شناسه خبر : 5096 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چگونه می‌توان فضای کسب‌وکار را بهبود بخشید؟

ضرورت عزم مشترک

سرمایه یک پدیده هوشمند است یعنی همواره به دنبال محلی است که منافعش را به حداکثر برساند. اساس رفتار یک کارآفرین، یک تاجر و یک مالک بخش خصوصی نیز حداکثر کردن سود است و به این علت می‌گوییم اینها رفتار عقلایی دارند.

سرمایه یک پدیده هوشمند است یعنی همواره به دنبال محلی است که منافعش را به حداکثر برساند. اساس رفتار یک کارآفرین، یک تاجر و یک مالک بخش خصوصی نیز حداکثر کردن سود است و به این علت می‌گوییم اینها رفتار عقلایی دارند. بنابراین به دنبال این هستند که منابع خود را در جایی به کار بگیرند که بیشترین بازدهی را بدهد. بنابراین یک نگاه به قضیه ممکن است این باشد که ما امروز در ادبیات کسب‌وکار بین‌الملل از آن به عنوان منبع‌یابی جهانی (Global Sourcing) نام می‌بریم. یعنی بگردید هر کاری را در جایی انجام دهید که با حداقل هزینه و حداکثر نفع، شدنی باشد. اگر از این منظر نگاه کنیم، دیگر نمی‌توانیم بگوییم فرار سرمایه اتفاق افتاد. شما منابع خود را به جایی بردید که به علت تکنولوژی بیشتر، بازار بزرگ‌تر، راندمان بیشتر و احتمالاً فضای ایمن کسب‌وکار، فضای بهتری دارد. امروز در ادبیات قضیه، می‌گوییم این موضوع اشکالی ندارد؛ یعنی ما به دنبال جایی می‌گردیم که مزیت‌های رقابتی بیشتر، کارآمدی تولید بالاتر و هزینه تولید کمتر باشد، اما این نگاه یک کارآفرین بخش خصوصی است که هیچ مسوولیتی برای خودش قائل نیست به‌جز اینکه منافع خود و سهامدارانش را به حداکثر برساند، اما یک سوال دیگر مطرح است: آیا دولت نباید اقدامی کند که آن مزیت‌ها در داخل کشور شکل بگیرد که هم سرمایه‌گذار به تمام منافع خودش برسد، هم اشتغال، تولید ملی، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری‌های مجدد در داخل کشور شکل بگیرد؟ این جایی است که ما بحث توسعه را در کنار سرمایه‌گذاری می‌بینیم. الگوهایی که بسیاری از سایت‌های تخصصی بین‌المللی درباره آنها کار تحقیقاتی مفصل کرده‌اند، اینها می‌تواند برای کارراهه ما مسیر بسیار روشنی باشد. مثلاً آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) پیشنهاد می‌کند که شما برای طی طریق در این زمینه باید یک الگوی ملی کارآفرینی داشته باشید که در الگوی ملی کارآفرینی می‌گوید اگر می‌خواهید بخش خصوصی شما در داخل کشور فعال شوند و فعالیت‌شان به توسعه بینجامد، حتماً باید زیرساخت‌های وسیع مربوط به توسعه آموزش‌های مهارت‌آفرین را ایجاد کنید، حتماً باید خودتان را با جهانی که در آنجا تکنولوژی برتر وجود دارد، مرتبط کنید و از فضای تکنولوژی آنجا استفاده کنید. همچنین اگر بخواهید مساله فضای جذب سرمایه در داخل کشور را در گام اول برای کارآفرینان و بخش خصوصی خودتان و در گام دوم برای سرمایه‌گذاری خارجی فراهم بکنید، حتماً باید فضای کسب‌وکارتان را تلطیف کنید که مساله مقابله با فساد از شاخه‌های عمده آن است. یعنی باید فضای کسب‌وکار شما یک فضای منزه باشد؛ یعنی باید بشود آن را بسیار شفاف کرد و نشان داد که فعالان کسب‌وکار می‌توانند در یک فضای بسیار خوب فعالیت کنند، همواره به حقوق خودشان برسند، نگران این نباشند که کسی به حقوق‌شان اجحاف می‌کند، اینکه نخواهند توانست به حقوق دیگران اجحاف کنند برایشان فرض باشد.
در هفته‌های اخیر بسیاری از اقتصاددانان خوش‌فکر ما به‌خصوص در «دنیای اقتصاد» مقالات متعددی نوشته بودند و درباره مساله زیرساخت‌ها، فضای کسب‌وکار، تکنولوژی، آموزش و... بحث کرده بودند. اینها اصول اولیه کار هستند، اما بایستی ما اینها را با یک الگوی ملی دنبال کنیم. مثلاً بخشی از استراتژی توسعه ما باید دقیقاً به این قضایا بپردازد که جذب سرمایه را از ناحیه نمایش امنیت فضای کسب‌وکار خودمان، وجود مزیت‌های رقابتی و نیروی کار تحصیلکرده که البته باید مهارت‌دیده هم بشوند، فراهم خواهیم کرد و این را به صورت یک استراتژی و یک الگوی ملی ارائه کنیم. سرمایه‌گذار خارجی درست مانند سرمایه‌گذار داخلی چندان به دنبال این نیست که فقط ببیند چه گفته شده است، بلکه می‌خواهد ببیند در عمل چه وضعیتی ایجاد می‌شود؛ مثلاً برای یک سرمایه‌گذار امتیازات مالیاتی و امتیاز به دست آوردن مجوزهای مختلف که از آن سخن گفته می‌شود، چقدر در عمل اجرا می‌شود. به طور طبیعی وقتی سرمایه‌گذار ببیند آنچه در فضای ملی به دنبالش می‌گردد نصیبش نمی‌شود، طبعاً به دنبال جایی است که بتواند منافع خود و سهامدارانش را از این طریق بیشینه کند و اگر این فضا فضایی خارج از مرزهای ملی باشد، این سرمایه‌گذار در وهله اول خودش را چندان با مسائل میهن‌پرستانه مواجه نمی‌بیند، بلکه خود را با حداکثر کردن منافع سهامدارانش مواجه می‌بیند. بگذریم از اینکه وقتی منافع سهامدارانش تامین شود، بعداً مسیر حرکت منابع و سرمایه و سودهای انباشته به سمت داخل کشور هدایت می‌شود. دولت ما بایستی این فعالیت‌ها را جدی‌تر از آنچه تا الان گرفته، بگیرد. درگیری‌های سیاسی و فکری ما خیلی زیاد است و کمتر به موضوعاتی می‌پردازیم که آینده ما را رقم می‌زند.

نتایج اقتصادی توفیقِ دیپلماتیک
فعالیت‌های دیپلماتیک دولت نتایج بسیار مثبتی داشته است. به عنوان مثال رفع بخش عمده‌ای از تحریم‌ها، بخش عمده‌ای از دریافت پول فروش نفت‌مان، احیا شدن بخش عمده‌ای از منابع ما که فریز شده بود همه از نتایج مثبت این فعالیت‌هاست که باید به آنها توجه کرد. فعالیت‌های دیپلماتیک در دولت یازدهم ما را به نتایج زیادی رسانده، اما انتظارات ما خیلی بیشتر است.

نقش دولت و حاکمیت در بهبود فضای کسب‌وکار
در حال حاضر هر سه قوه به عنوان حاکمیت موظفند تمام تلاش خود را برای بهبود فضای کسب‌وکار و مبارزه با فساد به کار گیرند تا به سرمایه‌گذاران خارجی نشان دهند که فضا برای کار کردن امن و شفاف است، اما هنوز این اتفاق رخ نداده است. یعنی حاکمیت ما آن مقدار که برای مسائل امنیتی عزم دارد، برای مسائل اقتصادی عزم واقعی ندارد. علت این موضوع این است که شاید حاکمیت ما مساله موجودیتمان را در نقطه اول می‌بیند؛ یعنی باید «ایران» باشد و باقی بماند تا بعد بتوانیم درباره اقتصاد شکوفای آن صحبت کنیم. اگر الان به موضوع امنیت و مراقبت از مرزها و قدرت نظامی نپردازیم، شاید آینده‌ای برایمان نباشد که در آن یک اقتصاد خوب هم داشته باشیم. فارغ از درست یا اشتباه بودن این نگاه، احتمالاً چنین نگاهی وجود دارد که باعث شده ما به مسائل اقتصادی کمتر و به مسائل سیاسی بیشتر بپردازیم. اما در یک دوره بلندمدت، اساساً امنیت اقتصادی خود اسباب امنیت سیاسی است. یعنی اگر زمانی ما بتوانیم با تمام قوا سرمایه‌های بسیار زیادی را جذب کشورمان کنیم، خود سرمایه‌گذاران تا حدودی نگران امنیت داخلی ما خواهند بود و این به توسعه امنیت ما کمک خواهد کرد؛ یعنی در بلندمدت می‌توانیم با تمهیداتی، از ابزار و ادوات اقتصادی برای توسعه امنیت سیاسی خود بهره بگیریم. به هر حال نظام حاکمیت ما باید به یک تصمیم استراتژیک برسد درباره اینکه با این آستانه‌ای که الان ما درباره مسائل سیاسی و امنیتی داریم، آیا وقت آن نرسیده که بلافاصله مسائل اقتصادی و کسب‌وکار را در اولویت بگذاریم. اگر حاکمیت عزم مقابله با فساد را راهبردی بداند، در زمانی بسیار کوتاه می‌تواند فضا را به یک فضای کاملاً مطمئن تبدیل کند؛ یعنی همان اندازه که امنیت سیاسی ما در یک درجه بسیار مطلوب قرار دارد. در یک الگوی ملی که به عنوان یک استراتژی مشخص می‌کنیم، باید جایگاه‌ها معین باشد. ما چه زمانی می‌خواهیم مساله مبارزه با فساد را به طور جدی در دستور کار بگذاریم تا فضای کسب‌وکارمان برای خارجی‌ها یک فضای مطلوب قلمداد شود؟
مطالعات بین‌المللی بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد ما در زمینه بسیاری از مسائل مثلاً از 130 کشور دنیا بهتر نیستیم، اینها مطمئناً با یک برنامه‌ریزی قابل بهبود است. مجله «اکونومیست» به طور سالانه یک نشریه دارد که در آن گزارشی به نام E-readiness یعنی آمادگی الکترونیک کشورها منتشر می‌کند. در این گزارش 70 کشور جهان که از نظر آمادگی الکترونیک وضعیت خوبی دارند اعلام می‌شوند. شاخص آمادگی الکترونیک برای سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری بسیار کمک‌کننده و مهم است. در چند گزارش آخر این نشریه، رتبه ایران بین شصت و هشتم تا هفتادم بوده است. با یک نگاه می‌توان گفت اینکه ما در بین 70 کشور رتبه 69 را داشته باشیم خوب نیست، اما نگاه دیگر این است که از میان 200 کشور جهان اسم 130 کشور اساساً در این گزارش نیست؛ یعنی همین قدر که ما جزو این 70 کشور هستیم، اگرچه در رتبه هفتادم قرار داریم، به این معنی است که بارقه‌هایی از امید هست و ما می‌توانیم آمادگی الکترونیک را به عنوان یک ابزار برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی به کار بگیریم. اتفاقاً در همین گزارش یکی از وزن‌های مهمی که داده می‌شود، مساله فضای کسب‌وکار است. یعنی از هر سو که نگاه می‌کنیم، مساله فضای کسب‌وکار بسیار مهم است و اگر حاکمیت عزم مشترک برای اصلاح این فضا داشته باشد، می‌توانیم به بهبود این فضا دست یابیم. در راس تمام این مسائل هم قطعاً مساله مبارزه با فساد قرار دارد و مسائل دیگر همه حلقه‌های یک زنجیر هستند،‌ اما به هر حال عزم راسخ اولیه از ناحیه حاکمیت می‌تواند رفع‌کننده مشکل باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها