شناسه خبر : 6922 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مقایسه با دیگران

رضایتمندی از زندگی

دنگ شیائوپینگ هنگام توصیف عواقب خوب و بد باز شدن اقتصاد چین گفت: اگر پنجره‌ها را باز کنید، هم هوای تازه و هم مگس‌ها وارد می‌شوند. در نظر بیشتر مردم رشد اقتصادی و افزایش درآمدها مطلوب است اما اینها مضرات خود را نیز به همراه دارند. با مهاجرت جوانان به شهرها خانواده‌ها متلاشی می‌شوند.

دنگ شیائوپینگ هنگام توصیف عواقب خوب و بد باز شدن اقتصاد چین گفت: اگر پنجره‌ها را باز کنید، هم هوای تازه و هم مگس‌ها وارد می‌شوند. در نظر بیشتر مردم رشد اقتصادی و افزایش درآمدها مطلوب است اما اینها مضرات خود را نیز به همراه دارند. با مهاجرت جوانان به شهرها خانواده‌ها متلاشی می‌شوند. آزادسازی بازار کار باعث ناامنی شغلی می‌شود. افزایش نابرابری حتی نارضایتی کسانی را به دنبال دارد که ثروتمندتر شده‌اند. شاید تعجبی نداشته باشد که رضایت مردم عادی چین از سهم خود در زندگی در آغاز شکوفایی اقتصادی ناشی از اصلاحات دنگ شیائوپینگ کاهش یافت و سپس با سرعت گرفتن رشد رو به افزایش گذاشت. مطالعه ریچارد استرلین از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که در سال 2012 منتشر شد، نشان می‌دهد با هر نوع نرخ رشد اقتصادی افراد ناراضی پیدا می‌شوند.
شهرت آقای استرلین به خاطر مقاله پرچالشی است که در سال 1974 منتشر شد. او در آن مقاله استدلال می‌کرد که افزایش درآمد باعث شادمانی بیشتر افراد نمی‌شود. از آن زمان و با وجود منافع فراوان ثروتمندی، اقتصاددانان بر سر اینکه ثروتمند شدن می‌تواند غایت آمال باشد بحث می‌کنند. جامع‌ترین مطالعه که در سال 2012 انجام گرفت، چند کشور را در طول زمان بررسی می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که بین رشد درآمد و رضایتمندی رابطه‌ای مثبت وجود دارد. اما آن مطالعه مشخص نمی‌کند آیا پول به رضایتمندی منجر می‌شود یا اینکه شادمانی پول می‌آورد. محققان دانشگاه هارویک اعتقاد دارند شادمانی در ابتدا می‌آید. کارگران افسرده بهره‌وری کمتر و در نتیجه درآمد کمتری دارند. علاوه بر این، درآمد بالا و شادمانی ممکن است یک علت مشترک داشته باشند. افرادی که شبکه گسترده‌ای از دوستان دارند، از زندگی رضایت بیشتری دارند و راحت‌تر می‌توانند مشاغلی با درآمد بالا پیدا کنند.
یک راه برای پیدا کردن رابطه علّی آن است که به شواهد حاصل از آزمایش‌های تصادفی نگاه کنیم. بخت‌آزمایی‌ها منابع اصلی ثروت تصادفی و بادآورده هستند و می‌توانند موضوع مناسبی برای مطالعه باشند. اما در بیشتر کشورها فقط بخش کوچکی از مردم بلیت‌های بخت‌آزمایی می‌خرند. رفتار کسانی که شرط‌بندی می‌کنند نمی‌تواند نماینده رفتار کل مردم باشد و بنابراین نتایج دارای انحراف خواهند شد. راه‌حل اقتصاددانان آن است که آزمایش‌های خود را به اجرا گذارند و قرعه‌کشی‌های بزرگی را به طور تصادفی در بین مردم انجام دهند. انجام بخت‌آزمایی در کشورهای ثروتمند پرهزینه است اما در کشورهای فقیر برخی بنگاه‌های خیریه این کار را انجام می‌دهند.
مرکز بورسا‌را برای اقتصاددانان رفتاری در نایروبی پایتخت کنیا آزمایش‌هایی را با شرکت‌کنندگانی از زاغه‌ها و مناطق روستایی انجام می‌دهد. پژوهشگران این مرکز نتایج یک آزمایش شبیه بخت‌آزمایی را در مناطق روستایی کنیا بررسی کردند که در آن نمونه‌ای تصادفی متشکل از 503 خانوار از 120 روستا انتخاب شدند و به آنها تا 1525 دلار پول نقد داده شد. میانگین این پول‌های نقد که 357 دلار بود می‌توانست ثروت یک خانواده معمولی روستایی را دو برابر کند. پژوهشگران با استفاده از روش‌های مختلف رفاه روستاییان را قبل و بعد از انتقال پول اندازه‌گیری کردند. این روش‌ها پرسشنامه‌هایی در مورد رضایت افراد از زندگی، پایش افسردگی بالینی و آزمایش کورتیزول (هورمون استرس) را دربر می‌گرفتند.
از آنجا که پول نقد به همه روستاییان نرسید، نمی‌توان گفت اگر ثروت همه آنها به طور یکسان بیشتر می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد. اما این مطالعه می‌تواند تقلیدی از نتایج توزیع رشد اقتصادی باشد که در آن منافع به طور نابرابر تقسیم می‌شوند. همان‌طور که انتظار می‌رفت پس از دریافت پول افراد رضایت بیشتری را نشان دادند. سطح کورتیزول و نشانه‌های افسردگی نیز کاهش یافت.
اما رضایت کسانی که پولی دریافت نکردند و شاهد افزایش ثروت همسایگان خود بودند به شدت کاهش یافت. کاهش رضایتمندی به خاطر مشاهده همسایه‌ای که 100 دلار دریافت کرده بود، از میزان رضایت حاصل از دریافت 100 دلار در فرد گیرنده بسیار بیشتر بود. هر چه فرد پول بیشتری دریافت می‌کرد، نارضایتی محرومان از پول بیشتر می‌شد. هر چند سطح کورتیزول و میزان افسردگی در افرادی که پول دریافت نکردند تغییری نداشت.
هم تلخی و هم شیرینی این پول بادآورده در میان روستاییان به زودی از بین رفت. تاثیر تحول در شرایط زندگی افراد به تدریج از بین می‌رود چرا که مردم به آن عادت می‌کنند. اقتصاددانان این پدیده را «سازگاری لذتی» می‌نامند. بیشترین شادمانی در اواسط اجرای طرح انتقال پول مشاهده شد. کلیه پول‌ها ظرف حدود شش‌ماه انتقال یافت. اگر این مدت زمان طولانی‌تر بود (مانند زمانی که کشور در حال توسعه است) شاید نتایج متفاوت می‌شدند. ظرف یک سال شادمانی افرادی که پول گرفته بودند و کسانی که پولی دریافت نکرده بودند به همان سطح اولیه بازگشت.
علاوه بر این، در میان کسانی که پولی دریافت نکردند، نابرابری عامل نارضایتی نبود. بلکه این تفاوت ثروت آنها با میانگین بود که آنها را آزار می‌داد. شرکت‌کنندگان در آزمایش ضریب جینی روستا را که نابرابری کلی را اندازه‌گیری می‌کند تغییر ندادند. به عنوان مثال روستایی را در نظر بگیرید که در آن یک نفر ثروتمندتر و دیگری فقیرتر می‌شود. نابرابری بیشتر است اما میانگین تغییری نمی‌کند. در آزمایش کنیا این موضوع برای روستاییان اهمیت نداشت، در عوض روستاییان مقایسه می‌کردند دیگران چقدر از آنها بهتر هستند.
کور آرزوها
مطالعه‌ای که به وسیله فردی کاربونل و با استفاده از داده‌های مربوط به رضایتمندی از زندگی در آلمان انجام گرفت، می‌تواند واکنش مردم کنیا را توضیح دهد. او نتیجه می‌گیرد که در روشی که افراد خود را با دیگران مقایسه می‌کنند، نوعی عدم تقارن وجود دارد. افراد منحصراً به کسانی می‌نگرند که وضعیت بهتری دارند به جای اینکه درباره جایگاه خود در کل جامعه فکر کنند. وقتی دیگران سهم بیشتری دریافت می‌کنند عکس‌العمل ما منفی است. در حالی که وقتی سهم ما بیشتر می‌شود گروه مرجع ما برای مقایسه تغییر می‌کند و به سراغ کسانی می‌رویم که باز هم از ما بهترند. به عبارت دیگر مردم هرگز راضی نمی‌شوند چرا که به سرعت به دستاوردها و موفقیت خود عادت می‌کنند. شاید همین عامل محرک مردم برای کسب درآمد بیشتر و رشد اقتصادی باشد.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید