شناسه خبر : 17280 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گیشه سینما سال آینده چه حال و روزی خواهد داشت

روشنایی کورسومانند

شرایط اقتصادی سینمای ایران طی دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ نشان‌ از ادامه بحران در بخش فرهنگ و هنر ایران‌زمین دارد که از ابتدای دهه ۷۰ این سیر نزولی مخاطب آغاز شد و نمی‌توان شاخص‌های اقتصادی(تعداد مخاطبان مهم‌ترین تضمین‌کننده اقتصاد سینمای ایران است) را در این سال‌ها مثبت ارزیابی کرد.

index:1|width:290|height:78|align:right

شرایط اقتصادی سینمای ایران طی دهه 80 و اوایل دهه 90 نشان‌ از ادامه بحران در بخش فرهنگ و هنر ایران‌زمین دارد که از ابتدای دهه 70 این سیر نزولی مخاطب آغاز شد و نمی‌توان شاخص‌های اقتصادی (تعداد مخاطبان مهم‌ترین تضمین‌کننده اقتصاد سینمای ایران است) را در این سال‌ها مثبت ارزیابی کرد. شاخص‌هایی که هیچ‌گاه توسط دولت جدی انگاشته نشده است و ترجیح این است که شاخص کمی تولید همیشه دغدغه اصلی سیاستگذاران سینمایی باشد و «غفلت» از دو شاخص رونق سینمایی (سرانه سالن سینما و سرانه مخاطب به جمعیت) سال‌هاست که جزو سیاست‌های پنهانی متولیان شده است! سال 1380 سینمای ایران با مخاطب 21 میلیون‌نفری این دهه را شروع کرد و این در حالی بود که فقط طی یک دهه سینما از سال 1370 تا این سال کاهش چشمگیر مخاطب را تجربه کرد و امیدها برای رشد دوباره مخاطب در دهه 80 به ناامیدی گرایید و در این دهه به جز سال 1388 که به یمن فیلم اخراجی‌های 2 سینما توانست خود را به مرز مخاطب 20‌میلیونی نزدیک کند و با 18 میلیون و 500 هزار مخاطب این سال را جزو بهترین سال‌های دهه 80 ثبت کند و سال 1389 نیز با کاهش شدید مخاطب (11 میلیون نفر) به عنوان پایین‌ترین سال جذب مخاطب این دهه به ثبت رسید. اما در ابتدای دهه 90 سینمای ایران توانست با فیلم‌های جدایی نادر از سیمین و اخراجی‌های3 و... مخاطب خود را به 14 میلیون نفر برساند و بعد از افت مخاطب در سال 1389 سینما امیدوارانه به سال‌های بعد می‌نگریست که بر اساس اشتباهات دولت دهم و موضع‌گیری‌های سیاسی و ورود نهادهای تاثیرگذار سینما در سال 1391 با کاهش مخاطب هفت میلیون‌نفری در یک سال مواجه شد (مخاطب این سال حدود 7 تا 5/ 7 میلیون نفر بوده است) و سال 1392 نیز سینما تنها توانست رشد یک میلیون نفری را به نسبت سال گذشته خود تجربه کند و با روی کار آمدن دولت یازدهم و افزایش امید به فعالیت‌های سینمایی، سال 1393 برای این دولت و سینماگران خوش‌یمن بود و سینمای ایران توانست مخاطب خود را تا مرز 12 میلیون و 500 هزار نفر (15 درصد از جمعیت کشور) افزایش دهد و فروش خود را از مرز 50 میلیارد تومان بگذراند و طی یک سال به نسبت سال گذشته نزدیک به 15 میلیارد تومان بیشتر به حوزه توزیع و نمایش سینما تزریق شده است. فیلم سینمایی شهر موش‌ها مرضیه برومند با بیش از 10 میلیارد تومان توانست به‌عنوان پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران در این سال ثبت شد و این در حالی است که این فیلم تنها توانست حدود دو میلیون و 500 هزار نفر را در سراسر کشور جذب سینماها کند (سه درصد از جمعیت ایران) و در رده دوم، فیلم آتش‌بس تهمینه میلانی توانست با فروش چهار میلیارد تومانی ثابت کند که سال 1393 متعلق به زنان فیلمساز است و در رده‌های بعد فیلم طبقه حساس کمال تبریزی با فروش بیش از چهار میلیارد تومان و معراجی‌های ده‌نمکی با فروش نزدیک به چهار میلیارد تومان؛ چهار فیلم پرفروش این سال لقب گرفتند. همچنان چالش جدی در بین سیاستگذاران سینما و فعالان این حوزه رنکینگ پایین سرانه سینما رفتن مردم و سرانه تعداد سینما در ایران به نسبت سایر کشورهای دارای سینماست و تا زمانی که این دو شاخص مهم به رشد معنادار نرسند امکان عبور از بحران‌های سینما در ایران میسر نیست! در استانداردهای سینمایی جهان به ازای هر 10 هزار نفر یک سینما تعریف شده است و این شاخص در ایران با تنها 300 سالن سینما و با جمعیت 80 میلیون نفری به ازای هر 260 هزار نفر یک سالن است و در رنکینگ جهانی کشورهای کم برخوردار سرانه سینمایی هستیم. اما وضعیت سرانه سینما رفتن ایران نیز در وضعیت بحرانی است و مردمان این سرزمین همچنان هر هشت سال یک بار به سینما می‌روند و بازهم همچنان سرانه سینما رفتن ایرانیان در قیاس با کشورهای سینمایی و حتی همسایه‌ها قابل قیاس نیست. به ‌عنوان مثال در امارات عربی متحده سرانه سینما رفتن مردم بیشتر از دو بار در سال، در کره جنوبی بیش از پنج بار، در هند بیش از سه بار، در ترکیه نزدیک به یک بار، در اروپا بیش از دو بار و در آمریکا بیش از سه بار است! موخره: سینما رفتن و افزایش تعداد سینما رابطه مستقیمی با روند توسعه و افزایش سطح رفاه هر کشوری دارد و چنانچه بخواهیم در این شاخص‌ها رشد را تجربه کنیم پیش‌شرط این رشد سینمایی، رشد رفاه با تمام شاخص‌های رشد این مهم از یک سو و رشد سرانه مطالعه و ادبیات و کرسی‌های آزاداندیشی از سوی دیگر است و هر موقع سرانه درآمد ملی (مهم‌ترین شاخص رفاه) و سرانه مطالعه و... رشد کند بالطبع سینما هم رشد خواهد کرد و تا زمانی که این پیش‌شرط‌ها محقق نشود نمی‌توانیم به رشد و توسعه معنادار سینما خوش‌بین باشیم! رشد سینما مستلزم تحقق این پیش‌شرط‌هاست و این رشد به خودی خود (سینما جزیره‌ای منفک از سایر بخش‌های مهم جامعه نیست و سینما در رابطه مستقیم با شاخص‌های مهم جامعه در تمام ابعاد است) امکان تحقق نخواهد داشت و همچنان باید شاهد تلرانس تعداد مخاطب سینمای ایران بین 8 تا 15 میلیون نفر (با نگاه خوش‌بینانه عدد 15 را گفتم) در سال‌های پیش رو باشیم و مصداق اینکه چراغ سینما با «روشنایی کورسومانند خود» همچنان امیدبخش این سرزمین است به نظرم بهترین واژه برای رساندن مقصود نهایی این نوشتار است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها