مشاوره‌دهی در امر مدیریت

طرح دعوی در دادگاه باعث می‌شود پرونده همانند یک رمان جاسوسی به نظر برسد. دو مدیر در یک سازمان چند‌ملیتی معتبر جلساتی مخفیانه را به همراه یک رقیب که امید دارد آنها را ترغیب کند، برگزار می‌کنند. قبل از رها کردن پست شرکت، آنها فایل‌های محرمانه متعددی همچون طرح‌های استراتژیک و لیست‌های تماس را به ای‌میل‌های شخصی خود و خویشاوندان‌شان ارسال می‌کنند تا در یک تلاش عجولانه و سریع هر میزانی از اسناد را که می‌توانند، بدزدند. روز نهم ماه مارس قاضی دستور داد تا متهمان، این مدارک ارسال‌شده را بازگردانند و از به‌کارگیری این اطلاعات توسط کارمندان جدیدشان جلوگیری کنند.
ماه قبل، شرکت الکس پارتنرز به عنوان شاکی و آقایان نومن و تامسون به عنوان متهمان این پرونده بودند. حقیقت این است که الکس پارتنرز یک شرکت خدماتی متخصص در بازسازی شرکتی است و آقای تامسون و آقای نومن، متهمان این پرونده، در حال حاضر برای شرکت مک‌کینزی که یک شرکت مشاوره‌ای است، کار می‌کنند. این دادخواهی ادعای واگذاری اسناد و مدارک فوق‌الذکر به شرکت مک‌کینزی را مطرح نمی‌سازد و شرکت مک‌کینزی اعلام کرده است این رازهای تجاری کاربردی برای آن شرکت نداشته است. با این حال، این پرونده بیانگر شدت یافتن رقابت بین مشاوران سوددهی شرکتی و مشاوران راهبردی است. تاکنون این موضوع، بارزترین مثال برای بیان خطرات موجود برای هر دو طرف بوده است.
در اوایل دهه 1980، شرکت الکس پارتنرز و شرکت الوارز و مارسل (Alvarez & Marsal) به منظور خدمت‌رسانی مشاوره‌ای برای شرکت‌های در حال ورشکستگی تاسیس شدند. این شرکت‌های جدید متخصص در سوددهی شرکت‌ها به پیچیدگی‌های دادگاه‌های مرتبط با ورشکستگی و همچنین مدیریت نقدینگی تسلط کافی یافتند و افرادی کاملاً مجرب و متخصص از صنایع مختلف را به عنوان مدیران موقت به کار گرفتند.
تمایل شرکت‌ها برای رشد از تامین مشتریان مشکل‌دار فراتر رفت و در اواخر دهه 1990، این شرکت‌ها به افزایش و تنوع در شیوه‌های خود پرداختند. شرکت الوارز و مارسل بخشی را برای خدمت‌رسانی به سرمایه‌گذاران سهام اختصاصی تاسیس کردند. شرکت الکس پارتنرز بخش مشاوره‌های راهبردی خود را تاسیس کرد. امروزه تنها بخش کوچکی از درآمد این شرکت‌ها از طریق این کار حاصل می‌شود. با این حال، این کار به عنوان بعد تخصصی و فرصت کاری سودآور آنها محسوب می‌شود. شرکت الوارز و مارسل، 627 میلیون دلار را به تنهایی از پرونده لمان برادرز (پس از اعلام ورشکستگی) در عرض چهار سال به دست آورد.
به خاطر همین دلایل، مشاوران مدیریتی از اصول خود در استراتژی فراتر رفته‌اند. هنگامی که بحران مالی در سال 2008 رخ داد و صدها شرکت را به ورطه نابودی کشاند، شرکت‌ها استراتژی خود را در موقعیتی ضعیف برای کمک کردن یافتند. بنا به گفته جان گارسیا که عضو شرکت مک‌کینزی است: «اگر یکی از مشتریان ما دچار ورشکستگی می‌شد، ما نمی‌توانستیم در گذر از دره تاریکی با آنها همراه شویم.» بنابراین در سال 2010 شرکت مک‌کینزی ارائه خدمات بازیابی و انتقال را تحت عنوان آرتی‌اس به ریاست آقای گارسیا شروع کرد.

قرار گرفتن در کانون توجه عمومی
به مدت 80 سال شرکت مک‌کینزی فقط در زمینه ارائه توصیه فعالیت کرده بود و مشتریان نیز در پذیرفتن یا رد کردن این مشاوره‌ها و توصیه‌ها مختار بودند و همین امر مشاوران را در مواقعی که اشتباهی رخ می‌داد، از سرزنش مصون می‌ساخت. ولی خدمات جدید آرتی‌اس مک‌کینزی، مدیریت موقت و مستقیم را پیشنهاد می‌دهد: برای مثال، در سال 2011 یکی از شریکان شرکت مک‌کینزی به طور موقت مدیر ارشد مالی در هلیکوپتر اچ‌سی‌اچ که یک شرکت هواپیمایی کانادایی بود، شد. در حالی که شرکت مک‌کینزی همواره سعی کرده است به دور از توجه عمومی به فعالیت‌هایش ادامه دهد، ولی آرتی‌اس همواره در کانون توجه عمومی بوده است زیرا پرداخت‌هایی که توسط شرکت‌های ورشکسته صورت می‌گیرد نیازمند تاییدیه قاضی است. تاکنون، آرتی‌اس در ارائه خدمات به یک مشتری بزرگ ورشکسته در خطوط هوایی آمریکا موفق بوده و در بازسازی شرکت‌های ای‌ام‌اف (کلوب مربوط به بازی‌های بولینگ) و شرکت هری و دیوید فعالیت داشته است.
اعضای آرتی‌اس کاملاً دارای امنیت شغلی هستند. آقای مارشال از الکس پارتنرز می‌گوید: «این کاری نیست که شما بتوانید با کارشناسان ارشد مدیریت بازرگانی (ام‌بی‌ای) تازه‌کار انجام دهید. ما با خطرات و ریسک‌های احتمالی بسیاری در بازسازی شرکت‌ها روبه‌رو هستیم و به‌کار‌گیری فردی که قبلاً در این موقعیت بوده، بسیار مهم است.» بخش آرتی‌اس شرکت مک‌کینزی قبل از آقای تامسون و آقای نومن، شش متخصص دیگر از شرکت الکس پارتنرز را جذب کرده بود. خصوصاً چنان‌چه شرکت الکس پارتنرز در دعوی خود موفق نباشد، با ریسک از دست دادن بیشتر کارکنانش به رقیب بزرگ و جدیدش روبه‌رو خواهد شد.