شناسه خبر : 30161 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

مصائب کالبد فیزیکی تهران

آیا تنهایی و افسردگی سرنوشت گریزناپذیر ساکنان پایتخت و حومه است؟

زندگی مدرن مسائل و تبعات متعددی دارد. بسیاری از مردم هستند که به‌رغم اینکه در شهرهای توسعه‌یافته که زیرساخت‌های مناسبی نیز در آنها برای زندگی بهتر فراهم شده است، زندگی می‌کنند ولی دچار افسردگی، تنهایی و خلأهای عاطفی و احساسی هستند و ممکن است در این شهرها نیز خودکشی بیشتر باشد. چنان‌که میزان خودکشی در کشورهای توسعه‌یافته و شهرهای مدرن آنها به نسبت کشورهای توسعه‌نیافته یا شهرهای کمتر برخوردار، بیشتر است.

پویا علاءالدینی/ دانشیار گروه برنامه‌ریزی شهری دانشگاه تهران

زندگی مدرن مسائل و تبعات متعددی دارد. بسیاری از مردم هستند که به‌رغم اینکه در شهرهای توسعه‌یافته که زیرساخت‌های مناسبی نیز در آنها برای زندگی بهتر فراهم شده است، زندگی می‌کنند ولی دچار افسردگی، تنهایی و خلأهای عاطفی و احساسی هستند و ممکن است در این شهرها نیز خودکشی بیشتر باشد. چنان‌که میزان خودکشی در کشورهای توسعه‌یافته و شهرهای مدرن آنها به نسبت کشورهای توسعه‌نیافته یا شهرهای کمتر برخوردار، بیشتر است.

زندگی مدرن تبعاتی دارد که خودش را در موقعیت‌های خاصی متبلور می‌کند. در شهری مثل تهران که نزدیک به 8 تا 10 میلیون جمعیت ثابت دارد، ممکن است امکان رقابت برای همه افراد وجود نداشته باشد.

مساله روانی در همه جوامع وجود دارد ولی روان انسان شهرنشین و مدرن با روان یک انسان که در محیط‌های روستایی زندگی می‌کند، متفاوت است. خیلی سخت است که این دو را به هم ربط داد یا از هم بی‌تاثیر دانست. شکل یا همان کالبد فیزیکی شهر، بی‌شک می‌تواند به کیفیت زندگی و روابط اجتماعی انسان‌های شهری ارتباط پیدا کند و اینها به خودی خود می‌تواند فرضیه‌هایی مثل اینکه «در شهرهایی که روابط اجتماعی بیشتر و کیفیت زندگی بالاتری وجود دارد، تنش و فشار کمتری میان مردم وجود دارد» را مطرح کند.

بیش از 100 سال است که ما وارد دنیای مدرن شده‌ایم. به همین وسیله بسیاری از شهرها به شکل‌های مختلف گسترش پیدا کرده‌اند. امکانات مختلفی نیز در اختیار شهروندان قرار گرفته است. اگر شکل فیزیکی شهرها را در نظر بگیریم، شهر خوب تعریف مشخصی دارد که بین کارشناسان و برنامه‌ریزهای شهری در این باره نیز اجماعی وجود دارد؛ شهر خوب شهری است که مردم در آن اختلاط اجتماعی بیشتری با هم داشته باشند و همه قشرهای مختلف همدیگر را ببینند و با هم ارتباط داشته باشند و با دردها و نیازها و توانایی‌های یکدیگر آشنا ‌شوند. فضای اجتماعی در این شهرها چندقطبی یا دوقطبی نیست. وقتی از شکل فیزیکی شهرها صحبت می‌کنیم منظور چیست؟ می‌توان گفت شکل فیزیکی یعنی اینکه شهرها برای انسان طراحی شده باشند. یعنی شهرها برای تحرک انسان امکانات کافی دارد. در پیاده‌روها، پارک‌ها و اماکن تجمع انسانی زیاد باشد.

وسایل حمل‌ونقل عمومی گسترده باشد. تناقض بین رفت و آمد انسان و خودرو به حداقل برسد. آلودگی کمی در شهرهای انسان‌محور وجود دارد. این شهرها دوستدار کودک و سالمندان و خانواده هستند. شهر برای معلولان مناسب‌سازی شده است. اینها شهرهای خوب هستند. آیا در شهرهای ایران به این موضوعات توجه شده است؟ می‌توان گفت نه، چنین امکانی برای شهروندان وجود ندارد. شهر تهران پیاده‌رو درست و حسابی ندارد. می‌توان گفت شهرها در ایران برای انسان طراحی نشده‌اند. تهران با توسعه بزرگراهی و خیابان و افزایش جمعیت، شهری برای تردد خودرو و افزایش ترافیک و آلودگی است.

عابر پیاده و خودرو در تهران با هم قاطی هستند. این همه فشار فیزیکی، تنش‌ها را در شهر افزایش می‌دهد. بنابراین روابط و اختلاط کمتر می‌شود و فشارهای عصبی و درگیری رو به گسترش است. طبیعی است که شهری مثل تهران با نسبت افزایش حاشیه‌نشینی و البته تمرکز امکانات در درون خود، سبب درگیری جمعیت بسیار زیادی از جمعیت کشور خواهد شد. بنابراین تنهایی و افسردگی و بیماری و آلودگی و انواع آسیب‌های اجتماعی افزایش می‌یابد.

شهرهایی که خوب طراحی می‌شوند، شهرهایی هستند که مردم بتوانند در آنها به سهولت تردد کنند. رفت و آمد انسانی در آن شهرها بیشتر باشد. معمولاً این شهرها متراکم‌تر هستند و به‌جای گستردگی شهر، فضاهای عمومی زیاد می‌شود. اگر شهر بی‌رویه گسترش پیدا کند، رابطه میان آدم‌ها بسیار کم خواهد بود. فاصله منطقه 22 در غرب تهران با تهران‌پارس در شرق تهران نزدیک به 80 کیلومتر است. این فاصله دو شهر از همدیگر است و طبیعی است که در این شهر همگنی جمعیتی و عدالت اجتماعی و اقتصادی به وجود نمی‌آید. امکانات شهری و دسترسی‌ها کم می‌شود.

شهر خودرومحور می‌شود. مردم به‌جای تردد با دوچرخه یا به صورت پیاده ترجیح می‌دهند که با خودرو تردد کنند چون مسافت‌ها بسیار زیاد است. وقتی همه با خودرو می‌روند همه‌جا شلوغ می‌شود و این دست شهرها شهرهای خوبی نیستند. ویژگی‌های شهرهای خوب این است که محلات به شکل مدرن در آن شکل می‌گیرند و افراد خیلی سریع در آنها خود را پیدا می‌کنند. بچه‌ها می‌توانند در این شهرها آزادانه و در امنیت رفت و آمد کنند.

کودکان ما امروز نمی‌توانند رفت و آمد راحتی داشته باشند. در کشوری مثل ژاپن و شهرهایی مثل توکیو که چند برابر تهران جمعیت دارد، کودکان خیلی راحت رفت و آمد می‌کنند اما در تهران مطلقاً رفت و آمد و تحرک کودکان در فضاهای عمومی ممکن نیست. ایمنی و امنیت یکی از ویژگی‌های اصلی شهرهای خوب است. در شهرهایی که ایمنی و امنیت پایین است، شهروندان هم کیفیت زندگی پایینی دارند و در این شهرها جرائم افزایش پیدا می‌کند.

ارتباط بین محله‌ای با توسعه شبکه‌های بزرگراهی عملاً از بین رفته است. در تهران ما شاهد چنین وضعیتی هستیم. این شهر به لحاظ سازه‌ای توسعه پیدا کرده اما از نظر زیست‌پذیری کیفیت کمتری پیدا کرده است. نوعی خشونت در این سازه‌ها به شهر تحمیل شده است که این خود نشان‌دهنده طراحی غلط شهری است.

تهران امکانات بسیار زیادی دارد. دلیل اینکه این همه جمعیت در تهران زندگی می‌کنند یا در حاشیه آن شهرها و جمعیت انسانی در حال شکل‌گیری است، همین امکانات شهر تهران است. اتفاقی که در تهران افتاده این است که بیش از توسعه امکانات شهری و زیستی شهر، رشد جمعیتی بسیار زیادی اتفاقافتاده است.

در تهران این همه ساخت‌وساز شده است و همه اینها به‌جای آنکه رفاه بیاورد شهر را با مشکلات بیشتری مواجه کرده است. شما هرچه پول بیشتری صرف کنید، ترافیک بیشتری ایجاد کرده‌اید. ساخت مال‌ها و مجتمع‌های اقتصادی به خودی خود منجر به رفاه و امنیت و آرامش شهر نشده است بلکه ترافیک و تراکم جمعیتی را بیشتر کرده است. جنبه دیگر غیر از جنبه فیزیکی این شرایط، جنبه اقتصادی و اجتماعی شهرهاست.

این وضعیت البته به بعد فیزیکی شهر ربط دارد. اقتصاد شهری مثل تهران به اقتصاد دولت مرکزی خیلی مرتبط شده است. دولت با حضور در تهران پول زیادی را در این شهر خرج می‌کند. مقدار زیادی از رونق شهر تهران به این ربط دارد که این همه جمعیت اینجا آمده‌اند چون دولت هزینه زیادی کرده و امکانات زیادی را در اینجا فراهم آورده است. مردم هم سعی می‌کنند از این امکان بهره‌مند شوند. بنابراین در کنار این شرایط تحمیلی در شهرهای بزرگ مثل تهران، جمعیت زیادی به شهر و به حاشیه این شهر جذب می‌شوند.

بنابراین شما می‌توانید اثر این شرایط را بر قیمت مسکن ببینید. اقتصاد مستغلات افراد زیادی را در تهران ثروتمند کرده است. کاری که این افراد ثروتمند کرده‌اند این است که از این فرصت بادآورده توانسته‌اند به موقع بهره‌برداری کنند و این به خودی خود سبب فربه‌تر شدن عده‌ای و لاغرتر شدن عده دیگری شود.

دسترسی قشرهای کم‌درآمد به مسکن عادی بسیار کم شده است و این نوعی نابرابری را در شهری مثل تهران دامن زده است که البته ریشه‌های جامعه‌شناختی و اقتصادی بسیاری دارد و طبیعی است که شما در تهران و حاشیه آن قطعاً با جمعیتی افسرده و تنها روبه‌رو باشید.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها