شناسه خبر : 5795 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

حسن روحانی در وعده‌های دیپلماتیک خود چقدر موفق بود؟

دیپلماسی شیخ

شاید گزاف نباشد اگر بگوییم شیخ دیپلمات اصلی‌ترین و مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی خود را بر تحقق اهداف حوزه سیاست خارجی کشور قرار داده بود و به همین دلیل به بهترین شکل ممکن نیز توانست آن را عملیاتی سازد.

دیپلماسی شیخ
شاید گزاف نباشد اگر بگوییم شیخ دیپلمات اصلی‌ترین و مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی خود را بر تحقق اهداف حوزه سیاست خارجی کشور قرار داده بود و به همین دلیل به بهترین شکل ممکن نیز توانست آن را عملیاتی سازد. شعار معروف «چرخش سانتریفیوژهای کشور به شرط چرخش چرخ کارخانه‌های کشور» تجلی دغدغه رئیس دولت تدبیر و امید برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور و میزان اهتمام رئیس‌جمهور نسبت به رتق و فتق معیشت مردم بود. روحانی که می‌دانست بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم در گرو عادی‌سازی پرونده هسته‌ای کشور است تلاش کرد تا با گزینش یک وزیر خارجه کارآزموده و کار‌بلد و البته تیم مذاکره‌کننده‌ای که هر یک از اعضای آن با نظر مستقیم او انتخاب می‌شدند وضعیت پرونده هسته‌ای ایران را از حالت بحرانی خارج کند که خوشبختانه در تحقق این هدف نیز موفق بود و توانست پس از 22‌ماه مذاکرات فشرده و دشوار با کشورهای غربی و قدرت‌های بزرگ جهان به این هدف نائل آید.

اهداف روحانی
روحانی معتقد بود کشور در حوزه مناسبات خارجی در شرایط مناسبی قرار ندارد و هر دولتی که بر سرکار آید باید بخش مهمی از تلاش‌های خود را معطوف به بازسازی این مناسبات کند. روحانی با بیان اینکه باید در گام نخست از سوءتفاهم‌ها و تنش‌های غیرضروری در روابط با قدرت‌های بزرگ و همچنین برخی قدرت‌های منطقه‌ای کاست، تاکید دارد اولویت سیاست خارجی دولت او در درجه نخست تامین و حفظ منافع ملی از طریق اعتمادسازی و تنش‌زدایی با جهان خارج است و البته توفیق در اجرای این سیاست بود که موجب خاتمه دادن به بیش از یک دهه اختلاف‌های ایران و غرب شد. اختلاف‌هایی که اثرگذاری مستقیمی بر روابط ما با کلیه کشورهای جهان داشت.
بخشی از این اثرگذاری به جهت اعمال تحریم‌های یکجانبه، چندجانبه کشورهای اروپایی و آمریکا و بخشی دیگر به دلیل اجرای تحریم‌های سازمان ملل بود؛ آمریکایی‌ها کشورهایی را که در ارتباطات اقتصادی با آنها قرار داشتند تهدید کرده بودند که در صورت همکاری با ایران آنها را تحت پوشش اجرای تحریم‌های «ناگزیرسازی» قرار می‌دهند و باید از میان رابطه با ایران و آمریکا یکی را انتخاب کنند که قطعاً بیشتر کشورهای جهان به جهت ارتباطات وسیع و گسترده اقتصادی با واشنگتن از همکاری با تهران چشم‌پوشی کردند. اما با روی کار آمدن دولت روحانی و زدوده شدن ابهامات از چهره ایران در جهان، حساسیت نسبت به مراودات با ایران بسیار کمتر شد و حالا با قطعی شدن توافق جامع هسته‌ای کمتر کشوری در جهان وجود دارد که خواستار ارتقای روابط دوجانبه با ایران نباشد.
وزیر امور خارجه کشورمان در تشریح دیپلماسی جدید ایران در نشریه روابط خارجی آمریکا می‌نویسد: «پلت‌فورم سیاست خارجی روحانی مبتنی بر نقدی اصولی، متین و خردمندانه از هدایت روابط خارجی در هشت سال پیش و در دوره دولت قبلی بود. روحانی قول داد تا وضعیت غیرقابل قبول امور را از طریق اصلاح اساسی سیاست خارجی کشور درمان کند؛ تغییراتی که او مطرح کرد نمایانگر درک واقع‌بینانه از نظم بین‌المللی معاصر و چالش‌های بیرونی جاری در برابر جمهوری اسلامی بود، و نیز آنچه لازم است تا روابط ایران با دنیای خارج را به وضعیت بهنجار برگرداند. به اعتقاد ظریف، برای اینکه تلاش‌های سیاست خارجی دولت روحانی قرین موفقیت شود، لازم است تا دیگر دولت‌ها واقعیت نقش برجسته ایران در خاورمیانه و فراتر از آن را بپذیرند و حقوق ملی، منافع و علایق امنیتی مشروع ایران را به رسمیت بشناسند و محترم شمارند. وی همچنین تاکید می‌کند غربی‌ها، به‌ویژه آمریکایی‌ها، نیاز دارند تا فهم خود از ایران و خاورمیانه را اصلاح کنند و به درک بهتری از واقعیات منطقه دست یابند تا از اشتباهات تحلیلی و عملی گذشته اجتناب شود. ضروری است با مدیریت شجاعانه از این فرصت تاریخی -که ممکن است دوباره فراهم نشود- بهره‌برداری شود؛ این فرصت نباید از دست برود.»

فرصت‌های حضور یک رئیس‌جمهور
فرصتی که وزیر امور خارجه به آن اشاره می‌کند در وهله نخست موجب خروج پرونده هسته‌ای کشورمان از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل با تصویب قطعنامه 2231 شد. امری که در تاریخ شکل‌گیری این نهاد حقوقی و مدنی جهان بی‌سابقه بوده است؛ معمولاً پرونده کشورها پس از یک دوره جنگ و خونریزی کشورهای دیگر علیه کشوری که پرونده‌اش در فصل هفتم منشور مطرح شده است به حالت عادی بازمی‌گردد مانند آنچه در مورد عراق و لشگرکشی آمریکایی‌ها به این کشور رخ داد. سیاست روحانی در وهله دوم رابطه ایران و کشورهای اروپایی را در‌بر می‌گیرد که در سال‌های حضور دولت‌ نهم و دهم به پایین‌ترین سطح خود نزول یافته بود. علاوه بر هیات‌های سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی ما در طول سال‌های اخیر شاهد حضور وزرای خارجه کشورهای مهم و تاثیرگذار قاره اروپا در ایران هم بوده‌ایم که در رأس هیات‌های سیاسی و اقتصادی به تهران می‌آمدند. لوران فابیوس، فیلیپ هاموند و حالا هم فرانک اشتاین‌مایر.
البته از میان این وزرای خارجه سفر هاموند به ایران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ابتدا به جهت آنکه نخستین وزیر خارجه انگلیس بود که طی 12 سال گذشته به ایران سفر کرد بعد هم سفارت انگلیس در تهران را که چهار سال پیش تعطیل شده بود بازگشایی کرد و رسماً ارتقای مناسبات تهران و لندن در نمایندگی‌های سیاسی دو کشور را رقم زد. شاید گام نهایی و نیز یکی از مهم‌ترین وعده‌های سیاست خارجی دولت روحانی را باید بهبود روابط ایران با کشورهای منطقه به ویژه همسایگان دانست که خوشبختانه در این حوزه نیز توفیقات درخور توجهی نصیب دولت شده است. به جز عربستان که به دلیل رقابت‌های منطقه‌ای از نزدیکی به ایران خودداری می‌کند باقی کشورهای منطقه روابط معقول و منطقی با تهران دارند که این روابط با کشورهایی نظیر عمان و عراق به همکاری‌های نزدیک‌تر هم رسیده است. همکاری‌هایی که با تشکیل گروه‌های منطقه‌ای چون G7 که پیشنهاد تشکیل آن از سوی قطری‌ها ارائه شده است نویدبخش منطقه‌ای آرام و به دور از تحرکات گروه‌های افراطی و تروریستی خواهد بود. البته اگر کشورهای غربی و هم‌پیمانان منطقه‌ای آنها حضور و بقای خود را در این منطقه به وجود این گروه‌های تکفیری گره نزنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها