شناسه خبر : 34214 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ابزار تحلیل

چه کسانی می‌توانند فاندامنتال و چه کسانی می‌توانند تکنیکال خرید و فروش کنند؟

کدام صنعت در تالار سهام، اوج می‌گیرد؟ سهم کدام شرکت به‌زودی کاملاً سبز خواهد بود؟ چه شرکتی سودآورتر است؟ قیمت‌ها تا کجا بالا می‌روند؟ سهام ارزنده چگونه یافت می‌شوند؟ اینها برخی سوالاتی است که این روزها با ورود افراد جدید به جمع سهامداران بیشتر شنیده می‌شود.

علی طهماسبی / کاندیدای سطح سه CFA

کدام صنعت در تالار سهام، اوج می‌گیرد؟ سهم کدام شرکت به‌زودی کاملاً سبز خواهد بود؟ چه شرکتی سودآورتر است؟ قیمت‌ها تا کجا بالا می‌روند؟ سهام ارزنده چگونه یافت می‌شوند؟ اینها برخی سوالاتی است که این روزها با ورود افراد جدید به جمع سهامداران بیشتر شنیده می‌شود.

هرچند شاید بازده مثبت غالب سهام در روزها و هفته‌های اخیر، فوران اعتماد به نفس را در یکایک سهامداران به وجود آورده باشد؛ اما در دریای متلاطم بورس، ناخدا کسی است که بتواند در هوای طوفانی کشتی‌اش را به سلامت پیش براند. بورس سهام، بازاری است که شاید همیشه آرام نباشد و روی خوشش را نشان ندهد و روزهای سختی نیز در پیش باشد. در این شرایط کسب دانش و تجربه لازم جهت حسن طی طریق، به مثابه عصای موسی است تا راه را باز و هموار سازد. هرچند هنوز کم نیستند کسانی که بر این باورند در بازاری مثل بورس تهران دادوستدها مبنای علمی ندارد و همه چیز بر اساس شایعات، حدس و گمان و اظهارنظرهای عجیب و غریب شکل می‌گیرد. اگر این فرضیه نیز صحیح باشد، معدودند کسانی که از این مسیر کسب منفعت می‌کنند. به‌منظور موفقیت در بازاری مانند بورس جعبه‌ابزار یک تحلیلگر باید به اندازه کافی مجهز باشد تا در کنار هنر به‌کارگیری درست وی، خلق سود شکل بگیرد. انتخاب درست سهام همیشه آسان نیست و گزینش سهم مناسب و انتخاب دقیق زمان ورود به جمع سهامداران هر شرکت، چالشی جدی است و این همان نیازی است که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای را به سمت‌وسوی تحلیل بنیادی و تکنیکی می‌برد. تحلیل بنیادی ابزاری است که تحلیلگر با استفاده از آن، به تفاوت «قیمت» بازاری و «ارزش» ذاتی سهام پی می‌برد. قیمت بازار سهام که همان قیمت روز روی تابلوی بورس است و ارزش ذاتی، مبلغی است که یک سرمایه‌گذار آگاه و مسلط به خصوصیات هر سهم، بابت در اختیار داشتن آن مایل به پرداخت است. حال از آنجا که قیمت‌ها در بلندمدت به سوی ارزش ذاتی میل می‌کند، بدیهی است که هرچقدر فاصله قیمت بازار و ارزش ذاتی بیشتر باشد، فرصت برای کسب سود بالاتر فراهم است. از آنجا که ارزش ذاتی سهام شرکت‌ها را ارزش بنیادی (فاندامنتال) نیز نام می‌برند، این راهبرد انتخاب سهام به تحلیل بنیادی مشهور شده است. هرچقدر بازار به سمت کارایی بیشتر برود، قیمت اوراق بهادار در تابلوی بورس به ارزش ذاتی آن نزدیک‌تر شده و شاید تنها تلاش و تقلای زیاد جهت شناسایی فرصت‌های سودآوری، نتیجه‌بخش باشد. بهره‌گیری از گزارشگری مالی شرکت‌ها که دربردارنده اطلاعاتی در مورد درآمدها، هزینه‌ها، سود و سایر برآوردها و تخمین‌هاست، تحلیلگر را در این مسیر یاری می‌کند. از این‌رو با استفاده از این قبیل اطلاعات و ترکیب آن با فنون مالی است که می‌توان به ارزش ذاتی سهام نزدیک شد. در رابطه با تحلیل بنیادی باید در نظر داشت افرادی که زودتر از دیگران تبعات ناشی از تغییر عوامل موثر بر قیمت سهام را تحلیل و ارزش ذاتی را ارزیابی کنند یا سرمایه‌گذارانی که توانایی تشخیص و تحلیل بهتری داشته باشند، با احتمال بیشتری، قادر به عمل صحیح‌تر و نهایتاً کسب بازدهی بالاتر می‌شوند.

در کنار تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال قرار دارد که رویه متفاوتی را پیش می‌گیرد. این تحلیل با استفاده از داده‌های گذشته (تاریخی) اوراق بهادار، شامل قیمت بازار و حجم معاملات به دنبال کسب فرصت‌های سود است. تحلیل تکنیکال آنجا شکل گرفت که مدل‌های مورد استفاده در سایر علوم پایه، وارد علوم مالی شد. تحلیل تکنیکال به دنبال پاسخ به این پرسش مطرح شده است که آیا می‌توان رفتار خریداران و فروشندگان سهام یا رفتار قیمت سهام را مدل‌سازی کرد؟ طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند چون بورس یک بازار بسیار هوشمند است و قیمت سهام در این بازار، به سرعت بر اثر دگرگونی عوامل بیرونی و درونی شرکت‌ها تغییر می‌کند، پس قیمت به‌تنهایی بازگوکننده میزان تاثیر همه عوامل است و مطالعه روند قیمت‌ها در گذشته، چراغ راه آینده خواهد بود. فرآیند تحلیل تکنیکال به طور کلی بر اساس اعداد و ارقام تولیدشده توسط بازار است که به شکل نمودار درآمده و در واقع، این نمودارها و الگوها هستند که اجزای اصلی تحلیل تکنیکال را شامل می‌شوند.

با مقایسه اجمالی بین این دو راهبرد رایج انتخاب سهام، می‌توان دریافت که روش بنیادی غالباً بازار را مبتنی بر منطق می‌داند و بر این باور است که قیمت‌ها در بلندمدت به ارزش ذاتی خودشان می‌رسند؛ درحالی‌که تحلیل تکنیکال عمدتاً بازار را بر پایه مسائل روانشناختی و رفتاری مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد و معتقد است واکنش افراد به قیمت‌ها، الزاماً متناسب با برداشت‌شان از واقعیات نیست.

در بازار سرمایه کشور بارها دیده شده که افرادی معتقدند استفاده از تحلیل تکنیکال، نیاز به شناخت مختصری از بازار سرمایه دارد و صرفاً تحلیل روند قیمت‌ها با مدل‌های ریاضی می‌تواند به کسب سودآوری منجر شود. این در حالی است که کارشناسان خبره بازار سرمایه ‌بر این باورند که تحلیل تکنیکال، مکملی است برای تصمیم‌گیری‌های بهتر. به عبارتی شناخت سهام زیر ارزش، خروجی تحلیل بنیادی است و شناخت زمان درست برای ورود به جمع سهامداران، خروجی تحلیل تکنیکال. با این حال هستند افرادی که تجربیات موفق خود را در نمودارها به رخ کشیده و قیمت‌های قبلی را ذیل حمایت‌ها و صدر مقاومت‌ها ترسیم کرده و روندهای آتی را کانال‌کشی می‌کنند. طرفداران تحلیل تکنیکال این روزها کم نیستند.

این موضوع قابل بررسی است که آیا موفقیت تحلیلگران خبره تکنیکال نیز ارتباطی با عمق بازار سهام دارد یا خیر، یعنی اگر درصد سهام شناور در بورس تهران افزایش یابد آیا باز هم بازدهی تکنیکالیست‌ها حفظ می‌شود؟ در خصوص موفقیت یا عدم موفقیت تکیه مطلق بر تحلیل تکنیکال در بازار سهام ایران، نظرات موافق و مخالف زیاد است که مجال دیگری می‌طلبد.

 به‌واسطه زمان‌بر بودن و نیاز به مطالعه و تحقیق کافی جهت تحلیل اقتصاد، صنعت و شرکت‌ها و از آنجا که مدل‌سازی مالی و ارزش‌گذاری سهام کار ساده‌ای نیست، عموم مردم جذب کانال‌هایی در شبکه‌های اجتماعی می‌شوند که روندها را به شکل نمودار به آنها نشان می‌دهد. در این میان افرادی هستند که علاقه‌مندند تا توانمندی‌های تحلیلگری خود را به نمایش بگذارند. این افراد عمدتاً علاقه‌مند به بیان موفقیت‌های خود در گذشته هستند و هیچ‌گاه سخنی از موارد شکست دیدگاه‌های خود مطرح نمی‌کنند. افرادی که با چند روزی آموزش، خود را عالِم عالَم سهام می‌خوانند و پیش‌بینی آینده را به سادگی بیان می‌کنند. گروه‌های بسیاری حتی در شبکه‌های اجتماعی نیز ساخته شده است که با ارائه تحلیل‌های تکنیکال اعتقاد دارند در بازار موج ایجاد می‌کنند. برخی با همین شگردها امیدوارند تا حتی اگر مسیر آتی یک سهم از نظر بنیادی نیز مناسب نبود، ارائه تحلیل تکنیکال بتواند موجی در بازار ایجاد کند و قیمت‌ها را به مسیر دلخواه آنها حرکت دهد.

آخر اینکه جعبه‌ابزار یک تحلیلگر باید هم ابزار تحلیل بنیادی را در‌بر داشته باشد و هم تکنیکال. البته اینکه راز شناخت سهام ارزنده با استفاده از همین دو کشف می‌شود کمی ساده‌انگارانه است. کسب تجربه یا استفاده از آموخته‌های کهنه‌سربازان بازار، ذهن جوینده و خلاق در اکتشاف ارتباط وقایع همراه با کمی (یا شاید بیشتر از کمی!) رانت اطلاعاتی این راز را بیشتر بر ملا خواهد ساخت. فعلاً این روزها «شهر در امن و امان است» اما «وای از آن روزی که پرده‌ها در افتد».

رئیس کهنه‌کار اما جدید سازمان بورس چندین سال قبل در مصاحبه‌ای سرمایه‌گذاران در بازار سهام را مانند پرندگانی دانسته بود که اگر بپرند، بازگرداندن آنها دشوار خواهد بود. درست است. حال باید دید که او چه ترفندی را به‌کار خواهد بست تا ضمن حفظ نقدینگی در بازار، هیجان مخرب نیز آثار سوئی بر آن نگذارد. شاید همان توصیه همیشگی ورود از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری و عرضه بیشتر سهام شرکت‌ها و تلاش بیشتر جهت به‌روزرسانی جعبه‌ابزار تحلیلگری سرمایه‌گذاران، پاسخ‌های مناسبی باشند.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها