شناسه خبر : 5724 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نسخه غربی‌ها برای نجات کسب‌وکارهای کوچک در کتابفروشی‌ها

جنگ تمام‌عیار

کتابفروشی‌های زنجیره‌ای این روزها درست مثل ماشین‌های صنعتی بزرگی که کارگاه‌های کوچک و خانگی را می‌بلعند یک به یک کتابفروشی‌های کوچک را به تعطیلی می‌کشانند.

امیلی امرایی

کتابفروشی‌های زنجیره‌ای این روزها درست مثل ماشین‌های صنعتی بزرگی که کارگاه‌های کوچک و خانگی را می‌بلعند یک به یک کتابفروشی‌های کوچک را به تعطیلی می‌کشانند. در آمریکا و اروپای مرکزی اما کتابفروشی‌های کوچک برنامه‌هایی برای مقابله با این رقابت نابرابر دارند. ساختمان‌های عظیم شیکی با ویترین‌های بلند و باشکوه که کافه‌های کوچک و دلنشینی را در خود جا داده‌اند و همه چیز مهیاست که دوستداران کتاب از کنار کتابفروشی‌های کوچک به راحتی عبور کنند و ساعاتشان را در اینجا بگذرانند. مراجعان به این کتابفروشی‌ها در کنار منوی نوشیدنی‌ها با منوی پیشنهادی کتاب‌های ماه و هفته روبه‌رو می‌شوند و می‌توانند کتاب را به طور رایگان در این کافه کتاب‌ها مطالعه کنند. خیلی از مواقع هم نویسندگان کتاب‌های پرفروش و به اصطلاح بست سلرز در این کافه‌ها می‌نشینند و با لبخند امضایی پای کتاب‌هایشان می‌زنند. کتابفروشی‌های زنجیره‌ای اسکولاستیک «پراسپرو» بردرمن در این میان بیشترین درآمد را از این بخش دارند.
اما کتابفروشی‌های کوچک هم دست از کار نکشیده‌اند، هنوز هستند کتابفروشی‌هایی با درهای یک‌لنگه کوچک و صندلی‌های قهوه‌ای و چرب از قهوه که غروب‌ها پر است از نویسندگان و کتاب‌دوستانی که این کافه‌کتاب‌های کوچک را به کتابفروشی‌های همگونی که مثل مک‌دونالد رشد می‌کنند ترجیح می‌دهند. صاحب کتابفروشی تام وین در ایالت کانزاس‌سیتی آمریکا یکی از کسانی است که از سری‌دوزی کتابفروشی‌ها بسیار عصبانی است، او چند سال پیش در اعتراض به این وضعیت بخش زیادی از کتاب‌هایش را آتش زد. استیو لنی می‌گوید هیچ وقت حاضر نمی‌شود در کتابفروشی‌اش کتاب‌های یک‌بار مصرف پرفروش را مثل یک گارسون همراه با لیوانی قهوه به مشتری بدهد: «مجبور نیستید کتاب بخوانید، تبدیل کتابفروشی به کافه بزرگ‌ترین توهین است، درست مثل بچه‌ای که می‌خواهید داروی تلخی در گلویش بریزید و شکلاتی در کنارش به او بدهید. اگر کسی بخواهد کتاب بخواند نیازی به این اطوارها ندارد. من ترجیح می‌دهم همه کتاب‌هایم را آتش بزنم به جای اینکه آنها را لای کاغذ اسنک بپیچم.» کافه کتاب کاپیتولا یکی از کتابفروشی‌های کوچکی است که با برنامه‌های خاص خودش همچنان به رقابت تنگاتنگ با فروشگاه‌های غول‌آسای کتاب می‌پردازد و هر روز غروب پاتوق دوستداران کتاب است. کافه‌ای با منوی رنگارنگی از قهوه‌ها و کتاب‌ها، مسوولان کتابفروشی کاپیتولا مهارت عجیبی در معرفی کتاب‌های مهم و گمنام دارند. سال‌ها پیش از آنکه اورهان پاموک جایزه نوبل دریافت کند مشتری‌های این کافه نام من قرمز را خوانده بودند. این کافه از سال 1980 در ایالت کالیفرنیا برپاست، تقریباً در حد فاصل سن‌خوزه و سن‌فرانسیسکو با بیش از 6500 جلد کتاب هر روز بیش از 10 نویسنده را میزبان است. کافه کتاب‌های لندن برای خودشان دسته‌بندی‌های مشخصی دارند؛ کافه کتاب لندن در خیابان جرج لین یکی از عمده‌ترین این کتابفروشی‌هاست. کتابفروشی و کافه‌ای که در کنار هم موفق شده در کنار کتابفروشی‌های زنجیره‌ای و بزرگ این شهر سرپا بماند و به کارش ادامه بدهد. کافه کتاب مکانی است که روزگاری ساموئل بکت ساعت‌های فراغتش را در اینجا می‌گذراند. کتابفروشی بردرمن نیز یکی از این پاتوق‌هاست که امسال با برنامه‌ای تحت عنوان «یک فنجان قهوه داغ یک داستان داغ» سعی دارد زمستان پرشوری را در لندن ایجاد کند. این کافه پرینتی از پرفروش‌ترین داستان‌های این کتابفروشی را در اختیار مشتری‌هایش می‌گذارد. چارلز همپتون رئیس این کتابفروشی معتقد است نباید گذاشت کتابفروشی‌ها هم تبدیل به فروشگاه مک‌دونالد شوند. او می‌گوید هر کتابفروشی طعم خودش را دارد. من نمی‌گذارم که کتابفروشی‌های بزرگ ما را ببلعند. اینجا پاتوقی است که هر کس دنبال کتابی بگردد می‌تواند آن را بیابد، محال است کسی یک بار از اینجا کتابی بخرد و دیگر این طرف‌ها پیدایش نشود. خیلی‌ها هم که علاقه‌ای به کتاب ندارند وقتی به خاطر نوشیدن و نشستن سری به اینجا می‌زنند علاقه‌مند می‌شوند. برای اینکه هر طرف را که نگاه می‌کنند یا کتاب است یا کسی که کتاب می‌خواند. ما خیلی از کتاب‌ها را برای مطالعه اینجا گذاشته‌ایم. کتابفروشی‌های زنجیره‌ای بوردر یکی دیگر از پاتوق‌های فرهنگی است که در کنار قفسه‌های عظیم کتاب‌هایش میزهای چوبی کوچکی وجود دارد که هر روز پر است از مشتریان دوستدار کتابی که دوست دارند ساعتی اینجا بنشینند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها