شناسه خبر : 35782 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کشتن کلیشه‌ها

محتوای کتاب‌های درسی در شکل‌گیری هویت جنسیتی کودکان چه نقشی دارد؟

 

 

سپیده کاوه/ تحلیلگر اقتصاد

در کتاب‌های درسی که اساسی‌ترین منابع آموزش و در برخی موارد تنها منبع آموزشی کودکان هستند، وجود سوگیری‌های جنسیتی و کلیشه‌سازی‌های نابرابر برای دو جنس از جمله مسائلی است که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. کلیشه‌های جنسیتی به مواردی گفته می‌شوند که فقط به دلیل عضویت شخص در گروه اجتماعی زنان یا مردان و توجه صددرصدی به جنسیت، ویژگی‌ها یا نقش‌های خاصی را به زن یا مرد اختصاص می‌دهد. زمانی که کودکان وارد محیط آموزشی رسمی کشور می‌شوند، آن تصویری که از نقش زنان و مردان در کتب آموزشی دریافت می‌کنند، پایه‌ساز و فراهم‌کننده تصورات آنها در مورد جنسیت می‌شود. کودکان بر این مبنا سعی در شکل‌دهی به شخصیت و رفتارهای خود می‌کنند و اهداف و آرزوهای خود را بر این اساس تعریف و پایه‌ریزی می‌‌کنند. پژوهش‌های رسمی انجام‌شده نیز نشان می‌دهند که مطالب موجود در کتب درسی می‌توانند سبب تشدید جهت‌گیری‌های جنسیتی و قهرمان‌سازی‌های شخصیتی شوند. این واقعیت انکارناپذیر است که کودکان از این کتاب‌ها می‌آموزند که چه کسی باید باشند، چگونه باید رفتار کنند و در آینده چه خواهند شد. بنابراین ارائه الگوی جنسیتی صحیح و ساختن پایه‌های صحیح شخصیتی از طریق کتاب‌های آموزش رسمی کشور الزامی است.

 

تاریخچه رفع نگاه‌های جنسیتی در کتب درسی در مجامع بین‌المللی

رفع نگاه‌های جنسیتی و زدودن کلیشه‌های نامعتبر در کتب درسی سال‌هاست که مورد توجه مجامع بین‌المللی قرار گرفته است. شروع رسمی این حرکت به کنفرانسی در سال 1990 در تایلند برمی‌گردد که در آن تاکید بر دسترسی جهانی به آموزش‌های رسمی ابتدایی و رفع کامل نابرابری‌های جنسیتی در آموزش بود. سپس مجدد در کنفرانس یونسکو در داکار در سال 2000 زدودن نابرابری‌های جنسیتی در آموزش در سطوح دبستان و دبیرستان و دسترسی کامل دختران به امکانات آموزشی مناسب مورد تاکید قرار گرفت. درنهایت نیز در اهداف توسعه هزاره سوم «افزایش برابری‌های جنسیتی و توانمندسازی زنان» در هدف شماره 4 به صورت خاص بیان شده است. با وجود جریانات و تلاش‌های فوق نابرابری‌های جنسیتی در آموزش هنوز از بین نرفته ولی کاهش یافته است. یکی از مواردی که در دهه اخیر بیشتر مرکز توجه بوده، مبحث الگوسازی صحیح و نبود تبعیض و نابرابری‌های جنسیتی در متون کتب آموزش رسمی کشورهاست.

 

مضرات ارائه تصویرهای غلط و ناصحیح در آموزش‌های رسمی

ارائه تصویرهای غلط و ناصحیح در مورد هویت و نقش افراد، تفکیک فعالیت‌ها به صورت ناصحیح و بر اساس جنسیت در آموزش‌های رسمی ضررهای فراوانی دارد. این امر سبب شکل‌گیری و تعمیق دیدگاه‌های جنسیت‌زده شده و کودکان هویت جنسیتی خود را به صورت ناصحیح آموزش می‌بینند. آنها امکان وجود شخصیت‌ها، فعالیت‌ها و داشتن مشاغل مختلف را بین زنان و مردان به خوبی نمی‌آموزند. به صورت سنتی در ذهن آنان زنان به صورت افراد نیازمند به حمایت و کمک، نیازمند به محبت و توجه و شایسته داشتن مشاغل سنتی زنانه مانند کار در منزل، پرستاری، منشی‌گری یا در نهایت معلم بودن هستند. زمانی که در کتب درسی به صورت عمده از زنان به عنوان وابستگان به همسر یا فرزند (همسر آقای فلانی یا مادر فلانی) یاد می‌شود و به صورت شخصیت مستقل معرفی نمی‌شوند، کودک می‌آموزد که نقش او در آینده به عنوان زن یا مرد خانواده چگونه باید باشد.

67-1

تبعات اقتصادی الگوسازی‌های نامناسب در آموزش‌های رسمی کودکان

در بحث اقتصاد، مطالعات رسمی در ایران نشان می‌دهد که در حال حاضر یکی از چالش‌های بزرگ، نرخ مشارکت پایین زنان در نیروی کار است. بیشترین نرخ دوری از بازار کار و بیکاری در بین زنان تحصیل‌کرده دیده شده، ولی هیچ‌گاه به بررسی ریشه‌ای این مطلب پرداخته نشده است. یکی از دلایل بی‌رغبتی زنان به مشارکت در نیروی کار همین الگوسازی‌های نامناسب در زمان آموزش آنها بوده است. دختران به صورت مستقیم آموزش دیده‌اند که کار در خارج از منزل، کسب درآمد، داشتن شغل و داشتن عنوان شغلی جزو ویژگی‌ها، وظایف و نیازمندی‌های مردانه است و آنها باید بیشتر به فکر انجام کارها و وظایف خانه، مراقبت از کودکان و جلب رضایت و محبت مردان باشند. ارائه این تصویرها در کنار وجود دخترانی که می‌خواهند در درس و آموزش موفق باشند و حضور در دانشگاه و تحصیلات عالیه که خود مجوز حضور دختران در خارج از خانه است ملغمه‌ای را تشکیل داده که در حال حاضر جامعه ایرانی شاهد آن است؛ دختران موفق در تحصیلات عالیه که تمایلی به حضور در بازار کار ندارند!

 

تحلیل محتوای کتاب‌های درسی

یکی از شاخص‌های معتبر بین‌المللی که به عنوان اولین و ساده‌ترین شاخص برای سنجش نابرابری جنسیتی در کتب درسی استفاده می‌شود، شمارش تصاویر ارائه‌شده از هر دو جنس است. در مراحل بعد که کتاب‌ها به این لحاظ بازنگری شدند، به نوع فعالیت‌های نشان داده‌شده در آن تصاویر توجه می‌شود. آموزش نقش‌ها و وظایف گوناگونی که زنان و مردان در زندگی عادی روزمره می‌توانند داشته باشند، در تالیف کتب درسی باید لحاظ شود. در کنار این معرفی و دیدن دخترانی که به صورت فعال در عکس‌ها و تصاویر کتاب‌های درسی به‌خصوص دروس علوم و ریاضی در حال انجام فعالیت‌های علمی و آزمایش هستند نیز به همان اندازه اهمیت دارد. برای بررسی عمیق‌تر و مفهومی‌تر به جای شمارش ساده عکس‌ها به مفهوم عکس‌ها و تصاویر و فعالیتی که در آن نمایش داده شده است پرداخته می‌شود. به عنوان نمونه در این روش بررسی می‌شود که آیا دختران و پسران به یک میزان در حال انجام آزمایش‌های علمی یا حل مساله نشان داده شده‌اند یا خیر. بنابراین اینکه تصاویر در کتب درسی کودکان را در حال انجام چه فعالیتی به تصویر می‌کشد نیز تعیین‌کننده است و فقط به شمارش ساده عکس‌ها بسنده نمی‌شود. بنابراین اینکه چه نسبتی از عکس دختران و پسران به فعالیت‌های زیر تخصیص یافته مهم است: بازی فعالانه، تشویق شدن، مستقل بودن، حل مساله، کسب درآمد، اختراع کردن، نیازداشتن به کمک، مشارکت در فعالیت ورزشی، در حال انجام بازی بی‌سر و صدا. بدیهی است که در صورت یکسان بودن آموزش‌ها و برقراری عدالت جنسیتی تعداد این رخدادها در دو جنس باید برابر باشد.

 

سنجش برابری در آموزش

یکی دیگر از ابعادی که آموزش آن بر عهده کتب رسمی آموزش کشور است تعریف و الگوسازی مناسب از افراد و نقش‌های مختلف در ذهن کودکان است. توجه به عدالت جنسیتی در معرفی الگوهای موفق در بین دو جنس نقش مهمی را در پرورش کودکان ایفا می‌کند. توجه به اینکه چه تعداد مشاغل یا فعالیت‌های مختلف برای هر دو جنس مستقیم یا غیرمستقیم در متن یا داستان‌ها  معرفی ‌شده است، یا معرفی یکسان زنان و مردانی که دستاوردی داشته‌اند و سرآمد بوده‌اند، یا توجه به اینکه در داستان‌های تاریخی و زندگی‌نامه‌ها به زنان به اندازه مردان اشاره می‌شود همگی در بررسی و قضاوت وجود عدالت جنسیتی در کتب درسی موثر هستند. در سیستم‌های آموزشی پیشرفته دنیا علاوه بر پرداختن به شاخص‌هایی که پیشتر ذکر شدند به موضوعات و سوالاتی از قبیل آنچه در ادامه می‌آید نیز در تالیف کتاب‌های درسی به صورت فعالانه پرداخته می‌شود:

 چه تعداد از دختران و  پسران  در حال انجام آزمایش هستند؟

 چه تعداد از دختران و  پسران  در حال تماشای انجام آزمایش هستند؟

 چه تعداد از زنان و مردان که دستاوردی داشته‌اند و سرآمد بوده‌اند معرفی ‌شده‌اند؟

 آیا فعالیت‌هایی (غیر از شغل افراد)  معرفی ‌شده که فقط زنان یا فقط مردان به آن بپردازند؟

 چه تعداد مشاغل مختلف برای هر دو جنس مستقیم یا غیرمستقیم در متن یا داستان‌ها  معرفی ‌شده است؟

 آیا جمله‌ای در متن هست که کلیشه‌ای جنسیتی برای زنان یا مردان باشد (مثلاً فقط پسران ...)؟

 آیا از الفاظ خاص، جهت‌دار و بدبینانه نسبت به پسران یا دختران در متن استفاده شده؟

 آیا مادران در حال داشتن شغل خارج از خانه نشان داده شده‌اند؟ چه شغلی؟

 آیا نام زنان و دختران ذکر شده یا به عنوان مادر یا همسر کسی ذکر شده‌اند؟

 در فعالیت‌های جسمی چه تعداد زن و چه تعداد مرد حضور دارند؟

 آیا در داستان‌های تاریخی و زندگی‌نامه‌ها به زنان به اندازه مردان اشاره می‌شود؟

 آیا عکس‌های زنان و مردان به گونه‌ای است که ظاهرشان روی توانایی‌های کاری‌شان اثرگذار نشان داده شود؟

 آیا تاکید بر روی ارزش‌ها و ویژگی‌های سنتی زنان مانند رحم، شفقت و حساسیت و برای مردان رقابت، شجاعت، دلیری و سرسختی وجود دارد؟

 آیا ارزش‌های معرفی‌شده در بالا سبب ایجاد ایده‌آل‌های یکسان برای دختران و پسران می‌شود؟

 آیا زمانی که به کل جمعیت اشاره می‌شود از کلمات کلی استفاده می‌شود یا از ضمایر و کلمات مردانه استفاده شده است؟

 آیا زمانی که به زنان اشاره می‌شود تاکید روی ظاهر، وضعیت تاهل یا خانواده است؟ مردان چطور؟ تاکید بر روی چیست؟ تاکید بر عناوین و دستاوردهاست؟

 آیا زنان در مطالب به صورت شخصیت مستقل معرفی می‌شوند یا به صورت وابسته به یک مرد از آنها یاد می‌شود؟ (‌آقای شمعدانی همسرش را با خود به سفر برد. / آقای شمعدانی همسرش خانم احمدی را با خود به سفر برد.)

 آیا به صورت مجزا به شخصیت و علایق و ویژگی‌های زنان اشاره می‌شود؟

 آیا تفکر حضور زنان در فضای بسته -woman in the box- تبلیغ می‌شود؟

 

پژوهش‌ها و شاخص‌های موثر بر سنجش

در ادامه به چند نمونه از پژوهش‌هایی که برای ارزیابی وجود برابری جنسیتی در کتاب‌های درسی انجام ‌شده، اشاره می‌شود. پژوهش‌های منتخب از کشورهایی که در سطوح مختلف توسعه انسانی قرار دارند برگزیده شده‌اند تا نشان داده شود در کشورهای مختلف با توجه به سطوح مختلف توسعه، شاخص‌های مختلفی برای سنجش عدالت جنسیتی به‌کار برده می‌شود. به عنوان نمونه در نیجریه از ابتدایی‌ترین شاخص یعنی شمارش ساده عکس‌ها استفاده می‌شود، به این دلیل که در مراحل ابتدایی برقراری عدالت جنسیتی در آموزش هستند و قطعاً در صورت استفاده از شاخص‌های مفهومی، نتایج نابرابری بیشتری نشان می‌دهد. در کشوری با سطح توسعه سوئد و رتبه تک‌رقمی همیشگی در بین کشورهای دنیا به لحاظ برقراری عدالت جنسیتی از مرحله شاخص‌های ساده گذر کرده و شاخص‌های تحلیل مفهومی فقط می‌تواند نشان‌دهنده وجود مقدار کمی نابرابری باشد.

در پژوهشی که بر روی کتب ریاضی در نیجریه انجام شده است این نتیجه به دست آمده که تمایل به معرفی توانایی بهتر در فهم ریاضیات در پسران وجود دارد که همین امر شکل‌دهنده اعتماد به نفس و اتکای شخصیتی در پسران شده است. در این تحقیق از روش‌های کمی و با شمارش جنسیت شخصیت‌های به‌کاررفته در تصاویر و متون آموزش ریاضی جهت معرفی شاخص سوگیری‌های جنسیتی در کتب استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که در کل دروس، 51 درصد شخصیت‌ها و افراد معرفی‌شده مذکر، 25 درصد مونث بوده و در مورد مابقی جنسیت مشخصی بیان نشده است. این نتایج لزوم توجه بیشتر سیاستگذاران و مولفان کتب درسی ریاضی را به موضوع جنسیت به اثبات رساند. در پژوهشی دیگر که بر روی 33 عنوان کتاب درسی در برزیل انجام شده است هم نتایج مشابه نتایج پژوهش قبلی است. در اینجا 60 درصد شخصیت‌ها و شاخص‌ها مردانه و فقط 26 درصد زنانه بوده‌اند و آمارها القا و الگوسازی نابرابری در بین دختران و پسران را نشان داد.

در سوئد نیز پژوهشی بر روی چندین کتاب درسی صورت گرفته و در ادامه یکی از جداول یکی از کتاب‌های بررسی‌شده برای نمونه به تفصیل آورده شده است. سایر جداول ارائه‌شده در پژوهش نیز تقریباً وضعیت مشابهی دارند. در این پژوهش به بررسی تفصیلی متن پرداخته شده است و شاخص‌های زیر تعریف شده‌اند:

1- جنسیت فرد شروع‌کننده صحبت و بحث

2- جنسیت فرد عوض‌کننده موضوع مورد بحث

3- تعداد لغت مورد استفاده در هر دو جنس در مکالمات و متن

4- تعداد شخصیت از هر دو جنس

نتایج در جدول بررسی تفصیلی شاخص‌ها در سوئد ارائه شده است.

این پژوهش نشان داده که در سوئد نیز به‌رغم تمام تلاش‌های صورت‌گرفته هنوز اندکی نابرابری در متون درسی به کودکان آموخته می‌شود.

به عنوان آخرین نمونه به پژوهشی که بر روی کتاب‌های درسی انگلیسی دبیرستان در چهار کشور مالزی، اندونزی، پاکستان و بنگلادش انجام شده است پرداخته می‌شود. در این مطالعه در ۲۱ دسته‌بندی و شاخص به بررسی کلیشه‌سازی جنسیتی پرداخته شده و نتایج حکایت از القای الگوی کلیشه‌سازی ارجحیت مردان در کتاب‌های درسی دارد. میزان تصاویر و متن اختصاص داده‌شده به زنان ۴۰ درصد و مشاغل معرفی‌شده برای آنان عمدتاً سنتی و فاقد پرستیژ کاری بوده و شخصیت‌های معرفی‌شده از زنان عمدتاً منفعل بوده‌اند. مشاغل زنان عمدتاً محلی و مرتبط با فعالیت‌های درون خانه و برای مردان فعالیت‌های تخصصی بوده است. در بین این چهار کشور پاکستان بدترین وضع را با شاخص حضور زنان در کتاب‌ها (۲۴ درصد) داشته است.

 

سرمایه انسانی زنان

مفهوم عدالت جنسیتی و لزوم بهره‌مندی جامعه از سرمایه انسانی زنان در فرآیند توسعه پایدار و متوازن در اسناد بالادستی کشور، قانون اساسی و برنامه‌های توسعه به کرات ذکر شده است. از جمله اسنادی که به تفصیل به این مساله پرداخته‌اند می‌توان موارد زیر را ذکر کرد:

 اصول دهم‌، بیستم و بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

 سند چشم‌انداز 20‌ساله

 سیاست‌های کلی برنامه ششم و ماده ۱۰۱ برنامه

 سیاست‌های کلی خانواده.

 

وضعیت ایران

 بعد از مطالعه سریع کتب درسی در ایران نتایج زیر به دست آمده است و قطعاً این ضرورت احساس می‌شود که بازنگری کتب درسی با هدف زدودن نابرابری‌های کلیشه‌ای جنسیتی امری ضروری است. بدیهی است اظهارنظر نهایی نیازمند به نتایج دقیق حاصل از پژوهش‌های علمی است و نتایج فوق کمی نشده‌اند:

 الگوسازی برای معرفی زنان موفق و مطرح در کتب درسی برای دختران به آن میزان که برای جنس مخالف صورت گرفته، مورد توجه قرار نگرفته است.

 عمدتاً متون درسی در خلال بازنگری‌های انجام‌شده در طی سال‌ها، بهبودی در زمینه بازسازی شخصیت و هویت دختران و زنان و تلاش در جهت کمرنگ کردن کلیشه‌های جنسیتی حاکم نداشته است و عمده تغییرات صورت‌گرفته در این زمینه با توجه به شاخص‌های ساده عدالت جنسیتی در کتب درسی بوده و بیشتر محدود به تعداد عکس‌ها بوده است.

 به‌رغم نظرات کنونی دولت و جامعه، زن در کتب درسی در مقام برابر با مرد معرفی نمی‌شود و به گونه‌ای ارجحیت داشتن مردانگی الگوسازی می‌شود.

سخن گفتن از حقوق برابر برای زنان نباید به بازی با کلمات و بلاغت ختم شود و باید سبب به وجود آمدن شانس برابر برای آموزش و اشتغال شود. به این منظور باید به صورت ریشه‌ای از کلیشه‌سازی ناصحیح جنسیتی در متون درسی پرهیز کرد. کیفیت و کمیت حضور زنان در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بستگی به نحوه تعریف و نوع نگاه به زن که از ابتدا به کودکان آموزش داده می‌شود، دارد. ماهیت و عملکرد کتب درسی ایران در زمینه جنسیت نشان می‌دهد که رعایت حقوق زنان در اولویت نبوده و این ضرورت احساس می‌شود که بازنگری کتب درسی با هدف زدودن نابرابری‌های کلیشه‌ای جنسیتی امری اجتناب‌ناپذیر است.