جنسیت و درآمد

بحث در مورد شکاف درآمدی بین مردان و زنان شاغل، بحثی بسیار قدیمی است. هر بار که بحثی مشابه این موضوع مطرح شده ایرادات زیادی، چه به روش تحقیق و چه به سوالات پرسیده‌شده در نظرسنجی‌ها وارد شده که البته در بسیاری موارد ایرادهای بجایی هم محسوب می‌شوند. به عنوان مثال وقتی اداره آمار ایالات متحده اعلام می‌کند بر اساس اطلاعات این اداره، متوسط دریافتی زنان شاغل 22 درصد کمتر از مردان است و این شکاف بین سال‌های 2012 و 2013 گسترش یافته است، این ایراد توسط مخالفان مطرح می‌شود که در این آمار ساعات حضور در محل کار، سطح تحصیلات، رده و عنوان شغلی و‌... لحاظ نشده است. در واقع این شکاف 22‌درصدی یا 78 سنتی به این معنی نیست که یک زن با شرایطی کاملاً مشابه با یک مرد، 22 درصد دستمزد کمتر دریافت می‌کند. و البته دسته دیگر نیز این استدلال را مطرح می‌کنند که حضور زنان در رده‌های پایین‌تر شغلی، حضور کوتاه‌مدت‌تر آنان در محل کار و حتی تحصیلات کمتر آنها موضوعاتی است که در بسیاری موارد انتخاب آنها نبوده است. زنان به عنوان مثال اگر بیشتر در مشاغل آموزشی یا نگهداری و مراقبت سالمند و کودک که متوسط حقوق کمتری دارد فعال هستند به این معنی نیست که به این دسته مشاغل علاقه دارند بلکه به این دلیل است که تنها در این بخش توانسته‌اند شغلی بیابند. اما فارغ از این بحث‌ها، تحقیقی که اخیراً انجام شده تلاش کرده تا ناهمگنی‌های موجود در بررسی‌های قبلی را برطرف کند. محققان این بار زنان و مردانی را که طی یک سال از دانشگاه فارغ‌التحصیل و در زمینه مشابهی مشغول به کار شده‌اند دنبال کرده و میزان دریافتی آنها را بررسی کرده‌اند. بررسی‌های آنها نشان می‌دهد همچنان و با وجود تمام مشابهت‌ها چه از نظر مدرک و سطح تحصیلات و چه رده شغلی، متوسط دریافتی زنان هفت درصد کمتر از مردان است. این موضوع وقتی بیشتر اهمیت می‌یابد که بدانیم طبق بررسی‌های موسسه پیو، در سال 2013 زنان، نان‌آور اصلی خانواده در بیش از 40 درصد خانواده‌های آمریکایی بوده‌اند. همچنین بررسی موسسه پیو نشان می‌دهد این شکاف درآمدی، وقتی نسلی جدید وارد بازار کار می‌شود، در کمترین حالت ممکن است. به تدریج و با افزایش سابقه کار این نسل شکاف درآمدی نیز تا حدود 75 درصد افزایش می‌یابد به طوری که تا اواسط دوره کاری افراد به حداکثر می‌رسد و پس از آن دوباره شروع به کاهش می‌کند.