شناسه خبر : 33317 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

غریبه با اقتصاد

آیا رسانه ملی به علم اقتصاد بدهکار است؟

با اتفاقاتی که در آبان 98 رخ داد، این موضوع بر سر زبان‌ها افتاد که چه کسی مسوول آگاه‌سازی مردم نسبت به سیاستگذاری اصلاح نرخ بنزین بوده است؟ در راستای همین سوال عده زیادی از تحلیلگران، رسانه ملی را مسوول این آگاه‌سازی می‌دانستند. این انتظار زمانی جدی‌تر می‌شود که ما در ایران تلویزیون خصوصی نداریم و رسانه ملی با انحصار و ضریب نفوذ خوبی در این راه یکه‌تازی می‌کند. اما سوال بنیادین این است که رسانه ملی چه کاری برای جاری‌سازی سیاست‌های اقتصادی و علم اقتصاد می‌توانست انجام دهد که انجام نداده؟

خشایار قدیری‌نژاد/ تحلیلگر کسب‌وکار

با اتفاقاتی که در آبان 98 رخ داد، این موضوع بر سر زبان‌ها افتاد که چه کسی مسوول آگاه‌سازی مردم نسبت به سیاستگذاری اصلاح نرخ بنزین بوده است؟ در راستای همین سوال عده زیادی از تحلیلگران، رسانه ملی را مسوول این آگاه‌سازی می‌دانستند. این انتظار زمانی جدی‌تر می‌شود که ما در ایران تلویزیون خصوصی نداریم و رسانه ملی با انحصار و ضریب نفوذ خوبی در این راه یکه‌تازی می‌کند. اما سوال بنیادین این است که رسانه ملی چه کاری برای جاری‌سازی سیاست‌های اقتصادی و علم اقتصاد می‌توانست انجام دهد که انجام نداده؟

تلویزیون و آموزش مبانی علم اقتصاد

تلویزیون دو کار مهم را تابه‌حال انجام نداده است، اولین کار ترغیب افراد به تحصیل در رشته‌هایی است که مربوط به اداره امور کشورها هستند و مورد دوم آشنایی جامعه با مفاهیم ابتدایی اقتصاد. متاسفانه اکثر ایرانیان با مفاهیم پایه‌ای علم اقتصاد غریبه‌اند. سیستم آموزشی و سیاستگذاری اشتباه باعث شده است که اکثر دانش‌آموزان نخبه به رشته‌های ریاضی و فیزیک و علوم تجربی بروند. این افراد عموماً در طول تحصیلات قبل از دانشگاه و همچنین در دوران تحصیلات دانشگاهی نیز با مفاهیم اقتصادی آشنا نمی‌شوند. اگر هرمی را برای علوم مربوط به اداره کشورها فرض کنیم در قسمت بالایی هرم رشته‌های تحصیلی نظیر اقتصاد، حقوق، جامعه‌شناسی و ارتباطات بین‌الملل قرار دارند و در پایین هرم رشته‌هایی نظیر مهندسی و پزشکی. متاسفانه سیاستگذاری آموزشی در ایران دقیقاً برعکس این هرم است و نخبگان اکثراً به سمت رشته‌های مهندسی و پزشکی می‌روند که پایین هرم علوم اداره کشور قرار دارند. ازاین‌رو وظیفه تلویزیون به‌عنوان رسانه‌ای انحصاری و با ضریب نفوذ بالا، بسیار مهم می‌شود. رسانه ملی ابتدا باید برای دانش‌آموزان از اهمیت رشته‌های بالای هرم اداره کشور بگوید و همچنین برای بقیه مردم توضیح دهد که علم اقتصاد چیست و چگونه کار می‌کند؟ همان‌طور که گریگوری منکیو، استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد، در کتاب مبانی اقتصاد خود می‌گوید: «اقتصاد مطالعه نحوه مدیریت منابع کمیاب از سوی جامعه است.» ریشه کلمه اقتصاد از واژه‌ای یونانی به معنای «تدبیر یا سیاست اداره خانوار» گرفته شده است. در بیشتر کشورها تخصیص منابع و عوامل تولید توسط برنامه‌ریزی مرکزی انجام نمی‌شود، بلکه این تخصیص توسط میلیون‌ها خانوار و بنگاه انجام می‌شود. از این‌رو تلویزیون وظیفه دارد علاوه بر تاکید بر مهم بودن علم اقتصاد، عموم مردم را نیز با مفاهیم اولیه اقتصاد آشنا کند. یکی از کارهایی که تلویزیون باید به آن بپردازد، تبیین 10 اصل مهم اقتصادی است.

1- همه مردم درگیر مبادله هستند (به‌عنوان‌مثال مبادله بین کارایی و عدالت). / 2- هزینه به دست آوردن هر چیز برابر است با ارزش سایر چیزهایی که از دست می‌دهیم.  / 3- افراد عقلایی همیشه به منافع حاشیه‌ای فکر می‌کنند.  / 4- اشخاص به انگیزه‌های خود پاسخ می‌دهند.

5- تجارت باعث بهبود وضعیت همه می‌شود.  / 6- بازارها می‌توانند فعالیت‌های اقتصادی را به‌خوبی سازمان‌دهی کنند.  / 7- دولت‌ها می‌توانند موجب بهبود نتایج اقتصاد بازار شوند. / 8- سطح زندگی هر کشور، بستگی به توانایی آن کشور در تولید کالاها و خدمات دارد.  / 9- افزایش چاپ اسکناس باعث رشد قیمت‌ها می‌شود.  / 10- جامعه در کوتاه‌مدت با مبادله میان تورم و بیکاری روبه‌رو است.

با پرداختن به این 10 مورد افراد خواهند فهمید که:

1- مردم چگونه تصمیم می‌گیرند؟

2- مردم چگونه بر هم اثر می‌گذارند؟

3- اقتصاد چگونه کار می‌کند؟

تلویزیون و اشتباهات تکرارشونده سیاستگذار

یکی از اثرات مهمی که تلویزیون می‌تواند بر سیاستگذار بگذارد، بالا بردن هزینه اشتباهات سیاستگذاری از طریق مستند کردن تاریخ تصمیمات اقتصادی است. متاسفانه تجربه ثابت کرده است که سیاستگذاران در شرایطی که تحت فشار زیادی قرار می‌گیرند، اشتباهات زیادی نیز مرتکب می‌شوند. به‌عنوان ‌مثال در زمان ریاست آقای بهمنی بر بانک مرکزی، هنگامی‌که نرخ ارز جهش پیدا کرد، دولت سکه را در بازه قیمتی 500 هزار تومان تا 600 هزار تومان پیش‌فروش کرد و زمان کوتاهی بعد از این تصمیم نرخ سکه به یک و نیم میلیون تومان رسید. آیا اگر این اقدام توسط تلویزیون مستند می‌شد و در زمان بحرانی بهار 97 بارها از تلویزیون بازپخش می‌شد، بانک مرکزی فعلی هم به‌راحتی این اشتباه را تکرار می‌کرد؟ بانک مرکزی دولت فعلی دقیقاً همان اشتباهی را تکرار کرد که بانک مرکزی در سال 91 انجام داده بود و تنها فرقش این بود که سکه در قیمت یک میلیون و 350 هزار پیش‌فروش شد. اشتباه مرگبار دیگری که در دولت‌های قبل نیز تکرار شده بود، اعلام نرخی ثابت برای ارز بود، اشتباهی که دولت فعلی آن را با پروژه‌ای به نام دلار 4200تومانی تکرار کرد. بنابراین تلویزیون به‌خوبی می‌تواند جلوی این اشتباهات تکرارشونده را بگیرد یا هزینه انجام آن اشتباه را به‌شدت زیاد کند.

61

تلویزیون و باورهای اشتباه

در دو سر طیف اقتصاد شاهد ترویج باورهای اشتباه هستیم. برخی به‌غلط به اقتصاد ایران برچسب نئولیبرالی می‌زنند. یکی از وظیفه‌های مهم تلویزیون مقابله با باورهای غلط از طریق آگاهی دادن به جامعه است. تلویزیون باید به سوالاتی که مردم هرروزه در فضای مجازی با آنها روبه‌رو می‌شوند از طریق تولید محتوای علمی، پاسخی بی‌طرفانه و دقیق دهد. طیفی دیگر نیز مخالف کوچک‌ترین دخالتی از طرف دولت هستند، در صورتی ‌که به‌عنوان ‌مثال دولت آمریکا از طریق نهادهایی مانند  National Science Foundation حمایت گسترده‌ای از تولید علم و فناوری می‌کند. همان‌طور که منکیو استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد در کتاب خود می‌گوید «دولت‌ها می‌توانند موجب بهبود نتایج اقتصاد بازار شوند». به‌عنوان‌ مثال با توجه به ترند شدن فناوری و نوآوری جای خالی برنامه‌هایی در زمینه اقتصاد نوآوری و فناوری و تامین مالی علم در تلویزیون احساس می‌شود.

اختلافات اقتصاددان‌ها

سیاستی که تلویزیون تابه‌حال اتخاذ کرده، دامن زدن به اختلافات اقتصاددان‌ها بوده است، به‌خصوص در برنامه‌های مناظره‌محور. به دلیل تفاوت در قضاوت‌های علمی و تفاوت در ارزش‌ها، برخی عدم توافق‌ها بین اقتصاددانان اجتناب‌ناپذیرند. البته هیچ‌کس حق ندارد این اختلاف عقیده را بیش‌ازحد بزرگ کند. در بسیاری از موارد اقتصاددانان دیدگاه‌های مشترکی دارند. بنابراین تلویزیون باید به جای برنامه‌های جنجالی به‌سوی برنامه‌هایی برود که در آن علم اقتصاد حکمرانی می‌کند. به‌عنوان‌ مثال در جدول 1 میزان اتفاق‌نظر اقتصاددانان را در سه سیاست مشاهده می‌کنید.

تلویزیون و جلوگیری از بحران

وظیفه مهم دیگر تلویزیون آگاه‌سازی جامعه در قبال سیاست‌های حساس است، متاسفانه تلویزیون قبل از اجرای سیاست اصلاح نرخ بنزین از ضرورت و فواید این سیاست هیچ صحبتی به میان نیاورد. در نهایت باید به اینکه اشاره کرد که با وجود انحصار و نفوذی که تلویزیون در جغرافیای ایران دارد، بخش بزرگی از آگاهی دادن به جامعه در مورد سیاست‌های اقتصادی بر عهده تلویزیون است. تلویزیون باید افراد را ترغیب کند که به سمت رشته‌های تحصیلی مهم برای اداره کشور بروند، هزینه را برای اشتباهات تکرارشونده سیاستگذاران زیاد کند و همچنین سواد اقتصادی مردم را ارتقا دهد. البته تمامی مواردی که بیان شد در صورتی اثربخش خواهند بود که اعتماد مخاطبان به رسانه ملی افزایش یابد. هرچند که بهترین راهکار صدور مجوز برای تلویزیون‌های خصوصی است.

دراین پرونده بخوانید ...