شناسه خبر : 30750 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

زنده‌باد رابین‌هود؟

آیا دولت باید دست به بازتوزیع بزند؟

داستان رابین‌هود را کمتر کسی است که نشنیده باشد. آن قسمت از داستان که رابین‌هود از اغنیا می‌دزدید و به فقرا می‌داد، عین بازتوزیع است.

مرتضی مرادی: داستان رابین‌هود را کمتر کسی است که نشنیده باشد. آن قسمت از داستان که رابین‌هود از اغنیا می‌دزدید و به فقرا می‌داد، عین بازتوزیع است. تفاوت آنچه رابین‌هود انجام می‌داد با آنچه امروزه دولت‌های رفاه انجام می‌دهند، در این است که رابین‌هود قدرت قانونی نداشت اما دولت‌های رفاه از این قدرت برخوردارند. اما نتیجه عملکرد رابین‌هود با آنچه امروزه دولت‌ها تحت عنوان پرداخت‌های انتقالی مستقیم و غیرمشروط انجام می‌دهند تا به گروه‌های کم‌درآمد و آسیب‌پذیر جامعه کمک کنند تقریباً یکسان است. نتیجه عمل هر دو یعنی بازتوزیع. البته داستان اقتصادهای امروزی به سادگی داستان رابین‌هود نیست. تحقیقاتی انجام شده است که نشان می‌دهد پرداخت‌های انتقالی دولت لزوماً نابرابری را کاهش نمی‌دهد و به عبارت دیگر منجر به بازتوزیع نمی‌شود. در این پرونده به الفبای بازتوزیع درآمد و ثروت پرداخته‌ایم و با ارائه تجربه کشورهای عضو OECD نشان داده‌ایم که نابرابری و بازتوزیع درآمد طی سال‌های گذشته در چه مسیری قرار گرفته است. به طور کلی سعی کرده‌ایم به این سوالات پاسخ دهیم که وقتی در اقتصاد از بازتوزیع صحبت می‌شود منظور چیست و باید چه سیاستی اتخاذ شود؟ نقش دولت در این فرآیند چیست و چه ابزارهایی دارد؟ ابزارهای بازتوزیع در اقتصاد در کشورهای مختلف دنیا چه هستند و چه ابزاری بیشترین کارایی را دارد؟ چه چیزی باعث می‌شود که گزینه بازتوزیع روی میز سیاستگذار گذاشته شود و چه شرایطی باعث می‌شود که سیاستگذار به بازتوزیع روی آورد؟ همچنین در بخش دیگری از پرونده به اقتصاد سیاسی بازتوزیع با توجه به اندیشه‌های هایک و پیکتی که در دو سر یک طیف قرار دارند پرداخته‌ایم. اینکه آیا مالیات تصاعدی راه‌حل کاهش نابرابری و اجرای موفق سیاست‌های بازتوزیعی است یا خیر. اما بیایید قبل از اینکه خواندن پرونده را شروع کنیم کمی درباره این سوال تامل کنیم: «اینکه اگر ما جای رابین‌هود بودیم چه می‌کردیم و اینکه آیا اساساً اقتصاد به رابین‌هود نیاز دارد؟»

دراین پرونده بخوانید ...