شناسه خبر : 19558 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دو برابر انگلیس فیلم تولید می‌کنیم اما تنها ۴۰۰ سالن سینما داریم

هزار شهر بدون سینما

درآمد سینمای ایران در سال‌های اخیر همچنان یکی از بحث‌برانگیزترین‌ها باقی مانده است، می‌گویند اگر بودجه دولتی را بگیری چیزی از آن باقی نمی‌ماند و بدنه سینما هزینه تولید و کارش را همان اول کار از بودجه دولتی برمی‌دارد و با تتمه پول فیلمی ساخته می‌شود، حالا اگر فروشی داشت فبهاالمراد و اگر هم نداشت به جیب کسی ضرری نرسیده است و خزانه دولت فقط این وسط پولی داده و رفته است.

روزبه قبادی

درآمد سینمای ایران در سال‌های اخیر همچنان یکی از بحث‌برانگیزترین‌ها باقی مانده است، می‌گویند اگر بودجه دولتی را بگیری چیزی از آن باقی نمی‌ماند و بدنه سینما هزینه تولید و کارش را همان اول کار از بودجه دولتی برمی‌دارد و با تتمه پول فیلمی ساخته می‌شود، حالا اگر فروشی داشت فبهاالمراد و اگر هم نداشت به جیب کسی ضرری نرسیده است و خزانه دولت فقط این وسط پولی داده و رفته است.
بحث بر سر بودجه دولتی و حمایت‌های دولتی همچنان محل اختلاف است، سینماگران مستقل می‌گویند اگر دولت دست تفقد مالی‌اش را از سر سینما بردارد، اوضاع درست می‌شود و سینما خودش را مکلف می‌کند برای سرپا ماندن فیلمی بسازد که تماشاچی را به سینما بکشاند و سازوکار این حوزه کمی شبیه صنعتی می‌شود که در کشورهایی با سینمای درآمدزا، حاکم است. تا همین دو سال پیش خبر تعطیلی سینماهای قدیمی موجی به راه انداخت، خبرسازترینشان وقتی بود که مدیر سینما قدس به طعنه گفت با درآمد شبی 70 هزارتومان در دو هزار متر زیربنا اگر به جای سینما توالت عمومی احداث کند، عایدی بیشتری خواهد داشت. اوضاع سینماها و سینماداران در شهرستان‌ها بارها از تهران بدتر است، آنچنان که خبر تعطیلی سالن‌های سینما در شهرستان‌ها حتی تعجب کسی را برنمی‌انگیزد. شهر مشهد با داشتن هشت سالن سینما این‌روزها نیمی از سالن‌هایش در حالت نیمه‌تعطیل هستند، سینماهای اصفهان و تبریز هم با هشت سالن سینما تعریفی ندارند، شیراز و اهواز هم همان هفت یا هشت سالن باقی‌مانده‌شان به سختی سرپا مانده است. بعد از این شهرها که دارای بیشترین سالن سینماها در ایران هستند در شهرها و شهرستان‌های کوچک روزگار سینماداران بدتر است. با این همه در اولین روزهای فروردین 95 وزیر فرهنگ و ارشاد در اولین صبحانه کاری‌اش با چهره‌های اقتصادی سویه دیگری را پررنگ کرده بود، او کمی بعد از نگرانی‌ها برای تعطیلی سینماهای قدیمی خبر داده بود که سینمای ایران به روزهای پررونقی نزدیک می‌شود، تاکیدش هم روی سینماهایی بود که در مجتمع‌های تجاری ساخته می‌شوند و از فروش خوبی هم برخوردارند، جنتی گفته بود: «در حالی که در گذشته کسی به فکر ساخت سینما نبود و سینمادارها درپی تغییر کاربری بودند اما امروز تقاضای زیادی برای احداث سینما ارائه می‌شود.»
علی جنتی امیدواری‌اش به جان گرفتن گردش مالی سینما را درست بعد از تعطیلات نوروز مطرح می‌کرد، درست در روزهایی که سینما در تعطیلات نوروز سینمای ایران 16 میلیارد و نیم فروش داشت، در حالی که در همین برهه سال 94 سینمای ایران تنها 2 /3 میلیارد درآمد داشت.

چاره کار: مجتمع سینمایی؟
ساخت سینماهای چند‌سالنه و مجهز به نظر بسیاری از کارشناسان و سیاستگذاران یکی از ارکان اصلی و زیرساخت‌ها برای بالا بردن گردش مالی و دعوت و جذب مخاطب در سینماست، این در حالی است که سینماگرانی که از بودجه‌های دولتی فاصله می‌گیرند می‌گویند این درد تنها با ساخت سینما دوا نمی‌شود. با این همه بسیاری معتقدند مجتمع‌های سینمایی یکی از موارد راهگشای اصلی است. یکی از آنها احمد گلچین است، سرمایه‌گذار سرشناس ایرانی که سال‌هاست در کشورهای حاشیه خلیج فارس و عربی مجموعه‌ای به نام گرندسینما را با شعبه‌های متعدد اداره می‌کند، گلچین سال‌ها پیش اعلام آمادگی کرده بود که با سرمایه شخصی شعبه‌ای از مجتمع‌های گرندسینما را در ایران افتتاح کند و به این ترتیب امکان اکران فیلم‌های خارجی همزمان با اکران جهانی به واسطه شرکت گرندسینما در ایران هم فراهم شود، گلچین یکی از بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین شرکت‌های توزیع فیلم در خاورمیانه را اداره می‌کند. پیشنهادی که با وجود موافقت‌های اولیه از سوی دست‌اندرکاران دولتی پیگیری نشد و این پروژه هم به اجرا درنیامد. احمد گلچین معتقد است: «خوشبختانه در سال‌های اخیر فیلم‌های ایرانی قابل تاملی ساخته شده است. تجربه هم ثابت کرده است که فیلم خوب را حتی اگر در گاراژ اکران کنند، مخاطب برای تماشای آن می‌آید؛ اما در مجتمع سینمایی فیلم متوسط هم تماشاچی دارد و در ایران برای رسیدن به یک فروش ایده‌آل در سینما به مجتمع سینمایی نیاز داریم. وقتی در یک مجتمع سینمایی یک فیلم اصلی و مطرح در سالن اصلی به نمایش درآید، فیلم‌های متوسطی که در کنار آن به نمایش درمی‌آید هم از فروش قابل قبولی برخوردار می‌شوند. جمعیت تهران حال به اندازه امارات است و این شهر بیش از هر چیز به مراکز تفریحی و فرهنگی نیاز دارد.» او معتقد است ایران بیش از هر کشور دیگری در منطقه توان رسیدن به گردش مالی بالا در حوزه سینما را دارد: «عرصه سینما، شرایط اقتصادی خاصی دارد. کسی که می‌خواهد در کوتاه‌مدت در این زمینه به سود برسد، نباید سراغ این بخش بیاید. ولی ساخت سینما در درازمدت منافع و سود مالی فراوانی دارد. برای راه‌اندازی این سینما در حال حاضر 70 میلیون دلار سرمایه اولیه لازم است تا سینمایی با استانداردهای گرندسینما ساخته شود. یعنی سینمایی با همان کیفیتی که در مسقط، لبنان، اردن و قطر وجود دارد. برای تجهیزات داخلی هم تخمین ما رقمی در حدود 30 میلیون دلار است.»

ایرانی‌ها شش سال یک‌بار هم سینما نمی‌روند
براساس آمارهایی که امیرحسین علم‌الهدی کارشناس سینما استخراج کرده است، سینمای ایران در معادله‌ای چندمجهولی اسیر شده است.
از سال 1368 که جمعیت سینماروی ایران به 80 میلیون بلیت (میانگین بهای بلیت در آن سال حدود 200 تا 250 ریال بود) در سال رسید تنها طی دو سال (سال 1370) شاهد کاهش 15 میلیون‌نفری بود. سالیانی که کم‌کم مخاطبان سینما به وسیله ویدئو بتاماکس‌های قاچاق و فیلم‌های زیرزمینی سینمای دیگری را تجربه کردند و با رسمیت ویدئو و بعد هم باز شدن پای ماهواره و اینترنت به خانه‌ها طی پنج سال دهه اول 70؛ جمعیت سینمارو نسبت به سال‌های اوج به 45 میلیون نفر رسید و کاهش 35 میلیون‌نفری را تجربه کرد، آن هم در شرایطی که میانگین بهای بلیت در سال 1375 تنها 1000 ریال بود و بازهم در آغاز سال اول دهه 80 نیز فاصله خود را به منفی 60 میلیون نفر رساند. یعنی 21 میلیون بلیت در سال 80 به فروش رفته است در نهایت باید بگویم هر ایرانی هر 5 /5 سال یک بار به سینما می‌رود و این یعنی ورشکستگی کامل سینما در ایران در حوزه نمایش نه تولید فیلم. ایران از نظر تولید فیلم در میان 100 کشور اول جهان در رده 13 تا 15 قرار دارد و از این نظر از کشوری مانند فرانسه هم جلوتر است، اما در حوزه نمایش و درآمد‌زایی به وضعیت اسفناک فعلی رسیده است. سینما در حوزه تولید ورشکسته نیست! چون اگر ورشکسته بود سالی 300 فیلم نمی‌توانست تولید کند پس سودآوری در اکران سینمایی نیست بلکه در حوزه تولید است! بعد از انقلاب 300 سینما تعطیل شده است، اما تهیه‌کننده سینمایی را نمی‌شناسیم که برای بدهی حاصل از زیان فیلمش به زندان رفته باشد. میزان مراجعه مردم در یک سال به سینما مهم‌ترین شاخص سینمایی است. ایران با 70 میلیون نفر و مخاطب 15 میلیون‌نفری رتبه خوبی در آسیا ندارد. آخرین رتبه در اختیار ایران است (2 /0؛ هر ایرانی در طول هر پنج سال سینما می‌رود).
علیرضا داوودنژاد کارگردان سینما به تازگی در نامه‌ای که به دادستان تهران نوشته به آمار جدیدی اشاره کرده: درباره تعداد سالن‌های سینما باید گفت که حدود هزار شهر ایران سینما ندارند. از میان حدود ۳۰۰ سالن سینما، دست‌کم زیر ۸۰ سالن استاندارد هستند؛ نکته‌ای که در قیاس با کشورهای منطقه هم ناچیز است. متاسفانه بازار شبکه نمایش خانگی هم بیشتر در دست سارقان و قاچاقچیان است و گردش مالی آن اصلاً قابل مقایسه با گردش مالی بازار قانونی نیست! برخی از مراکز استان‌ها چیزی حدود ۱۰، ۲۰ دی‌وی‌دی می‌خرند و از روی آن برای سایر استان‌ها هزاران کپی غیرقانونی تکثیر می‌کنند!

اوضاع در کشورهای همسایه و کمی دورتر
این در حالی است که در کشورهای همسایه ایران با تولیداتی کمتر مخاطبان بیشتری راهی سینما می‌شوند. شمار تماشاگران سینماهای ترکیه در سال ۲۰۱۵ با 2 /3 درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۱۴ به ۵۷ میلیون و ۱۴۸ هزار و ۱۱ نفر رسید. تعداد تماشاگران فیلم‌های سینمایی ترکی با 2 /2 درصد افزایش به ۳۱ میلیون و ۶۶۱ هزار و ۶۰۰ نفر و شمار تماشاگران فیلم‌های سینمایی خارجی هم با 5 /4 درصد افزایش به ۲۵ میلیون و ۴۸۶ هزار و ۴۱۱ نفر در سینماهای ترکیه رسید. بر اساس این گزارش تعداد سالن‌های سینما با 6 /8 درصد افزایش در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۴ به دو هزار و ۳۵۶ مورد رسید. در این دوره تعداد صندلی‌های سینما با افزایش 7 /7 درصدی به ۲۹۷ هزار و ۶۱۰ رسید.
در همین دوره تعداد فیلم‌های اکران‌شده با افزایش 4 /18 درصدی به رقم ۴۹ هزار و ۱۵۱ رسید. فیلم‌های سینمایی ترکی اکران‌شده نیز با افزایش 4 /26 درصدی به ۲۱ هزار و ۲۹۴ و فیلم‌های سینمایی خارجی اکران‌شده با افزایش 8 /12 درصدی به ۲۷ هزار و ۶۵۷ رسید. در این گزارش تعداد استان‌هایی که دارای سالن سینما هستند، در سال ۲۰۱۵ حدود ۷۴ استان اعلام شده است. استان‌های اردهان، بایبورت، گوموش‌خانه، حکاری، ایغدیر، سینوپ و شرناق ترکیه سالن سینما ندارند. از آن سو در کشورهایی همچون آمریکا ‌ هر شهروند آمریکای‌شمالی به‌طور متوسط ۲ /۵ فیلم را در سینماها تماشا می‌کند. آمار قابل توجه رشد درآمد هالیوود، رغبت سرمایه‌گذاری در این حوزه را افزایش داده است و همین امر سبب شده تا در بحران اقتصادی آمریکا، همچنان این صنعت با نمودار رو به رشدی به فعالیت خود ادامه دهد و نه صرفاً به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان هنر-صنعت مسیر توسعه‌یابی‌اش متوقف‌ناشدنی تلقی شود. این در حالی است که آمارهای جدید نشان می‌دهند هر ایرانی شش سال یک بار هم گذرش به سینما نمی‌افتد و 40 میلیون ایرانی در نزدیکی محل زندگی‌شان به سینما دسترسی ندارند.

تولید فیلم در ایران دوبرابر انگلیس
حجم تولیدات سینمای ایران و معادله مجهولش برای منتقدان و کارشناسان سینمایی هم حل نشده است. روزنامه گاردین چندی پیش در مقاله مفصلی به وضعیت سینمای ایران و تولیداتش پرداخته بود. نویسنده در بخش‌هایی از این گزارش نوشته است: «به ازای همه فیلم‌های نوآورانه‌ای که در جشنواره‌ها توجه‌برانگیز می‌شوند، بسیاری فیلم‌های دیگر هم هستند که هرگز پایشان را از مرزهای کشور بیرون نمی‌گذارند و اکثرشان هیچ‌گونه ادعای هنری نیز ندارند. آنها فقط ساخته می‌شوند تا چند هفته‌ای در سینماهای محلی و ویترین‌های فروش دی‌وی‌دی دوام بیاورند. بنابراین جای شرمندگی هم ندارد که خیلی زود فراموش شوند، ولی به هر حال نمی‌توان آنها را کلاً نادیده گرفت. صنعت فیلم ایران که در حال حاضر یکی از فعال‌ترین‌های جهان است سالانه نزدیک به 100 فیلم می‌سازد، آن هم بدون احتساب فیلم‌های مستند، زیرزمینی و انبوه برنامه‌های تلویزیونی. برای مقایسه باید گفت فرانسه که موفق‌ترین صنعت سینمای اروپا را دارد سالانه حدود 200 فیلم تولید می‌کند و تولید بریتانیا نیز از 100 فیلم فراتر نمی‌رود.»
این فیلم‌های ایرانی نه جنبه تجاری دارند و نه جنبه تبلیغات عقیدتی یا سیاسی، بلکه اکثراً نوع خاصی از روایت‌های شهری هستند که فیلمسازان و منتقدان نامشان را «سینمای بدنه» گذاشته‌اند، اصطلاحی که نباید آن را با «جریان غالب» اشتباه گرفت، زیرا این فیلم‌ها چندان در جامعه دیده نمی‌شوند و جایی باز نمی‌کنند. ولی با همه اینها چنین فیلم‌هایی ساخته می‌شوند و دولت که بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار صنعت فیلم است از ساخت آنها حمایت می‌کند. سوپرمارکت‌های ایرانی این روزها پر از فیلم‌هایی است که حتی شانس خودشان را در سینما امتحان نمی‌کنند و یکسره به شکل سی‌دی راهی شبکه توزیع سوپر مارکتی می‌شوند و فروششان در قسمت‌های پایین شهر بسیار بالاست. یک خانواده چهار‌نفره برای رفتن به سینما لااقل باید 10 پوند هزینه کند، اما با خرید یک فیلم از سوپرمارکت کمتر از دو پوند هزینه می‌کند و احتمالاً فیلم را بعد از تماشا به همسایه فقیرتر می‌دهد. مساله عجیب‌تر برای منتقدان و کارشناسان خارجی سینما اینجاست که چرا دولت ایران بودجه‌اش را صرف حمایت فیلم‌هایی از این دست می‌کند، گاردین دراین باره می‌نویسد:
اما چرا از این سینما دولت حمایت می‌کند و چرا فروش این فیلم‌ها دوام دارد؟ گاردین در بخش‌هایی از این گزارش نوشته است: «فیلم‌های «بدنه اصلی» سینما بسیار شبیه هم و یکدست هستند. دوربین در آنها مسیر ثابت، افقی و مستقیمی دارد. تقریباً در هر فریم دست کم یک شخصیت حضور دارد و از مناظر طبیعی یا صحنه‌های ازدحام مردم خبری نیست. مدیوم‌شات در اکثر صحنه‌ها غلبه دارد، به این ترتیب بیننده همزمان شاهد دو یا سه شخصیت است، ولی از پس‌زمینه چندانی خبری نیست. لباس‌ها، گریم‌ها و دکورها نو، نرم و پررنگ‌ولعاب هستند. شیوه بازی ناتورالیسم کاذبی است با ژست‌هایی که اندکی اغراق‌آمیزند و در مرز بازی تئاتری قرار می‌گیرند. ناگفته پیداست که در این فیلم‌ها از مسائل سیاسی روز خبری نیست. هنگامی که همه تعارض‌های اجتماعی به شکل مصنوعی از پس‌زمینه فیلم حذف می‌شود، دیگر فقط تعارض‌های فردی و روان‌شناختی است که روی صحنه باقی می‌ماند و جایگزین هرنوع تعارض دیگر می‌شود».‌
همه اینها در حالی است که سینمای ایران در میان 25 کشور اول تولید‌کننده فیلم در جهان قرار دارد و از لحاظ تعداد سالن و تعداد مخاطب جزو 10 کشور آخر در لیست تعداد مخاطب و درآمد قرار گرفته است. روزگاری ایران با 35 میلیون نفر 450 سالن سینما داشت. و حالا برای جمعیت بالای 80 میلیونش حدود 400 سالن سینما دارد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها