شناسه خبر : 35520 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

راه سوم

آیا ساختار سیاسی و طبقه متوسط در ایران به تفاهم می‌رسند؟

  فاطمه شیرزادی: چه اتفاقی می‌افتد وقتی بزرگ‌ترین بخش از جمعیت کشور که «طبقه متوسط» نامیده می‌شود، برای تغییر وضعیت و خلق آینده بهتر هیچ راهی جز مهاجرت پیش روی خود متصور نباشد؟ طبقه متوسط طی دهه‌های متوالی همواره در تحولات سیاسی و اجتماعی پویاترین و موثرترین بخش از جمعیت کشور بوده است. جامعه‌شناسان معتقدند این طبقه همچنان می‌تواند منشأ تحولات عمیق در جامعه ایران باشد و نارضایتی طبقه متوسط به معنای رقم خوردن تغییرات غیرقابل پیش‌بینی است. به نظر می‌رسد این نارضایتی در سال‌های اخیر در حال گسترش است. در این سال‌ها فشارهای خارجی و سوء‌تدبیر داخلی به تشدید رکود تورمی و تعمیق فقر در کشور منجر شده و طبقه متوسط نیز به‌سرعت در حال فقیر شدن است. طبقه‌ای که طبق تعاریف موجود، باید بتواند نیازهای اولیه شامل خوراک، پوشاک و مسکن خود را نسبتاً راحت تامین کند و به نیازهای دسته‌بندی‌شده در ارتفاعات هرم مازلو نزدیک شود، در سال‌های اخیر در کف هرم سلسله‌مراتب نیازها باقی مانده است. مطابق تعریف آبراهام مازلو، نظریه‌پرداز مدیریت، می‌توان نیازهای انسان را در قالب یک هرم و به شکل سلسله‌مراتبی، به پنج دسته کلی نیازهای زیستی، نیازهای امنیتی، نیازهای اجتماعی، احترام و در نهایت،‌ خودشکوفایی و خودانگیزشی تقسیم کرد. در ایران طبقه متوسط طی سال‌های اخیر همزمان که برای برآورده کردن نیازهای اولیه زیستی تحت فشار قرار داشته،‌ از پیگیری مطالبات سیاسی و اجتماعی نیز دست برنداشته است؛ مطالباتی که بخشی از آنها با هدف تامین نیازهای اولیه برای همه اقشار جامعه مطرح می‌شوند، ولی بخش مهمی هم به تامین نیازهای انسانی در سطوح بالاتر مربوط هستند. اما هر چه زمان گذشته، علاوه بر تشدید فشارهای معیشتی، تحقق مطالبات اجتماعی طبقه متوسط نیز دور از دسترس شده است به‌طوری که این طبقه روزبه‌روز از دستیابی به خواسته‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود ناامیدتر می‌شود. کاهش شدید مشارکت سیاسی در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی می‌تواند یکی از پررنگ‌ترین جلوه‌های بیرونی این ناامیدی گسترده باشد.

جامعه‌شناسان و اقتصاددانان معتقدند این میزان از کاهش رفاه برای طبقه متوسط قابل هضم نیست و دولت به مفهوم عام باید در این شرایط دشوار اقتصادی،‌ حداقل از محدود کردن آزادی‌های فردی، اجتماعی و سیاسی دست بردارد، البته تحقق چنین تغییری هم دور از انتظار است و امید چندانی به پذیرش ضرورت آن از سوی سیاستمداران نیست. جمیع این شرایط باعث شده است که طبقه متوسط برای تغییر وضعیت و خلق آینده بهتر، در بلندمدت راهی جز مهاجرت پیش‌روی خود نبیند. در عین حال مهاجرت این بخش بزرگ جمعیتی هم در عمل ممکن نیست و اگرچه در سال‌های اخیر روند مهاجرت شتاب فزاینده‌ای پیدا کرده است، اما بخش بسیار کوچکی از جامعه بزرگ ایران می‌توانند یا می‌خواهند برای همیشه از کشور خارج و جذب جوامع دیگر شوند. بنابراین تنها راه منطقی باقی‌مانده حاصل شدن نوعی تفاهم میان ساختار سیاسی موجود و طبقه متوسط است. آیا چنین تفاهمی حاصل می‌شود؟ در غیر این صورت، طبقه متوسط برای دستیابی به انتظارات خود چه راهی خواهد یافت؟

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها