شناسه خبر : 3158 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دستبرد به هزاران عنوان کتاب در فضای وب تازه‌ترین چالش اقتصاد نشر ایران است

گزارش یک سرقت

صنعت نشر کتاب در ایران هر ماه و سال با بحرانی تازه روبه‌رو می‌شود. رکود دامنگیر اقتصاد ایران وضعیت وخیم نشر را بدخیم‌تر کرده است.

حسن همایون

صنعت نشر کتاب در ایران هر ماه و سال با بحرانی تازه روبه‌رو می‌شود. رکود دامنگیر اقتصاد ایران وضعیت وخیم نشر را بدخیم‌تر کرده است. تلاش‌های حمایتی دولت هم مسکن‌هایی موقت است بر این اوضاع بدخیم و عملاً بسته‌های حمایتی و تشویقی دولت‌ها برای ترویج کتابخوانی، اقتصاد نشر ایران را به بیماری رانت مبتلا کرده است.
بیماری‌ای لاعلاج که تبعات آن از شمار فزون است. بسته‌های حمایتی دولت‌ها برای برون‌رفت صنعت نشر کتاب از رکود طی سالیان برگزاری نمایشگاه‌های کتاب استانی و نمایشگاه کتاب تهران بوده است به اینها اضافه کنید خرید کتاب چندین و چند نهاد دولتی از ناشران و همین‌طور از گذشته بعید تاکنون هم ارائه بن‌کارت‌هایی به مخاطب‌ها برای خرید کتاب که عملاً هیچ‌یک از اینها نه‌تنها دردی از رکود نشر کتاب و کتاب‌نخوانی ما ایرانی‌ها دوا نکرده است بلکه ذهنیت خطرناکی در عموم مردم ایجاد شده است که فکر می‌کنند باید کتاب‌های مورد نیازشان کمتر از قیمت واقعی یا اصلاً به رایگان در اختیارشان قرار گیرد تا روزی و هفته‌ای یا شاید ماهی و سالی کتابی را تورقی کنند و در غیر این صورت ترجیح می‌دهند همین‌جور بروند و بیایند.
شکل‌گیری این ذهنیت در طول این سالیان هم ناشران را تنبل بار آورده است و حاضر نیستند از عرق جبین و کار خویش نان بخورند و عملاً چشم به راه دستگاه دولتی می‌مانند تا شماری از کتاب‌هایشان را بخرد و خلاص و از این‌رو آنها عملاً به صرافت سر و شکل دادن شبکه توزیع پایدار و گسترده کتاب در ایران بر نیایند و هم آنکه مردم را جوری بار آورده است که هر جا کتابی زیر قیمت یا مفت چنگ‌تان آمد معطل نکنید مال شماست بردارید و ببرید و حال کنید و حقوق مادی و معنوی صاحب اثر هم اصلاً مهم نیست. این دو رنج و چالش صنعت نشر کتاب هر روز بغرنج‌تر از روز قبل می‌شود و اینها نتایج سیاست‌های حمایتی -بخوانید رانتی- دولت‌ها از فضای کسب و کار کتاب و صنعت نشر کتاب در ایران است.
مادامی که در بر این پاشنه بچرخد و دولت‌ها در اجرای این دست سیاست‌های حمایتی تجدید نظر نکنند و بر ادامه این سیاست‌ها اصرار داشته باشند نمی‌توان به ایجاد شبکه پایدار توزیع کتاب در ایران امید بست و نه اینکه مردم دیگر قید کتاب زیر قیمت و مفت را بزنند و برای تهیه کتاب‌های مورد نیازشان نه‌تنها مفت‌خوری نکنند بلکه قیمت واقعی کتاب را بپردازند.
متاثر از شکل‌گیری این ذهنیت در میان عموم مردم که کتاب باید ارزان و مفت باشد، با رواج و گسترش اینترنت در یک دهه اخیر عملاً شاهد راه‌اندازی ده‌ها سایت هستیم که از صبح تا شام و از شام تا سپیده‌دم کارشان دستبرد زدن به آثار نویسندگان و مترجم‌ها و شاعران است.
ده‌ها سایت مختلف در یک دهه اخیر شکل گرفته است که بی‌اعتنا به حقوق مادی و معنوی صاحب اثر اقدام به عرضه نسخه پی‌دی‌اف این آثار بر روی سایت‌هایشان می‌کنند تا از رهگذر این اقدام میزان مراجعه به سایت‌هایشان افزایش پیدا کند و بتوانند کالاهای بی‌ربط به کتاب هم آگهی کنند و به مشتری‌ها بفروشند. کسب سود حداکثری از حاصل دسترنج دیگران مهم‌ترین انگیزه این دست سایت‌های اقماری است و از سویی برخی از این سایت‌ها مدعی دفاع از آزادی بیان و رفع سانسور می‌شوند و بسیاری مواقع به دروغ ادعا می‌کنند فلان کتاب در بازار موجود نیست و ما برای مقابله با سانسور اقدام به نشر این آثار می‌کنیم. در حالی که خیلی‌وقت‌ها این ادعا درست نیست. بسیاری آثار در فضای نشر مکتوب و چاپی موجود هستند و مشکلی هم از حیث سانسور برای عرضه و فروش ندارند با این حال نسخه پی‌دی‌اف آنها هم در این دست سایت‌ها عرضه شده است و عملاً مورد دستبرد قرار گرفته است. گسترش «عدالت اجتماعی» از رهگذر سرقت و دستبرد به آثار نویسندگان و مترجم‌ها در حوزه علوم انسانی یکی از تازه‌ترین ادعاها و بهانه‌ها برای عرضه غیرقانونی صدها کتاب ادبیات و علوم انسانی روی یکی از سایت‌ها بود که اعتراض جمعی از نویسندگان و شاعران و مترجمان را به همراه داشت و در نامه‌ای اعتراضی به سرقت‌کنندگان مدعی «عدالت اجتماعی» خواستند برای تحقق این ایده کمونیستی از جیب خود مایه بگذارند و از کیسه خلیفه نبخشند!
دستبرد به آثار نویسندگان و مترجمان و شاعران چیز تازه‌ای نیست و از سال‌ها پیش آثار مطرح و پرفروش برخی از نویسندگان و مترجمان قاچاق می‌شد و نسخه افست آن با کیفیت چاپ پایین‌تر در راسته انقلاب فروش می‌رفت و تنها دلیل کم‌خطر بودن آن نوع قاچاق این بود که آن‌چنان گسترده و جدی نبود که بخواهد اقتصاد نشر را با بحران روبه‌رو کند اما با گسترش اینترنت و سایت‌های سارق کتاب می‌بینیم این دست اتفاق‌ها عملاً تهدیدی جدی برای اقتصاد نشر ایران است. اقتصادی غیر شفاف، وابسته، بیمار که خیلی وقت‌ها دخلش با خرجش نمی‌خواند و اگر حمایت‌های دولت‌ها از صنعت ورشکسته کتاب نبود بی‌شک از رقم دو هزار ناشر ثبت‌شده 10 ناشر هم نمی‌توانست بر جای بماند.
عرضه کتاب‌ها فقط به سایت‌ها محدود نمی‌شود، بلکه چندصد و چند هزار کتاب را در یک یا چند سی‌دی کپی می‌کنند و در حاشیه پیاده‌رو انقلاب روی گونی بساط می‌کنند و چند صد میلیون سرمایه ناشران و چند ده سال حاصل زحمت ده‌ها نویسنده و مترجم را یک‌جا به دو هزار تومان می‌فروشند تا چند ده‌هزارتومانی کاسب شوند و به زخمی بزنند!
به اعتقاد بسیاری از فعالان نشر، مساله سانسور کتاب و عدم اعتماد مخاطب به نسخه چاپی آثار و همین‌طور شکل‌گیری این ذهنیت نزد افکار عمومی که کتاب باید زیر قیمت واقعی یا اصلاً مفت عرضه شود عملاً سبب گسترش پدیده دانلود غیرقانونی شده است و در این میان اقدام‌های انتظامی و قضایی و برخورد با متخلفان فقط مانع تشدید این وضعیت می‌شود و هرگز نمی‌تواند تکلیف این موضوع را یک‌بار برای همیشه روشن کند. از این‌رو ضرورت بازنگری در سیاست‌های نظارتی و حمایتی از حوزه کتاب بیش از گذشته احساس می‌شود؛ سیاست‌هایی که نه‌تنها به گسترش کتابخوانی و نهادینه شدن کتابخوانی در ایران کمک بزرگی نکرده است بلکه عملاً منجر به پدید آمدن چالش‌های دیگر هم شده است.
در این بین البته اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، فعالان نشر و اهل کتاب اعم از نویسندگان و مترجمان و شاعران و مولفان حوزه علوم انسانی به طور فردی و گاه صنفی فعالیت‌هایی را برای مقابله با دانلود غیرقانونی سر و شکل داده‌اند. از آن جمله می‌توان به اقدام‌های ترویجی مانند راه‌اندازی کمپین «من دزد کتاب نیستم» اشاره کرد.
اقدامی که از سوی سایت فیدیبو فروشگاه ئی‌بوک فارسی صورت گرفته است و به این منظور وب‌سایتی برای رصد اقدام‌های مجرمانه و غیرقانونی عرضه کتاب در فضای وب هم راه‌اندازی شده است؛ در این سایت کاربران، مولفان و ناشران می‌توانند پیوند (لینک) سایت‌های متخلف را ارائه کنند تا برای حذف کتاب سرقت رفته پیگیری‌ها انجام شود. با مروری بر این بخش سایت به‌رغم فعالیت دوساله آن می‌بینیم عملاً شمار اندکی از کتاب‌هایی که به صورت غیرقانونی برای دانلود عرضه شده، حذف شده‌اند در حالی که بیش از صدها عنوان کتاب همچنان در سایت‌های مختلف به صورت غیرقانونی عرضه شده‌اند و از سوی کاربران دانلود می‌شوند.
زمان به شتاب می‌گذرد و باید دید سرانجام این مصاف به کجا می‌رسد. در روزگاری که خبر اختلاس‌ها و ارتشاها و فسادهای اقتصادی میلیاردی عملاً چیزی عادی شده است و قبح دزدی و مال مردم‌خوری از میان رفته است، آیا اصلاً می‌توان امیدی به تغییر این رویه و توقف پدیده کتاب‌دزدی داشت یا خیر؟! در فضایی که صنعت محتضر و ورشکسته نشر کتاب در ایران مدام زیر کیسه اکسیژن هوای انواع و اقسام حمایت‌های دولتی نفس می‌کشد آیا می‌توانید به روزهای رونق مبتنی بر بازار سرمایه و رقابت دست پیدا کنید یا خیر؟! چندان بوی بهبود از اوضاع نمی‌آید با این همه باید امیدوار بود. تا چه پیش آید و چه بگذرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها