شناسه خبر : 10985 لینک کوتاه

فراتر از کمک‌رسانی

اهداف توسعه پایدار

«بزرگ‌ترین گردهمایی رهبران جهان تاکنون»، «گامی پر‌تحول» در کمک‌ها، «گامی بزرگ به سمت جلو برای انسانیت»، اینها عناوینی است که به اجلاس سازمان ملل در ۲۵ سپتامبر اطلاق می‌شود و در آن سیاستمداران، نیکوکاران و کارکنان بخش کمک‌رسانی به دنبال بهترین‌ها هستند.

ترجمه جواد طهماسبی

«بزرگ‌ترین گردهمایی رهبران جهان تاکنون»، «گامی پر‌تحول» در کمک‌ها، «گامی بزرگ به سمت جلو برای انسانیت»، اینها عناوینی است که به اجلاس سازمان ملل در 25 سپتامبر اطلاق می‌شود و در آن سیاستمداران، نیکوکاران و کارکنان بخش کمک‌رسانی به دنبال بهترین‌ها هستند. نخست‌وزیران، روسای‌جمهور و پاپ در نیویورک گردهم می‌آیند تا از اهداف توسعه پایدار (SDG) رونمایی کنند. قرار است این اهداف شکل‌دهنده کمک و توسعه در 15 سال آینده باشند اما آیا این همه هیجان و هیاهو منطقی است؟
بسیاری از اهداف قبلی، یعنی اهداف توسعه هزاره، محقق شده‌اند که دلیل اصلی آن پیشرفت چین و هند بوده است. اما آن اهداف فقط هشت مورد بودند که بر حذف فقر مطلق و بهبود بهداشت و سلامت تمرکز داشتند و همگی به خوبی تعریف شده بودند. در مقابل اهداف توسعه پایدار شامل 17 هدف اصلی و 169 هدف فرعی مرتبط می‌شوند که از صلح جهانی تا محیط زیست، برابری جنسیتی و بسیاری موارد دیگر را پوشش می‌دهند. اندازه‌گیری بسیاری از آنها غیرممکن است. به عقیده لرد برون که در نوشتن اهداف قبلی همکاری کرده بود، اهداف جدید آشفته و غیرمنسجم هستند. شاید عاقلانه‌تر آن بود که کانون توجه متمرکزتر و تعاریف دقیق‌تر می‌شدند. اما حتی در این صورت نیز اهداف توسعه پایدار بخشی از تحول فکری نسبت به توسعه هستند که آن را جاه‌طلبانه‌تر و در عین حال واقع‌گرایانه‌تر می‌سازند. دیوید کامرون، نخست‌وزیر انگلستان، از «رشته‌ای طلایی» صحبت می‌کند که در آن دولت‌ها، شرکت‌های خصوصی و جامعه مدنی دست به دست هم می‌دهند تا جوامع و اقتصادهای باز خلق کنند، به مناقشات و فساد پایان دهند، و حاکمیت قانون، آزادی بیان و حقوق مالکیت را به رسمیت بشناسند. ساختن زیرساختارها و ترغیب بانک‌های غربی به تامین مالی آنها تار و پود این رشته هستند. حتی در میان پیچیدگی‌های اهداف توسعه پایدار هم می‌توان بعد درخشانی پیدا کرد. دلیل اصلی زیاد بودن تعداد اهداف آن است که اهداف بر اساس اجماع نوشته شوند نه اینکه چند متخصص از کشورهای ثروتمند آنها را بنویسند. این کار باعث می‌شود احساس تعیین تکلیف برای «جنوبی‌ها» به وسیله ثروتمندان «شمالی» فروکش کند.

سرمایه‌داری در مقابل فقر
دولت‌های کشورهای فقیر و لابی‌های کمک‌رسانی جهان ثروتمند در سال‌های اخیر نسبت به این دیدگاه که بازار آزاد و تجارت‌های بزرگ می‌توانند به از بین بردن فقر کمک کنند عکس‌العمل منفی نداشته‌اند. به گفته لرد برون هنگام معرفی اهداف توسعه هزاره، بسیاری از شرکت‌های چندملیتی نگران شدند اما اکنون آنها به صحنه آمده‌اند و برخی از انسان‌دوستان بسیار ثروتمند به همراه گروهی از اندیشکده‌های طرفدار بازار نتایج کمک‌رسانی‌ها را پایش و اندازه‌گیری کردند و به دنبال راه‌هایی بودند تا اثربخشی آنها را به حداکثر برسانند. به گفته اندرو میچل که از سال 2010 تا 2012 مسوولیت اداره امداد‌رسانی بریتانیا را بر عهده داشت، «اهداف توسعه هزاره باعث شد تا همه به یک سود بنگرند».
بیل گیتس مدیر مایکروسافت برجسته‌ترین فرد در میان هزینه‌کنندگان بزرگ است و بنیاد او از سال 2000 بیش از 31 میلیارد دلار کمک کرده است. جرج سوروس که کمک‌کننده آمریکایی مجاری‌تبار است و بنیاد جامعه باز را اداره می‌کند خواستار شفافیت کمک‌ها، بودجه‌ها و قراردادهاست. بنیاد خیریه گتسبی (Gatsby) که از سوی لرد سنت‌بری، خرده‌فروش بریتانیایی، تاسیس شد به دولت‌ها و تجارت‌های آفریقایی در زمینه بهبود زنجیره‌های عرضه مشاوره می‌دهد. یک بریتانیایی نیکوکار دیگر به نام سرکریستوفر هان از سال 2006 بیش از 5 /1 میلیارد دلار را از طریق بنیاد صندوق سرمایه‌گذاری کودکان خود خرج کرد. او تلاش دارد این پیام حیاتی را پخش کند که بهبود سلامت کودکان منافع بزرگی را در زندگی آینده به همراه دارد.
مو ابراهیم (Mo Ibrahim) بریتانیایی سودانی‌تبار که رئیس یک شرکت بزرگ مخابراتی است در 15 سال گذشته شاخصی برای حکمرانی آفریقا تهیه کرده است. فشار از جانب کمک‌دهندگان موثر خواهد بود. با وجود عقب‌افتادگی‌ها در نقاط مختلف، استانداردهای حکمرانی در آفریقا طی نسل گذشته بهبود چشمگیری داشته‌اند.
بیل گیتس اصرار دارد که بنیاد او یک کاتالیزور و تسریع‌کننده امور است، نه یک مجری. سایر نهادها از جمله دولت‌ها باید وزنه سنگین را بر دوش بکشند. او که به گفته یکی از معاونانش قانع شده است فناوری می‌تواند همه‌چیز را ترمیم کند در جست‌وجوی راه‌هایی نوآورانه است تا مردم را از فقر بیرون بکشد. به عنوان مثال او تلاش می‌کند راهی پیدا کند تا آن را به نظام بانکی وارد کند یا دام‌های دامداران فقیر را تحت پوشش بیمه قرار دهد.
بنیاد گیتس نقش مهمی در ریشه‌کنی فلج اطفال و کاهش چشمگیر مالاریا و بیماری‌های دیگر از جمله کوری رودخانه داشته است. همچنین این بنیاد در صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا مشارکت دارد که بزرگ‌ترین مشارکت بخش خصوصی و دولتی از نوع خود است و از زمان تاسیس در سال 2002، سالانه چهار میلیارد دلار هزینه می‌کند. به تازگی بنیاد گیتس بر تغذیه تمرکز کرده است.
آقای سوروس در تلاش است دولت‌ها و بنگاه‌ها را وادار سازد در معاملات خود باز و شفاف باشند. در سال 2002، بنیاد او به تشکیل نهاد «آنچه می‌پردازید را منتشر کنید»، کمک کرد. این نهاد ائتلافی جهانی با بیش از 400 ناظر مستقل است و در سال 2013 «چالش قهرمانان شفافیت» را به راه انداخت. پایشگر پرنفوذ دیگر «شاخص بودجه باز» نام دارد که در سال 2006 از سوی مرکز اولویت‌های بودجه و سیاست که اندیشکده‌ای مستقر در واشنگتن است، راه‌اندازی شد. همچنین، پیتر ایجن (Peter Eigen) رئیس سابق بانک جهانی که از فساد در شرق آفریقا به ستوه آمده بود، در سال 1993 سازمان شفافیت بین‌الملل را در برلین معرفی کرد. این سازمان به عاملی قدرتمند در افشای فساد به ویژه در زمینه کمک‌رسانی تبدیل شده است.
«برنامه شفافیت در صنایع استخراجی» نهادی پیشرو برای مبارزه با فساد در بخش‌های معدن، نفت و گاز است که تحت مدیریت کلر شورت (Clare Short) وزیر سابق کمک‌رسانی بریتانیا قرار دارد. این نهاد به سرعت پیشرفت کرد و هم‌اکنون 48 دولت (22 مورد از آفریقا) و بیش از 90 شرکت بزرگ عضو آن قول داده‌اند تا پرداخت‌ها و درآمدهای خود را به اطلاع عموم برسانند. دولت‌های آمریکا و بریتانیا به آن پیوستند با این امید که فرانسه و آلمان نیز به آن ملحق شوند. اما به نظر نمی‌رسد کشورهای برزیل، چین، هند و روسیه در آینده نزدیک عضو آن شوند. رئیس‌جمهور لیبریا یکی از طرفداران این نهاد است. حتی دولت‌های کنگو، برزیل و جمهوری خلق کنگو که به فساد مشهور هستند، مجبور شدند مسوولیت بیشتری بپذیرند. یکی از فعالان این نهاد می‌گوید «این افراد دیگر نمی‌توانند همانند گذشته خود را مصون بدانند».
ویژگی دیگر اجماع پس از اهداف توسعه هزاره که از حد کمک‌رسانی فراتر می‌رود آن است که مبارزه‌ای علیه گریز مالیاتی شرکت‌های چندملیتی و بنگاه‌هایی به راه انداخته است که مالکیت سودآور خود را پنهان می‌کنند و به این ترتیب کشورهای فقیر را از درآمدهایی که برای بهبود وضع مردم ضروری هستند، محروم می‌سازند.
در کنفرانس سازمان ملل که در ماه جولای در اتیوپی درباره تامین مالی توسعه برگزار شد، مقرر شد نهادی با عنوان «بازرسان مالیاتی بدون مرز» در پاریس تشکیل شود. این کار با مشارکت سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) که از 34 کشور ثروتمند تشکیل شده است، اجرا خواهد شد.
در غرب، رای‌دهندگانی که نگرانند مالیات‌هایشان در پروژه‌های مشکوک در آفریقا و دیگر مناطق هدر رود، انتظار دارند شفافیت و نظارت افزایش یابد. به عنوان مثال در سال 2011، دولت بریتانیا نهادی با عنوان کمیسیون مستقل برای تاثیر کمک‌رسانی تاسیس کرد که باعث شد چند پروژه از جمله یک پروژه بزرگ در جنوب آفریقا متوقف شوند.
با افزایش شمار اهداف توسعه پایدار، کمک‌رسانان تاکید بیشتری بر اندازه‌گیری نتایج و گردآوری داده‌ها دارند. آنها دوست دارند داده‌ها جزیی‌تر باشند و بیان کنند فقرا بیشتر در کجا متمرکز شده‌اند، گروه سنی آنها چیست، چگونه زندگی می‌کنند و چه نوع کاری انجام می‌دهند.
پیشرفت‌های فناوری این کار را آسان‌تر ساخته است. برای مثال ماهواره‌ها می‌توانند با دقت بیشتری نشان دهند جنگل‌ها در چه مناطقی در حال از بین رفتن هستند یا محصولات کشاورزی در کجا بهتر رشد می‌کنند یا نابود می‌شوند. یکی از اهداف توسعه پایدار آن است که کلیه ولادت‌ها ثبت شوند تا همه کودکان هویت قانونی داشته باشند و بتوان پیشرفت آنها را رهگیری کرد. به گفته مایکل اندرسون که قبلاً فرستاده مخصوص دیوید کامرون به اجلاس اهداف توسعه سازمان ملل بود، آنچه از همه بیشتر اهمیت دارد «اندازه‌گیری نیازها و اندازه‌گیری میزان تاثیر» است. اما از میان 193 کشوری که اهداف تغذیه‌ای را در اهداف توسعه پایدار امضا کرده‌اند، فقط 74 کشور داده‌های کافی دارند تا بتوانند تحقق این اهداف را ارزیابی کنند.
آقای اندرسون می‌گوید: «در مقایسه با گذشته ما بهتر می‌دانیم چه راه‌هایی جواب می‌دهند و چه راه‌هایی موثر نیستند. کمک‌رسانی صرف دیگر بخش اصلی این داستان نیست.» شاید پیام واقعی اهداف توسعه پایدار نیز همین باشد. بنابراین صرف نوشتن اهداف در کتابچه‌ها سودمند نیست. منظور از اهداف توسعه هزاره آن بود که یک شبکه ایمنی اجتماعی ایجاد کند. اهداف توسعه پایدار باید مناسب عصری باشند که در آن استانداردهای زندگی در بیشتر کشورهای در حال توسعه به سمت سطوح زندگی در کشورهای پیشرفته جلو می‌رود. طرفداران این اهداف پذیرفته‌اند که اندازه‌گیری آنها در مقایسه با اهداف توسعه هزاره دشوارتر است با وجود این آنها را «فراتر از کمک‌رسانی» می‌دانند.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها