شناسه خبر : 9340 لینک کوتاه

با نفوذ اقتصادی چه کنیم؟

نفوذ یا وابستگی اقتصادی

تمام مولفه‌هایی که در حوزه سیاست و فرهنگ به کار گرفته می‌شود، تا نفوذ فرهنگی یا سیاسی نهادینه شود در حوزه اقتصاد تاثیر خود را از دست می‌دهد. به هر حال در این حوزه هر کشوری به دنبال تامین مزیت نسبی است و این موضوع به صورت آشکار بیان می‌شود.

سعید شیرکوند / معاون سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
واژه نفوذ در حال حاضر به ادبیات حاکم در جامعه تبدیل شده است. شما بارها مشاهده کرده‌اید که در عرصه فرهنگ و سیاست، واژه نفوذ را به کار گرفته و حتی مصادیقی هم برای آن عنوان می‌کنند. وضعیت به صورتی درآمده که بسیاری با این واژه، یکدیگر را متهم کرده و با آن به هم انگ می‌زنند. این نحوه رفتار موجب شد تا مسوولان نظام درصدد برآیند جلوی این روند را بگیرند، همچنان که رئیس‌جمهور بارها به سوءاستفاده از این واژه هشدار داده و خواستار توجه بیشتری در به‌کارگیری از این واژه شدند. به گونه‌ای که در کلماتی صریح اعلام کردند نباید عده‌ای با این کلمه بازی کرده و امنیت روانی جامعه را مخدوش کنند بلکه باید به صورت جدی تدابیری را در نظر گرفت تا جلوی هرگونه نفوذ بیگانگان، به درون کشور گرفته شود.
ذکر این نکته را نباید نادیده گرفت که از کلمه نفوذ، می‌توان تعابیر متفاوتی ارائه کرد در عین حال می‌توان، برداشت‌های مختلفی از این واژه داشت. به طور کل، منظور از نفوذ این است که سازمان یا قدرت بیرونی یا افرادی خارج از مجموعه تلاش کنند در درون سازمان یا جامعه مورد نظر، برای خود جایگاهی دست و پا کنند. به همین دلیل می‌توان تعابیر زیادی از واژه نفوذ داشت. همین تعابیر متفاوت، موجب شده است که واژه نفوذ، واژه‌ای چندپهلو ارزیابی شود. به همین دلیل، بهره‌گیری از این واژه، حساسیت زیادی را می‌طلبد. در غیر این صورت استفاده نادرست موجب می‌شود تا زمینه‌ای برای سوءبرداشت فراهم شده و جامعه سردرگم شود.
این واژه به کرات در حوزه سیاست و فرهنگ به کار گرفته می‌شود. شما بارها مشاهده کرده‌اید که عده‌ای از منتقدان دولت نسبت به حضور هیات‌های خارجی در ایران بعد از توافق، هشدار داده و آن را مصداق نفوذ برشمردند و در نهایت درخواست کردند جلوی این‌گونه روابط دیپلماتیک گرفته شود یا اینکه بسیاری از کارهای فرهنگی را نمادی از نفوذ فرهنگ بیگانه قلمداد می‌کنند اما حال این سوال مطرح می‌شود که آیا می‌توان نمونه‌هایی را در حوزه اقتصاد سراغ گرفت که مصداق نفوذ باشد؟
در حوزه فعالیت‌های اقتصادی هم شما می‌توانید نشانه‌هایی از نفوذ را پیدا کنید. در نگاه بدبینانه می‌توان گفت هر فرد یا شرکت خارجی به دنبال کار اقتصادی تلاش دارد تا در درون کشور نفوذ کند. این همان تفکری است که بسیاری از افراد مخالف دولت در تلاش هستند تا آن را در درون کشور نهادینه کنند، اما این نکته را باید مدنظر قرار دهید که شما نمی‌توانید با این بهانه و نوع نگرش، کشور را از معامله و ارتباط با جهان پیرامون منع کنید، تا مبادا بستر برای نفوذ بیگانگان فراهم شود. به هر حال نگاه واقع‌بینانه ایجاب می‌کند که شما با دنیای پیرامون خود ارتباط داشته و از مزیت‌های نسبی اقتصاد دیگر کشورها بهره‌مند شوید. در نگاه خوش‌بینانه شما هیچ نگرانی بابت نفوذ ندارید و به شکل افراطی با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار می‌کنید.
البته این نکته را باید همواره مورد توجه قرار دهید که تمام افراد، کشورها و سازمان‌ها و شرکت‌های تجاری در یک رابطه اقتصادی به دنبال این هستند که سود خود را افزایش دهند. به عبارت دیگر می‌توان گفت که اصل مورد توجه در معاملات اقتصادی ملی و فراملی این است که افزایش سود مبنا قرار بگیرد و همه تلاش دارند میزان سود را افزایش بدهند. در این مسیر از تمام امکانات خود بهره گرفته و عامل سود و موفقیت مالی برای آنها مهم‌ترین اصل به شمار می‌رود. البته معاملات اقتصادی مزیت دیگری هم به جز سود دارد. مهم‌ترین مزیت این است که معاملات اقتصادی شفاف بوده و ابعاد پنهانی ندارد. شما به صورت شفاف و روشن می‌توانید در جریان همه امور قرار بگیرید. همین روشنی و شفافیت، موجب شده تا بسیاری از کارشناسان، به کارگیری واژه نفوذ را در حوزه اقتصادی بی‌تناسب دانسته و آن را خاص حوزه سیاسی و فرهنگی و نه اقتصادی قلمداد می‌کنند.
ساختار اقتصادی به گونه‌ای است که از پیچیدگی کمتری نسبت به حوزه سیاست و فرهنگ برخوردار است. به همین دلیل بهتر است در این حوزه کمتر از واژه نفوذ استفاده شود و بهتر است کلمه دیگری را جایگزین این کلمه کرد زیرا این واژه نمی‌تواند واقعیت موجود را به تصویر بکشد و معنی جمله را برساند. به هر حال در حوزه اقتصادی و در جریان معاملات اقتصادی دو طرف می‌دانند که چه چیزی را می‌خواهند و به همین دلیل نمی‌توان این کلمه را در مورد فعالیت‌های اقتصادی، زیاد استفاده کرد.
بسیاری از صاحبنظران کلمات متعددی را برای جایگزین کردن واژه نفوذ پیشنهاد کردند، اما بهتر است که به جای تمام کلمات پیشنهادی، از واژه وابستگی استفاده شود. این واژه به خوبی می‌تواند مفهوم مورد نظر را به مخاطبان منتقل کند. به عبارت دیگر در این مفهوم، اقتصاد ضعیف‌تر به اقتصاد قدرتمندتر وابسته شده و استقلال خود را از دست می‌دهد. در این شرایط لازم است تا هوشمندی لازم به کار گرفته شود زیرا در صورت وابستگی، اقتصاد کشور ضعیف‌تر شده و آسیب بزرگی را متحمل خواهد شد.
تمام مولفه‌هایی که در حوزه سیاست و فرهنگ به کار گرفته می‌شود، تا نفوذ فرهنگی یا سیاسی نهادینه شود در حوزه اقتصاد تاثیر خود را از دست می‌دهد. به هر حال در این حوزه هر کشوری به دنبال تامین مزیت نسبی است و این موضوع به صورت آشکار بیان می‌شود به همین دلیل با پنهان‌کاری صورت‌گرفته در حوزه فرهنگ و سیاست برای نفوذ قرابت ندارد. وجود معاملات عریان و آشکار موجب می‌شود تا افراد بهتر از اهداف و نیات یکدیگر باخبر شوند. در حوزه فرهنگ و سیاست فرد به گونه‌ای جریان نفوذ را ساماندهی می‌کند که بسیاری از افراد از وجود جریان نفوذ آگاه نمی‌شوند. اما این موضوع در اقتصاد تاثیر دیگری دارد. با این حال احتمال تاثیرپذیری اقتصاد کشور از اقتصاد کشور دیگر و وابسته شدن اقتصاد موجب شده تا بسیاری از مدیران کشور نسبت به وقوع این مساله، هشدار بدهند. به هر حال، زمانی که اقتصاد یک کشور به کشور دیگری وابسته شود، دیگر آن کشور از استقلال کافی در تصمیم‌گیری برخوردار نیست. به همین دلیل حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهور بارها نسبت به احتمال وابستگی اقتصادی هشدار داده‌اند و خواستار مبارزه با این جریان شدند.
این امکان وجود دارد که کشوری بیش از سایر کشورها در حوزه مراودات اقتصادی فعال بوده و بتواند حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. همچنان که در حال حاضر روسیه و چین بیشترین مراودات اقتصادی را با ایران دارند. به همین دلیل برخی از کارشناسان در مورد احتمال نفوذ چند کشور خاص، در عرصه اقتصادی هشدار داده‌اند با این حال بسیاری از کارشناسان این عقیده را دارند که در این مورد زیاد بزرگ‌نمایی صورت گرفته است. اما این نکته را باید همواره مدنظر قرار داد که اتخاذ برخی از سیاست‌های خاص از سوی برخی از کشورها، موجب شده است تا کارشناسان از ریسمان سیاه و سفید همچون مارگزیده‌ها بترسند.
فارغ از تمام دغدغه‌های ذکر‌شده باید این نکته را همواره مورد توجه قرار داد که نباید به گونه‌ای رفتار کرد تا وحشت از هرگونه معاملات اقتصادی و حضور تجار خارجی به منظور مقابله با نفوذ در کشور نهادینه شود. در این صورت باید دور کشور دیوار کشیده شود تا مبادا جریانی بخواهد در درون کشور برای خود جایگاهی پیدا کند. از سوی دیگر لازم است تا رابطه سازنده‌ای با کشورها داشته باشیم تا بتوانیم به نحو احسن از مزیت نسبی این کشورها بهره‌مند شویم چون در صورت عدم استفاده از مزیت نسبی این کشورها؛ باید هزینه بیشتری صرف تولید کالا شود. از سوی دیگر این نکته را باید مدنظر قرار داد که وحشت از ارتباط با کشورهای خارجی و اتخاذ رویکرد افراطی در این حوزه موجب می‌شود تا کشور دچار خودکم‌بینی شود و توانایی ایجاد رابطه مفید و سازنده با سایر کشورها را از دست بدهد. به همین دلیل باید بستری را فراهم کرد تا در حوزه اقتصاد دچار افراط نشد و بتوان رابطه سازنده‌ای با سایر کشورها برقرار کرد. تنها در این صورت می‌توان اقتصادی قوی‌تر از گذشته را در کشور بنیان گذاشت که ضمن ایجاد رابطه با دنیای خارج، به هیچ عنوان وابسته نشود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها