شناسه خبر : 34059 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اخلال در نظام اجتماعی

جوامع پس از کرونا با چه تغییراتی مواجه‌اند؟

ویروس کرونا به صورت گسترده و فراگیر در تمام جهان پراکنده شده و همه جوامع را در شکل‌های گوناگون متاثر کرده است. پدیده کرونا پدیده غافلگیرکننده‌ای برای تمام جهانیان بوده است. هم آغازش در چین و هم گسترشش در ایران و دیگر کشورهای دنیا. جهان اجتماعی در مقابله با این دست پدیده‌ها واکنش‌های مختلفی از خود نشان می‌دهد. واکنش جامعه برخلاف واکنش‌های طبیعی و محیط زیستی است چراکه اقتضائات خاص جامعه آن را از دیگر پدیده‌ها متفاوت می‌کند.

یعقوب موسوی/ جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا

ویروس کرونا به صورت گسترده و فراگیر در تمام جهان پراکنده شده و همه جوامع را در شکل‌های گوناگون متاثر کرده است. پدیده کرونا پدیده غافلگیرکننده‌ای برای تمام جهانیان بوده است. هم آغازش در چین و هم گسترشش در ایران و دیگر کشورهای دنیا. جهان اجتماعی در مقابله با این دست پدیده‌ها واکنش‌های مختلفی از خود نشان می‌دهد. واکنش جامعه برخلاف واکنش‌های طبیعی و محیط زیستی است چراکه اقتضائات خاص جامعه آن را از دیگر پدیده‌ها متفاوت می‌کند.

جامعه همیشه در برابر وضعیت‌های جدید واکنش‌های تازه‌ای داشته، دارد و خواهد داشت. به عبارت دیگر از نظر دانش امروز اکوسیستم و بیوسفر و... فرآیندهای شناخته و البته ناشناخته‌ای در برابر رخدادهایی مثل شیوع کرونا دارند اما پدیده‌ای مانند کرونا در عرصه اجتماعی که انسان‌ها و روابط پیچیده و هنجارهای تنیده و کهنسالی دارند و قرن‌ها شاید تمرین‌شده هستند، آثار و علائم و نتایج غیرقابل پیش‌بینی دارد.

قطعاً این یک تجربه جدید برای زیست اجتماعی فراهم می‌کند. باید در نظر بگیریم و البته امیدوار باشیم که پدیده کرونا پدیده‌ای گذرا باشد. یعنی این پدیده و اثرات و محدودیت‌هایی که با خود به همراه دارد، پایدار نباشد.

توقع از بشر این است که ریشه کرونا را بخشکاند

 انتظار می‌رود دانش بشر و تجربیات علمی و تاریخی انسان که طی سنوات و قرون متعدد ثابت کرده می‌توانند ویروس‌ها و بیماری‌هایی شبیه به کویید 19 را شناسایی و کنترل کنند، این‌بار نیز هرچه زودتر دست‌به‌کار شوند و ریشه این بیماری را بزنند. آنچه در وضعیت فعلی با آن مواجه هستیم تغییراتی است که کرونا در ساختارهای عمومی انسان ایجاد کرده است. به نوعی شاهد نوعی اختلال در نظام اجتماعی هستیم.

نوعی بی‌نظمی و بدنظمی پدید آورده است. این بدکارکردی در همه سطوح مناسبات اقتصادی، اجتماعی، زیستی و حیاتی انسان قابل مشاهده است. به تعبیر جامعه‌شناسان، جهان جدید جهان کوچکی است و در این جهان متراکم و درهم‌تنیده آثار و عوارض این نوع بیماری خیلی صریح، محسوس و فراگیر است. به دلیل فشردگی و تراکم روابط و مناسبات و اجتماعات انسانی از شمال تا جنوب جهان تا شرق و غرب. در تمامی جهان ارتباطات بین‌قاره‌ای برقرار بوده و در آینده نیز برقرار خواهد بود و جهان از وضعیت موقتی که الان دچارش هست خارج خواهد شد. این روابط متراکم اکنون دچار اختلال شده است. به زبان ساده‌تر باید گفت سازمان اجتماعی در سطح جهان دچار بدکارکردی است. این بدکارکردی همراه با عوارض و پیامدهای بسیار سنگین اقتصادی و اجتماعی است که حداقل در شرایط مشابه بحران‌های اجتماعی ما شاهد آن نبوده‌ایم.

در طول دهه‌های متاخر در تاریخ یا به علت جنگ یا تغییرات آب و هوایی و بلایای طبیعی، نظام‌های اجتماعی نوعی از عوارض را متحمل شده‌اند و این عوارض را گاه به کشورهای مجاور خود صادر کرده‌اند اما آنچه الان ما شاهد آن هستیم از نظر سطح، حجم و ابعاد و تاثیر بسیار فراگیر است و قابل مقایسه با هیچ مورد دیگری در تاریخ نیست. البته باید تاکید کرد پدیده کرونا به‌رغم فراگیری‌اش پدیده پایدار و ابدی نخواهد بود.

بشر از این شرایط سخت عبور می‌کند

هرگونه ارزیابی که از کرونا و تاثیرات آن داشته باشیم در نهایت باید گفت این پدیده شبیه پدیده‌های دیگر زیست‌محیطی و سلامت‌محور و طبیعی و حتی انسان‌منشأ است و مثل بقیه موارد بشر از آن عبور خواهد کرد. اما در وضعیتی که الان هستیم و نتایجی که می‌توانیم از آن پیش‌بینی کنیم قابل بحث است. ما اکنون دچار نوعی اختلال فراگیر در نظام اجتماعی به معنای عام آن هستیم. ساختارهای اجتماعی آن‌گونه که باید و شاید استحکام کافی ندارند. اگر جزئی‌تر بخواهم بحث کنم باید بگویم نظام‌های اجتماعی و انسانی به لحاظ زیستی شرایط مواجهه با بحران‌های یکباره و زیست‌محیطی از نوع کرونا را ندارند.

نظام‌های اجتماعی ثابت کردند قدرت تاب‌آوری ندارند، زیرا تمامی کشورهای دنیا چه توسعه‌یافته و چه در حال توسعه و چه توسعه‌نیافته و عقب‌مانده در برابر کرونا زانو زده‌اند. البته جامعه‌شناسان سال‌ها زودتر این مسائل را در ادبیات جامعه‌شناسی مطرح کرده‌اند. جامعه‌شناسانی مثل آنتونی گیدنز و پیر بوردیو سال‌هاست مطرح کرده‌اند که ما در دوره جدیدی از حیات اجتماعی هستیم که به شدت آسیب‌پذیر است. تاکید آنها بر زیست اجتماعی است. چراکه نظام‌های اجتماعی در این تراکم و در‌هم‌تنیدگی به هم وابسته می‌شوند. به دلیل این نوع نظام اجتماعی تبعات زیادی پیامد آن خواهد بود. اگر ما یک زیست ساده پراکنده نامتراکم تاریخی داشتیم و اکثریت جمعیت جهان در روستاها و در مراکز دور از شهرهای بزرگ و در دامان طبیعت و به صورت پراکنده زندگی می‌کردند، عوارض این دست رخدادها بسیار کمتر بود.

همین تراکم و تجمع انسانی و سازمانی و آن شبکه عنکبوتی که همه را به هم متصل کرده، عاملی بود که جامعه‌شناسان پیش‌بینی کردند با بروز یک سانحه زیست‌محیطی این ساختار به شدت شکننده است و این ساختار خود را با بحران مواجه خواهد دید و اکنون این اتفاق افتاده و هیچ نظام اجتماعی نیست که این روزهای کرونایی در قرنطینه نباشد.

تغییر روش در تراکم جوامع انسانی

یکی از گونه‌ها یا فرازهای پیشنهادی علوم اجتماعی این است که تا آنجا که ممکن است شرایط را به سمت تراکم بیشتر اجتماعی سوق ندهیم. این موضوع را با ادبیات شهر بیشتر می‌توان تعقیب کرد. این شهرنشینی توده‌وار و متراکم و عظیم، بسیار آسیب‌پذیر است و عوارض بسیاری دارد. هر نوع مساله زیست‌محیطی، عدم امنیت جغرافیایی، انفجارها، آتش‌سوزی‌ها، جنگ‌ها، تحرکات هسته‌ای، مسائل صنعتی و رخدادهای بیولوژیکی، ویروس و... می‌تواند نظام‌های اجتماعی متراکم امروزی را منهدم کند و به نظر می‌رسد باید منتظر تغییراتی در ساحت این نظام‌ها باشیم. این حادثه و پاندمی کرونا و این همه‌گیری جهانی بی‌شک سرآغاز رویش نظریه‌ها و ایده‌های جدید هم در علم و دانش و هم در سطح مدیریت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد شد.

این رخداد سرآغاز تغییر در فرهنگ عمومی و برنامه‌ریزی سیاستگذاران و برنامه‌ریزان توسعه پایدار ملل و جوامع خواهد بود. توسعه فقط ساخت شهرها و پل‌ها و جاده‌ها نیست که کوچ عظیم روستاییان به سمت شهرها را شامل شود. توسعه پایدار روی دیگر فرضیه مهاجرت و شکل‌گیری نظام‌های اجتماعی مدنی را هم پوشش می‌دهد.

معضلات زیست‌بومی و محیط زیستی که سلامت انسان و محیط را شامل می‌شود، نوعی ایجاد ایمنی از طریق توسعه و بهبود کیفیت رفاه و خدمات و کمترین دخالت در ساختار طبیعی و اقلیمی است. این پدیده سرآغاز تحقیقات جدید در مدیریت‌های اجتماعی کلان و خرد خواهد بود. مدیریت ابزاری و علمی در آینده دگرگون خواهد شد. پارادایم‌های نویی بی‌تردید ظهور خواهد کرد. بی‌تردید عصر جدیدی آغاز شده است و اجتماعات به این سمت می‌روند که از بیمه شدن فرد به سوی بیمه شدن جامعه پیش خواهند رفت.

نظام اجتماعی باید به سمتی برود که در برابر بحران‌های طبیعی و زیست‌محیطی و پاندمی‌های مخل سلامت بتواند تاب‌آوری بالایی داشته باشد. ما شاهد این هستیم که نظام اجتماعی در تمامی دنیا و در تمامی ساخت‌های اقتصادی و سیاسی بسیار شکننده و آسیب‌پذیر است. تنها این ویروس نیست که می‌تواند این وضعیت را مختل کند بلکه هر چیزی شبیه به این هم می‌تواند اختلال وسیعی را به قیمت نابودی سرمایه انسانی و اجتماعی و همه یافته‌های بشر در طول قرن‌ها در سراسر جهان ایجاد کند و همه از آن در زیان خواهند بود. این تاثیر مخرب، جبران‌پذیری بسیار دشواری دارد. قطعاً مدیریت‌ها به این سمت خواهند رفت که عرصه عمومی به سمت عرصه مجازی و شبکه‌های اجتماعی پیش خواهد رفت و دولت‌ها باید این زیرساخت‌ها را توسعه دهند. نظام‌های سیاسی باید پشتیبانی و تدارکات را به سمت توسعه امکاناتی ببرند که تعاملات عاطفی و انسانی و اخلاقی در بستر تازه‌ای شکل بگیرد. اینها خیلی مسائل مهمی هستند.

شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی جدید

 اگر شبکه عمومی اجتماعی جدید شکل نگیرد تبعات بدتری در انتظار بشر است که از این بیماری بدتر خواهد بود. از منظر حکمرانی که به این موضوع نگاه می‌شود، پرسش‌های زیادی شکل می‌گیرد که حکمرانی بعد از کرونا به چه سمت و سویی خواهد رفت. باید به این پرسش فکر کرد که الگوی مطلوب حکمرانی چگونه خواهد بود. آیا کرونا تغییری در ماهیت نظام‌های اداری و سیاسی و عمومی ایجاد خواهد کرد که پاسخ مثبت است. حتماً تغییرات گسترده‌ای را در ماهیت این نظام‌ها شاهد خواهیم بود.

الگوی حکمرانی عمومی و اجتماعی تغییر پیدا خواهد کرد. نقش نهادهای مدنی و سازمان‌های غیررسمی و به‌خصوص سازمان‌های مردمی و مدنی محیط زیست و سلامت حیاتی بیشتر خواهد شد و دولت‌ها اهمیت بیشتری می‌دهند. شما وضعیت کنونی آمریکا و دولت ترامپ و جریان حزب جمهوریخواهان را نگاه کنید. آنها با بی‌اعتنایی کامل به حفظ محیط زیست روی کار آمدند و شعارهایشان حتی علیه جریان‌های سبز بود. در این اواخر حتی با بروز کرونا در روزهای اول انکار می‌کردند و اساساً جدی نگرفته بودند. این انکار تنها در آمریکا رخ نداده است. تقریباً تمام دولت‌های جهان مساله را درک نکرده بودند تا گرفتار شدند. بسیاری از دولت‌ها اساساً شکل‌گیری این ویروس را نوعی مشکل ساختگی می‌دانستند و حتی برخی از دولت‌ها مسائل پیش از کرونا را که به ضرورت‌های حفظ محیط زیست اشاره کرد، نوعی بحث‌های روشنفکری، آرمانگرایانه و غیرضروری ارزیابی می‌کردند. آنها خیلی جدی نمی‌گیرند که وقتی درباره مخاطرات محیط زیست بر سلامت اجتماعی و طبیعی صحبت می‌شود در واقع از چه چیزی صحبت می‌شود.

تصور آنها این است که این مسائل حاشیه‌ای است و امروز نان مردم و شغلشان و شادی و... مهم است. طبیعی است فرهنگ امروز جهان اقتضا می‌کند که اقتصاد خوبی داشته باشند و اشتغال و توسعه رخ دهد.

استراتژی سلامت‌محور معلول جامعه‌نگری جدید

از نظر استراتژیک سلامت یک جامعه معلول نوعی جامعه‌نگری است. مدافعان محیط زیست درصد تاثیرگذاری متغیری به نام زیست سالم، شناخت تبعات تخریب در حوزه طبیعت و اثر آن بر زیست انسانی را حدود 50 درصد مشابه عوامل دیگر ارزیابی می‌کنند. عواملی مثل رشد اقتصادی، اشتغال، درآمد، رفاه و... . من بر این باورم که الگوهای حکمرانی متاثر از بحران کرونا حتماً تغییر خواهد کرد و نقش سازمان‌های مدنی و غیردولتی پررنگ‌تر خواهد شد. نظام مجازی و شبکه‌ای تغییر خواهد کرد و نظام‌های حکمرانی بر پایه این ساختارها شکل خواهد گرفت.

اکنون موضوع بااهمیت بیشتر بر پایه و حول محور علم و دانش شکل گرفته است. علومی که ماموریتشان شناخت ویروس‌ها و عوارض آن است. ما از این به بعد شاهد سرمایه‌گذاری‌های کلان در نظام‌های حکمرانی مرتبط با علوم زیستی و محیط زیستی و اکولوژیک و مایکروبیولوژی خواهیم بود. در ایران نیز شاهد این تغییر خواهیم بود. آنقدرها که جهان به دانش هسته‌ای اهمیت می‌دهد و پیرامون آن نظام‌های تحریم و فشار شکل می‌گیرد دیگر اهمیت گذشته را ندارد و از این به بعد شاهد تغییر سرمایه‌گذاری و اهمیت دیگر حوزه‌های دانشگاهی و استراتژیک خواهیم بود. ما در ایران نیروی انسانی مستعد و باهوش زیاد داریم، بنابراین در هر حوزه‌ای که سرمایه‌گذاری و از آن مهم‌تر سیاستگذاری صورت بگیرد این نیرو توان ورود به آن را دارد. اکنون جهان در انتظار کشف واکسن برای رهایی از پاندمی کروناست. البته باید در نظر بگیریم که ما در ایران در بعد کشف واکسن و... نتوانسته‌ایم تغییرات چندانی در ساختارها ایجاد کنیم و به این سمت برویم ولی به جایش مجموعه‌ای مثل طب سنتی، طب تاریخی و انواع و اقسام ترفندها جامعه و حتی نظام سیاستگذاری را درگیر کرده است. ما خواهان یک نظام توسعه‌یافته علمی در ایران هستیم چراکه مطالبه جامعه و نظام اجتماعی ایران به این سمت خواهد بود که نمی‌توان تنها با وعده طب سنتی و سرمایه‌گذاری نکردن در عرصه رو به رشد علم و دانش جدید به عقب برگشت چراکه این ویروس ثابت کرد که تمامی ساختارها نیازمند دگرگونی هستند. از این به بعد کشورهایی که در فقر علمی گرفتار باشند و به عقب‌گرد اعتیاد دارند، تلفات بیشتری خواهند داد. نظام حکمرانی علمی دستخوش تغییر خواهد شد.

به نظر می‌رسد این تغییر جلوتر از تغییر در نظام‌های سیاسی خواهد بود. چون نظام حکمرانی علمی در واقع کارش مدیریت علم و دانش است. پرسش‌های مهمی مطرح می‌شود که آیا جهان در دوران پس از کرونا دچار تغییرات معرفتی در نظام علمی خواهد شد؟ هنوز گفته می‌شود تعداد بسیار زیادی از مسائل زیستی جهان برای بشر ناشناخته است. ما هنوز ناشناخته زیاد داریم، باید منتظر عواقب این نادانی بود. جهان امروز تغییرات شگرفی کرده است اما به همان اندازه ناشناخته است. بنابراین ما باید منتظر اتفاقات شدیدتری در آینده باشیم و برای اینکه بتوانیم از این تخاصم طبیعی جان سالم به در ببریم باید الگوهای مدیریتی و ساخت اجتماعی خود را در مواجهه با طبیعت تغییر دهیم. بی‌تردید ما با تغییر سبک‌های زندگی مواجه خواهیم شد. مدیریت از این بعد بیش از آنکه از الگوهای سیاسی بهره ببرد احتمالاً به سمت نقش علم در مدیریت جوامع پیش خواهد رفت. نقش دانشگاه‌ها و آزمایشگاه‌ها و مراکز شناخت و اکتشافات بیشتر خواهد شد. به نظر می‌رسد این تجربه جدید جهانی جهش بزرگی را ایجاد خواهد کرد. با این همه پیش‌بینی‌ها و تحلیل رخدادهای آینده که عمدتاً گمانه‌زنی است اما پیش‌بینی رفتار اجتماعی و تغییرات از پایین در جوامع کار بسیار پیچیده و سختی است. اینکه در واقعیت کنونی ما شاهد چه تغییری در زندگی مردم هستیم و نوع همبستگی و اعتماد اجتماعی و همدردی چگونه خواهد بود مساله دشواری است. شرایط نشان می‌دهد عموماً وقتی اجتماعات انسانی با مخاطرات این چنینی مواجه می‌شوند، چه ویروس باشد، چه جنگ و چه حوادث طبیعی، نوعی همبستگی اجتماعی به صورت موقت ایجاد می‌شود. اما تداوم این همبستگی عاطفی و انسانی قابل پیش‌بینی نیست. بعد از مدتی ما به سمت اجتماعات کلاسیک برخواهیم گشت چراکه ممکن است دو سال دیگر دوباره ما با این پاندمی مواجه باشیم. بنابراین تضاد و تنش و ناسازگاری اجتماعی همیشه همراه بشر است و اگر در نظر بگیریم شرایط پایدار است، ممکن است کرونا برای ما یک ساختار جدید اجتماعی ایجاد کند اگرچه تمامی رفتارهای انسانی قابل پیش‌بینی نیست.

ممکن است سبک روابط میان‌فردی عوض شود

پیش‌بینی تاثیر کرونا بر سبک زندگی بشر البته دشوار است. در حال حاضر کرونا یک سبک جدید از همزیستی را به اجتماعات انسانی تحمیل کرده است. ارتباطات ما با فاصله شده است. بیشتر روابط بر بستر مجازی افتاده است. روش‌های سنتی دست دادن و روبوسی و دید و بازدید اکنون تعطیل شده است. البته ممکن است تداوم این وضعیت سبب شود این تغییرات همیشگی باشند و این اتفاقات برای همیشه از زندگی بشر حذف شود. ممکن است ما ارتباطات فیزیکی برای ابراز احساسات را کنار بگذاریم.

پوشش مردم عوض خواهد شد. ممکن است این سبک کلاسیک فراموش شود. اما اینکه سبک زندگی به معنی کلان آن یعنی مناسبات و سنت‌ها و آیین‌ها از بین برود؛ نمی‌توان چنین پیش‌بینی داشت.

دراین پرونده بخوانید ...