌ تهاترهای دوران مدرن،‌ در دو صورت انجام می‌شوند که آنها را می‌توان سطوح خرد و کلان دانست. در سطح خرد،‌ مبادلات تهاتری در بین مردم عادی، به خصوص بین شهرنشینان و روستانشینان صورت گرفته است. در این سطح، با میزان بالایی از خودکفایی مردم در تولیدات مواد مورد نیازشان، به خصوص در شرایط جنگی، مواجهیم. در مقابل، در سطح کلان،‌ این کشورها هستند که به مبادله تهاتری می‌پردازند.

تهاتر در سطح خرد
آلمان در دوران جنگ جهانی دوم و پس از جنگ
آدولف هیتلر برای گردآوری منابع کافی به منظور پیشبرد جنگ،‌ از مبادلات تهاتری بهره گرفت. رایش سوم در این دوران با یونان،‌ سوئد و روسیه وارد مبادلات تهاتری شد. پس از جنگ جهانی دوم هم آلمانی‌ها از این شیوه بهره گرفتند،‌ چرا که ارزش پول آلمان به شدت کاهش یافته بود. در دوران پس از جنگ،‌ کنترل‌های قیمتی در آلمان چنان کمبودهای شدیدی به وجود آورد که برخی از مردم به طور خودکفا غذایشان را تولید می‌کردند،‌ و برخی دیگر نیز آخر هفته‌ها به نواحی روستایی می‌رفتند تا برای کسب غذا مبادلات تهاتری انجام دهند. هنری والیچ،‌ استاد اقتصاد دانشگاه ییل،‌ در کتاب خود با عنوان «محرک‌های اصلی احیای آلمان» نوشت: «هر روزه، به ویژه در تعطیلات آخر هفته، دسته‌های وسیعی از مردم برای خرید تهاتری غذا از روستاییان به نواحی روستایی می‌رفتند. مردم گرسنه، گاه صدها مایل، بر روی واگن‌های راه آهنی مخروبه به مکان‌هایی که امید داشتند چیزی برای خوردن می‌یابند،‌ سفر می‌کردند. آنها محصولات شخصی، لباس‌های کهنه،‌ مبلمان و هر آنچه را که از بمباران باقی مانده بود، با خود می‌بردند و با غلات و سیب‌زمینی مورد نیاز برای یکی دو هفته‌شان باز می‌گشتند.» تهاتر در مبادلات تجاری گسترده نیز رایج بود. بسیاری از شرکت‌ها متخصصی را استخدام می‌کردند تا محصولات بازدهی شرکت را با مواد درون‌داد مورد نیاز مبادله کند. در سپتامبر سال 1947،‌ کارشناسان نظامی آمریکایی تخمین زدند از یک‌سوم تا یک‌دوم کل مبادلات تجاری در مناطقی از آلمان که تحت کنترل آمریکا و انگلستان بودند، به صورت مبادلات جبرانی (مانند تهاتر) صورت گرفته است.

فرانسه تحت اشغال نازی‌ها
یان اوزبی،‌ در کتاب «اشغال: تقلا برای اثبات بی‌گناهی فرانسه،‌ 1944-1940»، گزارش می‌کند که فرانسویان تحت اشغال نازی‌ها برای گذران زندگی خود از رفتار حکومت‌شان در تهیه جایگزین‌های میهنی برای غذاهای نایاب تقلید کردند. آنها برای جبران کمبود قهوه،‌ از شاه‌بلوط،‌ نخود،‌ سیب خشک‌شده و دانه باقلای گُرگی استفاده می‌کردند. فرانسوی‌ها، هنگام کمبود شکر، پخت نان و کیک با گندم سیاه،‌ آرد ارزن، شاه‌بلوط و سیب‌زمینی را تجربه کردند. دخانیات میهنی شامل استعمال گیاهان خشک‌شده می‌شد. مردم برای مقابله با کمبود لباس، خودشان لباس می‌دوختند و آنها را با گل‌ها و میوه‌های مصنوعی تزیین می‌کردند. کفش‌ها با چوب یا کاغذهای متراکم ساخته می‌شدند. موریس شوالیه، در آهنگی با نام «سمفونی رایحه چوب‌ها»،‌ می‌گوید «پیاده‌روها دوباره صدای پابندها و گیوه‌ها را سر دادند.» طبق گزارش‌های موجود،‌ کمبود گوشت از همه کمبودها آزار‌دهنده‌تر بوده است. گاه برخی افراد در کندن سر کبوترها در گوشه و کنار پارک‌های عمومی ‌دیده می‌شدند. در اکتبر سال 1941 کار به جایی رسید که دولت مجبور شد درباره مضرات گوشت گربه هشدار دهد. دوران اشغال موجب شد شهرنشینان فرانسوی پیوندهایشان را با روستانشینان بازیابند. از سال 1941،‌ روستاییان رسماً اجازه یافتند برای شهرنشینان بسته‌های خانوادگی ارسال کنند. البته این بسته‌های غذایی معمولاً به شکلی به مقصد می‌رسیدند که دیگر چندان اشتها‌آور نبودند. شهرنشینانی که آشنایان چندانی در شهرها نداشتند، به روستاها می‌رفتند و با مواد غذایی خریداری‌شده باز‌می‌گشتند. نکته مهم این است که در این مبادلات پول رد و بدل نمی‌شد.

تهاتر در سطح کلان
اریک اشپیتسناگل، در یادداشت خود در بیزنس ویک، نوشت نظام تهاتری بیشتر شبیه به شکلی از تجارت در بازارهای دور‌افتاده است تا به بازار سرمایه‌داری مدرن. با این حال، وی اشاره می‌کند که طبق گزارش انجمن تجارت دوجانبه بین‌المللی، سازمانی که برای ارتقای معیارهای عادلانه و منصفانه ایجاد شده است، بازار تهاتری ایالات متحده سالانه 12 میلیارد دلار کسب درآمد می‌کند. انواع گوناگونی از قراردادهای تهاتری وجود دارند. از جمله مشهورترین این قراردادها،‌ BOT (Build-Operate transfer) است. قراردادBOT (انتقالات ساخت و ساز-عملیات) بیشتر در پروژه‌های زیرساختی و مشارکت‌های دولتی- خصوصی کاربرد دارد. در چارچوب این قرارداد، طراحی و احداث زیرساخت‌ها و راه‌اندازی و استقرار آنها برای مدتی مشخص به نهادی در بخش خصوصی محول می‌شود. طی این مدت،‌ نهاد خصوصی موظف است منابع مالی لازم برای پروژه را تامین کند. همچنین تمامی عواید پروژه در این دوره متعلق به این نهاد خصوصی است. این نهاد،‌ پس از پایان امتیاز انحصاری‌اش،‌ باید تاسیسات را تمام و کمال به نهاد دولتی طرف قرارداد تحویل دهد. دولت هند، بر اساس این قراردادها، چندین فرودگاه را در شهرهای مختلف این کشور با همکاری نهادهای خصوصی توسعه داده است. برای مثال،‌ در سال 2004، قراردادی در زمینه توسعه،‌ احداث، راه‌اندازی و نگهداری فرودگاه بین‌المللی حیدر‌آباد، بین وزارت هواپیمایی غیرنظامی، دولت هند و فرودگاه بین‌المللی حیدر‌آباد منعقد شد. نمونه دیگر این مورد، توافقنامه امتیازی سیستم مترو در اروپا و آسیای مرکزی است. دوره انحصار این قرارداد در دست بخش خصوصی، 25 سال است. پروژه مترو اروپا- آسیای مرکزی، بر خلاف پروژه فرودگاه بین‌المللی حیدرآباد که پروژه‌ای ملی بود، یک پروژه بین‌المللی است.

چند نمونه از تهاتر کلان در شرایط بحرانی:
عراق،‌ ونزوئلا، کره شمالی

تحریم‌های تحمیل‌شده بر عراق از ششم آگوست 1990 تا ماه می 2003 ادامه یافت. این تحریم‌ها به حدی شدید بود که به عراق تنها اجازه داده شده بود در ازای نفت،؛ غذا و دارو بگیرد. وزیر نفت وقت هند، رام ناییک، گفت هند در ازای مازاد گندم خود، از عراق نفت وارد می‌کند. این‌گونه مبادلات تحت برنامه سازمان ملل با عنوان «نفت در ازای غذا» انجام می‌شد. این برنامه به عراق اجازه می‌داد، برای کسب غذا و دارو،‌ به میزان نامحدودی نفت مبادله کند. این برنامه در سال 1995 توسط سازمان ملل تدوین شد. تا پایان رسمی این برنامه در تاریخ 21 نوامبر 2003،‌ بیش از 65 میلیارد دلار نفت عراق در بازارهای جهانی مبادله شد. حدود 70 درصد از این عواید، صرف ارسال غذا و دارو برای مردم عراق شد. کشورهای روسیه،‌ فرانسه و چین هر یک با دریافت 30،‌ 15 و 10 درصد از کل نفت خام صادرشده در این دوره،‌ بیشترین میزان نفت را دریافت کردند. سوئیس و سوریه‌ شش درصد، مالزی پنج درصد، اردن و مصر نیز هر کدام چهار درصد دریافتی داشتند. سرویس جهانی بی‌بی‌سی در تاریخ 22 دسامبر 2007 گزارش کرد هوگو چاوس، رئیس‌جمهور ونزوئلا، به کشورهای آمریکای لاتین گفته است می‌توانند نفت ونزوئلا را با خدمات و یا محصولاتی چون موز و شکر پرداخت کنند. مبادله تهاتری میان ونزوئلا و کوبا امر رایجی بوده است. در حالی که ونزوئلا روزانه 100 هزار بشکه نفت به کوبا صادر می‌کرد، کوبا هزاران نفر پزشک و معلم به ونزوئلا می‌فرستاد. چاوس از دیگر کشورهای منطقه خواست از این مدل پیروی کنند. در تاریخ سوم ژانویه 2011، گزارشی در سایت دیلی انکِی خبر داد شرکت‌های تجاری کره شمالی قصد دارند در ازای فروش فولاد به چین، غذا دریافت کنند. از آنجایی که کره شمالی، به علت انزوا از جامعه بین‌الملل، با کمبود غذا، سیمان و سایر مصالح ساختمانی مواجه شده بود، می‌کوشید در عوض صادرات استیل به چین، غذا وارد کند. طبق گزارش مرکز آمار تجاری کره جنوبی، از ژانویه تا اکتبر سال 2010، کره شمالی معادل 82 میلیون دلار فولاد به چین صادر کرده است. در سال 2011، هنگامی ‌که کره شمالی بر اثر تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا بازارهای محصولات نظامی خود را در مصر، لیبی،‌ یمن،‌ امارات و سوریه از دست داد، وارد مبادلات تهاتری با میانمار شد. کشتی‌های کره‌ای با عنوان حمل کالاهای عمومی به میانمار می‌رفتند،‌ اما وظیفه تحویل محموله با وزارت صنایع سنگین میانمار، که مدیریت صنایع نظامی این کشور را بر عهده داشت، بود. کره‌ای‌ها در ازای صادرات ادوات نظامی، یا همان «کالاهای عمومی»، به میانمار، برنج دریافت می‌کردند. یک سال پیش از مبادلات تهاتری کره شمالی با چین و میانمار، سایت کریستین ساینس مانیتور، در گزارشی اعلام کرد کره شمالی می‌خواهد بدهی 10 میلیون دلاری‌اش را به جمهوری چک با ریشه گیاه جین‌سینگ پرداخت کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها