شناسه خبر : 20169 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دیدگاه فاطمه معتمدآریا درباره حضور بازیگران سینما در تئاتر

در تئاتر بازیگر باید سرمایه داشته باشد

شاید خیلی‌ها که این روزها فاطمه معتمدآریا را روی صحنه چهارسو و در نمایش ننه‌دلاور و فرزندان او به کارگردانی زهرا صبری می‌بینند، گمان کنند معتمدآریا هم از آن دسته بازیگرانی است که از سینما به تئاتر آمده است. در حالی که معتمدآریا یک تئاتری قهار است.

شاید خیلی‌ها که این روزها فاطمه معتمدآریا را روی صحنه چهارسو و در نمایش ننه‌دلاور و فرزندان او به کارگردانی زهرا صبری می‌بینند، گمان کنند معتمدآریا هم از آن دسته بازیگرانی است که از سینما به تئاتر آمده است. در حالی که معتمدآریا یک تئاتری قهار است. او از تئاتر آغاز کرد و همواره یک تئاتری ماند. اما به هر حال به خاطر بضاعت بالای بازیگری‌اش تبدیل به یک ستاره سینما هم شد. سال‌ها میان حضورش روی صحنه فاصله افتاد اما امروز که روی صحنه است نمی‌توان این فاصله را حس کرد. گویی او هر روز یک بار روی صحنه نقشی را بازی کرده در تمام این سال‌ها. گفت‌وگوی ما با معتمدآریا پیرامون یکی دو پرسش درباره حضور بازیگران سینما روی صحنه تئاتر بود که او در نهایت دقت پاسخ‌مان را داد.



در همه جای دنیا این رفت و آمد بازیگران سینما به تئاتر به این شکل اتفاق می‌افتد؟
به نظرم در همه جای دنیا این اتفاق می‌افتد که هنرپیشه‌ها از سینما به تئاتر می‌آیند. اما اینکه چطور می‌آیند جای تامل دارد. معمولاً آنها یا می‌بینند بازیگری‌شان ضعف دارد، یا نه، می‌بینند موفق هستند و بنا به هر کدام از دلایل که به تئاتر بیایند می‌آیند تا تئاتر را تجربه کنند. اما برایش زحمت هم می‌کشند. اول سعی می‌کنند تعلیم ببینند. مربی می‌گیرند و یک کارگردان یکی دو سال با آنها کار می‌کند و بعد که آماده شدند می‌آیند روی صحنه. اینجا متاسفانه اگر بازیگری از سینما به تئاتر می‌آید بدون تجربه می‌آید و با یک ادعایی هم از سینما می‌آید. در حالی که مطمئن باشید اولین کار یک دانشجوی تئاتر روی صحنه از اولین کار یک بازیگر حرفه‌ای سینما که تجربه صحنه ندارد بهتر خواهد بود چرا که او تجربه صحنه را دارد و قاعده صحنه را می‌شناسد. سلیقه‌های صحنه و تفاوت‌هایش را می‌شناسد. می‌داند آتراکسیون با تئاتر شکسپیر تفاوت دارد. اگر این دو را جای یکدیگر قالب کنیم اشکال ایجاد می‌کند. منظور من اصلاً نه تئاتر خاصی است و نه شخص خاصی. هر کس هر کار دلش می‌خواهد مجاز است که انجام دهد اما قاعده‌ها در تئاتر مشخص است و هر چیز باید جای خودش باشد.

هر چیز باید جای خودش باشد دقیقاً یعنی چه؟
ببینید تئاتر اگر برای خودش اصول مدیریتی داشته باشد بیشتر این مشکلات هم حل می‌شود. شما امروز نمی‌توانید استقبالی را که از تئاتر گلریز می‌شود کتمان کنید. تئاترهایی را که در بولینگ عبدو برگزار می‌شود و بیشترین مخاطب را طی یک سال دارد و جای سوزن انداختن هم نیست، نمی‌شود ندید. بسیار هم ارزشمند است اما جای خودش ارزشمند است. این تئاتر اگر بیاید جای تئاتر کلاسیکی که در تئاتر شهر و مولوی اجرا می‌شود؛ ایراد ایجاد می‌کند. هر کدام از این تئاترها اگر جای خود اجرا شوند محترم هستند. الان هم ارتباط تئاتر و سینما همین‌طور است. تئاتر جای خودش را دارد و شما نمی‌توانید یک چیز را به تئاتر قالب کنید و بگویید که می‌خواهید تئاتر پرفروش و پرمخاطب باشد. چون ما آن تئاتر پرفروش و پرمخاطب را داریم. تئاتر مردمی ما دارد خوب بلیت می‌فروشد. همیشه هم به روز بوده و از مسائل سیاسی تا اجتماعی و فرهنگی را به شکل کمدی ارائه داده است. اما جای خودش ارزشمند است. اگر من بروم در تئاتر گلریز به من می‌خندند مخاطب چون می‌داند که جای من آنجا نیست. مرا آنجا قبول نمی‌کنند. جای من اینجا روی صحنه تئاتر شهر است. شاید حتی جایگاه اجتماعی آن بچه‌ها در تئاتر گلریز بیشتر باشد. من به آن کاری ندارم.

اما از سوی دیگر در این سال‌ها بازیگران تئاتر بسیاری به سینما رفتند و اعتراضی هم نبوده است!
وقتی بازیگر تئاتر به سینما می‌رود چیزی به آن اضافه می‌کند و باری از دوش سینما برمی‌دارد اما بازیگر سینما چیزی ندارد به تئاتر بیاورد. چون سینما تکنیک غالب است. دوربین و لنز و زاویه دوربین و تدوین و... در خدمت بازیگر است اما در تئاتر بازیگر بی‌چیز است. باید با سرمایه‌های خودش که صدا و بیان و هوش صحنه‌ای است کار کند. در سینما اگر یک بازیگر اینها را داشته باشد خب بهتر می‌تواند از حضورش استفاده کند اما اگر هم نبود خیلی اشکالی ایجاد نمی‌کند. بازیگر تئاتر باید با یک قاطعیتی روی صحنه برود که می‌داند از هیچ تکنولوژی خبری نیست.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها