شناسه خبر : 3765 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

راهنمای تجارت در چین

آن سوی دیوار

چین با اقتصادی ۱۰ تریلیون‌دلاری که هر سال هفت درصد رشد می‌کند بیش از هر زمان دیگری بر اقتصاد جهانی تاثیر می‌گذارد.

ترجمه: جواد طهماسبی
چین با اقتصادی 10 تریلیون‌دلاری که هر سال هفت درصد رشد می‌کند بیش از هر زمان دیگری بر اقتصاد جهانی تاثیر می‌گذارد. در 30 سال گذشته دولت چین بارها درها را بر روی شرکت‌های خارجی گشوده است تا بتوانند در رشد اقتصادی داخلی آن مشارکت کنند. گاهی اوقات نیز درها به طور محکم بسته می‌شدند. برخی پیشتازان جهان مانند تولیدکنندگان تجهیزات اصلی خودرو توانستند چین را تنها و بزرگ‌ترین منبع سودآوری خود سازند در حالی که دیگران به‌ویژه در بخش خدمات در کسب سهم قابل توجهی از درآمدها و منافع با دشواری فراوان مواجه بوده‌اند. این نوشتار به بررسی اجمالی رویه‌هایی می‌پردازد که مرحله بعدی رشد اقتصادی چین را شکل می‌دهند. اینکه چه صنایعی ممکن است بیشترین سودآوری را داشته باشند و چه تهدیدهای بالقوه‌ای در راه هستند.

رویه‌های شکل‌دهنده رشد و خالق فرصت‌های نوین
با کاهش سهم صادرات خالص و املاک در رشد اقتصادی، تمرکز بر زیر‌ساختارها و مصرف داخلی به عنوان منابع قدیم و جدید رشد اقتصاد بیشتر می‌شود. پایداری رشد کنونی اقتصاد چین به تحول چند رویه بستگی دارد:
1- سیاست دولت هنوز نیروی شکل‌دهنده اصلی است. همان طور که بسته محرک کوچک دولت در فصل دوم سال 2014 نشان داد دولت هنوز اهرم‌هایی را برای بالا و پایین بردن سریع تولید ناخالص داخلی در اختیار دارد. در اقدامی دیگر، بازاری‌سازی بهای برق، آب، زمین و سرمایه تاثیر شگرفی بر رفتار بخش تجاری گذاشت و باعث شد حتی شرکت‌های دولتی به بهره‌وری توجه بیشتری نشان دهند. پیشرفت تشویق سرمایه‌های خصوصی برای ورود به شرکت‌های دولتی هنوز در سطح ملی موفقیت‌آمیز نبوده است و به عنوان مثال فقط 30 میلیارد دلار خصوصی‌سازی در ایستگاه‌های گاز شرکت سینوپک به عمل آمد. این روند در سطح شهرها سریع‌تر است و دولت‌های محلی فعالیت‌های فرعی خود مانند هتل‌ها و بسیاری از فعالیت‌های تولیدی را واگذار می‌کنند. جریان مبارزه با فساد با قدرت تمام در شرکت‌های دولتی دنبال می‌شود و دولت خود به ترمزی برای رشد تبدیل شده است. مقامات و مدیران اجرایی تمایلی ندارند تصمیماتی اتخاذ کنند که بعدها علیه‌شان به کار رود. رئیس‌جمهور، آقای شی سیاست مبارزه با فساد را هدف اصلی خود قرار داده و قصد ندارد کوتاه بیاید.
2- طبقه متوسط چین- افرادی که منازل جدید و سالانه 18 میلیون خودرو (معادل یک‌سوم منافع جهانی صنعت خودروسازی) را خریداری می‌کنند و هزینه زیادی برای خدمات می‌پردازند- اهمیتی فوق‌العاده دارند. آنها فقط در صورتی به خرج کردن می‌پردازند و موتور محرک اقتصادی می‌شوند که از آینده اقتصادی فردی خود اطمینان داشته باشند. انتظار می‌رود تا سال 2022 بیش از 50 درصد از خانوارهای شهری به طبقه متوسط بپیوندند که به معنای افزایش درآمد سالانه خانوار از 20 به 40 هزار دلار است. در دهه آینده بیش از 100 میلیون خانوار به طبقه متوسط وارد می‌شوند.
3- هم‌اکنون بیش از 50 درصد چینی‌ها شهرنشین هستند اما هر سال 10 تا 15 میلیون نفر از روستاها به شهر مهاجرت می‌کنند. پذیرش مهاجران باید با روش بهتری انجام شود. دولت‌های محلی باید شهرها را برای زندگی بهتر آماده و کارآمد سازند تا فرآیند پذیرش بهتر صورت گیرد. اصطلاح شهرهای هوشمند هنوز در حد یک کلیشه است و شهرهای چین به امکانات زیادی از حمل و نقل عمومی گسترده تا شبکه آبرسانی بهتر نیاز دارند. برای تهیه این امکانات سرمایه‌گذاری وسیعی لازم است که خود نشان می‌دهد تا چه اندازه زیرساختارهای چین هنوز ناقص هستند.
4- بسیاری از تجارت‌ها تحت فشار سطوح جدید هزینه‌ها و مسائل جانبی قرار دارند. هزینه‌های جانبی شرکت‌های دولتی در چهار سال گذشته 30 درصد کمتر شده است هر چند صنایع آنها از قبیل تولید فولاد و تجهیزات شبکه مخابرات رشد کندی داشته‌اند. مطابق معیارهای چینی، شرکت‌های دولتی در 30 سال گذشته به بلوغ رسیده‌اند که سه نتیجه را به دنبال دارد: اقدامات تازه در بهره‌وری، متنوع‌سازی و جهانی‌سازی. دو مورد آخر بیشتر بر این مبنا انجام می‌شوند که موفقیت اولیه در یک صنعت به طور خودکار به موفقیت در صنعت دیگر منجر خواهد شد.
شرکت‌های چندملیتی که محصولات خود را به مصرف‌کنندگان چینی می‌فروشند با استفاده از مهارت‌هایشان در دیدگاه مشتریان، برندسازی و قیمت‌گذاری‌های متفاوت با قیمت شرکت‌های داخلی توانسته‌اند عملکرد بسیار خوبی به نمایش گذارند. در سوی مقابل، آن شرکت‌های چندملیتی که با دولت معامله می‌کنند متوجه شده‌اند که دسترسی به بازار برایشان چالش‌برانگیز است.
5- چین میزبان تعدادی از بزرگ‌ترین، موفق‌ترین و نوآورترین شرکت‌های مبتنی بر اینترنت است. روند سریع پذیرش اینترنت توسط مشتریان چینی باعث تحولات عمده در بسیاری از بخش‌ها در چین شده است. شاید به دلیل تجربه اندک مشتریان در روش‌های نوین خرید یا بانکداری باشد که مصرف‌کنندگان علاقه‌مندند به خرید آنلاین بپردازند. وقتی که تجربه رفتن به شعبه بانک در چین بسیار اندک باشد تعجب‌آور نیست که مشتریان بخواهند از تراکنش‌های آنلاین استفاده کنند.
تقریباً هیچ تجارت مشتری‌دار چین نمی‌تواند امروزه بدون داشتن راهبرد آنلاین و آفلاین موفق شود. صاحبان مراکز بزرگ خرید در جست‌وجوی مدل‌های جدید اقتصادی هستند. خرده‌فروشان تلاش می‌کنند زنجیره‌های توزیع خود را منظم سازند تا بتوانند کنترل قیمت فروش آنلاین محصولات را در دست گیرند. محصولات آنلاین مدیریت ثروت موفق شدند در کمتر از 100 روز بیش از 100 میلیارد دلار گردآوری کنند و بانک‌های سنتی را وادار سازند تا نرخ سپرده پایه خود را افزایش دهند. تاثیر آن بر اشتغال از هم‌اکنون آشکار است: در چند سال آینده بسیاری از مشاغل کارمندی از بین خواهد رفت.

خطرات
این رشد بدون خطر نیست. از همه مهم‌تر آن است که مصرف‌کنندگان چینی پیچیده نیستند. فقدان اعتمادی که ممکن است به خاطر ناتوانی مالی در یک محصول مدیریت ثروت، یا کاهش بهای مسکن در یک شهر خاص به وجود آمده باشد می‌تواند به سرعت در سطح کشور شیوع یابد و حلقه‌ای از مشتریان ایجاد کند که از مصرف دست می‌کشند و در نتیجه شرایط بازار را بدتر می‌کنند. خطرات ژئوپولتیک از دیگر تهدیدها برای رشد هستند به ویژه می‌توان به روابط چین و ژاپن اشاره کرد که در آن اعتبار دولت به آن بستگی دارد که مردم در اینترنت ببینند کارها درست انجام می‌شود. خطر بزرگ دیگر ظهور فارغ‌التحصیلان بیکار است. از هر هفت میلیون فارغ‌التحصیل در سال شاید فقط سه میلیون نفر بتوانند شغلی پیدا کنند که به مدرک نیاز داشته باشد. دیگران متوجه می‌شوند که آرزوهایشان برای پیوستن به طبقه متوسط و داشتن خانه و ماشین برای همیشه دور از دسترس خواهد بود. این افراد بخش بزرگ و فزاینده‌ای از ناراضیان جامعه را تشکیل می‌دهند.

صنایعی با پتانسیل رشد سریع
بسیاری از صنایع دارای پتانسیل رشد سریع در دهه آینده در بخش خدمات قرار می‌گیرند اما همه این‌گونه نیستند. به عنوان مثال انرژی و کشاورزی رشد سریعی دارند. در ادامه به بررسی مختصر بخش‌هایی می‌پردازیم که فرصت‌آفرین هستند.
1- خرده‌فروشی الکترونیکی: سهم خرده‌فروشی آنلاین در چین با هشت درصد در سال 2014 از ایالات‌متحده بیشتر است و به آستانه اشباع می‌رسد. این کار بیشتر از طریق خدمات همراه انجام می‌گیرد. سامانه پرداخت به درستی کار می‌کند، تدارکات رو به بهبود است و به عرضه‌کنندگان آنلاین اعتماد می‌شود. بسیاری از خرده‌فروشان به این روش روی می‌آورند بدون اینکه به مکان فیزیکی نیاز داشته باشند. مراکز بزرگ خرید باید علاوه بر خرده‌فروشی به مقاصد عرضه خدمات تبدیل شوند.
2- تدارکات: مدرن‌سازی زنجیره‌های عرضه یکی از عوامل کلیدی در افزایش بهره‌وری بسیاری از بخش‌ها در چین امروزی است. تا همین اواخر، بسیاری از کالاها توسط صاحبان کامیون انتقال داده می‌شد. با تبدیل شدن ارسال سریع محموله‌ها به صنعتی 100 میلیارد دلاری در خرده‌فروشی، بسیاری از شرکت‌های تجارت الکترونیک خود میلیاردها دلار در انبارهای مدرن و کامیون‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند. شرکت علی‌بابا به‌تنهایی میلیاردها دلار برای تدارکات خرج می‌کند. حتی در بخش کشاورزی سرمایه‌گذاری‌های وسیعی در زمینه انبارهای سرد و انتقال سرد کالا انجام می‌شود تا اتلاف به حداقل برسد و کالاهایی با کیفیت بهتر در اختیار مصرف‌کنندگان طبقه متوسط چین قرار گیرد.
3- تحصیل: تقریباً دوسوم از مهدکودک‌های ثبت‌شده در چین خصوصی هستند. دانشگاه‌های خصوصی در حال گسترش هستند. مدارس آموزش حرفه‌ای سنتی و آنلاین به تجارت‌های چند میلیارد‌دلاری ثبت‌شده در بورس تبدیل شده‌اند. تجارت‌های حاشیه‌ای مانند آماده‌سازی کودکان برای اعزام به دبیرستان‌ها و دانشگاه‌های آمریکا، بریتانیا و استرالیا در حال شکوفایی هستند. میزان چینی‌هایی که مایلند برای تحصیل فرزندان‌شان پول خرج کنند نامحدود است. همان‌طور که طبقه متوسط ثروتمندتر می‌شود افزایش توانایی برای هزینه کردن باعث می‌شود بازار رشد بیشتری داشته باشد.
4- مراقبت بهداشتی: در سال 2013 بیش از 1500 بیمارستان خصوصی جدید در چین افتتاح شدند که برخی از آنها 100 درصد متعلق به خارجیان هستند. نقایص بخش اصلی بهداشت عمومی چین به زودی برطرف نمی‌شود بنابراین بیماران در جست‌وجوی راه حل‌هایی هستند که هزینه و کیفیت در آن مشخص است. شرکت‌های خصوصی و خارجی می‌توانند این خدمات را ارائه دهند. عرضه تجهیزات برای این خدمات نیز رو به شکوفایی است.
5- گردشگری: در دهه گذشته تعداد اتاق‌های هتل در چین سه برابر شد. چهار میلیون نفر از چینی‌ها در سال 2013 از کره جنوبی دیدار کردند و چهار میلیون نفر به تایلند رفتند. انتظار می‌رود طبقه متوسط چین سالانه سه تا چهار هفته را در تعطیلات بگذرانند اما دیگر از مقاصد سنتی داخلی شلوغ اجتناب خواهند کرد. افتتاح دیسنی‌لند در شانگهای در سال 2015 می‌تواند موج جدیدی از سرمایه‌گذاری در مناطق تفریحی پر‌کیفیت به راه اندازد.
6- مدیریت ثروت: با وجود دارایی‌هایی به ارزش خالص 16 تریلیون دلار در سال 2016، چین نماینده 50 درصد رشد در آسیا خواهد بود. بیش از یک میلیون ثروتمند در چین همواره سرمایه‌گذارانی ثابت هستند که به دنبال توصیه‌اند تا چگونه پورتفوی سرمایه خود را در داخل و خارج کشور توسعه دهند.
7- سرگرمی: چین دومین بازار بزرگ فیلم در جهان است. هر چند بلیت سینما بیش از 10 دلار است اما می‌توان دی‌وی‌دی را با قیمت یک دلار خرید. در سال 2013 بیش از هزار سالن جدید سینما افتتاح شد اما پذیرش سرانه آنها هنوز کمتر از یک‌پنجم آن در کره جنوبی است.
8- فناوری اطلاعات: پیدا کردن کارمند ارشد اطلاعات در شرکت‌های چینی به ویژه شرکت‌های دولتی آن کاری دشوار است. این افراد که از گذشته فقط نقش پشتیبانی را بر عهده داشتند در سه تا چهار سطح پایین سازمان قرار می‌گرفتند و افراد بااستعدادی نبودند. یک شرکت معمولی چین فقط دو درصد از درآمد خود را برای فناوری اطلاعات هزینه می‌کند در حالی که معیار بین‌المللی چهار درصد است. با تلاش این شرکت‌ها در کشاندن فناوری به هسته فعالیت‌هایشان آنها به کمک‌های بسیار زیادی در این زمینه احتیاج پیدا می‌کنند. ارزش افراد بااستعداد و خدمات پر کیفیت در فناوری اطلاعات رو به افزایش است و بیشتر شرکت‌های چینی قادر نخواهند بود خود از پس مشکلات برآیند.
9- انرژی پاک: چین هم اکنون 60 درصد از پانل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی را تولید می‌کند. این تولید به مصرف داخلی می‌رسد. به عنوان مثال در سال 2013 بیش از 11 گیگاوات در مزارع خورشیدی نصب شد که در سال 2014 بیش از 30 درصد دیگر رشد دارد. علاوه بر این، چین سرمایه‌گذاری‌های بزرگی برای بهره‌برداری از گاز شیل انجام داده و قصد دارد فناوری‌های پاک بهره‌برداری از زغال‌سنگ را توسعه دهد.
10- کشاورزی: چین هم اکنون قادر به تامین غذای خود نیست به ویژه آنکه طبقه متوسط خواهان محصولاتی باکیفیت و ارزش افزوده بالاتر هستند. اما مجبور خواهد شد در آینده این کار را انجام دهد. بحران‌های مداوم امنیت غذایی بیانگر این چالش هستند. برای بسیاری از سرمایه‌گذاران موفق در فناوری، کشاورزی همانند اینترنت تازه است. شرکت‌های چینی در خارج از کشور (مانند شیلی و اوکراین) سرمایه‌گذاری‌های زیادی در بخش کشاورزی انجام داده‌اند. آنها در چین نیز سرمایه‌گذاری می‌کنند که به ویژه در محصولات دارای ارزش افزوده مانند میوه و تولید غذاهای آماده منجمد خواهد بود.

انجام تجارت موثر در چین
مانع اصلی بر سر راه موفقیت در چین اغلب شناسایی فرصت‌ها نیست بلکه بیشتر در عدم توانایی در اجرای موثر برنامه‌ها نسبت به دیگران است. تیم مدیریتی شرکت، رابطه آن با ادارات مرکزی، نقش و رابطه با شرکای سهامی همه اهمیت کلیدی دارند. بیش از 30 سال است که شرکت‌های سهامی مشترک بخشی از تجارت در چین شده‌اند. در برخی حوزه‌ها آنها تنها راه ادامه فعالیت هستند اما در کار مشترک باید به چند نکته توجه داشت:
1- جایگاه راهبردی مناسبی اتخاذ کنید. وضعیت شرکت‌های سهامی مشترک تغییر نمی‌کند و اگر از این الگو خوش‌تان نمی‌آید وارد آن نشوید. با سیاست دولت هماهنگ باشید و در بیانیه شرکت جملاتی به کار برید که بیانگر اهداف دولت و نشانگر تعهد شما در قبال چین باشد.
2- بسیاری از شرکای سهامی مشترک موفقیت زیادی در چین دارند و شرکای خارجی را فقط به عنوان محرک کوتاه‌مدتی برای رشد می‌بینند. آنها به سرمایه خارجی نیاز ندارند و احساس می‌کنند خارجیان چیز بیشتری به آنان نمی‌آموزند. تنها راه مناسب آن است که در سهامی مشترک تلاش کنید این شرکت‌ها بین‌المللی شوند.
3- یک کارمند ارشد معتمد در چین مستقر کنید که متعهد شود مدت زیادی در آنجا بماند. این فرد باید مورد اعتماد تیم مدیریت و شریک چینی شما باشد و همیشه با آنها ارتباط خود را حفظ کند.
4- اگر حفظ مالکیت معنوی در چین برایتان دغدغه است آن را امری غیرممکن فرض کنید. ببینید آیا هزینه از دست دادن آن در چین قابل جبران است یا خیر.
5- احتمال تلاطم در اقتصاد چین زیاد است. اتخاذ دیدگاهی با چرخه کامل کلید انگیزش تیم چینی و اقناع آنان بر تعهد درازمدت است. هر چند هرگاه شرکا و دولت دچار تنش شوند شرکا و قراردادهای جدید در دسترس قرار می‌گیرند.
6- شهرت و برند جهانی خود را فدا نکنید. اگر نمی‌توانید آن‌طور که می‌خواهید کار کنید اصلاً سراغ آن نروید. شاید فرصت‌هایی برای سودآوری در کوتاه‌مدت و میان‌مدت وجود داشته باشد اما راه‌های میان‌بر به زودی بر ملا می‌شوند. دولت چین به زودی از فعالیت شما مطلع می‌شود و مبارزه علیه فساد نیز قرار نیست تمام شود. خیال نکنید چون شرکای شما شرکت‌های بین‌المللی هستند پس معیارهای جهانی مورد نظر شما را رعایت می‌کنند. باید از این کار مطمئن باشید.

منبع:
McKinsey&Company

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها