شناسه خبر : 12342 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

طهماسب مظاهری: بنیه آماری بانک مرکزی با ابلاغیه به مرکز آمار منتقل نمی‌شود

مراقب حیثیت آماری کشور باشیم

تقسیم‌بندی آمارها به دو دسته تولیدی و قابل محاسبه شاید تعیین متولی انتشار هر کدام را سهل‌تر کند. از نگاه طهماسب مظاهری، رئیس پیشین بانک مرکزی مسوولیت آمارهای تولیدی که در حین هر اقدامی مانند صادرات و واردات خودشان ثبت می‌شوند با همان دستگاه‌های اجرایی متولی آن بخش‌هاست و تنها این دستگاه‌ها باید یک نسخه از آمارهای خود را در اختیار مرکز آمار قرار دهند.

تقسیم‌بندی آمارها به دو دسته تولیدی و قابل محاسبه شاید تعیین متولی انتشار هر کدام را سهل‌تر کند. از نگاه طهماسب مظاهری، رئیس پیشین بانک مرکزی مسوولیت آمارهای تولیدی که در حین هر اقدامی مانند صادرات و واردات خودشان ثبت می‌شوند با همان دستگاه‌های اجرایی متولی آن بخش‌هاست و تنها این دستگاه‌ها باید یک نسخه از آمارهای خود را در اختیار مرکز آمار قرار دهند. به گفته او، در این مورد مرکز آمار هم باید دو کار انجام دهد؛ یکی طبقه‌بندی‌های مورد نیاز برای دستگاه‌های ذی‌ربط را به آنها بدهد و دیگر اینکه وظیفه نظارتی بر کار تولیدی دستگاه‌ها را بر عهده داشته باشد. اما در مورد آمارهای دسته دوم که تولید آنها مانند تورم و بیکاری نیاز به محاسبه دارد، مظاهری به ویژگی‌هایی برای قابل استناد بودن آنها اشاره می‌کند. به باور او، انتخاب نمونه، زمان و روش نمونه‌گیری، روش نتیجه‌گیری و فرمول ریاضی این نتیجه‌گیری‌ها، بهره‌مندی از جمع مجرب، متخصص و باسابقه و همچنین وجود یک پایگاه اطلاعاتی غنی از گذشته در اعتبار آمارها از جمله این ویژگی‌هاست. به همین دلیل است که وی پس از اشاره به تجربه بیش از 50‌ساله بانک مرکزی و توانمندی و بنیه فنی آن به رئیس‌جمهور و شورای عالی آمار توصیه می‌کند نگذارند این ظرفیت مناسب آماری کشور از بین برود. چرا که از نگاه او، اگر قرار باشد چنین ظرفیتی در مرکز آمار به وجود بیاید، این مساله زمان می‌برد و این‌طور نیست که با یک ابلاغیه چنین ویژگی‌هایی در مرکز آمار شکل بگیرد.

اگر بخواهیم در یک دسته‌بندی از آمارها، آنها را به دو دسته آمارهای تولیدی (مانند آمارهای تجارت که گمرک منتشر می‌کند) و آمارهای قابل محاسبه (مانند آمارهای تورم که بانک مرکزی و مرکز آمار محاسبه می‌کنند) تقسیم کنیم، ابتدا بگویید به نظر شما در آمارهای تولیدی کدام نهاد مرجع انتشار این آمارهاست؟
همان‌طور که شما اشاره کردید آمارهایی که در نظام اقتصادی وجود دارند در یک تقسیم‌بندی اولیه به دو دسته عمده تقسیم می‌شوند. یک بخش آمار تولیدی است، به معنای این که در همان زمان وقوع آن عمل، این آمار تولید می‌شوند و آن دستگاه اجرایی مسوول در حین فعالیت اقتصادی آن آمارها را منتشر می‌کند. در این بخش آن دستگاه ذی‌ربط مسوول است ساختاری را ایجاد کند که این اطلاعات مربوطه جمع شود و در همان حین تولید به جایگاه خودش برود. مثلاً در آمارهای صادرات کشور میزان و ارزش کالاهای صادرشده در حین انجام این کار می‌تواند برحسب نوع کالا و نوع صادرات طبقه‌بندی و منتشر شود. یا مثلاً در واردات در حین انجام این عمل، اطلاعات آن اقدام در بخش مربوطه ثبت می‌شود و دستگاه مربوطه موظف است ساختار سازمانی ایجاد کند که ثبت این اطلاعات به درستی و به گونه‌ای که برای طبقه‌بندی و تحلیل به کار رود، انجام شود. یا در مالیات وقتی سازمان امور مالیاتی میزانی را وصول می‌کند در همان لحظه واریز مبلغ سازمان امور مالیاتی می‌تواند آن را ثبت کند و موظف است ساختار تشکیلاتی روش‌مندی را ایجاد کند که این آمار مالیاتی کهنه نشود و در عین حال با یک طبقه‌بندی ثبت شود که برای تصمیم‌گیران و فعالان اقتصادی مفید باشد، تا بتوان با اتکا به آن تحلیل‌هایی ارائه داد. اکنون هم در سازمان امور مالیاتی اطلاعاتی وجود دارد و هر از چندگاهی هم این اطلاعات را اعلام می‌کنند که مثلاً درآمدهای مالیاتی کمتر یا بیشتر شده است.

آن وقت متولی اصلی این آمارهای مورد اشاره شما کدام دستگاه می‌شود؟
در این بخش مربوط به مالیات، خود مجری آن که سازمان امور مالیاتی است متولی آن هم محسوب می‌شود. نتیجه‌ای که می‌خواهم بگیرم این است که مسوولیت جمع‌آوری، طبقه‌بندی و ارائه آمارهایی از این جنس، دستگاه‌های اجرایی متولی آن بخش‌ها هستند. یا مثلاً در مورد ارز و نوسان‌های نرخ ارز یا میزان مصرف آن، همان لحظه که این عمل‌های مالی در حال انجام است، می‌توان این اطلاعات را ثبت کرد. یا در مورد تسهیلات بانکی هم همین‌طور است و دستگاه مربوطه باید جزییات این اطلاعات را در دست داشته باشد. یا سپرده‌های بانکی هم از این جنس اطلاعات است. وقتی سپرده‌گذاری در بانکی انجام می‌شود آمار و اطلاعات سپرده‌ها تولید می‌شود. یا آمارهایی مربوط به بودجه جاری و عمرانی که وقتی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی این اعتبارها را صرف می‌کند آمارها و اطلاعات این بخش در حال تولید شدن است. یا مثال دیگر مربوط به آمارهای مربوط به بازار سهام و بورس است. آن لحظه‌ای که اتفاقی در بورس می‌افتد و مثلاً قیمتی دچار نوسان می‌شود یا سهمی را معامله می‌کنند یا تغییراتی در شاخص‌ها اعمال می‌شود این اطلاعات در حال ثبت شدن هستند. یعنی در این نوع آمارها کسی که مسوول ثبت و ضبط اطلاعات و آمارهاست همان سازمان مجری است. از این مثال‌ها زیاد است. یا مثلاً تعداد پروانه‌های ساختمان‌ها که توسط شهرداری‌ها منتشر می‌شود. اینها همیشه جزو آمارهایی هستند که خیلی از کارشناسان به آن استناد می‌کنند. این اطلاعات هم زمانی تولید می‌شوند که متقاضی برای اخذ پروانه ساختمان اقدام می‌کند و شهرداری هم این پروانه را در اختیار او قرار می‌دهد. حال اگر تخلف یا حوادث آمارهای مربوط به ساخت و ساز را هم بخواهیم مورد اشاره قرار دهیم باید بگویم که این آمارها هم قابل ثبت در هنگام وقوع هستند. در این بخش‌ها هم کسی که متولی صدور پروانه ساختمان است می‌تواند با ثبت این اطلاعات، آمارهای طبقه‌بندی‌شده و جمع‌بندی‌شده را در اختیار متقاضیان قرار دهد. اینجا هم خود مسوول مربوطه یعنی شهرداری وظیفه تولید و نگهداری آمارهای تولیدی را دارد. در این نوع آمار، متولی آن نه بانک مرکزی و نه مرکز آمار است، بلکه مسوول تولید، جمع‌آوری، نگهداری و دقیق تولید کردن آمارها، دستگاه ذی‌ربط اجرایی آن است. منتها نکته کلیدی آن، این است که از این آمارهایی که این دستگاه‌های اجرایی تولید و ثبت می‌کنند باید حتماً یک نسخه در اختیار مرکز آمار ایران قرار گیرد. مرکز آمار ایران مرجعی برای جمع‌آوری همه این آمارهاست. یعنی باید هم از شهرداری آمارهای پروانه ساختمان، هم از گمرک آمار تجارت، هم از سیستم بانکی آمار سپرده‌های بانکی، هم از سازمان برنامه و بودجه آمار بودجه و هم از سازمان بورس آمار سهام‌ها را بگیرد.

در کشورهای دیگر هم متولی این جمع‌آوری آمارها مرکز آمار است؟
هر کدام از کشورها متناسب با روش و شیوه مدیریت خود روشی دارند اما در کشورهای پیشرفته یک مرکز آماری هست که همه این اطلاعات را از دستگاه‌های مربوطه جمع می‌کند و آن دستگاه‌های اجرایی موظف هستند بدون فوت وقت و کم‌ و کسر و بدون خطا یک نسخه از این اطلاعات را به مرکز آمار کشور خود بدهند.

پس دیگر در این بخش بانک مرکزی اصلاً نقشی نخواهد داشت؟
جمع‌آوری این اطلاعات با مرکز آمار است و مسوول تهیه آنها هم دستگاه ذی‌ربط. مرکز آمار ایران هم در یک سالنامه آماری این اطلاعات را منتشر می‌کند یا برحسب نیاز این اطلاعات را به دستگاه مربوطه ارائه خواهد کرد. البته در این بخش مرکز آمار ایران نباید منفعل عمل کند، بلکه باید دو کار انجام دهد. اول اینکه طبقه‌بندی‌های مورد نیاز برای دستگاه‌های ذی‌ربط را به آنها بدهد تا آنها بدانند چگونه این اطلاعات را ارائه کنند که همه مسوولان و مردم بتوانند از آن بهره ببرند. دوم اینکه وظیفه نظارتی بر کار تولیدی دستگاه‌ها دارد که بررسی کند آیا آمارهای آنها با روش علمی و مستند تهیه شده است یا نه. مسوولیت استاندارد کردن و جمع‌آوری آمار و نظارت بر حسن اجرای کار بر عهده مرکز آمار است. مرکز آمار می‌تواند با این چنین اقداماتی به کار آمار دادن دستگاه‌های اجرایی اعتبار ببخشد. البته خود دستگاه‌های متولی حتماً به این اعتقاد دارند که کار خودشان را انجام دهند اما مانند دیگر کارها که هر کدام ناظری دارد مرکز آمار ایران در این بخش وظیفه نظارت دارد و آن دستگاه‌های اجرایی باید همکاری لازم را برای اینکه زمینه نظارت دقیق و حرفه‌ای برای مرکز آمار فراهم شود، ایجاد کنند.

آن وقت در این شیوه فکر می‌کنید شرط انتشار بی‌طرف و مستقل در این آمارها رعایت می‌شود؟
ببینید اگر روش‌های ثبت این آمارها دقیق، مستند و صحیح باشد اصلاً دیگر بی‌طرفی معنا ندارد. چون دستگاه اجرایی کارش این است که به محض انجام یک اقدام آن اتفاق را ثبت کند. مثلاً در گمرک به محض اینکه کالایی صادر شد این اقدام ثبت می‌شود. وظیفه گمرک هم این است که به محض انجام وظیفه آن اقدام را ثبت کند. البته آن ثبت روش‌ها باید به گونه‌ای تحت نظارت مرکز آمار باشد که چیزی از قلم نیفتد و ممکن است گمرک بگوید که دیگر آمارهای مربوط به قاچاق را نمی‌تواند ثبت کند که آن درست است اما در مورد آمارهای رسمی مسوولیت تولید آن همزمان و همراه با آن فعالیت اقتصادی شکل می‌گیرد و حتماً یک نسخه از این آمار باید در اختیار مرکز آمار قرار بگیرد.
نکته جدی این است که آن بنیه فنی که سال‌های سال در بانک مرکزی شکل گرفته و به یک فرهنگ سازمانی و پایگاه اطلاعاتی قابل استناد تبدیل شده ارزشمند است و اگر قرار باشد چنین مواردی در مرکز آمار هم به وجود بیاید، این مساله زمان می‌برد.


اما در مورد دسته دوم اطلاعات که نیاز به محاسبه دارند و به نوعی محاسبه‌شونده هستند، چطور؟
این بخش، آمارهایی هستند که تولید آنها خودش یک فعالیت محسوب می‌شود. یعنی این‌طور نیست که بر اثر یک فعالیت اقتصادی و همزمان با آن مانند صادرات یا واردات ثبت شوند، بلکه باید با یکسری الگوهای علمی تولید شوند. نرخ تورم، بیکاری و رشد اقتصادی هرکدام از این دسته اطلاعات هستند. اینها آمارهایی هستند که باید تولید شوند و حتی خودشان طبقه‌بندی‌های مختلفی دارند که باید برای هر طبقه‌ هم تولید آماری صورت بگیرد. مثلاً در مورد تورم 50 شاخص وجود دارد که معروف‌ترین آن شاخص قیمت مصرف‌کننده است که مردم با آن بیشتر سروکار دارند. این نوع آمارها اول اینکه نیاز به محاسبه دارند و باید براساس یک فرمول و مدل اقتصادی محاسبه شوند. دوم اینکه اکثر این آمارها نیاز به یک جامعه آماری و نمونه‌گیری دارند که انتخاب آن نمونه، زمان و روش نمونه‌گیری آن اهمیت دارد. سوم اینکه روش نتیجه‌گیری و فرمول ریاضی این نتیجه‌گیری‌ها اهمیت دارند. مهم این است که با چه روشی کار نمونه‌گیری انجام و با چه روشی این آمارها نتیجه‌گیری شود که بتوان ادعا کرد این نتایج قابلیت تسری به کل جامعه دارد. نکته قابل توجه این است که فرد یا نهاد تولیدکننده آمار در همان زمان اعلام نتایج باید بداند چقدر خطا دارد. خطا داشتن در این محاسبات قطعی است اما چقدر خطا داشتن آن، موضوع قابل بررسی است. و نکته چهارم این که انجام این آمار نیاز به یک جمع مجرب، متخصص و باسابقه و همچنین نیاز به یک پایگاه اطلاعاتی غنی از گذشته دارد. هرچقدر پایگاه اطلاعاتی مربوط به این آمارها غنی‌تر باشد میزان خطا کمتر است. هرچقدر آن جمع تولیدکننده آمار باسابقه‌تر و متخصص‌تر باشند نتایج آن آمار قابل استنادتر و معتبرتر هستند. هرچقدر روش دقیق‌تری به کار گیرند خطای آن کمتر است. هرچقدر تعداد نمونه‌ها نسبت به کل بیشتر باشد نتایج آن آمار هرچند ممکن است پرهزینه‌تر باشد اما قابلیت استناد بیشتری دارد. نرخ بیکاری، تورم و رشد اقتصادی و حتی جمعیت از این دست است که البته در مورد جمعیت هر پنج سال یک بار کار سرشماری انجام می‌شود که گاهی این سرشماری‌ها با آمارهای سالانه جمعیت مغایرت‌هایی دارد که علت آن هم این است که تنها در سرشماری سراغ همه جامعه آماری می‌روند. نکته دیگر این است که روش جمع‌آوری برای این نمونه‌ها استانداردهای بسیار سخت دارد که باید رعایت شود و البته هرچه بیشتر رعایت شود معتبرتر است. مثلاً در نرخ تورم یکی از مبانی این است که فرد قیمت‌گیر به صورت واقعی کار خرید را انجام دهد. فرد آمارگیر باید آنچه را که می‌خرد برای خود نخرد که این جزو استانداردهای آماری است و نباید آن خرید از پول خود آمارگیر انجام شود و هنگام خرید هم وی نباید منعکس کند که آمارگیر است. در این کار باید از پول تنخواه‌گردان دستگاه مربوطه اقدام شود و آن محصول خریده شده در پایان روز به نهاد مربوطه داده شود و حتی شخص آمارگیر نباید همزمان با خرید برای آمارگیری، برای خود نیز همان محصول را بخرد. چنین نکاتی جزیی از اخلاق حرفه‌ای آمارگیری هستند که هرچقدر بیشتر رعایت شوند آمارها دقیق‌تر خواهند بود و هرچقدر کمتر رعایت شوند کمتر قابل استناد هستند. این خطای بارزی است که مثلاً مسوولی بگوید چون قیمت یک محصول در حوالی منزل او ارزان است قیمت آن محصول گران نیست. چنین سخنانی خطای آماری است که مثلاً در همان دوره که یک مسوولی چنین سخنی گفت معلوم شد که تورم بالای 40 درصد است. با این توضیحاتی که به آنها اشاره کردم به اصل موضوع برمی‌گردم. در کشور ما برای یک دوره طولانی مثلاً 50‌ساله مسوولیت اقتصادی با بانک مرکزی بوده که هم آن چند ویژگی مدنظر را داشته و هم یک تیم پرتجربه و متخصصی را توانسته به مرور شکل دهد و تا آنجا که من در جریان هستم و در بانک مرکزی حضور داشتم این اخلاق حرفه‌ای در بانک مرکزی به عنوان یکسری رفتارهای پذیرفته‌شده رعایت می‌شود. حتی در پایان روزهای کاری این آمارگیران، با حجم قابل توجهی کالاهای خریداری‌شده مواجه بودیم که آمارگیران پس از خرید، تحویل این نهاد می‌دادند. این بنیه قوی و توانمندی سال‌های سال در بانک مرکزی ایجاد شده و آمارهای قابل استنادی هم داشته است، البته منهای سال‌هایی که دولت نهم و دهم به بانک مرکزی دیکته کرد که این آمار را انتشار نکنند و این نهاد تحت فشار بود. از این دوره و البته دوره خیلی محدودتر در اوایل سال 57 که بگذریم بانک مرکزی معمولاً کار حرفه‌ای خودش را انجام داده و من هم در دوره‌ای که در بانک مرکزی بودم مشاهده کردم با وجود فشارها، این نهاد تحت تاثیر کسی این آمار را تغییر نمی‌دهد. حالا یک بحث دیگر این است که به جای بانک مرکزی، مرکز آمار هم این آمارها را منتشر کند. من همان زمان هم که در بانک مرکزی بودم گفتم جای بحث ندارد که کدام نهاد این کار را انجام دهد، مهم این است که این آمار توسط سازمانی تولید شود که این بنیه را در اختیار داشته باشد. این بنیه در مرکز آمار که سال‌های سال مسوول این کار نبوده وجود ندارد، حالا صحبت می‌شود که مرکز آمار می‌تواند بی‌طرفانه‌تر آمارها را محاسبه و منتشر کند که البته این حرف هم قابل شنیدن است. با این حال بانک مرکزی هم بی‌طرف است ولی حالا اگر بخواهیم بگوییم که کاملاً مساله بی‌طرفانه رعایت شود و این کار توسط مرکز آمار صورت بگیرد موضوع دیگری است. اما نکته جدی این کار این است که آن بنیه فنی که سال‌های سال در بانک مرکزی شکل گرفته و به یک فرهنگ سازمانی و پایگاه اطلاعاتی قابل استناد تبدیل شده ارزشمند است و اگر قرار باشد چنین مواردی در مرکز آمار هم به وجود بیاید، این مساله زمان می‌برد و این‌طور نیست که با یک ابلاغیه چنین ویژگی‌هایی در مرکز آمار شکل بگیرد. اگر دولت یا شورای عالی آمار به هر دلیلی بخواهند این کار را از بانک مرکزی بگیرند و بگویند پس از 50 سال دیگر بانک مرکزی این کار را انجام ندهد و وظیفه این کار دیگر با مرکز آمار است باید این مراقبت و توجه را داشته باشند که یک بنیه آمار و تخصصی حداقل مشابه آنچه در طول سالیان در بانک مرکزی شکل گرفته، در مرکز آمار ایران هم باید شکل بگیرد. یا شاید هم بتوان این کار را با همکاری هر دو نهاد بانک مرکزی و مرکز آمار انجام داد. بانک مرکزی هم همیشه از همکاری با مرکز آمار ایران استقبال کرده و اکنون هم فکر می‌کنم این‌طور باشد. اما تعطیل کردن مرکزی که سال‌ها این آمارها را محاسبه و منتشر کرده و از آن طرف انتقال این کار به سازمانی که هنوز این توان و بنیه را ندارد به نظر می‌رسد خدشه‌ای در آمارهای کلان کشور وارد کند. در پنج سال اخیر هم هر دو سازمان آمارهایی دادند و گاهی هم این آمارها تفاوت‌های معناداری با هم داشتند که البته در نهایت آمارهای بانک مرکزی قابل استنادتر بودند. این را بدون تعصب خاصی نسبت به بانک مرکزی گفتم. اکنون هم توصیه من به رئیس‌جمهور و شورای عالی آمار این است که نگذارند این ظرفیت مناسب آماری کشور از بین برود. چون مرکز آمار ایران که شروع به کار کند این‌طور نیست که همه بنیه تخصصی بانک مرکزی را بتواند به زیرمجموعه خودش منتقل کند. اگر این کار را بکند که حرفی نیست منتها انجام چنین کارهایی در یک سازمان بعید به نظر می‌رسد. چرا که مسوولان هر سازمانی مایل هستند افراد مدنظر خودشان را در آن دستگاه مشغول به کار کنند. در نتیجه آن، مرکز آمار ایران از پشتوانه‌ای که بانک مرکزی در اختیار دارد، بهره‌مند نیست. اگر این کار را شورای عالی آمار بخواهد انجام دهد حتماً باید زمانی بگذارد که مرکز آمار ایران دارای ساختار فنی، علمی و اجرایی و اخلاق سازمانی‌ای شود که اکنون در بانک مرکزی وجود دارد و چه بسا تعدادی از افراد باتجربه همین واحد اقتصادی بانک مرکزی یا بازنشسته‌ها و شاغلان این نهاد می‌توانند تجربه خود را در اختیار مرکز آمار ایران قرار دهند. مرکز آمار ایران اگر این موضوع را فرابگیرد و بنیه فنی و تخصصی بانک مرکزی را به دست آورد دیگر مساله‌ای نیست که بانک مرکزی این کار را نکند اما تا آن زمان به دلیل حفظ حیثیت آماری کشورمان که در دنیا روی این آمارهای بانک مرکزی حساب می‌کنند، توصیه کارشناسی من این است که تعجیل نکنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها