شناسه خبر : 10216 لینک کوتاه

پیروز حناچی از دلایل سرریز جمعیتی پایتخت می‌گوید

تبلور ضعف مدیریت شهری

آمارها نشان می‌دهد در حال حاضر جمعیت شب تهران به چیزی حدود هشت میلیون و ۵۰۰ هزار نفر رسیده؛ که این مساله نگرانی‌های بسیاری را به وجود آورده است. آن‌طور که طبق یک تحقیق علمی مشخص شده، ۷۰ درصد این جمعیت مازاد است.

آمارها نشان می‌دهد در حال حاضر جمعیت شب تهران به چیزی حدود هشت میلیون و 500 هزار نفر رسیده؛ که این مساله نگرانی‌های بسیاری را به وجود آورده است. آن‌طور که طبق یک تحقیق علمی مشخص شده، 70 درصد این جمعیت مازاد است. البته این موضوع برای سایر کلانشهرها نیز صدق می‌کند، به طوری که این مازاد جمعیت در شهر شیراز ۵۶ درصد، برای اهواز ۶۷ درصد، برای اصفهان ۶۸ درصد و برای مشهد ۶۹ درصد اعلام شده است. پیروز حناچی، در گفت‌وگو با تجارت فردا به دلایل ایجاد این مشکل پرداخته و خطرات آن را مورد بررسی قرار داده است. او معتقد است: در حال حاضر عدم توجه به تاثیر سرمایه‌گذاری‌ در مناطق دیگر کشور از دلایل اصلی برای وضعیت نامطلوب امروز مجموعه شهری در تهران محسوب می‌شود، چرا که این مساله باعث شده جمعیت در تهران و حتی سایر کلانشهرها رشد پیدا کند. به گفته معاون شهرسازی و معماری وزیر راه و شهرسازی در این زمینه باید سرمایه‌گذاری‌هایی که ایجاد جاذبه و اشتغال می‌کند در مساحت کشور به شکل متناسب انجام شود.



در حال حاضر جمعیت شهر تهران چقدر است؟ با توجه به شرایط و امکانات شهری که وجود دارد تهران برای چه میزان جمعیت گنجایش دارد؟
در حال حاضر بر اساس آخرین سرشماری، جمعیت 22 منطقه تهران هشت میلیون و 400 هزار نفر است و این تعداد جمعیت نشان‌دهنده کل جمعیت تهران نیست، چرا که در حریم تهران و اطراف تهران هم جمعیت بسیاری زندگی می‌کنند که بالغ بر 5 /14 میلیون نفر هستند. اما اینکه تهران تا چه میزان برای سکونت مناسب ظرفیت دارد، بسیاری از افراد معتقدند که تهران در سال 1375 از ظرفیت‌های زیست‌محیطی خود گذر کرده است به دلیل اینکه در شهر تهران، امکان توسعه خدمات به تناسب افزایش جمعیت وجود ندارد در صورتی که خدمات باید متناسب با جمعیت تولید شوند.
ممکن است بتوانیم مسائل بسیاری مانند مشکلات زیست‌محیطی را از قبیل، مشکلات حمل و نقل، آلودگی یا منابع آب، ظرفیت شبکه‌های تاسیسات زیربنایی، شبکه معابر و... که جمعیت‌پذیری یک شهر به آنها وابسته است با تکنولوژی و فناوری‌های اثرگذار حل کنیم، اما بعضی از محدودیت‌ها مانند محدودیت در ظرفیت سطوح اراضی که مختص فضاهای باز، سبز و خدمات عمومی و اجتماعی هستند یا تولید خدمات را نمی‌توان با این تکنولوژی‌ها حل کرد. بایستی حداقل خدمات محلی را در نزدیک‌ترین فاصله ممکن برای شهروندان ارائه کرد. باید شرایط به صورتی باشد که بعضی اقدامات صورت بگیرد. برای مثال شهروندان برای تهیه خدمات خود در سطح شهر تردد نکنند. البته این مشکل تنها برای تهران نیست، تمام کلانشهرهای کشور با این مشکل مواجه هستند. اگر شما کل استان را ارزیابی کنید متوجه می‌شوید که کل فعالیت‌ها در پنج درصد مساحت صورت می‌گیرد. سایر کلانشهرها مانند اصفهان، شیراز، تبریز و مشهد نیز، به همین صورت است اما تهران وضعیت حادتری نسبت به سایر شهرها دارد.

مشکلات مجموعه شهری و علت بروز آنها چیست؟
از مشکلاتی که مجموعه شهری با آن دست و پنجه نرم می‌کند می‌توان به فقدان برنامه و طرح، نارسایی نظام مدیریت و اسکان غیررسمی اشاره کرد. در این زمینه توسعه مجموعه شهری تهران طی سه دهه گذشته تابع هیچ نوع راهبرد، سیاست، برنامه و طرح مشخص برای هدایت توسعه هماهنگ مجموعه نبوده بلکه عمدتاً حاصل اسکان غیررسمی گروه‌های کم‌درآمد و استقرار بدون برنامه فعالیت‌ها بوده است. همچنین نارسایی نظام مدیریت مجموعه شهری تهران مجموعه‌ای است که اجزا و عناصر آن ارتباطی متقابل و روزمره با یکدیگر دارند اما اداره امور این مجموعه در حال حاضر بر عهده شهرداری‌ها، فرمانداری‌ها و وزارتخانه‌های متعدد است که هماهنگی سازمان‌یافته‌ای در میان آنها وجود ندارد و هیچ سیاست و راهبرد کلی بر آنها حاکم نیست. در ارتباط با اسکان‌های غیررسمی نیز، برآوردها نشان می‌دهد طی 20ساله 1355 تا 1375‌، حدود 40 درصد از پنج میلیون نفر اضافه جمعیت مجموعه به صورت غیررسمی اسکان یافته‌اند و بزرگ‌ترین شهرهای مجموعه پس از تهران و کرج، یعنی اسلامشهر، شهر قدس، قرچک و... حاشیه‌نشین‌هایی غیررسمی بوده‌اند که بعداً به شهر تبدیل شده‌اند و طی این مدت برنامه‌های رسمی بخش مسکن که به صورت واگذاری زمین و حمایت‌های مالی صورت گرفته و همچنین طرح‌های شهرسازی، به دلیل عدم توجه به توانایی‌ها و امکانات کم‌درآمدها قادر به جلوگیری از روند رو به افزایش اسکان غیررسمی نبوده‌اند. از این‌رو گستردگی ابعاد اسکان غیررسمی، مجموعه را با عوارض سیاسی و اجتماعی ناشی از شکل‌گیری تمرکزهای جمعیتی فقیر و محروم و مسائل و مشکلات کارکردی و زیست‌محیطی متعدد روبه‌رو کرده است.

پیامدهای افزایش بیش از اندازه جمعیت تهران چیست؟
در طرح جامع مصوب 1349، سطح سرانه زمین برای تامین نیازها 55 مترمربع تعیین شده بود که در طرح ساماندهی مصوب 1370 و بر اساس حداقل‌ها، به 32 مترمربع کاهش یافت. با کسر 240 کیلومترمربع سطح اراضی مسکونی و 210 کیلومترمربع سطح شبکه معابر از 707 کیلومترمربع سطح کل محدوده قانونی تهران، سطح قابل تخصیص به فضاهای باز و سبز و خدمات عمومی 257 کیلومترمربع خواهد بود با فرض حداقل 32 مترمربع سطح سرانه زمین فضاهای عمومی و 257 کیلومترمربع سطح کل قابل تخصیص به آن، ظرفیت جمعیتی تهران فقط حدود هشت میلیون نفر خواهد بود که این آمارها نشان می‌دهد، در صورت تداوم سیاست واگذاری اضافه تراکم ساختمانی، وضعیت شهر تهران به لحاظ فضاهای باز و سبز و خدمات عمومی و اجتماعی با خطرات جدی روبه‌رو شده و کیفیت محیط شهری از حداقل قابل تحمل به مراتب کمتر می‌شود.

کدام عوامل باعث شدند تا این مشکل در شهر تهران به وجود بیاید؟ چرا تهران به این روز افتاده است؟
در حال حاضر عدم توجه به تاثیر سرمایه‌گذاری ‌در مناطق دیگر کشور از دلایل اصلی برای وضعیت نامطلوب امروز مجموعه شهری در تهران محسوب می‌شود، چرا که این مساله باعث شده تا جمعیت در تهران و حتی سایر کلانشهرها رشد پیدا کند.

نتایج یک تحقیق علمی نشان داده، 70 درصد جمعیت تهران مازاد است، خطرات این مازاد جمعیت از ابعاد گوناگون به چه صورت است؟ این مساله چه مشکلاتی را می‌تواند به وجود آورد؟
تمرکز مساله‌ای است که فی‌النفسه در بلندمدت خطرناک است. برای مثال اگر زلزله بیاید با تلفات و صدمات بیشتری روبه‌رو می‌شویم. از این‌رو اگر تمامی سرمایه‌ها در یک فضای محدود متمرکز شوند، به خودی خود خطرآفرین می‌شوند. ضمن اینکه تعادل منطقه‌ای نیز به هم می‌ریزد. با این اتفاق در بخشی از کشور به خصوص کلانشهرها جمعیت افزایش پیدا می‌کند و در مقابل در یکسری از مکان‌ها، جمعیت کشور خالی می‌شود.

چگونه می‌توان این خطرات را به حداقل رساند؟
در این زمینه باید سرمایه‌گذاری‌هایی که ایجاد جاذبه و اشتغال می‌کند در مساحت کشور به شکل متناسب انجام شود. اما در حال حاضر از آنجا که حجم سرمایه‌گذاری کم است و وضعیت اشتغال در کشور نابسامان است، تمامی این سرمایه‌گذاری‌ها در اطراف کلانشهرها شکل می‌گیرد. این مساله به ما این پیام را می‌دهد که وضعیت سرمایه‌گذاری باید مناسب شود و با توجه به پتانسیل‌های منطقه‌ای از حداکثر مساحت کشور برای این سرمایه‌گذاری استفاده شود.

در چه صورتی می‌توان وضعیت سرمایه‌گذاری را در بخش‌های مختلف کشور ساماندهی کرد؟
بخشی از آن به اراده و تصمیم مرتبط است و بخش مطالعات آن نیز، در طرح کالبدی ملی و مطالعات آمایش قابل حل است. یعنی به ترتیب مطالعات آمایش و طرح کالبدی ملی باید صورت بگیرد که اینها جزو وظایف شورای عالی شهرسازی هستند.

در راستای این موضوعات تجربه جهانی به چه صورت بوده است؟
بسیاری از کلانشهرهای دنیا، با مشکل افزایش بیش از اندازه جمعیت روبه‌رو بوده‌اند؛ بر اساس آمارها در سال 1995 پاریس حدود 16 /4 درصد، لندن حدود 12 /6 درصد، سئول حدود 26 /3 درصد و تهران حدود 11 /3 درصد از جمعیت کل کشورهای خود را داشته‌اند. برای مثال شهر لندن در این زمان بیش از 12، 13 میلیون نفر جمعیت داشته است و از این‌رو با مشکلاتی مواجه بوده است. اما برای حل آن برنامه‌ریزی کردند و این میزان جمعیت را کاهش داده‌اند. این شهر هم‌اکنون حدود هفت میلیون نفر جمعیت دارد. این در حالی است که فردی را به اجبار از شهر بیرون نکرده‌اند چرا که هرکدام از این افراد به دلایل مختلفی به کلانشهرها و اطراف آن آمده‌اند و اگر این دلیل و نیاز آنها در مکانی دیگر فراهم می‌شد، قطعاً به آنجا می‌رفتند. پس اگر مایحتاج و شرایط اقتصادی مورد نیاز این افراد،‌ در مکانی دیگر فراهم شود و بتوانند در آن مکان با شرایطی راحت و ارزان‌تر زندگی کنند و مشکل اشتغال نداشته باشند، مطمئناً به آنجا می‌روند اما به این مسائل توجه نشده است.
طبق برآوردهای صورت گرفته، شاهدیم که جاذبه در تهران و سایر کلانشهرها فزونی یافته که بالطبع، این افزایش جاذبه باعث می‌شود جمعیت زیاد شود. زمانی که زندگی ارزان‌تر، اشتغال بیشتر و خدمات نسبت به سرانه بیشتر در یک مکان وجود داشته باشد، همچنین تولید ناخالص ملی نسبت به تناسب مساحت کشوری در آن مکان بیشتر باشد، همگی سبب می‌شود تا جمعیت آن مکان افزایش یابد. در حال حاضر در کمتر از سه درصد مساحت کشور، 25 درصد جمعیت کشور را داریم که این مساله به این معناست که عدم تعادل وجود دارد. در سایر کلانشهرها هم به همین صورت است. اما به هر حال ایران از توازن مناسب‌تری در شبکه شهری نسبت به بعضی از کشورها برخوردار است.

در مجموع زیرساخت‌های شهری باید به چه صورت باشد؟ برای هر نفر جمعیت چه میزان فضا لازم است؟ چارچوب کلی به چه صورت است؟
به طور معمول در مقیاس محلی برای هر نفر، باید حدود 25 مترمربع زمین در نظر گرفته شود؛ یعنی اگر خانواده‌ای چهارنفره می‌خواهد در مکانی زندگی کند باید حدود 100 مترمربع، خدمات عمومی اعم از مرکز بهداشت، آموزش، خرید، خدمات ورزشی و... برای آنها فراهم شود. معنی دیگر آن به این صورت است که فروش تراکم یا واگذاری تراکم در بخش‌های مسکونی دقیقاً ارزشی معادل ارزش زمین در همان منطقه دارد، یعنی وقتی که یک متر تراکم مسکونی داده می‌شود باید معادل آن یک متر زمین آزاد شود که این مساله اصلاً امکان‌پذیر نیست.

یکی از مشکلاتی که باعث شده شهر تهران با مهاجرت و افزایش جمعیت مواجه شود، حجم ساخت و سازهای مسکونی در سال‌های اخیر است که به نظر می‌رسد طبق آن گنجایش شهر تهران به بیش از 11 میلیون نفر رسیده است، مدیریت شهری در این زمینه چه اقداماتی انجام داده است؟
مدیریت شهری اقدامات مناسبی در این زمینه انجام نداده؛ برای مثال قرار بر این بوده که در منطقه 22 بارگذاری زیادی صورت نگیرد که این کار انجام شده، تراکم مسکونی در کل شهر نباید رشد می‌کرد، که این امر اتفاق افتاده است. اگرچه در تمامی این موضوعات مدیریت شهری به تنهایی مقصر نبوده اما اقداماتی از قبیل افزایش 32 شهر به 58 شهر، تبدیل 11 فرمانداری به 22 فرمانداری، تقسیم یک استان به دو استان صورت گرفته است.

یعنی اصلاً در راستای بهبود این وضعیت عمل نکرده است؟
در حال حاضر تلاش می‌کنیم که شرایط بهبود پیدا کند، اما متاسفانه در گذشته، اقدامات مناسبی صورت نگرفته است.

بعضی از کارشناسان معتقدند اگرچه افزایش بیش از حد جمعیت می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند اما این مساله می‌تواند آثار مفیدی هم داشته باشد، آیا این ازدحام جمعیت در شهر تهران توانسته آثار مفیدی هم داشته باشد؟
از آنجا که کلانشهرها مرکز تولید، اشتغال، فعالیت و موتور اقتصادی کشورها هستند، پس رشد اقتصادی آنها باعث رشد اقتصادی کشور می‌شود. بنابراین نباید همه مسائل را با دید منفی نگاه کنیم اما زمانی که این مسائل از حالت تعادل خارج می‌شوند باعث می‌شود تا نگرانی‌هایی ایجاد شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها