شناسه خبر : 1572 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

زنی که یک روستا را متحول کرد

دیپلمه‌های کم‌سواد

حمیده حق‌پرست
خبر حضور «فروشنده» تازه‌ترین اثر اصغر فرهادی در جشنواره کن و حاشیه‌های آن در هفته پیش یکی از داغ‌ترین سوژه‌های مطبوعات در روزهای اخیر بود. دریافت جایزه نخل بهترین فیلمنامه و نقش نخست بازیگری به اصغر فرهادی و شهاب حسینی در شبکه‌های اجتماعی نیز به صورت ویژه‌ای پژواک یافت. با این حال برخی رسانه‌های منتقد دولت این رویداد را به دیده تردید مورد تحلیل قرار دادند. به‌طور مثال «کیهان» در یادداشتی به قلم سعید مهدوی با تیتر «همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد!» به فیلم فروشنده انتقاد کرده است. این روزنامه نوشت: فیلم «فروشنده» تازه‌ترین فیلم اصغر فرهادی -‌ که با نام «مشتری» به نمایش درآمد -‌ جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد را از جشنواره کن دریافت کرد. این در حالی است که اغلب نشریات و منتقدان سینمایی حاضر در این جشنواره، فیلم «فروشنده» یا «مشتری» را نسبت به کارهای قبلی فرهادی، سطح پایین‌تر دانسته و تاکید کرده بودند که این فیلم چیزی بر فیلم‌های قبلی وی نیفزوده است. فیلم «فروشنده» پس از بسته شدن کنداکتور بخش مسابقه جشنواره کن و در حالی که هنوز در حال طی کردن مراحل فنی خود بود در نسخه‌ای ناقص مورد پذیرش مدیران این جشنواره قرار گرفت! آنچه که به جز یک مورد (فیلم «طعم گیلاس» عباس کیارستمی که نخل طلای جشنواره کن را برد) در تاریخ جشنواره فیلم کن بی‌سابقه است! بنابر همین موضوع و و رود غیر‌قاعده و فراقانونی فیلم «فروشنده» به بخش مسابقه شصت و نهمین دوره این جشنواره، اغلب پیش‌بینی‌ها بر جایزه گرفتن این فیلم قرار گرفت ... علاوه بر این، آنچه بیش از پیش احتمال کسب جایزه را برای فیلم «فروشنده» تقویت می‌کرد، پرداختن به موضوع تعرض و تجاوز جنسی بود که در زندگی یک زوج بازیگر اتفاق می‌افتاد. تعرض و تجاوزی که به‌کارگیری غیرت و تعصب در قبال آن، (در این فیلم) خشونت‌طلبی و نکوهیده تلقی شده است! فقط می‌توان گفت باز هم شبه‌روشنفکری ما فریب فضاهای وارونه و کج و معوج غرب را خورده و حیثیت و شرافت ملی و دینی خود را در پای شعارهای پوچ و توخالی آنها قربانی کرده است.
در هفته پیش سیمای جمهوری اسلامی ایران هم یک رکورد شکست. طبق گزارش «تماشاگران امروز» برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری، در بکی از قسمت‌هایش با ۲۰۰ اصلاحیه مواجه شده است. بر اساس گزارش این هفته‌نامه، همچنین به دست‌اندرکاران این برنامه گفته‌اند اگر خواننده‌ای هم دعوت می‌شود قطعه‌هایی بخواند که موسیقی شاد نداشته باشد! این میزان اصلاحیه برای یک برنامه تولید صداوسیما در این گزارش بی‌سابقه ارزیابی شده ‌بود.
اخبار جانورآزاری نیز در ماه‌های اخیر با توجه ویژه رسانه‌ها به یکی از دلمشغولی‌های بسیاری از شهروندان بدل شده است. هفته پیش نیز رسانه‌ها از موردی در این باره خبر دادند. از قرار معلوم نیمه‌شب سوم خرداد 1395 (عده‌ای که هنوز مشخص نیست با چه هدفی، به سراغ سگ‌های پناهگاه مانی در بومهن می‌روند) با سر بریدن سگ‌ها و اسید دادن به آنها 40 سگ از 60 سگ پناه داده‌شده در این پناهگاه را قتل‌عام می‌کنند و پس از آن با آتش زدن محل زندگی این حیوانات تلاش می‌کنند تمام سگ‌ها را از بین ببرند. مسوولان انتظامی و قضایی تاکید کرده‌اند که این رویداد را پیگیری می‌کنند.

واکنش مدرسه به بی‌پولی پدر
پدر پول نداشت قسط ماهانه شهریه مدرسه غیرانتفاعی را پرداخت کند، مدیر عصبانی شد و در جشن روز آخر مدرسه به دانش‌آموز کلاس سوم مدرسه‌اش نه جایزه داد، نه تشویقش کرد؛ این خلاصه داستانی است که حالا دو روز است پدر خانواده، آقای «الف» را به‌قدری ناراحت کرده که حتی وقتی می‌خواهد از آن‌ور خط تلفن تعریفش کند، صدایش سخت درمی‌آید؛ صدایی پر از نگرانی و تاسف برای آنچه چندماهی است دخترش را ناراحت و گوشه‌گیر کرده است. آقای «الف» حالا در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید که این نخستین‌بار نیست که مسوولان دبستان دخترش چنین رفتاری که به گفته او «تبعیض‌آمیز» است، با دختر او می‌کنند: «ما شهریه‌ای را که باید برای درس خواندن دخترم در این مدرسه بپردازیم، قسطی پرداخت می‌کنیم؛ هر ماه ۲۵۰ هزار تومان. الان دو ماه است که متاسفانه نتوانسته‌ام به‌دلیل وضع بد مالی، آن را پرداخت کنم و همین موضوع باعث شده که رفتار تبعیض‌آمیزی با دخترم در این مدرسه داشته باشند. این نخستین‌بار هم نیست به خاطر این موضوع، بچه من را از خیلی چیزها محروم کرده‌اند. مثلاً زمستان سال گذشته بود که او را به همین دلیل از نمایش مدرسه حذف کردند. یا یک‌بار در زمستان پارسال، مدیر مدرسه زنگ زد و گفت یک نفر را بفرستید بچه را ببرد، چون او را فرستاده‌ام حیاط که آنجا بایستد.» باید دید مسوولان وزارت آموزش ‌و پرورش در واکنش به این گزارش چه اقداماتی را انجام خواهند داد؟

«زینت» زنی که یک روستا را متحول کرد
«زینت دریایی» کسی که سال‌هاست در روستای سلخ در جزیره قشم به کارهای عام‌المنفعه مشغول است؛ او در ۱۶‌سالگی در حرکتی ساختارشکنانه، برقع سنتی را که همه زنان جزیره باید می‌پوشیدند از چهره برداشت و به‌دنبال آن به گفته خودش کلی حرف‌ و مشقت‌ را هم تحمل کرد. «شرق» در گزارشی به زندگی این شهروند قشمی پرداخت. در بخشی از این متن آمده بود: ...داستان زندگی زینت دریایی پیش از این در کتابی به نام «در گرگ و میشِ راه» به قلم ابراهیم مختاری، سینماگر و مستندساز، نوشته و منتشر شده است، این کتاب را نشر چشمه با عنوان فرعی «تلاش مداوم زنی در جامعه بسته و مردسالار» چاپ کرده است. علاوه بر این یک فیلم و چند مستند هم درباره او ساخته شده. زینت، حالا حدود یک سال است خانه خودشان در روستای سلخ را به اقامتگاه بوم‌گردی تبدیل کرده تا پذیرای میهمانان و گردشگرانی باشد که برای دیدن جذابیت‌های قشم راهی این جزیره می‌شوند. این اقدام او برای حدود ۲۰۰ نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم شغل و محل کسب درآمد شده است، ۹۶ زن اهل سلخ در کار تولید صنایع دستی و فروش آن به گردشگران هستند و بقیه هم یا در آشپزخانه و دیگر قسمت‌های خانه مشغول‌اند، یا راهنمای گردشگران برای دیدن جزیره هستند، اعضای گروه موسیقی سنتی زار، صیادان سنتی، راننده‌هایی که گردشگران را جابه‌جا می‌کنند و... را هم باید به اینها اضافه کرد. زینت دریایی درباره تجربه کاری‌اش و اینکه چطور شد خانه محل زندگی خود و اعضای خانواده‌اش را به اقامتگاهی برای اسکان گردشگران تبدیل کرد، این‌گونه توضیح داد: «من از ۱۱‌سالگی‌ام در روستای سلخ فعالیت اجتماعی داشتم، آن موقع کار تزریقات و پانسمان را یاد گرفتم و در روستا انجام می‌دادم، از ۱۶‌سالگی ماما بودم، بعدها برای مبارزه با اعتیاد تلاش کردیم و توانستیم حدود ۷۰ نفر از اهالی را ترک بدهیم، در زمینه بهداشت محیط و بهداشت محل کار، کلرزنی آب آشامیدنی و... هم تلاش‌ها و فعالیت‌هایی کردم. علاوه بر این از حدود ۲۰ سال پیش با همراهی تعداد زیادی از خانم‌های روستا، تعاونی تولید و فروش صنایع دستی را در سلخ راه‌اندازی کردیم که گاهی آثار آنها را در نمایشگاه می‌فروختیم و بعضی وقت‌ها هم زن‌ها خودشان کالابه‌کالا محصولات را بین هم عوض می‌کردند و...؛ بعدها به‌دلیل اینکه من از روستا رفتم، آن تعاونی تعطیل شد و وقتی برگشتم تلاش کردم دوباره آن را احیا کنم، با این کار دختران و زنان جوان روستا مشغول به کار شدند و برای خودشان راه درآمدی پیدا کردند.» حالا هرکدام از اهالی روستا به‌نوعی در این پروژه گردشگری روستایی مشغول به کار هستند، گروهی از اهالی که پیش از این در کار نواختن موسیقی سنتی زار بودند، حالا بخش تقریباً ثابتی از کار این خانه شده‌اند، اگر میهمانان خانه زینت دریایی زیاد باشند و تقاضای اجرای موسیقی کنند، این گروه برای آنها خواهند نواخت. اعضای گروه اغلب‌شان سن بالایی دارند و برخی از آنها بیشتر از ۵۰ سال است که سازهای این موسیقی را می‌نوازند؛ اما پیش‌ازاین هیچ منبع درآمدی دست‌کم از راه نواختن موسیقی نداشتند. ۲۷ نفر از اهالی روستا، شامل ۲۱ زن و شش مرد هم به‌صورت مستقیم و ثابت در این خانه کار می‌کنند، کارهایی مانند تهیه نان و غذا و مرتب ‌کردن محل اقامت و خواب گردشگران و... .

دیپلمه‌های کم‌سواد
چندزبانه بودن، نبود امکانات تحصیلی، دوری راه و... مشکلاتی است که باعث می‌شود برخی دانش‌آموزان سیستان و بلوچستان با افت تحصیلی روبه‌رو شوند و تمامی مقاطع تحصیلی خود را بدون آموزش درست سپری کنند. «فرهیختگان» در گزارشی به این مساله پرداخت و نوشت: «...ترس از اینکه دانش‌آموزان در مناطق محروم رها شوند یا به کار قاچاق کشیده شوند، موضوعی است که باعث شده آموزش و پرورش برخی مناطق در سیستان و بلوچستان و مدارسی که در این مناطق هستند، مجبور شوند تا حد امکان هیچ دانش‌آموزی را در هیچ مقطعی رد نکنند. همین موضوع باعث شده دانش‌آموزان افت تحصیلی پیدا کنند و بدون اینکه دروس را یاد بگیرند، به مقاطع بالاتر بروند. به گفته علی صداقتی‌خیاط، معروف به «عموخیاط» نویسنده و جامعه‌شناسی که سال‌های زیادی برای آموزش به دانش‌آموزان مناطق محروم به‌ویژه سیستان و بلوچستان فعالیت کرده است، شاید باور عموم بر این باشد که دانش‌آموزان سیستان و بلوچستان جزو دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل هستند، اما واقعیت این است که افت تحصیلی بیشتر از هر موضوعی در این استان به چشم می‌خورد و بیشتر دانش‌آموزان این استان فقط مدرک تحصیلی دریافت می‌کنند، اما بعضاً سواد خواندن و نوشتن ندارند. مسائل و مشکلات زیادی در این استان وجود دارد؛ اولین موضوع این است که معلمان، دانش‌آموزان این استان را به دلیل اینکه از مدرسه فراری نشوند یا به سمت قاچاق نروند، با هر نمره‌ای قبول می‌کنند، یعنی اجازه نمی‌دهند که دانش‌آموزی از درس نمره قبولی نگیرد، زیرا ممکن است به سمت قاچاق برود.»

ماجرای کتک‌ خوردن خواهران ایرانی در قفس
آخرین ساعات دوشنبه‌شب بود که فیلمی از رقابت یک دختر نوجوان ایرانی به نام آرینا مافی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد. ویدئوی مذکور، رقابت این نوجوان را نشان می‌داد که در ۱۲سالگی در مسابقات یکی از خشن‌ترین رشته‌های جهان در ارمنستان شرکت کرده بود. او در کمتر از یک دقیقه به دست رقیب کلمبیایی خود مشت‌باران شد و شدیداً آسیب دید. این رقابت که به کتک ‌خوردن شدید دختر نوجوان انجامید، آنقدر دلخراش بود که شاید اگر داور مانع مُشت‌زدن حریف نمی‌شد، این دختر مبارز جانش را نیز از دست داده بود. حالا کار به جایی رسیده که گلایه‌ها و ناراحتی مردم ایران از اتفاق پیش‌آمده، شبکه‌های اجتماعی را پر کرده است. «شهروند» در این باره نوشت: وقتی پیگیر ماجرا می‌شویم، به این نتیجه می‌رسیم که رقابت مذکور دو ماه قبل در ارمنستان انجام شده و هیچ‌کس از آن خبردار نبوده است. البته به جز آرینا مافی، خواهرش تینا مافی نیز دقیقاً با شرایط مشابهی در این رقابت‌ها شکست خورده است. این دو خواهر با حجاب کامل و البته با پرچم ایران روی رینگ رفتند و ناکام برگشتند. به جز این دو خواهر، هشت پسر دیگر به نام سیدمحمد حسینی، حسین جعفر‌مافی، میلاد خسروی، مصطفی علیپور، مجید حجیوان‌رشیدی، علی مهرو بختیاری، سامان بهزادی و سعید جهانبخت برای این مبارزه‌ها داخل قفس رفتند که فیلم رقابت آنها در سایت‌های خارجی منتشر شده است... بعد از اینکه فدراسیون کاراته از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرد، همه نگاه‌ها به سوی فدراسیون ورزش‌های رزمی رفت. محمود رشیدی، رئیس فدراسیون ورزش‌های رزمی نیز در واکنش به انتشار این فیلم می‌گوید: «به هیچ‌وجه اعزامی به ارمنستان نداریم و اساساً با هرکسی که در زمینه «MMA» فعالیت کند، برخورد می‌کنیم. متاسفانه تازگی‌ها شاهد برخی از اعزام‌های غیرقانونی در این زمینه در رشته‌های مختلف هستیم. متاسفانه یکسری افراد که تعدادشان هم کم نیست، با هدف کسب درآمد و سود این اقدامات را انجام می‌دهند.» به نظر می‌رسد که در این زمینه باید شاهد سختگیری‌های بیشتر ازسوی نهادهای ذی‌ربط باشیم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها