شتابِ جدایی

جدایی باب میل هیچ‌کس نیست. همه برای ساختن می‌روند. آستین‌هایشان را بالا می‌زنند و کمر به ساخت یک زندگی جدید می‌بندند. اما چه می‌شود که این کمر همت، کم‌توان می‌شود و آخر، راهشان از هم جدا می‌شود. شاید سال‌ها قبل زمانی که اسم طلاق به میان می‌آمد، قبح یک جامعه سنتی بود. حالا اما وضع فرق کرده است.
در هر خانواده‌ای که سراغ بگیری، دست کم یک مورد طلاق دیده می‌شود. شتاب طلاق حالا بیشتر هم شده است. فاصله میان ساختن و به هم خوردن زندگی، آنقدر کوتاه شده که هشدارهایی در مورد طلاق در زمان عقد، داده می‌شود. اخیراً هم رئیس دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت، از افزایش شتاب طلاق در کشور خبر داده است. آن‌طور که وی عنوان کرده، بیشتر طلاق‌ها در سال اول و 80 درصد طلاق‌ها در سنین کمتر از 30 سال اتفاق می‌افتد که نقش والدین، خیران و همچنین مسائلی مانند اشتغال و مسکن در این مورد حائز اهمیت است. اشاره وی، به صورت غیرمستقیم به ارتباطی است که می‌توان میان آسیب‌های اجتماعی و مسائل اقتصادی دانست.
نکته‌ای که می‌توان از میان صحبت‌های محمداسماعیل مطلق گفت این مساله است که پیش از این و در سال 92، معاون ساماندهی امور جوانان وزارت بهداشت، به همین آمار نیز اشاره کرده بود و حالا با گذشت دو سال، وضعیت وخیم‌تر شده است. محمود گلزاری معاون جوانان وزارت بهداشت در همان زمان صحبت‌های معاون وزیر بهداشت را تایید و عنوان کرده بود 80 درصد طلاق‌ها در سنین کمتر از 30 سال است. سکون در رسیدگی به وضعیت طلاق از یک طرف و مساله کشیده شدن طلاق به سال‌های اول ازدواج از طرف دیگر، نیاز به یک تصمیم درست در این رابطه را ضروری می‌کند. در عین حال، پیش از این برخی جامعه‌شناسان به مساله ارتباط طلاق با مسائل اقتصادی اشاره کرده بودند. به گفته این جامعه‌شناسان، با افزایش تورم ازدواج کاهش پیدا می‌کند. امان‌الله قرایی‌مقدم یکی از همین جامعه‌شناسانی است که ارتباط طلاق با مسائل اقتصادی را به نوعی تایید می‌کند.
وی پیش از این مسائلی از قبیل نداشتن شغل مناسب، مسکن، تورم و گرانی را عامل طلاق خوانده بود. قرایی‌مقدم معتقد است: وقتی که جوانی با داشتن حقوق 600 هزار تومان ازدواج می‌کند و این جوان باید 700 هزار تومان پول کرایه خانه بدهد، سرخورده می‌شود و اکثر طلاق‌هایی که در دوران عقد رخ می‌دهد به دلیل این است که جوان‌ها از یکدیگر شناخت کمی دارند و درک واقعی از زندگی ندارند و فرد آن‌گونه که در رویاهایشان بوده است، تفاوت دارد. با این حال، دلایل دیگری نیز از منظر روانشناسی برای طلاق بیان می‌شود. برخی روانشناسان معتقدند تاب‌آوری پایین جامعه که ناشی از برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی است، در نهایت خانواده‌ها را به مرز جدایی می‌کشاند. با این حال نباید فراموش کرد که جامعه ایران، جامعه دیروز نیست که با طلاق، به دید سنتی برخورد کند. فراگیری این مساله به نسبت روزگاران قبل شدت یافته و هر بار که این مساله عنوان می‌شود، جامعه‌شناسان به این مساله اشاره می‌کنند که وزارت ورزش و جوانان باید دنبال راهکاری برای ایجاد شرایط لازم ازدواج جوانان باشد. برخوردهای سلبی که تاکنون جواب مناسبی را نیافته، حالا باید جای خود را به برخوردهای سازنده و ایجابی دهد. شاید این‌طور بتوان قدمی برای محکم کردن بنیان خانواده‌ها برداشت.