شناسه خبر : 5267 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کامران دادخواه از تجربه‌های جهانی رشد اقتصادی و رونق صادرات می‌گوید

راه رشد از مسیر آزادی اقتصادی می‌گذرد

کامران دادخواه، استاد اقتصاد دانشگاه نورث‌ایسترن، معتقد است بین رشد اقتصادی و توسعه صادرات ارتباطی بسیار محکم وجود دارد. او با تشریح اثرگذاری رونق صادرات بر رشد اقتصادی کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، چین و آمریکا می‌گوید: «در همه کشورهایی که صادرات بالا بوده و رشد خوبی داشته‌اند، در درجه اول به اقتصاد آزاد و اینکه امکان نوآوری و سرمایه‌گذاری وجود داشته باشد توجه شده است. در همین حال به‌خصوص در دوران بحران بزرگ و بعد از جنگ جهانی دوم، این موضوع هم مطرح شده که باید یک پرداخت حداقلی به افرادی که نمی‌توانند کار کنند وجود داشته باشد. بنابراین اول آزادی اقتصادی، نوآوری و سرمایه‌گذاری، دوم اقتصاد رفاه و اینکه سعی کنیم کسی خیلی عقب و گرسنه نماند و سوم ارتباط با کشورهای خارجی در اقتصاد این کشورها مورد توجه قرار گرفته است.»

کامران دادخواه، استاد اقتصاد دانشگاه نورث‌ایسترن، معتقد است بین رشد اقتصادی و توسعه صادرات ارتباطی بسیار محکم وجود دارد. او با تشریح اثرگذاری رونق صادرات بر رشد اقتصادی کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، چین و آمریکا می‌گوید: «در همه کشورهایی که صادرات بالا بوده و رشد خوبی داشته‌اند، در درجه اول به اقتصاد آزاد و اینکه امکان نوآوری و سرمایه‌گذاری وجود داشته باشد توجه شده است. در همین حال به‌خصوص در دوران بحران بزرگ و بعد از جنگ جهانی دوم، این موضوع هم مطرح شده که باید یک پرداخت حداقلی به افرادی که نمی‌توانند کار کنند وجود داشته باشد. بنابراین اول آزادی اقتصادی، نوآوری و سرمایه‌گذاری، دوم اقتصاد رفاه و اینکه سعی کنیم کسی خیلی عقب و گرسنه نماند و سوم ارتباط با کشورهای خارجی در اقتصاد این کشورها مورد توجه قرار گرفته است.»



در اقتصاد ایران چه نسبتی میان رشد صادرات غیرنفتی و رشد اقتصادی وجود دارد؟ کاهش قیمت نفت بر اهمیت توسعه صادرات غیرنفتی در اقتصاد کشور چه تاثیری دارد؟
قبل از هر چیز بر این موضوع تاکید می‌کنم که ما باید بین رشد اقتصادی در کوتاه‌مدت و بلندمدت تفاوت قائل شویم. واقعیت این است که افت قیمت نفت هشداری بود برای اینکه مسوولان ایران متوجه شوند وابسته بودن اقتصاد ایران به یک عامل در بلندمدت نمی‌تواند ادامه پیدا کند. به خصوص اگر می‌خواهیم اقتصاد مقاومتی داشته باشیم، اقتصاد ایران باید متنوع باشد و کالاهای متنوعی صادر کند، وگرنه قیمت یک کالا به دلایلی افت می‌کند و مشکلات بسیاری ایجاد می‌شود. در حال حاضر صادرات غیرنفتی با توجه به ساختار اقتصادی ایران در وضعیتی نیست که در کوتاه‌مدت بتواند در افزایش رشد اقتصادی چندان اثرگذار باشد. بنابراین اگر بحث رشد اقتصادی در کوتاه‌مدت و با هدف جبران مساله افت قیمت نفت مطرح باشد، این موضوع تنها از طریق سرمایه‌گذاری خارجی و سرمایه‌گذاری بزرگ امکان‌پذیر است. کاهش قیمت نفت تیر اخطار بود. ایران باید برنامه‌ای برای تنوع صادراتی در بلندمدت داشته باشد. این موضوع هم مستلزم تغییر ساختار اقتصاد ایران و اتخاذ دو تصمیم اساسی است؛ یکی آزاد گذاشتن نرخ ارز و دیگری الحاق به اقتصاد جهانی از طریق عضویت در سازمان تجارت جهانی. عضویت در این سازمان نیز مستلزم این است که ایران مسائلش را با غرب حل و فصل کند.

به طور کلی و نه‌فقط در ایران، چه نسبتی بین رشد اقتصادی و توسعه صادرات وجود دارد و چقدر رشد اقتصادی می‌تواند به صادرات وابسته و مرتبط باشد؟
ارتباط بسیار محکمی بین این دو مقوله وجود دارد. توضیحاتی که در پاسخ به پرسش قبلی مطرح کردم، بیشتر درباره رشد در کوتاه‌مدت بود، اما در بلندمدت، تنها راه رشد مداوم اقتصادی این است که کشور با جهان در ارتباط باشد و صادرات داشته باشد. در گذشته و حتی در دوره کودکی من، اهالی یک ده نمی‌دانستند ده مجاور کجاست و کشورها ارتباط چندانی با هم نداشتند، ولی امروز جهان به کلی تغییر کرده است. اگر به کشورهای موفق نگاه کنید، تاثیر صادرات را بر رشد این کشورها می‌بینید. کره جنوبی یکی از این کشورهاست که روزگاری حسرت ایران را می‌خورد و امروز به خاطر صادرات این‌طور پیشرفت کرده است. چین قسمت عمده اقتصادش صادراتی است و اگر صادراتش به آمریکا نباشد، امکان چنین رشد اقتصادی را ندارد. اروپا هم تا حدود زیادی همین‌طور است. مثال دیگر آمریکاست. آمریکا 50 ایالت دارد که همه با هم ارتباط دارند. اگر این 50 ایالت هر کدام درهای خود را بسته بودند و با هم ارتباط نداشتند، امروز آمریکا کشوری فقیر بود. بنابراین در بلندمدت تنها راه رشد و پیشرفت اقتصاد ایران این است که با همه کشورهای دنیا ارتباط داشته باشد و هم از نظر کالاهای صادراتی و هم از نظر کشورهایی که با آنها ارتباط دارد، تنوع داشته باشد. در این صورت می‌توانید بگویید اقتصاد مقاومتی دارید چون اگر کشوری مشکلی در ارتباط با شما ایجاد کند، می‌توانید به سراغ کشورهای دیگر بروید و اگر قیمت کالایی کاهش پیدا کند، می‌توانید به صادرات کالای دیگری بپردازید. راه رشد اقتصادی ایران، آزادسازی اقتصاد و بیرون آمدن از ساختار کنونی است.

شما آزادسازی اقتصاد را راه رشد اقتصادی ایران می‌دانید. اما به لحاظ نظری چه موانعی برای تحقق این آزادسازی وجود دارد؟
سال‌ها پیش دو نظریه مقابل هم در این زمینه وجود داشت؛ یکی جایگزینی واردات و دیگری تشویق صادرات. از نظر تاریخی در آغاز کار ضروری بود که توجه به تولید در داخل کشور جلب شود و رقابتی نبودن فضا هم در آن مقطع چندان مهم نبود. اما نظر اشتباهی حتی از سال‌های قبل از انقلاب مطرح بود که چون ما نمی‌توانیم با آمریکا یا اروپا رقابت کنیم، باید جلو ورود یکسری از کالاها را بگیریم و خودمان آنها را در داخل تولید کنیم و حتی اگر نتوانیم این کالاها را بفروشیم هم اشکالی ندارد. بنابراین مساله اول وجود این نظر بود که صلاح ما این است که بیشتر جلو واردات را بگیریم. مساله دوم موضوع پایین نگه داشتن نرخ ارز بود. شما وقتی نرخ ارز را پایین نگه می‌دارید، در عمل در حال یارانه دادن به تولیدکننده خارجی هستید. ما باید قبول کنیم تنها راه موفقیت اقتصادی ما این است که صادرات داشته باشیم، بنابراین باید ارز را آزاد کنیم، با کشورهای دیگر در ارتباط باشیم و ساختار اقتصادی را از این حالتی که عده‌ای بر بخش‌های مختلف آن چنگ انداخته‌اند و تصور می‌کنند این بخش‌ها اموال آنها هستند، خارج کنیم. راه رشد همین راهی است که دیگران و از جمله کره جنوبی و چین رفته‌اند. چین قیمت یوآن را بسیار پایین نگه می‌دارد، در حالی که ما همواره قیمت ریال را بالا و قیمت دلار را پایین نگه داشته‌ایم. وقتی قیمت دلار بالا باشد، تشویق به صادرات صورت می‌گیرد. بنابراین باید نرخ ارز آزاد باشد و دولت برای پایین بردن نرخ ارز، پول نفت را در بازار نریزد.

بر اساس برنامه ششم توسعه باید رشد اقتصادی هشت‌درصدی محقق شود. افزایش صادرات نفتی چقدر می‌تواند به تحقق این هدف کمک کند؟
به نظر من در کوتاه‌مدت با صادرات غیرنفتی به تنهایی امکان چنین کاری وجود ندارد. از سوی دیگر اساساً با توجه به تمامی داده‌ها، رسیدن به رشد هشت‌درصدی حداقل در سال‌های اول، کمی عجیب به نظر می‌رسد. آنچه می‌تواند رشد هشت‌درصدی و حتی بیشتر ایجاد کند، آزادسازی اقتصاد و تشویق سرمایه‌گذاری خارجی است. چون در صورتی که سرمایه خارجی به ایران بیاید، تکنولوژی جدید و امکانات بیشتر هم به همراه آن وارد کشور می‌شود. رشد اقتصادی بالا و در بلندمدت هشت‌درصدی مستلزم رشد صادرات است. اما باید ابتدا تولید روی حساب و کتاب انجام شود و بعد کالا به خارج صادر شود. دستیابی به چنین رشدی هم در بلندمدت امکان‌پذیر است و شاید در برنامه هفتم قابل تحقق باشد. البته نکته دیگر این است که داستان برنامه‌ریزی هم موضوعی است که عمرش به سر آمده است.

اگر به کشورهای موفق نگاه کنید، تاثیر صادرات را بر رشد این کشورها می‌بینید. کره جنوبی یکی از این کشورهاست که روزگاری حسرت ایران را می‌خورد و امروز به خاطر صادرات این‌طور پیشرفت کرده است. چین قسمت عمده اقتصادش صادراتی است و اگر صادراتش به آمریکا نباشد، امکان چنین رشد اقتصادی را ندارد.


برای افزایش صادرات و تحقق رشد اقتصادی هشت‌درصدی چه پیش‌زمینه‌هایی لازم است؟ سرمایه‌گذاری خارجی یا همکاری‌های مشترکی که اخیراً ایران با رنو داشته، چقدر می‌تواند در این زمینه اثرگذار باشد؟
تشویق شرکت‌های خارجی به سرمایه‌گذاری در ایران اقدام بسیار درستی است، ولی با آزادسازی اقتصاد ایران و حل مشکلات با کشورهای دیگر، ایران می‌تواند شرکت‌ها را در فضایی رقابتی برای سرمایه‌گذاری در کشور جذب کند. نباید به کسی باج بدهیم تا در کشورمان سرمایه‌گذاری کند. ایران در بسیاری از زمینه‌ها از جمله در زمینه گردشگری و حمل و نقل امکانات بسیار زیادی دارد. آزادسازی اقتصاد و آزادسازی نرخ ارز بسیار مهم است و اگر ایران بتواند مشکلاتش را با قدرت‌های بزرگ حل کند و عضو سازمان تجارت جهانی شود، آن وقت هیچ‌کس نمی‌تواند به شما زور بگوید و کالای شما وقتی از گمرکی گذشت، مثل کالای داخلی خواهد بود.

آمارها نشان می‌دهد در سال 1394 گروه‌های کشاورزی و خدمات نرخ رشد مثبتی داشته‌اند، اما نرخ رشد بخش صنعت منفی بوده است. در این شرایط برای توسعه صادرات باید بر کدام بخش‌ها متمرکز شد؟
ایران در بخش صنعت می‌تواند در زمینه‌هایی مثل خودروسازی، سیمان، ابزارآلات و نساجی کار کند. اما مساله اصلی این است که باید این امکان داده شود که سرمایه‌گذار خودش تشخیص بدهد که سرمایه‌اش را کجا به کار ببرد. از پیش مساله را گفتن دشوار است، ولی به نظر من تقریباً در همه زمینه‌های صنعتی می‌توان کار کرد. مثلاً کره جنوبی به عنوان یک کشور صنعتی شناخته نمی‌شد، اما به یکی از صادرکنندگان عمده تلویزیون و تلفن تبدیل شد. چرا ایران نتواند در این زمینه‌ها کار کند و تلویزیون، تلفن یا کامپیوتر تولید و صادر کند؟ مساله این است که امکانش باشد و سرمایه‌گذاری صورت بگیرد.

آیا می‌توان گفت ظرفیت‌های کشور ما برای صادرات در بخش خدمات و کشاورزی بیشتر از بخش صنعت است؟
در زمینه کشاورزی به عنوان مثال پسته ایران یکی از بهترین پسته‌های دنیاست، البته همین الان در کالیفرنیا پسته‌ای تولید می‌َشود که رقیب پسته ایران است. ولی به طور کلی اگر از محصولاتی مانند پسته و زعفران و یکی دو محصول دیگر بگذریم، ایران کشور کشاورزی نیست. در شمال امکان کشاورزی هست، ولی آنجا هم مشکلاتی برای زمین‌ها وجود دارد. به طور کلی ایران در حال حاضر نمی‌تواند در صادرات محصولات کشاورزی رشد چندانی داشته باشد. اقدامی که در حال حاضر باید در زمینه کشاورزی صورت بگیرد، مدرن کردن کشاورزی است. مشکل کشاورزی ایران آب است، اگر اقدامات لازم در زمینه مدیریت آب انجام شود، علاوه بر اینکه می‌توان یکسری محصولات را صادر کرد، حداقل نیاز کشور به واردات یکسری از محصولات هم برطرف می‌شود. در زمینه خدمات هم ایران امکانات بسیاری دارد. از جمله در زمینه توریسم و همچنین صادرات خدمات فنی و مهندسی. در دانشکده‌های مهندسی آمریکا تعداد زیادی از استادان ایرانی هستند. چرا نباید از این توانمندی‌ها استفاده کرد و خدمات فنی و مهندسی صادر کرد. بدون شک ایران می‌تواند به بسیاری از کشورهای اطرافش خدمات مهندسی صادر کند. گویا صادرات برق به ترکیه محدود شده، ولی امکان صادرات برق هم برای ایران وجود دارد. البته همه این موارد به این موضوع برمی‌گردد که ساختار اقتصادی ایران اصلاح شود.

در کشورهای پیشرفته‌ای که اقتصاد آزاد دارند توسعه صادرات تا چه حد توانسته در رشد اقتصادی موثر باشد؟
در این زمینه به عنوان مثال می‌توان به چین نگاه کرد. چین در حال حاضر دومین اقتصاد دنیاست. تولید ناخالص داخلی آمریکا 18 هزار میلیارد دلار و چین 10 هزار میلیارد دلار است. البته چین جمعیت زیادی هم دارد، ولی آنچه باعث پیشرفت اقتصادی این کشور شده، صادرات است. این کشور مقدار زیادی کالا و خدمات به کشورهای دیگر صادر می‌کند. خود آمریکا با اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر معاملات زیادی دارد. عمده پیشرفت اقتصادی ژاپن که البته چند سالی است دچار مشکلاتی شده، حاصل صادرات بوده است. بعد از جنگ جهانی دوم گفته می‌َشد کالاهای ارزان ولی بنجل از ژاپن می‌آید. ژاپنی‌ها بعد از چند سال فعالیت، کالاهایی با کیفیت اعلا ساختند. درباره آلمان هم پیش از فروپاشی شوروی، آلمان غربی امکان صادرات بسیار و پیشرفت زیاد داشت، در حالی که درهای آلمان شرقی بسته بود، حرف‌های عجیب و غریب مطرح بود و کارشان به جایی نمی‌رسید. بنابراین همه کشورهایی که وضعیت خوبی پیدا کرده‌اند، این راه را رفته‌اند. الان خیلی صحبت سال‌های 1334 به بعد ایران مطرح و گفته می‌شود در آن دوره پیشرفت اقتصادی خیلی خوبی حاصل شد چون بحث بر سر تولید داخلی و مصرف داخلی بود. این درست است، ولی در آن دوره هم شرایط اقتصاد ایران و هم شرایط اقتصاد جهان با امروز کاملاً متفاوت بود. در آن مقطع پس از اینکه همه چیز از بین رفته بود و در دوران ملی شدن صنعت نفت هم همه چیز متوقف شده بود، یک مرتبه گفتند همه چیز را راه بیندازید. به عنوان مثال در آن دوران تهران آب ‌لوله‌کشی نداشت و صحبت از رساندن آب ‌لوله‌کشی به شهر و ساختن سد کرج تازه مطرح شد. اما امروز دیگر آن دوران گذشته و تنها راه برای پیشرفت اقتصادی ایران این است که در درجه اول برای کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری خارجی و تکنولوژی خارجی را جذب کند و در مرحله بعد صادرات افزایش پیدا کند.

نحوه اداره اقتصاد کشورهایی که به آنها اشاره کردید از جمله آمریکا،آلمان، ژاپن و چین برگرفته از چه نظریه‌هایی بوده است؟ ساختار اقتصاد این کشورها به لحاظ نظری چه ویژگی‌هایی داشته است؟
در همه کشورهایی که صادرات بالا بوده و رشد خوبی داشته‌اند، در درجه اول به اقتصاد آزاد و اینکه امکان نوآوری و سرمایه‌گذاری وجود داشته باشد توجه شده است. در همین حال به‌خصوص در دوران بحران بزرگ و بعد از جنگ جهانی دوم، این موضوع هم مطرح شده که باید یک پرداخت حداقلی به افرادی که نمی‌توانند کار کنند وجود داشته باشد. بنابراین اول آزادی اقتصادی، نوآوری و سرمایه‌گذاری، دوم اقتصاد رفاه و اینکه سعی کنیم کسی خیلی عقب و گرسنه نماند و سوم ارتباط با کشورهای خارجی در اقتصاد این کشورها مورد توجه قرار گرفته است. در اقتصاد سوئد این سه اصل مطرح بوده است. اگر ایران هم خواستار رشد است، باید همین سه اصل را رعایت کند. بسیاری اوقات در ایران از این موضوع صحبت می‌شود که کشورهای اسکاندیناوی مثل سوئد و نروژ این‌طور نیستند و همه اقتصاد آزاد ندارند. اما این‌طور نیست؛ اول اینکه اقتصاد سوئد در بیش از 10 سال گذشته به‌شدت تغییر وضع داده است و دیگر اینکه اقتصاد این کشور را نمی‌توان با اقتصاد ایران و کشورهای دیگر مقایسه کرد. اساساً آنچه در این کشورها به رشد منجر شده، در درجه اول آزادی اقتصادی است. سوئد یکی از آزادترین اقتصادها را دارد. راه‌اندازی یک کسب و کار در کشور سوئد بسیار راحت‌تر از بسیاری کشورهای دیگر است که در آنها برای راه‌اندازی یک بقالی کوچک باید از چندین نهاد اجازه گرفته شود. علت اینکه طی 100 سال گذشته بیشتر اختراعات،‌ اکتشافات و نوآوری‌ها در آمریکا انجام شده این است که در اینجا دو اصل اساسی وجود دارد؛ یکی آزادی و دیگر اینکه وقتی کاری را به‌خوبی انجام دادید، می‌توانید از مزایای آن استفاده کنید به همین دلیل بیل گیتس، استیو جابز و... توانسته‌اند میلیاردر شوند. درست است اگر همه می‌توانستند برادرانه و خواهرانه برابر با هم زندگی کنند خوب بود، ولی واقعاً این موضوع امکان‌پذیر و شدنی نیست. بنابراین اگر ما هم می‌خواهیم به چنین پیشرفتی دست پیدا کنیم، باید آزادی اقتصادی و نوآوری فراهم باشد. در ایران هم کسانی مثل خانواده ارجمند، خانواده خسروشاهی و دیگران بودند که کارهای مهمی انجام دادند، ولی وقتی با آنها برخوردهای نامناسبی شد، نفر بعدی که می‌خواست چنین سرمایه‌گذاری انجام دهد ترجیح داد این کار را در آلمان یا آمریکا انجام دهد. به همین دلیل بسیاری اوقات می‌بینیم که در این کشورها سرمایه‌گذاران ایرانی فعالیت می‌کنند.

در بحث قبلی اشاره کردید که اقتصاد سوئد را نمی‌توان با اقتصاد ایران مقایسه کرد. اقتصاد کدام یک از کشورهایی که در زمینه صادرات موفق هستند، بیشتر به اقتصاد ایران شبیه است؟
پیدا کردن کشوری که همه ویژگی‌هایش با ایران قابل مقایسه باشد سخت است. چون ایران امکاناتی مثل نفت دارد که وضعیت اقتصادش را متمایز می‌کند. اگر بخواهیم ایران را با کشورهای نفت‌خیز مقایسه کنیم،‌ کشور ما به عنوان مثال با عربستان سعودی از نظر پیشرفت فرهنگی قابل مقایسه نیست. اما به نظر من ما می‌توانیم به چین، ژاپن و تا حدی کره جنوبی و آلمان نگاه کنیم. یکی از کشورهای دیگری که تا حدی شبیه ماست، شیلی است.

کشوری مانند نروژ را همیشه به عنوان کشوری مثال می‌زنند که نفت داشته، ولی از این نفت برای رشد و توسعه بهره گرفته است. ایران چقدر توانسته و چه میزان می‌تواند از همین صادرات غیرنفتی برای رشد اقتصادی استفاده کند؟
از این نظر بین دو کشور شباهت زیادی هست، ولی از بسیاری جنبه‌ها این شباهت‌ها وجود ندارد. علت این است که وقتی نفت در نروژ کشف شد، نروژ همان موقع یک کشور پیشرفته بود. کاری که نروژ کرد این بود که پول نفت را گرفت و کنار گذاشت و مقدار مشخصی از آن را هر سال به مردم دادند. اما من صلاح نمی‌دانم که ایران از این نظر رفتاری مشابه آنها در پیش بگیرد، ولی ایران از این نظر می‌تواند مانند آنها رفتار کند که نگذارد پول نفت به صورت مانع پیشرفت اقتصادی وارد کشور شود. یعنی باید پول نفت را کنار گذاشت همان‌طور که چینی‌ها نمی‌گذارند مقدار زیادی از پول صادراتشان وارد اقتصاد شود. از این نظر ایران می‌تواند شبیه این کشورها عمل کند و نگذارد پول نفت این‌طور وارد اقتصاد شود، قیمت دلار را پایین بیاورد و به بخش‌های مختلف ضرر بزند. ولی از جنبه‌های دیگر اقتصاد نروژ اقتصاد آزادی است. ایران باید ابتدا اقتصادش را آزاد کند، پول نفت را کنار بگذارد، Sovereign Wealth Fund (صندوق سرمایه‌گذاری ملی) ایجاد کند همان‌طور که چین یا عربستان سعودی هم چنین صندوقی دارند و پول نفت را در این صندوق ذخیره کند تا این پول باعث خرابی امور دیگر نشود و وقتی لازم بود از آن استفاده شود.

در سال‌هایی که نرخ کل رشد اقتصادی منفی یا بسیار پایین است، می‌توان از توسعه صادرات برای برون‌رفت از این شرایط بهره برد یا رونق صادرات تنها در صورتی میسر می‌شود که اقتصاد در رونق باشد؟
در میان‌مدت و بلندمدت این صادرات است که می‌تواند رشد را برگرداند. اگر فردا قیمت نفت بالا برود، البته مساله حل شده است، اما در شرایط کنونی نمی‌توان امید داشت که صادرات این مساله را در کوتاه‌مدت حل کند چون در حال حاضر کل صادرات کالا و خدمات و درآمدهایی که از خارج وارد ایران می‌شود، حدود یک‌چهارم تولید ناخالص داخلی است. بنابراین صادرات نمی‌تواند این وضعیت را تغییر دهد.

اساساً در این شرایط امکان تحقق رشد صادرات وجود دارد؟
بله، اگر این امکان فراهم شود که سرمایه‌گذاری خوب را وارد کشور کنیم، بسیار سریع می‌توان صادرات را افزایش داد. البته احتمالاً در این زمینه این موضوع مطرح می‌شود که چرا کالایی را که مردم ما خودشان به آن نیاز دارند برای خارجی‌ها می‌فرستید، اما این نگاه درستی نیست. اگر ما بتوانیم این کالا را به خارج بفرستیم و دلار بگیریم، می‌توانیم سرمایه‌گذاری کنیم. البته باید توجه کرد که برای رشد اقتصادی ایران در کوتاه‌مدت مساله سرمایه‌گذاری مطرح است و سرمایه‌گذاری هم در حال حاضر با توجه به مسائل مختلف، ناچار باید سرمایه‌گذاری خارجی باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها