شناسه خبر : 17291 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازارکتاب کودک و نوجوان در ایران چه حال و‌ روزی دارد؟

کتاب‌های جان‌دار و بدون ویترین

تصویر پدر و مادرهایی که دست در دست کودکان‌شان به کتابفروشی‌ها سر بزنند تصویر تازه‌ای است. اگر تا پیش از این خانواده‌ها به دنبال این بودند که بچه‌هایشان بیشتر به دنبال درس خواندن باشند، حالا کتاب را هم در کنار درس می‌بینند.

شادی خوشکار

تصویر پدر و مادرهایی که دست در دست کودکان‌شان به کتابفروشی‌ها سر بزنند تصویر تازه‌ای است. اگر تا پیش از این خانواده‌ها به دنبال این بودند که بچه‌هایشان بیشتر به دنبال درس خواندن باشند، حالا کتاب را هم در کنار درس می‌بینند. اگرچه هنوز اهمیت کتاب خواندن به اندازه کتاب‌های درسی نیست اما خیلی از خانواده‌ها دیگر می‌دانند که برای تقویت خواندن و نوشتن می‌توانند برای بچه‌هایشان کتاب‌های داستان بخرند یا خیلی از آنها دنبال کتاب‌هایی‌اند که فکر کردن و خلاق بودن را به بچه‌هایشان یاد بدهد. کتاب‌ها دیگر کمتر آن نقش دور کردن بچه‌ها از زندگی واقعی را دارند و خیلی از خانواده‌ها ترجیح می‌دهند بچه‌هایشان به جای بازی‌های رایانه‌ای سراغ کتاب خواندن بروند. از این رو اشتباه نیست اگر اهالی قلم تصور کنند که کتاب کودک نسبت به کتاب‌های دیگر رونق بیشتری دارد و بازار این گروه سنی توانسته است مخاطبان خود را پیدا کند. اما واقعیت در کتاب‌های این گروه سنی نیز چندان امیدوارکننده نیست. در بین کتاب‌های کودک و نوجوان نیز می‌توان افزایش عناوین و در مقابل کاهش تیراژها را مشاهده کرد ضمن اینکه تصور گسترش استقبال خانواده‌ها از کتاب‌های کودک نیز چندان مورد قبول همه نیست.
شهرام اقبال‌زاده که سال‌هاست در حوزه نشر و پژوهش کودک و نوجوان فعالیت کرده است، درباره بازار کتاب کودک می‌گوید بازار کتاب کودک مطلقاً بازار پررونقی نیست. او می‌گوید این یک فرضیه است که بازار کتاب کودک پررونق‌تر است و ادامه می‌دهد: «بعضی از پدر و مادرها که اهل کتاب باشند ممکن است که اگر خیلی به بچه‌هایشان اهمیت بدهند، خریدن کتاب برای آنها را در اولویت قرار دهند. این استثناست و استثنای بسیار نادری است که ممکن است این اتفاق بیفتد. به این نکته هم باید توجه کنیم که کتاب کودک هم کالاست و در شرایط رکود که ما در آن قرار داریم و با توجه به اینکه کالایی به نام کتاب در بیشتر خانواده‌ها جزو سبد خانوار نیست و نبوده است، در خانواده‌هایی که اهل کتاب بوده باشند اولین چیزی که کنار گذاشته می‌شود کتاب است و به طریق اولی کتاب کودک. گرانی کتاب هم در این مساله بی‌تاثیر نیست.»
او ادامه می‌دهد آنچه از ناشران به فروش می‌رسد اغلب کتاب‌های خاص از ناشران خاص است که دولت خریداری می‌کند: «در عین حال ما در ایران بازار نداریم، نابازار داریم. کتاب کودک در گرو سیاست‌های دولت است و جاهای دولتی که خرید دارند اولویت دارند که کتاب‌های خاص از ناشران خاص بخرند. گاهی ممکن است برای خالی نبودن عریضه از بعضی ناشرهای مستقل هم کتاب بخرند. اما نکته مهم این است که کتاب به دست مخاطب نمی‌رسد، چون خواننده‌ها و خانواده‌های ما عضو کتابخانه نیستند و سر نمی‌زنند. کافی است به تیراژهای 500تایی نگاه کنید.»
در ویترین کتابفروشی‌های مهم و معتبر در راسته انقلاب یا در خیابان کریمخان، کمتر کتاب کودک دیده می‌شود. کتاب‌های کودک معمولاً به بخشی در گوشه کتابفروشی‌ها، گوشه‌های تاریک و کم‌رفت و آمد به محاق رفته‌اند. اوضاع در کتابفروشی‌هایی که ناشران کتاب‌های کودک راه‌اندازی کرده‌اند، بهتر است اما به جز آنها، کتابفروشی‌های عمومی یا جایی به کتاب کودک نمی‌دهند یا بسیار محدود به آن می‌پردازند. در محدوده خیابان انقلاب تنها یک کتابفروشی مختص کتاب‌های کودکان با نام نمایشگاه کتاب کودک در حال فعالیت است که از قضا سال‌های زیادی و از زمستان 59 به این حوزه می‌پردازد. سیدجلیل انوری صاحب این کتابفروشی پیش از این توزیع‌کننده کتاب بوده است و ماجرای راه‌اندازی یک کتابفروشی برای کودکان هم به مهجور بودن کتاب کودک از دید او برمی‌گردد. او در این باره گفته است: «زمانی که در کتابفروشی‌ها می‌دیدم کتاب کودک یا نیست یا تنها در یک قفسه در پایین جای دارند به سرمایه‌هایی فکر کردم که می‌توانند برای مملکت خیلی ارزشمند شوند.» او از خریدارانی می‌گوید که به طور ثابت به کتابفروشی سر می‌زنند و حتی برخی از آنها که خودشان در کودکی مشتری کتابفروشی بوده‌اند حالا برای بچه‌هایشان از این کتابفروشی خرید می‌کنند.
شاید تنها شهرکتاب‌ها را بتوان به عنوان کتابفروشی‌هایی نام برد که بخش کودک در آنها هویت مستقلی دارد و تنوع‌شان امکان انتخاب و تورق کتاب به خانواده‌ها و بچه‌ها می‌دهند. مسوول بخش کودک شهرکتاب مرکزی که یکی از کامل‌ترین کتابفروشی‌های کودک محسوب می‌شود، درباره مراجعه خانواده‌ها به این کتابفروشی می‌گوید: «ما بخش کودک شلوغی داریم و همیشه خانواده‌های ثابتی داریم که هر هفته به ما سر می‌زنند. غیر از آنها هم خریداران گذری زیاد داریم.» درباره اینکه بیشتر چه کتاب‌هایی خریداری می‌شوند، می‌گوید: «در بین نوجوانان همچنان از گذشته تا به امروز کتاب‌های فانتزی بیشترین طرفدار را دارد. مجموعه‌هایی مثل هری پاتر هیچ‌وقت فروش‌شان متوقف نشده و نمی‌شوند. مجموعه‌هایی مثل عطش مبارزه هانگر یا کتاب‌های دیگر ترجمه فانتزی هم زیاد فروش می‌رود. بعد از کتاب‌های فانتزی، کتاب‌های ترسناک زیاد فروش می‌رود، کتاب‌های دارن شان و آر آل استاین یا کتاب‌های جدیدتر این ژانر.» او درباره فروش کتاب‌های کودک، کتاب‌هایی که اغلب پدر و مادرها برای بچه‌هایشان می‌خرند، می‌گوید: «خانواده‌ها برای گروه سنی کودک بیشتر نوستالژی خودشان را خرید می‌کنند. هنوز کتاب‌های منوچهر احترامی، حسنی نگو یه دسته‌گل و غیره پرفروش‌ترین‌هاست. خانواده‌ها خودشان انتخاب می‌کنند. از کتاب‌های جدیدتر بچه‌ها خودشان بیشتر سراغ آنهایی می‌روند که شخصیت‌هایشان را می‌شناسند. مثلاً یخ‌زده که انیمیشن آن هم ساخته شده یا شخصیت‌های دیگری را که می‌شناسند بیشتر می‌خرند. پدر و مادرها کتاب‌های قصه‌های من و بابام را هم به دلیل آن نوستالژی می‌خرند. بیشتر به قصه‌های کلاسیک ایرانی یا غیرایرانی علاقه دارند و به جدیدها اعتماد نمی‌کنند. جدیداً فلسفه کودک نیز بین‌شان طرفدار پیدا کرده است، احتمالاً جایی به آنها معرفی می‌شود و شاید از طریق مدارس آشنا شده‌اند اما خیلی سوق پیدا کرده‌اند به سمت اینکه هم خودشان بخوانند و هم برای بچه‌هایشان کتاب‌های این حوزه را تهیه کنند.»
یکی از دلایلی که برای کم‌رونق بودن کتاب مطرح می‌شود در دسترس نبودن آن است. در شرایطی که به طور کلی کتابفروشی تناسبی با جمعیت و وسعت شهرها ندارد، کتابفروشی‌ها هر روز از تعدادشان کم می‌شود، اقبال‌زاده در این باره می‌گوید: «کتابفروشی نیست برای اینکه جواب نمی‌دهد. کتابفروشی‌ها سودآور نیستند و اگر در دید مردم هم باشد آنها نخواهند خرید زیرا از نظر فرهنگسازی نتوانستیم کتابخوانی را نهادینه کنیم. اقتصاد و فرهنگ به هم وابسته است. از طرف دیگر چون اقتصادی نیست، کتابفروشی‌ها جمع می‌شود و چون اقتصادی نیست شعب جدید هم ندارد و ویترین نخواهند داشت. کتاب کودک ارزان است پس کتابفروش کتاب کودک را پشت ویترین نمی‌گذارد، کتابی باید در ویترین باشد که سودآور باشد. شرکت‌های پخش کتاب هم کتاب کودک را پخش نمی‌کنند چون حجمی ندارد و بنابراین قیمتی ندارد.» اما هنوز یکی از مکان‌هایی که از گذشته تا به حال به فروش کتاب‌های کودک مشغولند، یعنی دکه‌های مطبوعاتی، سر جای خود باقی‌اند. عمده کتاب‌هایی که آنها عرضه می‌کنند کتاب‌هایی است که از نظر ظاهر و محتوا کیفیتی ندارند. رنگ‌های شاد و جالب توجه کودک و قیمت ارزان و در معرض دید بودن‌شان باعث شده کیفیت نازل ظاهری و محتوایی‌شان به چشم نیاید و همچنان خانواده‌ها خریدارشان باشند. چیزی که اهالی نشر حوزه کودک را چندان خوشحال نمی‌کند و باعث شده است آنها همچنان نسبت به از دست رفتن این بازار توسط کتاب‌های به اصطلاح دکه‌ای نگران باشند. اقبال‌زاده می‌گوید این کتاب‌ها همچنان آنهایی هستند که بیشتر فروش می‌روند: «ناشرهایی که دکه‌ای و در دسترس هستند و کتاب را ارزان تولید کرده و می‌فروشند، پدر و مادرها را به خود جلب می‌کنند. آنها اغلب تصاویر غیرهنری و دم‌دستی دارند. ولی به طور کلی کتاب‌های خوب اگر در دسترس باشند به فروش می‌رسند البته بازار کتاب‌های ترجمه بهتر است چون آنها بهتر می‌نویسند، در کنار آن کتاب‌های خوب تالیفی هم به طور حداقلی و نسبی بازار دارند.»

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها