شناسه خبر : 33003 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

عامل بحران

اگر معافیت‌های مالیاتی در اقتصاد درست تعریف نشوند چه تبعاتی دارد؟

  رسول فروغ‌فرد: «هنرمندان» باز هم از پرداخت مالیات معاف شدند. قرار بود در لایحه بودجه سال آینده معافیت هنرمندان از پرداخت مالیات لغو شود؛ اما محمدباقر نوبخت قبل از فرستادن لایحه بودجه به مجلس، با این پیشنهاد مخالفت کرد؛ بنابراین در سال آینده نیز هنرمندان از پرداخت مالیات معاف خواهند شد. بعد از انتشار این خبر، اقشار مختلف جامعه واکنش‌های گسترده‌ای نشان دادند؛ عمده واکنش‌ها نقدهای تند به دولت و نگرش آن نسبت به سیاست‌های توزیعی بود. در مجموع جامعه در فضای مجازی در خصوص این سیاست سه قضاوت متفاوت داشت. گروه اول که تعدادشان اندک بود، معافیت مالیاتی را حق هنرمندان می‌دانستند و معتقد بودند برای تقویت فرهنگ و هنر، توجه به هنرمندان ضروری است. گروه دوم، معتقد بودند که معافیت مالیاتی هنرمندان باجی بوده که دولت به این قشر صاحب نفوذ از جامعه داده است. گروه سوم نیز معتقد بودند که این معافیت حق سکوتی بوده که به سلبریتی‌ها داده شده تا اعتبار نزولی دولت بیشتر از این تخریب نشود؛ بسیاری از سلبریتی‌ها در انتخابات 96 از دولت فعلی حمایت کرده بودند. فارغ از اینکه انگیزه واقعی سیاستگذار پشت این سیاست چه بوده، صحبت‌های رئیس سازمان برنامه و بودجه در این خصوص جالب توجه است. نوبخت استدلال کرده که «با توجه به اینکه خطر تهاجم فرهنگی و توطئه‌های نفوذ و استحاله فرهنگی دشمنان انقلاب به طور مداوم گوشزد می‌شود، لزوم حمایت همه‌جانبه از فعالیت‌های فرهنگی، هنری و رسانه‌ای ضروری است». این استدلال ضمن اینکه فلسفه شکل‌گیری فرهنگ را زیر سوال می‌برد، تناقض زیادی با سیاست‌های بازتوزیعی در اقتصاد دارد. مهم‌ترین اهداف سیاست‌های توزیعی و بازتوزیعی، تعدیل جریان ثروت و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر جامعه است؛ به وضوح پیداست که نقش این سیاست‌ها در دوره‌های بحرانی پررنگ‌تر است؛ چراکه بحران بیشتر معیشت اقشار آسیب‌پذیر جامعه را نشانه می‌گیرد. در سال‌های گذشته اقشار آسیب‌پذیر جامعه با سقوط معیشتی قابل توجهی مواجه شده‌اند و قدرت خرید بسیاری از خانوارهای جامعه به حداقل رسیده است. به همین دلیل لازم بود در دوره فعلی سیاست‌های توزیعی از اقشار توانمند گرفته و به اقشار آسیب‌پذیر کمک کند. این در حالی است که سیاست معافیت مالیاتی یادشده مسیری کاملاً معکوس در پیش گرفته است. گروهی از جامعه را که عمدتاً در طبقات بالای جامعه قرار دارند از پرداخت مالیات معاف کرده است. این سیاست در دل مشکلات معیشتی فعلی، تورم بالا، سقوط قدرت خرید خانوارها و اعتراضات اجتماعی، به مثابه نمک پاشیدن بر زخم فقراست. در واقع، در دوره‌ای که جامعه انتظار داشت سیاستگذار به کمک فقرا آمده و به سیاست‌های بازتوزیعی موثر بپردازد، به معافیت مالیاتی اقشار دارای جامعه روی آورده است. ضمن لزوم پرداختن به مسائل عمومی و انگیزه‌های سیاسی پشت این تصمیم، سوالات زیادی حول انگیزه‌های اقتصادی و اثرات مخربی که در پی این سیاست نمایان می‌شود، قابل طرح است. اولین سوال این است اصولاً در اقتصاد چه کسانی باید مالیات پرداخت کنند و چه کسانی باید مشمول معافیت مالیاتی شوند؟ دوم اینکه، سیاست یادشده در دوره فعلی چه مخاطراتی برای اقتصاد ایران دارد؟ آیا بر آتش نارضایتی‌های عمومی خواهد دمید؟ پرداختن به این سوال‌ها مخاطرات اقتصادی ناشی از اخذ سیاست‌های این‌چنینی در دل بحران‌های اقتصادی را برملا می‌کند.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها