شناسه خبر : 10028 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگو با معاون پیشین عملیات فرودگاهی کشور

فرودگاه امام دیگر نمی‌تواند اول باشد

داشتن یک فرودگاه‌ مجهز و منطبق با استانداردهای روز دنیا برای کشوری مانند ایران که بر سر راه کریدور هوایی غرب شرق دور قرار دارد، می‌تواند کفه ترازوی درآمدزایی را به نفع ایران سنگین کند.

عطا حسینیان
داشتن یک فرودگاه‌ مجهز و منطبق با استانداردهای روز دنیا برای کشوری مانند ایران که بر سر راه کریدور هوایی غرب شرق دور قرار دارد، می‌تواند کفه ترازوی درآمدزایی را به نفع ایران سنگین کند. البته باید به این موضوع نیز توجه داشت که فرودگاه‌های هر کشور ویترین آن کشور برای مسافران خارجی هستند. به عنوان مثال این روزها بسیاری از توریست‌ها و گردشگران با ورود به فرانسه مبهوت فرودگاه شارل دو گل پاریس می‌شوند و یا فرودگاه اینچان کره که سه سال پی در پی عنوان بهترین فرودگاه دنیا در زمینه امنیت و کیفیت را به خود اختصاص داده به شناسنامه صنعت حمل و نقل هوایی این کشور تبدیل شده است. پروژه فرودگاه بین‌المللی امام نیز با توجه به این الزامات، سال‌های پیش طراحی شد و احداث آن کلید خورد ولی بعدها به پرحاشیه‌ترین پروژه عمرانی و ملی کشور حداقل در دهه 70 و 80 شمسی تبدیل شد و تا به امروز نه‌تنها به طور کامل راه‌اندازی نشده است که دیگر آن اهمیت اولیه خود را نیز ندارد. اینکه اهمیت این فرودگاه در چه بود و چرا دیگر این اهمیت را از منظر اقتصادی و سیاسی ندارد، موضوعی است که با رحمت‌الله بهاروند عضو هیات‏مدیره شرکت فرودگاه‌ها و معاون عملیات فرودگاهی کشور در سال 1383، یعنی سال افتتاح فرودگاه امام در میان گذاشتیم.

فرودگاه امام شاید یکی از پر‌سر و صدا‌ترین پروژه‌های عمرانی کشور در تاریخ 30 سال گذشته باشد. فکر می‌کنید چرا یک پروژه عمرانی که شاید در بسیاری از کشورها جزو کارهای معمول باشد؛ این چنین به حاشیه می‌رود؟
فرودگاه امام به درستی یکی از پر‌سر و صداترین و حاشیه‌دارترین پروژه‌های عمرانی کشور بود و شاید یکی از دلایل اصلی این موضوع اهمیت این پروژه برای اقتصاد و توسعه کشور بوده باشد. این فرودگاه در دولت خاتمی و در چارچوب سند چشم‌انداز 20ساله طراحی و احداث شد. به عبارت بهتر باید گفت این فرودگاه بر اساس برنامه‌ریزی‌های کلان کشور برای 20 سال بعد ساخته شد و بر اساس آن قرار بود با احداث آن به بزرگ‌ترین و مهم‌ترین فرودگاه منطقه تبدیل شود و تمامی پروازهای مسافری و تجاری منطقه در این فرودگاه انجام شود. هدف از احداث این فرودگاه در گام نخست تسخیر بازارهای منطقه و تبدیل شدن به هاب منطقه‌ای چه در زمینه پروازهای مسافری و چه در پروازهای باری بود. بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده این فرودگاه می‌بایست زودتر از فرودگاه بزرگ دیگر در منطقه احداث و راه‌اندازی می‌شد تا به هدف خود یعنی هاب منطقه‌ای دست می‌یافت.

به طور معمول این پروژه عمرانی کشور نیز مانند پروژه‌های ملی دیگر با تاخیر در احداث و راه‌اندازی روبه‌رو بود، اینکه شما در صحبت‌های خود از فعل ماضی استفاده می‌کنید آیا دلیل خاصی دارد؟
بله، هدف از احداث و راه‌اندازی فرودگاه امام همان‌طور که تاکید کردم تبدیل شدن به هاب منطقه و تسخیر بازارهای تجاری بود ولی تاخیر در احداث و راه‌اندازی آن و تعطیلی و دوباره بازگشایی موجب تاخیر در اجرای پروژه شد و این تاخیر آنچنان به طول انجامید که رقیب این فرودگاه یعنی فرودگاه دوبی راه‌اندازی شد و بخش عمده‌ای از پروازهای بین‌المللی منطقه را در خود جای داد. در حالی که بعد از گذشت این همه سال تنها یک فاز از فرودگاه امام راه‌اندازی شده است.

بنابراین به عقیده شما دیگر اجرای این پروژه صرفه اقتصادی برای کشور نخواهد داشت؟
خیر، به طور حتم احداث و راه‌اندازی فرودگاه بین‌المللی در کشور تاثیرات بسیار مهمی در سیستم حمل و نقل کشور و شاخص‌های اقتصادی و توسعه‌ای کشور خواهد داشت ولی دیگر این فرودگاه اهمیت گذشته خود را نخواهد داشت و به طور حتم در شرایط کنونی نمی‌تواند رقیبان بزرگ خود یعنی کشورهای حاشیه خلیج فارس را پشت سر بگذارد و نخستین و مهم‌ترین فرودگاه منطقه باشد. به عبارت دیگر دوران این فرودگاه با توجه به رقبای سر‌سخت خود که هر لحظه بیشتر توسعه پیدا می‌کنند گذشته است.

چرا؟
چون به طور معمول حتی اگر فرودگاه امام به صورت کامل و به بهترین شکل ممکن احداث و راه‌اندازی شود با موانع نفوذ فرودگاه‌های رقیب خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس مواجه خواهد بود و این فرودگاه‌ها به راحتی نخواهند گذاشت فرودگاه امام جایگاه آنها را تسخیر کند. بنابراین اهداف اصلی اجرای این پروژه دیگر قابل تحقق نیست و به همین دلیل بود که مجمع تشخیص مصلحت در چارچوب واقع‌بینی در اهداف این پروژه تغییراتی را ایجاد کرد.

در این چارچوب برای فرودگاه بین‌المللی امام چه آینده‌ای در خوش‌بینانه‌ترین حالت می‌توان در نظر گرفت و ترسیم کرد؟
بعد از روی کار آمدن دولت نهم و با مشاهده بی‌توجهی‌های این دولت به این پروژه ملی و عقب‌ماندگی مزمنی که گریبانگیر این پروژه در دو جنبه دستیابی و تحقق اهداف و اجرا و راه‌اندازی فازهای بعدی آن شد مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد عمل شد و برای این فرودگاه اهداف دیگری ترسیم کرد تا شاید از این طریق، فازهای دیگر این فرودگاه به سرعت راه‌اندازی شود. بر اساس مصوبه‌ای که مجمع تشخیص مصلحت داشت هدف نهایی فرودگاه بین‌المللی امام قرار گرفتن در جایگاه دوم منطقه بود. یعنی مجمع تشخیص این واقعیت تلخ را پذیرفت که با شروع به کار فرودگاه دوبی، فرودگاه امام دیگر نمی‌تواند نقش منطقه‌ای خود را ایفا کند و باید در شرایط کنونی به جایگاه دومی در منطقه اکتفا کرد.

گویا فرودگاه دوبی تنها در بعد مسافربری به هاب منطقه تبدیل شده است و ظرفیت باربری این فرودگاه بسیار پایین است؟
بله، این درست است و باید بگویم «خوشبختانه» فرودگاه امام می‌تواند جایگاه نخست در بعد باربری هوایی را در منطقه از آن خود کند البته اگر به سرعت وارد عمل شویم و این فرصت را از دست ندهیم. مجمع تشخیص مصلحت نیز در چارچوب این واقعیت جایگاه دوم را در منطقه در بعد مسافربری و جایگاه نخست در بعد باربری را برای فرودگاه امام تعیین کرده است.

در طول این هشت سال یعنی عمر دولت احمدی‌نژاد چه اقداماتی برای اتمام کامل این پروژه انجام شد، آیا روند تکمیل فازهای دو تا چهار فرودگاه رو به جلو بوده است؟
با روی کار آمدن دولت نهم به طور کلی مسیر و رویکردها در صنعت حمل و نقل هوایی تغییر کرد و به همین دلیل بود که مجمع تشخیص مصلحت وارد میدان شد و قانون تصویب کرد و اهداف و توجیه اجرای کامل این پروژه را تغییر داد. دولت نهم و دهم در ابتدا تغییرات گسترده‌ای در تیم مدیریتی این پروژه داد و متاسفانه افرادی در این پروژه وارد شدند که حتی یک سال سابقه و تجربه چنین فعالیت‌هایی را نداشتند. به عنوان مثال مسوول پیگیری و مکاتبه با شرکت‌های مشاوره‌ای کره‌ای و یا مالزیایی فردی بود که تنها تجربه کاری‌اش در فرودگاه مدیریت تیم حفاظتی فرودگاه‌ها بود. متاسفانه در طول این سال‌ها دولت به فرودگاه امام بی‌مهری بسیار زیادی کرد.

برخی از کارشناسان نسبت به فرآیند کارشناسی و مطالعاتی این پروژه انتقاد دارند و معتقدند این فرودگاه با استانداردهای جهانی فرودگاهی تطبیق آنچنانی ندارد. شما چقدر با این موضوع موافقید؟
شاید باید اعتراف کرد که فرودگاه امام قربانی عجله و تعجیل در راه‌اندازی شد. به اعتقاد من از همان ابتدا در فرآیند کار راه‌اندازی پروژه، شتابزدگی در اتمام کار، اندکی کیفیت را تحت‌الشعاع قرار داد و بخشی از این موضوع را می‌توان در بعد طراحی مشاهده کرد. به عنوان مثال همزمان با ساخت فرودگاه امام، شرکت ایرباس در حال طراحی و تولید مدلی از ایرباس با نام 386 بود. بعد از آمدن این هواپیمای غول‌پیکر به بازار که تقریباً همزمان با راه‌اندازی فرودگاه امام بود مشخص شد فرودگاهی که قرار بود هاب منطقه باشد تجهیزات و ظرفیت مناسب برای نشست و برخاست این نوع هواپیما را ندارد. یا در رابطه با ظرفیت نیز می‌توان به مواردی اشاره کرد. در طراحی اولیه، ظرفیت این فرودگاه در حدود 40 میلیون مسافر بود که با توجه به مساحت و وسعت زمین به کار رفته برای احداث این فرودگاه 40 میلیون نفر ظرفیت بسیار پایینی بود که بعدها در تجدید‌نظرهایی که در طراحی این فرودگاه شد ظرفیت آن به 90 میلیون نفر افزایش یافت. با این حال و با تمامی این تفاسیر این فرودگاه می‌توانست به هاب منطقه تبدیل شود و تمامی پروازهای منطقه‌ای را در خود جای دهد اگر به موقع راه‌اندازی می‌شد و این‌گونه دچار حاشیه نمی‌شد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید