شناسه خبر : 14223 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازی با استراتژی

۱۵ سال پیش، وقتی که سازمان ملی جوانان تازه تاسیس شده بود، با دوستان هم‌دوره‌ای پیش‌دانشگاهی تصمیم گرفتیم در شهر کوچک‌مان یک انجمن تاسیس کنیم.

علیرضا بهداد
15 سال پیش، وقتی که سازمان ملی جوانان تازه تاسیس شده بود، با دوستان هم‌دوره‌ای پیش‌دانشگاهی تصمیم گرفتیم در شهر کوچک‌مان یک انجمن تاسیس کنیم. انجمنی که قرار بود اکثر جوانان شهر را به عضویت خود درآورد و در بخش‌های مختلف فرهنگی، هنری، اقتصادی، علمی و ... زیرشاخه‌هایی را به وجود آورده و تمام مشکلات شهر را حل کند. ما جمعی تازه دیپلم‌گرفته و پشت کنکوری بودیم که می‌خواستیم همه مشکلات شهر کوچک‌مان را حل کنیم و به آرمانشهری که در ذهن‌مان مشخص کرده بودیم برسیم، فکر هم می‌کردیم می‌توانیم. در ذهن‌مان به هیچ وجه نمی‌گنجید به این موضوع بیندیشیم که آیا صلاحیت این کار را داریم؟ اصلاً به فکر ارتقای دانش و تجربه خود نبودیم، فقط می‌دانستیم شهرمان به شدت نیازمند تغییر است و تنها این ما هستیم که می‌توانیم چنین تغییراتی را ایجاد کنیم. کلی جلسه و نشست و همایش گذاشتیم و وقتی را که می‌باید برای آمادگی کنکور صرف می‌کردیم به پای تفکرات و آرزوهای انباشته‌شده ذهن‌مان ریختیم.

رونمایی سوم
حدود سه هفته پیش برای بار سوم سند استراتژی بخش صنعت کشور رونمایی شد. این بار در جمع مدیران ارشد وزارت صنعت و با حضور رئیس‌جمهور. سندی که 10 سال پیش توسط تیمی به سرپرستی دکتر مسعود نیلی نوشته شده و در سال 1382 توسط وزارت صنایع و معادن وقت رونمایی شده بود با تغییراتی اساسی در چارچوب و اهداف به حاضران معرفی شد تا به عنوان نقشه راه صنعت کشور مورد استفاده قرار گیرد. به نظ می‌رسد ذهنیت افرادی که سند سوم را نوشته‌اند، جدای از موضوع و مقیاس‌های قضیه، با آنچه در ذهن ما بچه دبیرستانی‌های پشت کنکوری آن زمان بود، شباهت‌هایی دارد. استراتژی‌نویسان هم مثل ما دوست داشته‌اند نسخه‌ای بدهند تا تمام درد‌های کشور را درمان کند. مانند ما که می‌خواستیم کل مشکلات شهرمان را حل کنیم انگار آنها هم قصد داشتند از دل این سند، کل اقتصاد، فرهنگ و سیاست جامعه را ارتقا دهند و به حد مطلوب برسانند. هدف اولیه از تحریر سند استراتژی آن بود تا صنعتگران کشور بنشینند هر آنچه که ایران را به سمت صنعتی شدن پیش می‌برد روی کاغذ بیاورند و به برنامه‌نویسان ارائه دهند تا نقشه راهی برای آنان طراحی کند و توسعه صنعتی را به ارمغان بیاورد. هدف ارتقای صنعت بوده اما انگار استراتژی‌نویسان آرزوهای زیادی داشته‌اند. می‌گویند برای ما مهم این است که جامعه‌ای مطلوب داشته باشیم و در کشور انسان‌ها را به تعالی برسانیم. بحث را به انسان متعالی بسط داده‌اند و مباحث پایه‌ای علوم انسانی را وارد سند کرده‌اند و خواسته‌اند تا توسعه‌نیافتگی علوم انسانی در کشور را با نوشتن سند استراتژی صنعت حل و فصل کنند (گفت‌و‌گو با سیدرضا فاطمی‌امین را بخوانید).
تیمی که سند بازنگری می‌کرد مثل ما پشت کنکوری‌های 15 سال پیش تمام آرزوهایش را به درون این سند ریخته و خواسته از دل توسعه صنعتی کشور انسان متعالی و جامعه آرمانی را بیرون آورد. مفهوم توسعه را به تعالی تغییر داده و کل اقتصاد کشور را مورد بررسی قرار داده است. مخاطب این سند کارآفرینان، سرمایه‌گذاران و صنعتگران کشور هستند که با کتابی پر از مبانی نظری و جدول و نمودار روبه‌رو شده‌اند و با خواندن همان دو سه صفحه اول قید خواندن این سند را می‌زنند. عدم وجود رابطه‌ای متقابل بین مخاطب و کتاب یکی از مهم‌ترین مشکلات این سندها بوده است که در سند سوم بیشتر نمود دارد (یادداشت سیدرضا حسینی را در این رابطه بخوانید).
از اینها گذشته تغییرات وسیع و ثبات نداشتن سندهایی که برای استراتژی بخش صنعت کشور نوشته شده، اعتماد عمومی به این سندها را از بین برده است. عمده صنعتگران و حتی قانونگذاران و سیاستگذاران چنین اسنادی را در حد مطالعات دانشگاهی می‌دانند و در قابلیت اجرایی آن تردیدی جدی دارند (گفت‌و‌گو با دکتر محسن حاتم را بخوانید).

بهانه‌هایی برای اجرا نشدن سند
از زمانی که اولین سند استراتژی توسعه صنعتی کشور نوشته شده همواره بهانه‌‌هایی برای اجرا نشدن این سند وجود داشته است. اولین سند استراتژی بخش صنعت و معدن کشور در سال 1383 توسط دکتر مسعود نیلی و همکارانش در دولت هشتم منتشر شد. این سند البته مقدمه‌ای بود برای آنچه که وجود نداشت اما در هر صورت نام استراتژی را به خود گرفت و بخش صنعت و معدن دارای نقشه راه شد. اولین‌باری هم که تصمیم به اجرا نشدن این سند گرفته شد به سال 1384 بر‌می‌گردد. دولت جدید با شعارهای جدید روی کار آمده بود و طبیعی به نظر می‌رسید این سند مورد بازنگری قرار گیرد. دو سالی روی این تغییرات کار شد و سند که می‌رفت آماده شود با تصویب قانون اصل 44 بخشی از قابلیت‌های اجرایی خود را از دست داد و تغییرات جدیدی در استراتژی صورت گرفت. این سند در نهایت توانست خود را با قانون اصل 44 وفق دهد اما تصویب قانون هدفمندی یارانه‌ها بار دیگر وقفه‌ای در اجرای سند استراتژی صنعت و معدن به وجود آورد و بخشی از بندهای این سند با تغییر مواجه شد. انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 88 اجرای سند را به حالت تعلیق درآورد. با برگزاری انتخابات و تثبیت دولت، بار دیگر امیدها به اجرای سند استراتژی صنعت و معدن بازگشت اما تصمیم به ادغام وزارت بازرگانی در صنایع و معادن بار دیگر اجرا را به تعویق انداخت. نهایتاً تیم جدیدی مسوولیت تدوین این استراتژی را بر عهده گرفت و سندی تهیه کرد که سه هفته پیش توسط محمود احمدی نژاد رونمایی شد.

مفهوم استراتژی
استراتژی چیست؟ چه مفهومی دارد؟ رابطه‌‌اش با اهداف کلان و برنامه‌های بالا‌دستی چیست؟ آیا سندی که اخیراً رونمایی‌شده را می‌توان استراتژی نامید؟ فرض کنید شما می‌خواهید از تهران به رامسر مسافرت کنید. هدف شما رسیدن به رامسر است. اما برای رسیدن به این شهر مسیرهای مختلفی پیش روی شماست که می‌توانید یکی از آنها یا تلفیقی از این مسیرها را انتخاب کنید. این تعیین مسیر در واقع همان استراتژی شما برای رسیدن به هدف (رامسر) است. حال در بخش صنعت و معدن اگر بخواهیم استراتژی را تعریف کنیم چه معنایی پیدا می‌کند؟ به عنوان مثال قرار است تا پایان برنامه پنجم توسعه ایران در تولید فولاد خام به خودکفایی برسد و سالانه 30 میلیون تن از این محصول را به تولید برساند. هدف کاملاً مشخص است. تولید 30 میلیون تن فولاد تا پایان سال 1395. حال برای رسیدن به این عدد چه باید کرد؟ مجموعه اقداماتی که برای رسیدن به تولید 30 میلیون تن فولاد لازم است استراتژی کشور را در صنعت فولاد تشکیل خواهد داد. اما آیا استراتژی سوم این قابلیت‌ها را دارد؟

در کجا ایستاده‌ایم؟
به همان مثال تهران-‌رامسر بر‌می‌گردیم. اگر قرار باشد سفر خود را به رامسر آغاز و استراتژی (مسیر حرکت) خود را انتخاب کنید، لازم است ابتدا بدانید در کجا ایستاده‌اید و چه وضعیتی دارید؟ آیا خودروتان قابلیت حرکت در چنین مسافتی را دارد؟ آیا به اندازه کافی پول برای این سفر در اختیار دارید؟ در چه نقطه‌ای هستید و چه مسیری را می‌خواهید بپیمایید و چه امکاناتی دارید؟ به تنهایی سفر می‌کنید یا از افرادی برای رسیدن به هدف (رامسر) بهره می‌گیرید؟ قبل از ترسیم نقشه راه (استراتژی) شرط اول این است که امکانات خود را بسنجیم و ببینیم آیا با توجه به امکاناتی که در اختیارمان قرار گرفته می‌توانیم رامسر را به عنوان هدف مسافرتی خود انتخاب کنیم؟ شاید اگر وضع موجودمان را بشناسیم به این نتیجه برسیم که هدف‌مان نمی‌تواند ما را به آن طرف‌تر از کرج برساند. پس اگر به درستی جایی را که ایستاده‌ایم، بشناسیم آنگاه می‌توانیم هدف قابل دسترس‌تر و واقعی‌تری را برای خود ترسیم کنیم.

سرنوشت ما
ما پشت کنکوری‌ها که از تمام کار و زندگی‌مان گذشتیم و فقط فکر می‌کردیم که ما باید مشکلات شهرمان را حل کنیم با آن همه عشق و امیدی که به کارمان داشتیم، سال بعد کنکور دادیم و برای همیشه پی زندگی‌مان رفتیم. آن همه جنگ و جدل و آرزو، تبدیل شد به خاطره‌ای خوش. خاطره‌ای که فقط قدرت گفتمان ما را بالا برد و فهمیدیم در چه جامعه‌ای زندگی می‌کنیم و باید در این جامعه چه رفتاری داشته باشیم تا به منافع‌مان آسیبی نزند. حال آیا عمر سند سوم هم با پایان عمر دولت به آخر می‌رسد و آنها هم مثل ما پشت کنکوری‌ها پی زندگی‌شان خواهند رفت؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها