شناسه خبر : 15396 لینک کوتاه

بررسی ابعاد سوءتغذیه در ایران در گفت‌وگو با وحید محمودی

ایرانی‌ها کوتاه و چشم‌بادامی‌ها بلندقد می‌شوند

دیدگاه وحید محمودی استاد اقتصاد دانشگاه تهران بر این است که بهبود وضعیت تغذیه ایرانی‌ها از طریق توزیع اقلام خوراکی میان اقشار آسیب‌پذیر موثر است اما راهکار اساسی این است که فقر درآمدی و فقر قابلیتی در کشور کاهش یابد. او در این گفت‌وگو که به صورت مکتوب انجام شده است، می‌گوید با تمرکز بر رفع فقر و محرومیت قابلیتی از طریق توانمندسازی، افزایش دانش تغذیه‌ای و مدیریت مناسب اقتصاد خانواده تا حدود زیادی می‌توان سوءتغذیه را کاهش داد.

دیدگاه وحید محمودی استاد اقتصاد دانشگاه تهران بر این است که بهبود وضعیت تغذیه ایرانی‌ها از طریق توزیع اقلام خوراکی میان اقشار آسیب‌پذیر موثر است اما راهکار اساسی این است که فقر درآمدی و فقر قابلیتی در کشور کاهش یابد. او در این گفت‌وگو که به صورت مکتوب انجام شده است، می‌گوید با تمرکز بر رفع فقر و محرومیت قابلیتی از طریق توانمندسازی، افزایش دانش تغذیه‌ای و مدیریت مناسب اقتصاد خانواده تا حدود زیادی می‌توان سوءتغذیه را کاهش داد.
در هفته‌های اخیر گزارش‌هایی مبنی بر بالا بودن میزان سوءتغذیه در سه استان ایران منتشر شده است؛ به طور کلی سوءتغذیه بر چه مبنایی محاسبه می‌شود؟
محاسبه سوءتغذیه بر اساس میزان کالری دریافتی از محل مصرف مواد خوراکی صورت می‌گیرد. یعنی ارزش مواد خوراکی مورد نیاز بدن که از مصرف خوراکی‌ها به دست می‌آید. مثلاً گفته می‌شود هر انسان به طور متوسط حدود 2500 کالری روزانه نیاز دارد. اما دو نکته نباید فراموش شود. نخست اینکه کالری به دست آمده از سبد غذایی متنوعی باشد و دیگر اینکه، سوءتغذیه می‌تواند بر اساس کمبود سایر ارزش‌های غذایی هم محاسبه شود؛ مانند کمبود پتاسیم، کلسیم، فسفر، آهن و... . به بیان دیگر، ممکن است فردی روزانه کالری مورد نیاز خود را تامین کند اما دچار سوءتغذیه باشد. چرا که افراد می‌توانند با مصرف دو عدد نان بربری در یک روز 2500 کالری مورد نیاز خود را تامین کنند.

با توجه به اینکه گزارش‌های رسمی از بالا بودن میزان سوءتغذیه در سه استان کشور حکایت می‌کند، فکر می‌کنید معضل ناامنی غذایی به این استان‌ها محدود باشد؟
سوء‌تغذیه محدود به این سه استان نیست. در تمامی استان‌ها مشکل سوءتغذیه وجود دارد اما این معضل در این سه استان نسبت به سایر استان‌ها شدت بیشتری دارد. گزارشی که وزارت بهداشت ارائه کرده است با نتایج مطالعات من در سال‌های 1384 و 1390 نیز مطابقت دارد. طبق این دو مطالعه شدت فقر در این سه استان نیز بالاست. در واقع رابطه مستقیمی بین شدت فقر و سوءتغذیه وجود دارد. در استان‌هایی که شدت و عمق فقر بیشتری وجود دارد سوءتغذیه هم بیشتر است.

اساساً منشاء سوءتغذیه در ایران چیست؟ آیا منشاء آن فقر است یا در ناآگاهی ایرانیان در مصرف اقلام خوراکی ریشه دارد؟
همان‌گونه که پیش از این نیز اشاره کردم، رابطه مستقیمی میان فقر و سوءتغذیه وجود دارد. سوءتغذیه هم ناشی از فقر درآمدی و هم فقر قابلیتی است. الگوی مصرف نامناسب، نحوه مصرف، زمان مصرف، نحوه نگهداری مواد غذایی، فرهنگ مصرفی مانند تبعیض نسبت به زنان و دختران و... نیز موجب سوءتغذیه می‌شود. در موارد متعددی مشاهده شده است که حتی افراد بالای خط درآمدی نیز از برخی جنبه‌های خوراکی دچار سوءتغذیه هستند. به بیان دیگر سوءتغذیه در میان غیر‌فقرا (فقر درآمدی) نیز وجود دارد. با تمرکز بر رفع فقر و محرومیت قابلیتی از طریق توانمندسازی، افزایش دانش تغذیه‌ای و مدیریت مناسب اقتصاد خانواده تا حدود زیادی می‌توان سوءتغذیه را کاهش داد. بنابراین منشاء سوءتغذیه هم ناشی از فقر درآمدی است و هم فقر قابلیتی که ناآگاهی هم ذیل آن قرار می‌گیرد. برای مثال ممکن است خانواده‌ای حتی ماهی یک‌بار هم امکان خریداری گوشت را نداشته باشد. حال آنکه اگر از سرپرست خانوار بخواهید با جایگزینی سویا به جای گوشت در سبد خانواده، مواد مغذی مورد نیاز را تامین کند ممکن است حتی اسم سویا را هم نشنیده باشد. بنابراین اگرچه ممکن است با افزایش آگاهی، افراد از زیرخط فقر خارج نشوند اما سوءتغذیه را با آموزش و تخصیص بهتر منابع می‌توان کاهش داد.

سوءتغذیه در ایران در چه اشکالی نمود یافته است؟
مطالعه الگوی بیماری‌ها مخصوصاً زنان و کودکان به پاسخ این پرسش کمک می‌کند. آثار این تغذیه به شکل ناتوانی‌ها و بیماری‌های مختلف بروز می‌کند. برای مثال وقتی اعلام می‌شود حدود 35 درصد از دلایل طلاق در ایران مربوط به ناتوانی جنسی است بخشی از دلایل آن به سوءتغذیه و استرس برمی‌گردد. سوءتغذیه آثار منفی نظیر تقلیل حافظه، کوتاه‌قدی و کم‌وزنی به بار می‌آورد.

در سال‌های گذشته، دولت‌ها طرح‌هایی برای افزودن ریزمغذی‌ها به اقلام خوراکی نظیر نمک و نان را به اجرا گذاشتند که اکنون نیز تقریباً متوقف شده است. آیا به طور کلی این طرح‌ها برای کاهش سوءتغذیه موثر بوده است؟
مسلماً غنی‌سازی خوراکی‌هایی که در سبد مصرف فقرا وجود دارد و کمک‌های غذایی در کاهش سوءتغذیه موثر است؛ زیرا گاهی کمک‌های نقدی به دلایل فقر قابلیتی، صرف خوراک نمی‌شود. برای مثال مصرف شیر در قالب توزیع شیر رایگان در مدارس به استناد مطالعات تجربی متعدد در دنیا یکی از اثربخش‌ترین شیوه‌ها برای کاهش سوءتغذیه و افزایش سلامت است. متاسفانه با وجود تجربه موفق این طرح در کشور، اجرای آن استمرار نیافت. مصرف سرانه شیر در ایران حدود 90 کیلوگرم در سال است؛ در حالی که رقم سرانه مصرف در جهان 155 کیلوگرم است. در مقابل مصرف نوشابه که مضرات آن به اثبات رسیده است، بیش از سه برابر مصرف جهانی، یعنی 42 کیلوگرم است. بنابراین عدم توزیع شیر رایگان در مدرسه به سوءتغذیه، کم‌خونی و بالاخص کوتاه‌قد شدن ایرانیان کمک کرده است. در حالی که چشم‌بادامی‌ها با سیاست‌های خوب تغذیه‌ای روزبه‌روز بلندقدتر و ایرانی‌ها کوتاه‌قدتر می‌شوند.

فکر می‌کنید وضعیت ناامنی غذایی با اجرای هدفمندی یارانه‌ها چه تفاوتی کرده است، آیا پرداخت‌های نقدی توانسته دسترسی اقشار فرودست را به غذای ایمن افزایش دهد؟
بدیهی است که پرداخت یارانه نقدی با وجود مضاری که دارد می‌تواند تا حدودی به رفع ناامنی خوراکی کمک کند. فرض پرداخت یارانه نقدی شرط لازم است اما کافی نیست. اثربخشی یارانه‌ها در بهبود تغذیه‌ای مردم به سطح فقر فرهنگ تغذیه‌ای آنان بستگی دارد. برای مثال طبق مطالعات صورت گرفته با اجرای یارانه نقدی، مصرف سرانه شیر کاهش یافته است. به این دلیل که افزایش قیمت شیر با درآمد اضافه یارانه‌ای یکسان نیست. به بیان دیگر اثر جانشینی ترجیحات مصرفی خانواده‌ها به هم ریخته است. به همین خاطر یکی از مهم‌ترین اولویت‌های دولت یازدهم باید توزیع شیر رایگان در مدارس باشد.

دولت یازدهم پس از تجربه ناموفق توزیع سبد کالا اکنون درصدد توزیع یارانه خوراکی به اقشار فرودست جامعه است. با توجه به اینکه دولتمردان در گفته‌هایشان ادعا می‌کنند که با توزیع این یارانه خوراکی می‌خواهند سوءتغذیه در میان این اقشار را کاهش دهند، آیا این طرح می‌تواند سوءتغذیه را در کشور کاهش دهد؟
هنوز جزییات یارانه یا سبد خوراکی از طرف دولت اعلام نشده است که در این مورد بتوان اظهارنظر قطعی کرد. اما به هر حال در شرایط فعلی توزیع برخی اقلام خوراکی مغذی در بین گروه‌های خاص و نه همه مردم می‌تواند موثر باشد. به بیان بهتر به جای روش هدف‌گیری صفر (nulltargeting) با روش هدف‌گیری جزیی (partial targeting) این طرح صرفاً در مورد گروه‌های خاص کارگری و تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی می‌تواند اجرا شود. اما در نگاهی فراخ‌تر، برای بهبود قطعی سوءتغذیه در ایران باید مساله فقر درآمدی و فقر قابلیتی حل شود. اما در شرایط فعلی توزیع خوراک در مراکز آموزشی و کارگری با بن‌های خوراکی و نیز توزیع شیر رایگان در مدارس موثر است.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید