شناسه خبر : 34046 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چالش جهانی‌سازی

آیا بحران کرونا پرونده تجارت جهانی را زیر بغلش خواهد گذاشت؟

آنچه می‌خوانید ترجمه مقاله‌ای است که با عنوان «آیا ویروس کرونا، پایان جهانی‌سازی‌ای که ما می‌شناسیم خواهد بود؟» و به قلم هنری فارل (Henry Farrell) و آبراهام نیومن (Abraham Newman) در «فارن افرز» (Foreign Affairs) به چاپ رسیده است. هنری فارل استاد علوم سیاسی و امور بین‌الملل دانشگاه جرج‌تاون است. نیومن نیز استاد همین دانشگاه است.

آنچه می‌خوانید ترجمه مقاله‌ای است که با عنوان «آیا ویروس کرونا، پایان جهانی‌سازی‌ای که ما می‌شناسیم خواهد بود؟» و به قلم هنری فارل (Henry Farrell) و آبراهام نیومن (Abraham Newman) در «فارن افرز» (Foreign Affairs) به چاپ رسیده است. هنری فارل استاد علوم سیاسی و امور بین‌الملل دانشگاه جرج‌تاون است. نیومن نیز استاد همین دانشگاه است.

ویروس جدید کرونا که استرس عظیمی را به وجود آورده در حال آزمایش کردن جهانی‌سازی است. وقتی که زنجیره‌های تامینی که بسیار ضروری هستند می‌شکنند، کشورها کالاهای پزشکی را پیش خود ذخیره می‌کنند و با سرعت هرچه تمام‌تر مسافرت‌ها را محدود می‌کنند، بحران ما را به این وا‌می‌دارد که اندیشه‌هایمان را در مورد اقتصاد جهانی که کشورها در آن با یکدیگر ارتباط زیادی دارند، مجدداً ارزیابی کنیم. جهانی‌سازی نه‌تنها به بیماری واگیرداری که درگیر آن هستیم اجازه داد به سرعت پخش شود، بلکه وابستگی عمیق میان بنگاه‌ها و کشورها را افزایش داد؛ چیزی که باعث می‌شود هم بنگاه‌ها و هم کشورها نسبت به شوک‌هایی که انتظارش را ندارند، آسیب‌پذیرتر شوند. اکنون هم بنگاه‌ها و هم کشورها، هر دو در حال کشف این هستند که تا چه اندازه آسیب‌پذیرند.

92-1اما درسی که ویروس کرونای جدید به ما می‌دهد این نیست که جهانی‌سازی شکست خورد. درسی که به ما می‌دهد این است که جهانی‌سازی، به‌رغم همه مزایایش یا حتی به خاطر تمام مزایایی که دارد، شکننده است. برای چندین دهه، تلاش‌های زیاد بنگاه‌های مختلف به منظور استفاده حداکثری از چیزهایی که می‌توانستند مورد استفاده قرار بگیرند، منجر به تولید بی‌سابقه ثروت شد. اما این تلاش‌ها همچنین میزان منابع استفاده‌نشده در اقتصاد جهانی را کاهش داد؛ چیزی که اقتصاددانان از آن با عنوان «اِسلَک» (slack) یاد می‌کنند (در اقتصاد، منظور از اسلک، میزان منابع و نیروی کاری است که هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است). در زمان‌های عادی، بنگاه‌ها اغلب، اسلک را شاخصی برای تلف شدن یا حتی هدر رفتن ظرفیتی که می‌تواند مولد باشد در نظر می‌گیرند. اما زمانی که اسلک بیش از اندازه کاهش می‌یابد، باعث می‌شود که سیستم اقتصادی در زمان بحران شکننده شود. این شکننده شدن یعنی اینکه «fail-safe»‌ ضروری برای اقتصاد از بین رفته است (در مهندسی و به‌خصوص کارهایی که خطر در آنها بالاست، چیزهایی با عنوان «fail-safe» طراحی می‌شوند که وظیفه آنها، حفاظت از جان افراد و حداقل کردن آسیب در زمان بحرانی شدن شرایط است. در واقع وقتی یک دستگاه یا سیستم در کاری که قرار است انجام دهد شکست می‌خورد یا اصطلاحاً  failed می‌شود، وظیفه «fail-safe» این است که در زمان این failed شدن، امنیت را تامین کند).

وقتی در مورد تولیدات کارخانه‌ای حرف می‌زنیم، فقدان fail-safe می‌تواند باعث شود زنجیره تامین بشکند؛ آنچنان که زنجیره تامین در بعضی از بخش‌های پزشکی و درمانی در نتیجه شیوع ویروس کرونای جدید، شکسته است. تولیدکنندگان کالاهای پزشکی ضروری، با افزایش قابل توجه تقاضای جهانی برای محصولاتشان، با وضعیت پیچیده‌ای مواجه شده‌اند (ظرفیت عرضه آنها پاسخگوی این تقاضا نیست) و این وضعیت، کشورها را در رقابت برای دسترسی به منابع، مقابل هم قرار داده است. در نتیجه چنین وضعیتی، دینامیک‌های قدرت (power dynamics) میان اقتصادهای اصلی دنیا تغییر کرده است. به‌طوری که آنهایی که به خوبی آمادگی مقابله با ویروس کرونای جدید را دارند، یا منابع را پیش خودشان و برای خودشان نگه داشته‌اند یا به دیگران کمک می‌کنند و به این طریق، اثرگذاری‌شان روی معادلات جهانی را افزایش می‌دهند (منظور از دینامیک قدرت، شیوه تعامل چند فرد یا گروه با یکدیگر است، آن هم زمانی که قدرت یک فرد یا گروه از فرد یا گروه دیگر بیشتر باشد. در سطح جهانی بالا بودن power dynamic یک کشور یعنی داشتن قدرت کنترل و اثرگذاری بر کشورهای دیگر).

کارایی شکننده

برداشت سنتی از جهانی‌سازی این است که جهانی‌سازی، یک بازار بین‌المللی رو به رشد را به وجود آورد و تولیدکنندگان را قادر ساخت که از طریق جایگزین کردن یک تامین‌کننده یا یک مولفه با تامین‌کننده یا مولفه دیگر، زنجیره‌های تامین انعطاف‌پذیری را به وجود آورند. از آنجا که کسب‌وکارها از مزایای تقسیم کار که امروزه جهانی شده است استفاده کرده‌اند، ثروت ملل آدام اسمیت به ثروت جهان تبدیل شده است. (نویسندگان در حال اشاره به این موضوع هستند که تقسیم کار به یک چیز جهانی تبدیل شده و مثلاً هر کشوری در انجام یک قسمت از کار تخصصی شده است. دقت کنید که منظور آنها تخصصی شدن در تولید کالاهای مختلف نیست، بلکه منظور آنها از تقسیم کار جهانی‌شده این است که کشور در تولید یک کالای به‌خصوص هم، هر یک وظیفه مشخصی پیدا کرده‌اند و یک جای کار را گرفته‌اند).

اما جهانی‌سازی علاوه بر همه اینها، یک سیستم پیچیده وابستگی را به وجود آورد. شرکت‌ها زنجیره‌های تامین جهانی را در آغوش گرفتند و این کارشان، به ایجاد تارهای درهم‌تنیده‌ای از شبکه‌های تولید منجر شد؛ تارهای درهم‌تنیده‌ای که اقتصاد کشورهای جهان را به هم گره زده است. امروزه مواد اولیه تولید یک محصول می‌توانند در دوجین کشور تولید شوند. چنین حرکتی به سمت تخصصی شدن، گاهی جایگزین کردن را سخت می‌کند؛ به‌خصوص زمانی که بحث مهارت‌ها یا محصولات غیرمعمول در میان باشد. وقتی تولید به یک چیز جهانی بدل می‌شود، کشورها به یکدیگر وابسته‌تر می‌شوند؛ چرا که با جهانی شدن هرچه بیشتر، هیچ کشوری دیگر نمی‌تواند کنترل تمام کالاها و مواد اولیه‌ای را که اقتصادش به آن نیاز دارد در دست بگیرد.

همه‌گیری بیماری‌ای که به خاطر شیوع ویروس کرونای جدید به وجود آمده، شکنندگی سیستم جهانی‌شده (globalized) را آشکار کرده است. بعضی از بخش‌های اقتصادی، به ویژه آن بخش‌هایی که سطح بالایی از «اسلک» را دارند، می‌توانند نسبتاً بهتر، از پس این بحران برآیند. در حالی که بخش‌های اقتصادی دیگر می‌توانند به سمت مرز فروپاشی رانده شوند. به‌طوری که اگر پاندمی کرونا مانع فعالیت حتی یکی از تامین‌کنندگان در یکی از کشورهای درگیر کرونا شود و نگذارد این تامین‌کننده، ماده اولیه‌ای را که از سوی تولیدکنندگان دیگر به شدت مورد استفاده قرار می‌گیرد و برایشان ضروری است، تولید کند، بخش اقتصادی‌ای که به اندازه کافی «اسلک» ندارد، تا مرز فروپاشی پیش خواهد رفت. برای مثال تولیدکنندگان خودرو در سراسر اروپای غربی نگران کمبود قطعات الکترونیکی مورد استفاده در خودروهایشان هستند. چراکه یکی از تولیدکنندگان ویژه قطعات الکترونیکی خودرو، مجبور شده است فعالیت یکی از کارخانه‌هایش در ایتالیا را به حالت تعلیق درآورد.

در گذشته، تولیدکنندگان و کارخانه‌داران ممکن بود ذخیره مواد اولیه داشته باشند که در نتیجه بتوانند در چنین لحظه‌هایی (لحظات بحرانی مانند حالا که کرونا شایع شده است)، از خودشان و کسب‌وکارشان محافظت کنند. اما در عصر جهانی‌سازی، بسیاری از کسب‌وکارها حرف تیم کوک، مدیر ارشد اجرایی اپل را تصدیق کرده و طبق آن عمل می‌کنند. تیم کوک حرف مشهوری دارد مبنی بر اینکه نوآوری، به‌طور بنیادی یک شیطان است (fundamentally evil). او می‌گوید کسب‌وکارها به جای اینکه برای انبار کردن مواد اولیه تولید هزینه کنند، باید به زنجیره‌های تامین که درست سر موقع نیاز آنها را برآورده می‌سازند تکیه کنند. اما در گیرودار بحران، تامین «درست سر موقع» می‌تواند سر موقع نباشد و بیش از حد دیر شود. تولید جهانی لپ‌تاپ در فوریه تقریباً 50 درصد کاهش یافته است. همچنین تولید جهانی گوشی‌های هوشمند می‌تواند در فصل پیش رو، تا 12 درصد کاهش یابد. بخشی از این کاهش به خاطر مشکلاتی است که در حال حاضر به خاطر بحران کرونا در زنجیره تامین وجود دارد. هم لپ‌تاپ و هم گوشی‌های هوشمند با مواد اولیه و قطعاتی ساخته می‌شوند که این مواد را کارخانه‌های ویژه آسیایی تولید می‌کنند.

کمبودهای بحرانی

تنگناهایی که در تولید وجود دارند، مثل آنچه در مورد تولید قطعات الکترونیکی گفتیم، مبارزه علیه ویروس کرونای جدید را با اخلال مواجه کرده‌اند. کالاهای ضروری در بحث‌های پزشکی و درمانی مانند «معرف‌ها یا شناساگرها» (reagent) که یکی از مولفه‌های اصلی ساخت کیت‌های تشخیص بیماری هستند و در آزمایشگاه‌های تشخیص بیماران مبتلا به کرونا مورد استفاده قرار می‌گیرند، یا بسیار کم هستند یا موجودی آنها در بسیاری از کشورها به پایان رسیده است. دو شرکت، بر تولید این شناساگرهای ضروری سلطه دارند. یکی از آنها شرکت هلندی «Qiagen» است که به تازگی توسط شرکت آمریکایی «Thermo Fisher» خریداری شده است. شرکت دیگر که مقر اصلی آن در سوئیس است، «Roche» نام دارد. هر دوی این شرکت‌ها در پاسخ‌دهی به تقاضای بسیار بالایی که برای محصولاتشان وجود دارد، ناکام مانده‌اند. این کمبود عرضه باعث شده که تولید کیت‌های تشخیص در ایالات متحده با تاخیر روبه‌رو شود. ایالات متحده از آن جهت در تولید کیت‌های تشخیص ویروس به مشکل خورده که در صف خرید مواد اولیه مورد نیاز برای تولید این کیت‌ها، پشت سر کشورهای دیگر قرار دارد.

همراه با پخش شدن ویروس جدید، تعدادی از دولت‌ها، مغلوب بدترین غریزه‌هایشان شده‌اند. حتی قبل از اینکه ویروس کرونا شایع شود، تولیدکنندگان چینی، نصف ماسک‌های پزشکی مورد نیاز دنیا را تولید می‌کردند. این تولیدکنندگان در نتیجه شروع بحران، تولیدات خود را به شدت افزایش دادند. اما دولت چین همه ماسک‌هایی را که در کارخانه‌های چین تولید می‌شد، خریداری کرد. این در حالی بود که علاوه بر خریدن این ماسک‌ها، مقدار بسیار زیادی ماسک از خارج وارد کرد. قطعاً چین به این ماسک‌ها احتیاج داشت. اما نتیجه این کار دولت چین این بود که عرضه ماسک به دیگر کشورها متوقف شود و دیگر کشورها در پاسخ‌دهی به بیماری با مشکل مواجه شوند.

کشورهای اروپایی رفتار بهتری را از خودشان نشان ندادند. روسیه و ترکیه صادرات ماسک‌های پزشکی را ممنوع کردند. آلمان نیز به‌رغم اینکه عضوی از اتحادیه اروپاست و قرار است بازار آن با بازار سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا مشترک باشد و تجارت کاملاً آزاد در اتحادیه اروپا وجود داشته باشد، صادرات ماسک را ممنوع کرد. دولت فرانسه به جای ممنوع کردن صادرات ماسک، راه ساده‌تری را برگزید و همه ماسک‌های موجود را خریداری کرد. مقامات اتحادیه اروپا نسبت به این اقدامات اعتراض کردند و اذعان داشتند که چنین اقداماتی، همبستگی را میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا از بین می‌برد و کشورهای عضو را از اتخاذ رویکرد رایج در مبارزه با کرونا منع کردند؛ اما دولت‌ها به سادگی چنین چیزی را مورد بی‌توجهی قرار دادند.

رویکرد «همسایه‌ات را فقیر کن» (beggar thy neighbor) همراه با عمیق‌تر شدن بحران کرونا، بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. به‌طوری که این رویکرد، زنجیره تامین جهانی مواد ضروری پزشکی را با مشکل مواجه کرده است. مساله‌ای که از آن صحبت کردیم، در آمریکا شدید است. چراکه آمریکا با تاخیر اقدام به ارائه یک پاسخ منسجم به پاندمی کرونا کرد و به همین دلیل، در تامین بسیاری از موادی که به آن نیاز دارد، با مشکل مواجه است و کمبود دارد. ایالات متحده، یک ذخیره ملی ماسک دارد اما از سال 2009 به بعد چیزی به این ذخیره اضافه نشده و بنابراین، موجودی ماسک دولت آمریکا، تنها به بخشی از نیاز مردمش پاسخ می‌دهد. در این شرایط نیز مشاور تجاری ترامپ، پیتر ناوارو، از این مساله و کمبودهای مشابه برای تهدید هم‌پیمانان ایالات متحده استفاده کرده (که جای تعجب ندارد) و از این وضعیت برای توجیه کردن خروج از تجارت جهانی بهره برده است. او استدلال کرده که ایالات متحده نیاز دارد ظرفیت‌های تولیدی‌اش را به خانه بازگرداند و به منظور تولید داروهای ضروری از این ظرفیت‌ها استفاده کند. در نتیجه این موضوع، شایع شده که آلمان نگران است دولت ترامپ در یک اقدام، به‌طور کامل، واکسن جدیدی را که از سوی یک شرکت آلمانی در روند تولید قرار دارد، خریداری و از آن در ایالات متحده استفاده کند. به همین دلیل برلین در حال حاضر در نظر دارد با پیشنهاد بهتر، این واکسن را خریداری کند یا اینکه مبادله با ایالات متحده را ممنوع سازد (دقت کنید بحث در مورد واکسنی است که در جریان تولید است و هنوز معلوم نیست این تلاش نتیجه‌بخش باشد یا خیر).

جغرافیای سیاسی جدید

در حالی که سیاستگذاران در سراسر جهان در حال مقابله با ویروس کرونای جدید و اثرات آن هستند، باید این واقعیت را بپذیرند که اقتصاد جهانی آن‌طور که تصورش را می‌کردند، کار نمی‌کند. جهانی‌سازی نیازمند این است که کارها در کشورهای مختلف رفته‌رفته تخصصی‌تر شود (تقسیم کار در سطح جهانی بیشتر و بیشتر شود). این مدل کارایی‌های خارق‌العاده‌ای را به وجود می‌آورد، اما همچنین آسیب‌پذیری‌های غیرمعمولی را با خود به همراه دارد. شوک‌هایی همچون ویروس کرونای جدید این آسیب‌پذیری‌ها را آشکار می‌کنند. کشورهایی که در تولید چیزهای به‌خصوص تخصصی شده‌اند و کشورهایی که فقط یک ماده را تولید می‌کنند، می‌توانند یک شکنندگی غیرمنتظره را در زمان بحران به وجود آورند که این شکنندگی، منجر به شکستن زنجیره تامین می‌شود. در ماه‌های آتی، آسیب‌پذیری‌های مشابه دیگری نیز آشکار خواهند شد. نتیجه این موضوع می‌تواند تغییرات اساسی در خط‌مشی‌های جهانی باشد. وقتی سلامت و امنیت شهروندان کشورها در خطر است، آنها ممکن است تصمیم بگیرند صادرات را ممنوع کرده یا منابع ضروری را به تصرف خود درآورند؛ حتی اگر این کار باعث شود به متحدان و همسایگانشان آسیب برسد. این عقب‌نشینی از جهانی‌سازی می‌تواند سخاوتمندی و بخشش را به ابزار قوی‌تری برای تاثیرگذاری روی دنیا تبدیل کند (البته برای کشورهایی که توان نشان دادن این سخاوتمندی را دارند). تا به اینجای کار، ایالات متحده در ارائه پاسخ جهانی به کرونا، یک رهبر نبوده و بخشی از این نقش را به چین واگذار کرده است. این پاندمی دارد شکل جدیدی به جغرافیای سیاسی جهانی‌سازی می‌دهد اما ایالات متحده در حال وفق پیدا کردن نیست؛ در عوض بیمار است و پشت پوشش‌های مختلف پنهان می‌شود.

منبع:

1- https: / /www.foreignaffairs.com /articles /2020-03-16 /will-coronavirus-end-globalization-we-know-it

دراین پرونده بخوانید ...