شناسه خبر : 8842 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تحلیل وضعیت جناح راست در انتخابات مجلس

وحدتی که هر روز دست‌نیافتنی‌تر می‌شود

احتمال به وحدت رسیدن اصولگرایان بسیار کم است. آنها تلاش‌هایی در این حوزه انجام داده‌اند اما شخصاً تردید دارم که بتوانند به نتیجه قابل اتکایی برسند.

index:1|width:40|height:40|align:right امیر محبیان / تحلیلگر امور سیاسی اصولگرا
چالش اصولگرایان برای در دست نگه داشتن قدرت در مجلس، هر روز بیشتر می‌شود. خیلی‌ها می‌گویند شرایط کشور به گونه‌ای رقم خورده که لااقل تندروهای این جناح، امکان ماندن در بهارستان را برای چهار سال آینده ندارند. با این حال، بعضی‌ها صفحه شطرنج سیاست ایران را پر‌رمز و رازتر از اینها می‌دانند که بتوان به سادگی، اصولگرایان را در آن از پیش بازنده دانست. به هر تقدیر امسال، سال مهمی در حوزه سیاست داخلی ایران خواهد بود. چه به واسطه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و چه به دلیل تغییرات راهبردی در سیاست‌های داخلی و خارجی کشور. به اعتقاد من در حوزه انتخابات‌های پیش رو، در صورتی که روند انتخابات چون گذشته باشد، طبعاً بازیگران اصلی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان خواهند بود؛ با این حال به نظر می‌رسد که در انتخابات امسال، علاوه بر این دو طیف، طیفی از دولتی‌ها و هواداران دولت یازدهم هم در تلاش هستند تا وارد مجلس شوند.
در این میان اما آنچه باید مورد تحلیل قرار گیرد این است که هم اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان، ماهیتی طیف‌گونه به خود گرفته‌اند. به عنوان مثال در اردوگاه اصلاح‌طلبان هم‌اکنون شاهد پنج طیف هستیم که می‌توان آنها را این‌گونه تقسیم‌بندی کرد. اول، طیف هواداران جریان سبز که مطالبات رادیکال دارند؛ دوم طیف هواداران رئیس دولت اصلاحات که گرچه مطالبات معقول‌تری دارند اما فضای کشور برای فعالیت مستقیم‌شان فراهم نیست؛ سوم هواداران آقای محمدرضا عارف هستند که با وجود اینکه فضا برای فعالیت‌شان آزادتر است اما این نگرانی در موردشان وجود دارد که در فضای پوپولیستی و هیجانی به پل عبور رادیکال‌ها به مجلس تبدیل شده و شعارهای آنها را تکرار کنند.
در کنار اینها طیف چهارمی هم وجود دارد که مربوط می‌شود به تیم تشکیلاتی آقای صادق خرازی؛ گروهی که بازترین فضای فعالیت را دارند ولی با مشکلات عدیده‌ای در راستای جلب اعتماد نخبگان اصلاح‌طلب مواجه هستند. علاوه بر اینها طیف پنجم هم طیف کارگزاران است که فعلاً در دولت دست بالا را دارند و تلاش می‌کنند رای روحانی را به سود خود مصادره کرده و خود را اصلاح‌طلب در قدرت نشان دهند. گروهی که نه اعتماد اصلاح‌طلبان را دارند و نه از اعتماد اصولگرایان سود می‌برند. به نظر من، این گروه حتی مورد توجه روحانی هم نیست و ظاهراً او هم علاقه‌ای ندارد که مدیون تیم آقای هاشمی و کارگزاران باشد. در این شرایط، کارگزاران تلاش می‌کند از خلاء حضور اصلاح‌طلبان استفاده کرده و بدنه آنها را در فضای ناگزیر به سپاهیان خود تبدیل کند. با این توضیحات من بر این باورم که انتخابات آتی در آغاز، چند‌ضلعی بوده و نهایتاً دوقطبی خواهد شد. دو قطبی تاثیرگذاری که قطعاً یکی از آن قطب‌ها اصولگرایان خواهند بود.
برخی تحلیلگران بر این باورند که اگر چه اصولگرایان یک سر این معادله خواهند بود. اما آنها راه سختی را برای حضور قدرتمند در این میدان دارند. درباره این پرسش که آنان چه باید بکنند تا این موقعیت را در انتخابات به دست آورند، در این باره باید تاکید کرد که به نظر من راه سخت اتحاد، مسیر پیروزی است؛ اگر نشد هماهنگی و اگر نشد، عدم تنازع. با این حال باید به این نکته توجه داشته باشیم که مدیریت فضای جامعه برای پیروزی، فاکتورهایی می‌خواهد که همه آنها در دست اصولگرایان نیست. به عبارت بهتر باید بگویم که بخش اعظمی از آن در دست اصولگرایان نیست. به هر صورت بخش عمده تحولات قدرت در اردوگاه اصولگرایی به این امر بستگی دارد که کدام خط در میان اصولگرایان برای انتخابات مجلس شانس بیشتری داشته باشد؛ احمدی‌نژاد، پایداری یا طیف سنتی.
از سوی دیگر در این انتخابات پارامترهای دیگری نیز می‌تواند موثر باشد. برخی حامیان دولت تصور می‌کنند موفقیت در مذاکرات هسته‌ای با قدرت‌های جهانی سبب قوی‌تر شدن دست آنان در رقابت‌های انتخاباتی خواهد شد، با این حال باید تاکید کرد نمی‌توان انتظار داشت که نتیجه این مذاکرات مستقیماً قابل تبدیل به رای برای هواداران دولت باشد. به این دلیل مهم که این موفقیت تا زمانی که تاثیر خود را در اقتصاد نشان ندهد، برای افکار عمومی ملموس نخواهد بود. این مساله نیز نیاز به زمان بسیار زیادی دارد.
نکته دیگری که در این بحث باید به آن اشاره شود، تبلیغات گسترده رسانه‌های غیر‌اصولگرا درباره وضعیت جناح‌بندی‌ها در درون جریان اصولگراست. در این زمینه باید تصریح کنم که واقعیت این است که احتمال به وحدت رسیدن اصولگرایان بسیار کم است. آنها تلاش‌هایی در این حوزه انجام داده‌اند اما شخصاً تردید دارم که بتوانند به نتیجه قابل اتکایی برسند. با این حال معتقدم اصولگرایان حتی در صورتی که متکثر باشند هم احتمالاً می‌توانند رای خوبی را به دست آورند. از نظر من احتمال پیروزی و اکثریت یافتن اصولگرایان در خبرگان زیاد است، و حتی طرف مقابل آن یعنی پیروزی اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی تقریباً ناممکن است، مگر آنکه تحول پیش‌بینی‌نشده‌ای در فضای سیاسی کشور رخ دهد.
اما در مجلس شرایط متفاوت است؛ اگر اصولگرایان شکست بخورند طبعاً روند واگرایی درونی شدت خواهد یافت. البته در صورت خودآگاهی ممکن است شکست مایه همگرایی آگاهانه و حذف عوامل تفرقه‌آفرین شود. در صورتی نیز که اصولگرایان در این انتخابات‌ها به پیروزی برسند می‌توان تحلیل‌های دیگری را ارائه داد. اگر پیروزی اصولگرایان ضعیف باشد یا خط تندرو در آن غلبه یافته باشد، شاهد افزایش رقابت‌های درونی و انتقادها خواهیم بود. فراموش نکنید اصولگرایی در شرایط ویژه انتقالی قرار دارد و تغییر توازن‌ها ممکن است بر تلاطمات درونی بیفزاید یا تعادل به ارمغان آورد.
در پایان این نوشتار باید تاکید کرد احتمال دارد جریان‌های تندرویی که به نوعی تلاش می‌کنند تا خاستگاه اصولگرایی برای خود دست و پا کنند، بتوانند در مجلس بعدی از سرمایه‌های اصولگرایان برای بقا در قدرت بهره ببرند. به طور کلی فعلاً مفهوم اصولگرایی به‌‌رغم بداهت ظاهری دچار چالش‌های تئوریک و مصداق‌شناسی است؛ در حوزه عملیات سیاسی هم نقش‌ها تغییر کرده و وزنه‌ها جابه‌جا شده است، کندی حرکت سنتی‌ها باعث ریزش بدنه جوان و نوجوان اصولگرایان به سبد طیف‌های نوخاسته و رادیکال شده است. ادامه این وضعیت برای طیف سنتی مشکل ایجاد خواهد کرد. مشکلاتی که اگر به زودی چاره‌ای برای آن اندیشیده نشود، در آینده می‌تواند خسارت‌های زیادی را به این بخش مهم طیف اصولگرا وارد کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها