شناسه خبر : 30054 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

رویای ناتمام

چرا برخی وعده‌های خیرخواهانه انقلابیون عملی نشد؟

  رضا طهماسبی: عجیب نیست اگر انقلاب‌ها، حتی آنها که در مسائل اقتصادی ریشه دارند، در بحبوحه پیروزی اقتصاد را به مثابه علم تخصیص بهینه منابع محدود نبینند و از پنجره انقلابی‌گری، رویای بازتوزیع منابع و مواهبی را در سر داشته باشند که با به ثمر رسیدن انقلاب نصیب جامعه انقلابی می‌شود. به‌ویژه زمانی که بخش مهمی از نارضایتی جامعه انقلابی علیه نظام حاکم، مشکلات اقتصادی مانند فساد سیستماتیک و فراگیر، نابرابری زیاد و فزاینده، نرخ تورم بالا، بیکاری قابل توجه و... آن هم در دوره‌ای باشد که درآمدهای نفتی به اوج رسیده است، انقلابیون برای خود و جامعه‌ای که با انقلاب نجاتش داده‌اند، چه تصوری می‌توانند داشته باشند جز ساختن مدینه فاضله‌ای که در آن درآمدهای سرشار، فقر را ریشه‌کن کرده و همه نیازهای اساسی مردان و زنان، کهنسالان و جوانان، کودکان و نوزادان، از بهداشت و آموزش گرفته تا مسکن و آب و برق و امکانات رفاهی فراهم شده است. این تصویر نه‌چندان غریب، نه فقط به واسطه نامطلوب بودن شرایط اقتصادی اکثریت آحاد جامعه در عین درآمدهای بالای کشور و عیان بودن فساد اقتصادی حاکمیت شکل گرفته بود، که هژمونی تفکر چپگرا نیز در نقش بستن آن در اذهان انقلابیون موثر بود. این تصویر قادر بود تمام آحاد و توده‌ها را که زندگی سختی از سر می‌گذراندند برای انقلاب بسیج کند. تفکر چپ که جامعه روشنفکری غیردینی در فیلم‌ها، اشعار و نوشته‌های خود مروج آن بود و در توفیق نسبی حزب کمونیست در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی ریشه داشت، بین روشنفکران و نواندیشان مذهبی و عالمان دینی و انقلابیون نیز با درجاتی کم و بیش نفوذ کرده بود. جمله انقلابیون در ذهن خود متصور بودند که با به نتیجه رسیدن انقلاب و ساقط کردن رژیم، می‌توانند برای مردم کشور جامعه‌ای اسلامی، مستقل و خودکفا، بی‌طبقه، در رفاه نسبی، با اوقات فراغت کافی برای خودسازی بسازند و در دام مصرف‌گرایی غربی و سرمایه‌داری وابسته نیفتند. پس انقلاب مجالی داد که این تفکر ذهنی خود را به منصه ظهور برساند و نیت خیر انقلابیون در سطر سطر قوانین و مقرراتی که در شورای انقلاب، خبرگان تدوین‌کننده پیش‌نویس قانون اساسی، مجلس و... دیده شود بدون اینکه پشتوانه علمی مکفی داشته باشد؛ آنجا که نیز برخی در عملی شدن اهداف و وعده‌ها تردیدی وارد می‌کردند، مدعیانی بودند که با نظریات دور از علم اما پرطمطراق و دهان‌پرکنی چون اقتصاد توحیدی و جامعه بی‌طبقه توحیدی، اظهار دانش کنند و از تحقق دست‌نیافتی‌ها اطمینان بدهند.

با این حال اقتصاد ایدئولوژی بورژواها یا ابزار استعمار نبود و نیست؛ اقتصاد علمی بود که ناآگاهانه و به واسطه غلبه بی‌چون‌وچرای تفکری که به علم بودن اقتصاد اعتقاد نداشت، در تدوین بخشی از مهم‌ترین قوانین (بخش چهارم قانون اساسی) و اتخاذ اساسی‌ترین تصمیمات (ملی کردن بانک‌ها، صنایع، مصادره‌ها و...) نادیده گرفته شد. نتیجه مشخص بود، تلاش بی‌وقفه و تعهد انقلابیون گرچه دستاوردهای بزرگی داشت اما ابرچالش‌های بزرگی هم به وجود آمد که امروز حل کردن‌شان سخت‌تر و پرهزینه‌تر است؛ اما ممکن. به شرطی که بتوان ابتدا چارچوب ناصحیحی را که گذاشته شد اصلاح کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها