شناسه خبر : 501 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ملاله: آموزش تنها راه حل است

صلح‌خواهان جهان دست یاری دهند

چند روزی بعد از آنکه زمزمه‌های مذاکره میان طالبان و دولت افغانستان با حضور مقام‌های آمریکایی از سر گرفته شد، سازمان ملل متحد میزبان دختر نوجوان مسلمانی بود که پاییز گذشته به تیر غضب و جهل طالبان گرفتار آمد

پدرام سهرابلو
چند روزی بعد از آنکه زمزمه‌های مذاکره میان طالبان و دولت افغانستان با حضور مقام‌های آمریکایی از سر گرفته شد، سازمان ملل متحد میزبان دختر نوجوان مسلمانی بود که پاییز گذشته به تیر غضب و جهل طالبان گرفتار آمد و اگر نبود لطف باری و امداد پزشکان و متخصصان روی در نقاب خاک می‌کشید ولی مرگ تقدیر مقدرش نبود که انگار جانی دوباره نیز یافت که خطاب به مخاطبانش گفت: «هیچ چیز در زندگی من تغییر نکرد مگر اینکه ناتوانی، ترس و ناامیدی در من مرد و قدرت، توانایی و شجاعت متولد شد. من همان ملاله هستم. آرزوهایم همان‌هاست. امیدهایم همان‌هاست. آرمان‌هایم همان‌هاست.» سخنرانی ملاله در مجمع عمومی سازمان ملل به مناسبت سالروز تولد این دختر پاکستانی که از طرف سازمان ملل «روز ملاله» نام گرفته، اولین حضور عمومی او بعد از سوءقصد نافرجام سال گذشته بود. در روز هجدهم مهرماه سال 1391 دو تروریست وابسته به طالبان پاکستان وسیله نقلیه‌ای را که چند دختر دانش‌آموز را به مقصد می‌رساند، متوقف کردند و پس از شناسایی «ملاله یوسف زی» او را از ناحیه جمجمه هدف گلوله قرار دادند و از محل گریختند. این دختر نوجوان که در هنگام ترور 15‌ساله بود از طرف عناصر افراطی به تلاش برای ترویج سکولاریسم و اباحه‌گری و تضعیف بنیان‌های شریعت متهم شده بود ولی او بعد از این تجربه سخت و دردناک هم دم از انتقام نمی‌زند بلکه به تاسی از «محمد پیامبر رحمت» سخن از عفو و صلح و شفقت می‌راند تا آهنگ گوش‌خراش جماعتی که «نظر حرام بکردند و خون خلق حلال» و پیام الهی «رحما بینهم» را تحریف کرده و سیئات شخصی را ناجوانمردانه به اسلام و پیامبر پر‌مهر و عطوفتش منتسب می‌کنند به عنوان تنها صدای اسلام در جهان شنیده و شناخته نشود. حالا جهانیان می‌توانند ترنم کسانی را هم شنوا باشند که گوهر اسلام را همان گونه که باید دریافته و به آن مومن و معتقد گشته‌اند و ببینند که این نماینده کم‌سن و سال جهان اسلام چه‌ سان پرچم رئوفت و حق‌طلبی را برافراشته و همگان را به حمایت از صلح و آموزش همگانی فرا می‌خواند.
ملاله یوسف‌ زی که دیگر به یکی از فعالان مدنی سرشناس دفاع از حق تحصیل همگانی مبدل شده در سال 1997 در منطقه دره سوات استان «خیبر پختون خا» واقع در شمال غربی پاکستان به دنیا آمد. او در همان کودکی تحت تعالیم پدرش ضیاءالدین قرار گرفت. ضیاءالدین آموزگار و صاحب یک مدرسه در شهر مینگوراست و به شعر و شاعری نیز علاقه دارد. تاثیر آموزه‌های ضیاءالدین بر دخترش عمیق و فراگیر بوده چون که ملاله را از سودای تحصیل در رشته پزشکی یا خلبانی به فکر فعالیت سیاسی و اجتماعی انداخته است. او و دو برادرش در زمان کودکی با زمزمه‌های پدر به خواب می‌رفتند که ترجیع‌بند همه آنها تشویق فرزندان به سیاست‌ورزی و کسب آگاهی‌های لازم برای ورود به چنین حرفه‌ای بوده است. از این رو کسب دانش و برخورداری از آموزش به یکی از اصلی‌ترین محورهای علایق ملاله تبدیل شد. او در ضمن مشوق دوستان و هم‌سن و سالانش بود تا از درس و کتاب و مدرسه غافل نشوند. اما در سال 2009 که جنگجویان وابسته به طالبان پاکستان دره سوات را برای مدتی اشغال کرده و حکم به ممنوعیت تحصیل دختران دادند اوضاع به هم ریخت. بدین ترتیب مدارس دخترانه از بیم واکنش خشمگینانه افراطیون یکی بعد از دیگری تعطیل می‌شدند و دختران بازمانده از تحصیل خانه‌نشین. با وجود آنکه چند ماه بعد ارتش پاکستان موفق شد منطقه را باز پس گیرد اما سایه شوم تفکرات طالبان همچنان بر سر آن ناحیه باقی ماند و شبه‌نظامیان آن هر از چند گاه برای قدرت‌نمایی و رعب‌افکنی اسلحه‌ای به روی مردم می‌کشیدند یا بمبی در گوشه و کنار منفجر می‌کردند. با این وجود در زمان تسلط طالبان نه‌تنها جامعه تسلیم نشد بلکه مقاومت بر ضد افکار و عملکرد واپسگرایانه آن گروه در هر شکل ممکن به جریان افتاد. بعضی از دختران با لباس‌های معمولی یا مبدل و بدون پوشیدن یونیفورم در کلاس‌ها حاضر می‌شدند. ملاله هم تجربه‌های ملال‌آور زندگی تحت استیلای طالبان را از طریق رسانه‌های بین‌المللی انتشار می‌داد و افکار عمومی را در برابر ظلم و اجحاف روا داشته‌شده بر زنان برمی‌انگیخت. او پس از آزاد شدن شهر محل سکونتش از سیطره طالبان جایزه شجاعت را به پاس فعالیت‌های آگاهی‌دهنده‌اش دریافت کرد اما همزمان در لیست سیاه ترور افراطیون نیز قرار گرفت. اسلام طالبانی پدیده‌ای نوظهور و متاخر به شمار می‌آید که اصول اعتقادی متشتت آن خاستگاه‌های متفاوتی دارد و موسسان و اعضای مرکزی آن همان طور که از نامی که بر خود نهاده‌اند بر‌می‌آید طلابی بوده یا هستند که متاثر از آموزه‌های مدارس مذهبی پاکستان به ویژه مدرسه «دیوبند» اصول عقاید جزمی خود را سامان داده‌اند. اما به رغم این ظاهر‌سازی‌ها، سابقه و سلوک اعضای ارشد این گروه نشان می‌دهد که فاقد فهم و درکی صحیح از شریعت اسلامی و بی‌بهره از دانش عمیق فقهی و کلامی هستند. مخالفت علمای طراز اول جهان اسلام با عقاید این گروه نیز گواهی بر صحت این تحلیل است که برداشت و فهم طالبان از اسلام را درکی سلیقه‌ای و قومی می‌داند. اقداماتی چون اعمال خشونت علیه زنان و به آتش کشیدن صدها مدرسه دخترانه و دشمنی با ابزار و تکنولوژی مدرن و دانش روز که سبب پویایی و تکامل جامعه می‌شود، تخریب میراث بشری و آثار باستانی و فرهنگی، فرقه‌گرایی و دشمنی با معتقدان به دیگر مذاهب اسلامی و توهین به باورهای مسلمانان به خصوص شیعیان و قتل عام آنها می‌تواند نسبتی با احکام شرعی داشته باشد؟ حتی رفتارهای خشن طالبان به اسم اسلام بسیاری از متفکران و سیاستمداران اسلامی را به انگیزه‌ها و مطامع این گروه مشکوک ساخته به ویژه آنکه سود اقدامات آنها عاید افراطیونی می‌شود که بر طبل اسلام‌هراسی می‌کوبند و تلاش مجدانه‌ای به خرج می‌دهند تا مسلمانان را تروریست و خشونت‌طلب معرفی کنند حال آنکه بیشتر قربانیان طالبان مسلمان بوده‌اند. ملاله در این باره به خبرنگاران گفته بود: «دختران در زمان تسلط طالبان می‌ترسیدند هدف اسید‌پاشی قرار گرفته یا توسط این شبه‌نظامیان دزدیده شوند.» به همین دلیل بیشتر مسلمانان در اقصی نقاط جهان با تفکرات و اقدامات طالبان و سازمان‌های مشابه آن مخالفند و به آنها روی خوش نشان نمی‌دهند. با این حال خشکاندن ریشه‌های چنین عقایدی عزم و همتی جهانی می‌طلبد. ملاله نیز آخرین جملات سخنرانی خود را به همین دغدغه اختصاص داد و گفت: «خواهران و برادران عزیز، ما نباید فراموش کنیم که میلیون‌ها نفر از فقر، بی‌عدالتی و بی‌خبری در رنجند. ما نباید فراموش کنیم که میلیون‌ها کودک به مدرسه نمی‌روند. ما نباید فراموش کنیم که خواهران و برادران‌مان در انتظار آینده‌ای روشن و صلح‌آمیز هستند. پس بیایید موجی جهانی برای مبارزه با بی‌سوادی، فقر و تروریسم به راه اندازیم و کتاب‌ها و قلم‌ها‌یمان را که قوی‌ترین اسلحه‌های ما هستند، برداریم. یک کودک، یک معلم، یک قلم و یک کتاب می‌تواند دنیا را تغییر دهد.» آنچه مسلم به نظر می‌رسد این است که حل معضلات افغانستان و پاکستان و از آن فراتر برقراری امنیت و آرامش در جهان جز از طریق همکاری جمعی و حسن نیت بین‌المللی مقدور و میسر نیست؛ «من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته / امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم.»

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها