شناسه خبر : 29846 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گسل عمیق

گزارش شکاف جنسیتی 2018 چه نکاتی را دربر دارد؟

شاخص شکاف جنسیتی جهانی برای نخستین بار در سال 2006 از سوی مجمع جهانی اقتصاد ارائه شد و به عنوان چارچوبی برای ارزیابی میزان تفاوت‌های جنسیتی و میزان پیشرفت آن با گذشت زمان در نظر گرفته شد. این شاخص شکاف‌های جنسیتی ملی را با توجه به ضوابط اقتصادی، آموزشی، سلامتی و بهداشتی و سیاسی ارزیابی کرده و کشورها را بر اساس آن رتبه‌بندی می‌کند. این رتبه‌بندی امکان مقایسه عملکرد کشورها را در مناطق و گروه‌های درآمدی مختلف می‌دهد. این رتبه‌بندی در واقع به این منظور طراحی شده تا مردم جهان را در خصوص چالش‌های شکاف جنسیتی آگاه کرده و فرصت‌هایی را که با استفاده از آنها می‌توان این نابرابری را کاهش داد، معرفی کند.

78-1

محمد علی‌نژاد: شاخص شکاف جنسیتی جهانی برای نخستین بار در سال 2006 از سوی مجمع جهانی اقتصاد ارائه شد و به عنوان چارچوبی برای ارزیابی میزان تفاوت‌های جنسیتی و میزان پیشرفت آن با گذشت زمان در نظر گرفته شد. این شاخص شکاف‌های جنسیتی ملی را با توجه به ضوابط اقتصادی، آموزشی، سلامتی و بهداشتی و سیاسی ارزیابی کرده و کشورها را بر اساس آن رتبه‌بندی می‌کند. این رتبه‌بندی امکان مقایسه عملکرد کشورها را در مناطق و گروه‌های درآمدی مختلف می‌دهد. این رتبه‌بندی در واقع به این منظور طراحی شده تا مردم جهان را در خصوص چالش‌های شکاف جنسیتی آگاه کرده و فرصت‌هایی را که با استفاده از آنها می‌توان این نابرابری را کاهش داد، معرفی کند.

سیزدهمین نسخه از گزارش شکاف جنسیتی جهانی که در سال 2018 منتشر شده به معرفی ابزار اکتشاف آنلاین نوآورانه موجود در وب‌سایت wef.ch /gggr18 ادامه داده و خوانندگان را قادر می‌سازد تا الگوهای نابرابری‌های جنسیتی میان کشورها را به تفکیک شاخص‌ها، زیرشاخص‌ها و مناطق با یکدیگر مقایسه کنند.

سنجش شکاف جنسیتی جهانی

روش مورد استفاده برای این شاخص از زمان رونمایی از این مفهوم در سال 2006 تغییری نکرده و اساسی را برای تحلیل کشورهای مختلف در دوره‌های زمانی مشخصی ارائه می‌دهد. در گزارش سال گذشته سقف‌ سطوح درآمدی حذف شده و منبع آماری اولیه در خصوص نسبت جنسیتی در بدو تولد به‌روزرسانی شد. در گزارش امسال تغییر جدیدی نسبت به سال گذشته مشاهده نمی‌شود بنابراین می‌توان نتایج امسال را با گزارش سال گذشته به‌طور کامل مقایسه کرد. برای درک این شاخص باید ابتدا سه نکته اساسی را در نظر گرفت؛ نکاتی که اساس چگونگی انتخاب شاخص‌ها و رفتار با آمار را نشان می‌دهند. نخست اینکه شاخص بیشتر بر سنجش شکاف تمرکز کرده تا سطوح آن. دوم اینکه این شاخص بیش از اینکه به شکاف در متغیرهای ورودی بپردازد تمرکز خود را روی شکاف‌های موجود در متغیرهای خروجی قرار داده است. سوم اینکه این شاخص کشورها را بر اساس برابری جنسیتی دسته‌بندی می‌کند، نه توانمندی زنان.

چهار زیرشاخص

شاخص شکاف جنسیتی جهانی، شکاف میان مردان و زنان را در چهار دسته‌بندی کلی (زیرشاخص) مورد بررسی قرار می‌دهد: فرصت و مشارکت اقتصادی، دستاوردهای تحصیلی، سلامت و بقا و توانمندی سیاسی.

فرصت و مشارکت اقتصادی

این زیرشاخص شامل سه مفهوم می‌شود: شکاف مشارکت، شکاف پاداش و شکاف پیشرفت. شکاف مشارکت با استفاده از تفاوت میان نرخ مشارکت نیروی کار زنان و مردان محاسبه می‌شود. شکاف پرداخت به وسیله شاخص آمار سخت (نسبت درآمد زنان به مردان) و شاخص کیفی محاسبه‌شده در گزارش بررسی سالانه مجمع جهانی اقتصاد (برابری دستمزد برای کارهای مشابه) معرفی می‌شود. در نهایت، شکاف میان پیشرفت زنان و مردان نیز از طریق دو آمار خام (نسبت زنان به مردان در مناصب قانونگذاری و مدیران و مقامات ارشد و نسبت زنان به مردان در کارگران حرفه‌ای و فنی) به دست می‌آید.

دستاورد تحصیلی

این زیرشاخص شکاف میان دسترسی فعلی زنان و مردان را به آموزش از طریق نسبت زنان به مردان در تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی بیان می‌کند. در بلندمدت‌، توانایی یک کشور برای آموزش زنان و مردان به اندازه برابر نیز به وسیله نسبت نرخ سواد زنان به نرخ سواد مردان محاسبه می‌شود.

سلامت و بقا

این زیرشاخص نگاهی کلی از تفاوت میان سلامت زنان و مردان را با استفاده از دو مولفه نشان می‌دهد. نخستین مولفه نسبت جنسیتی در بدو تولد است که به‌طور ویژه میزان پدیده «غیبت زنان» را هدف قرار داده است. پدیده غیبت زنان در بسیاری از کشورهایی که داشتن فرزند پسر را ترجیح می‌دهند بسیار شایع است. دومین مولفه با استفاده از تفاوت میان نرخ امید به‌ زندگی سالم مردان و زنان به دست آمده است. این سنجه در واقع برآوردی است از تعداد سال‌هایی که زنان و مردان انتظار دارند با سلامت کافی و با احتساب سال‌های از دست‌رفته به دلیل خشونت، بیماری، سوءتغذیه و عوامل دیگر، زندگی کنند.

توانمندی سیاسی

این زیرشاخص شکاف میان زنان و مردان را در بالاترین سطوح تصمیم‌گیری سیاسی نشان می‌دهد که به وسیله نسبت حضور زنان به مردان در جایگاه‌های وزارتی یا مناصب پارلمانی نشان داده می‌شود. علاوه بر این، نسبت زنان به مردان در جایگاه‌های اجرایی (نخست‌وزیر یا رئیس‌جمهور) در 50 سال گذشته نیز به این شاخص اضافه شده است. بزرگ‌ترین عیب این دسته‌بندی نبود شاخصی است که نشان‌دهنده تفاوت میان مشارکت زنان و مردان در سطوح پایین‌تر دولتی باشد. چنین داده‌هایی باید در سال‌های آینده در سطوح رقابتی موجود باشد و در این شاخص لحاظ شود.

78-2

نتایج جهانی

در گزارش سال 2018، نمره جهانی شکاف جنسیتی جهانی 68 درصد محاسبه شده است. این بدان معناست که به‌طور میانگین، هنوز 32 درصد شکاف وجود دارد که باید برطرف شود. این گزارش تاکید می‌کند تا به امروز، هیچ کدام از 149 کشور دنیا هنوز نتوانسته‌اند به برابری کامل دست پیدا کنند و تنها هفت کشور برتر این رتبه‌بندی توانسته‌اند دست‌کم 80 درصد شکاف را برطرف سازند. در میان 10 کشور برتر، چهار کشور نوردیک (ایسلند، نروژ، سوئد و فنلاند) در صدر قرار دارند و پس از آنها یک کشور آمریکای لاتین (نیکاراگوئه) جایگاه پنجم را به خود اختصاص داده است. رتبه ششم از آن یک کشور از جنوب صحرای آفریقاست (روآندا) و دو کشور منطقه آسیای شرقی و حوزه پاسیفیک (نیوزیلند و فیلیپین) به ترتیب رتبه‌های هفتم و هشتم را از آن خود کرده‌اند. با حضور ایرلند و نامیبیا در جایگاه‌های نهم و دهم، فهرست 10 کشور برتر این رتبه‌بندی کامل می‌شود.

همانند سال گذشته، پیشرفت به سمت برابری همچنان با سرعت بسیار آرامی ادامه یافته اما شکاف متوسط کلی تقریباً نسبت به سال گذشته بدون تغییر مانده است. این روند روبه‌جلو اما کند جهانی در سطح کشورها نیز اتفاق افتاده است. برای دومین سال متوالی کشورهایی که در مسیر رشد قرار گرفته‌اند نسبت به کشورهای پسرفت‌کننده بیشتر بوده‌اند. به‌طوری که 89 کشور روندی مثبت و 55 کشور در این شاخص عقب‌گرد داشته‌اند. با وجود تداوم پیشرفت با سرعت پایین و ناهمگنی شدید در عملکرد کشورها، واقعیت این است که اغلب کشورها در مسیر کاهش شکاف قدم برداشته و تلاش سیاستگذاران این بوده که با اقدامات خود به سمت برابری جنسیتی که یکی از اهداف توسعه پایدار سازمان ملل است حرکت کنند.

78-3

عملکرد هر زیرشاخص

نمودار 1 نشان می‌دهد، برابری جنسیتی جهانی تقریباً در دو زیرشاخص به دست آمده (دستاورد تحصیلی و سلامت و بقا) و شکاف در این زیرشاخص‌ها پنج و چهار درصد گزارش شده است. با وجود این، شکاف میان زنان و مردان در توانمندسازی سیاسی و فرصت و مشارکت اقتصادی همچنان بسیار زیاد بوده است. شکاف جنسیتی در توانمندسازی سیاسی بیشترین مقدار گزارش شده است. تنها 23 درصد از شکاف سیاسی جبران شده و هیچ کشوری هنوز نتوانسته به‌طور کامل شکاف‌های توانمندسازی سیاسی را برطرف سازد. حتی ایسلند که بهترین عملکرد را در این زیرشاخص دارد شکافی 33درصدی را نشان می‌دهد و این شکاف حتی نسبت به سال گذشته رشد قابل‌توجهی داشته است. تنها شش کشور در جهان (نیکاراگوئه، نروژ، روآندا، بنگلادش، فنلاند و سوئد) توانسته‌اند دست‌کم 50 درصد از شکاف جنسیتی موجود را پر کنند. در سوی دیگر طیف، تقریباً یک‌چهارم کشورها تنها قادر به پر کردن کمتر از 10 درصد از شکاف جنسیتی بوده‌اند و چهار کشور انتهایی این فهرست (کویت، لبنان، عمان و یمن) نیز هنوز باید 97 درصد از شکاف جنسیتی را برطرف سازند.

شکاف جنسیتی توانمندسازی سیاسی نشان می‌دهد که زنان نقش‌های سیاسی کمی را در سطح جهان ایفا کرده و حضور کمرنگی در میان سران دولت‌ها دارند. در 50 سال گذشته، متوسط حضور زنان به عنوان رئیس دولت یا نخست‌وزیر یکی از 149 کشور مورد بررسی تنها 2 /2 سال بوده است. این در حالی است که اغلب زنانی که هم‌اکنون به عنوان رئیس دولت‌ها مشغول به‌کار هستند در دهه گذشته انتخاب شده‌اند. با وجود تحولات اخیر تنها 17 کشور از 149 کشور مورد بررسی یک زن را در راس قدرت سیاسی خود می‌بینند که یکی از این افراد در این اواخر رئیس‌جمهور رومانی بوده که امسال انتخاب شده است. علاوه بر این، زنانی که به عنوان نماینده ملی در پارلمان‌های کشورهای مختلف انتخاب شده‌اند تنها 24 درصد از کل کرسی‌های موجود جهان را به خود اختصاص داده‌اند. در یمن، هیچ زنی در پارلمان حضور ندارد و در 18 کشور سهم زنان در مجلس از 10 درصد تجاوز نمی‌کند.

دومین زیرشاخصی که همچنان با شکاف جنسیتی عظیمی مواجه است، فرصت و مشارکت اقتصادی است. در سطح جهان، تنها 58 درصد از این شکاف برطرف شده که کمترین پیشرفت از سال گذشته بوده است. 19 کشور (که اکثر آنها از منطقه منا هستند) هنوز با شکافی بالای 50 درصد مواجه‌اند. در حالی که 94 کشور دنیا توانسته‌اند کمتر از 30 درصد از این شکاف را بپوشانند، تنها 14 کشور در دنیا توانسته‌اند بالای 80 درصد از این شکاف را برطرف سازند که از مناطق مختلف بوده‌اند: دو کشور از آسیا-پاسیفیک (لائوس و فیلیپین)، دو کشور از اروپای شرقی (بلاروس و لتونی)، دو کشور از آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب (باربادوس و باهاماس)، شش کشور از جنوب صحرای آفریقا (بنین، بوتسوانا، بروندی، کامرون، گینه و نامیبیا) و دو کشور از منطقه نوردیک (سوئد و نروژ). در این زیرشاخص لائوس بهترین عملکرد را داشته و توانسته 91 درصد از شکاف را برطرف سازد.

در محیط کار، زنان همچنان با موانع قابل‌توجهی برای تصدی نقش‌های مدیریتی مواجه‌اند. با مروری بر آمار موجود متوجه می‌شویم، تنها 34 درصد از مدیران اجرایی دنیا زن هستند. اگر به آمار مدیران، مقامات ارشد و قانونگذاران را نیز اضافه کنیم درمی‌یابیم 68 درصد از شکاف جهانی همچنان وجود دارد. این آمار با شکاف جنسیتی پایین مشارکت در بازار کار در تضاد است؛ جایی که 67 درصد از شکاف برطرف شده است. این مقایسه نشان می‌دهد اگرچه نقش زنان در بازار کار نسبت به گذشته بیشتر شده اما همچنان حضور زنان در پست‌های مدیریتی (چه در بخش دولتی، چه در بخش خصوصی) با موانع متعددی مواجه است که باید برطرف شود تا به یک برابری جنسیتی اقتصادی کامل دست پیدا کنیم.

78-4

فرصت‌های مدیریتی برای زنان نیز در کشورهای مختلف نابرابر بوده است. در حالی که زنان و مردان در پنج کشور (باهاما، کلمبیا، جامائیکا، لائوس و فیلیپین) از شانس برابری برای دستیابی به جایگاه‌های مدیریتی برخوردارند، در شش کشور (سوریه، لبنان، الجزایر، مصر، عربستان سعودی، یمن و پاکستان) شکاف بیش از 90 درصد گزارش شده است. با توجه به تحولات سال گذشته، این شکاف برای 60 کشور کاهش داشته و برای 50 کشور بیشتر شده است، این در حالی است که عملکرد 34 کشور در خصوص این زیرشاخص بدون تغییر بوده است. علاوه بر این به‌طور متوسط 63 درصد از شکاف دستمزد و 50 درصد از شکاف درآمد نیز برطرف شده است. این شکاف‌های درآمدی نه‌تنها نشانگر تفاوت در پرداخت‌هاست بلکه تاکید می‌کند که قدرت اقتصادی جهان همچنان در دست مردان باقی مانده و آنها هستند که هنوز به عنوان نقطه مرجع اقتصادی اصلی خانواده شناخته می‌شوند. این واقعیت نشان می‌دهد که در اکثر کشورهای جهان هنوز نیمی از جمعیت زنان دسترسی مستقیم به منابع اقتصادی و دارایی‌های خانوار ندارند و با وجود حضور در بازار کار نقش مصرف‌کننده را در خانواده ایفا می‌کنند. علاوه بر این اکثر وظایف بدون دستمزد در خانواده (نظیر کار خانه و مراقبت از فرزندان) بر دوش زنان است. در 29 کشور دنیا زنان دو برابر مردان برای چنین کارهایی زمان می‌گذارند که این نسبت برای ژاپن، کره و هند پنج به یک گزارش شده است.

برخلاف زیرشاخص‌های سیاسی و اقتصادی، شکاف جنسیتی در دستاوردهای تحصیلی بسیار کوچک‌تر بود و به‌طور متوسط تنها پنج درصد از این شکاف باید برطرف شود. 66 کشور هم‌اکنون به برابری کامل رسیده و 49 کشور نیز دست‌کم 99 درصد از این شکاف را پوشش داده‌اند. حتی چاد که بدترین عملکرد را در این زمینه داشته نیز توانسته نیمی از مسیر برابری (57 درصد) را طی کند. گینه و کنگو که از انتها رتبه‌های دوم و سوم را در اختیار دارند نیز دوسوم از شکاف را پوشش داده‌اند. علاوه بر این، پیشرفت در جهت کاهش دادن این شکاف نیز در اکثر کشورها به وقوع پیوسته به‌طوری که 74 کشور دنیا توانسته‌اند در یک‌سال گذشته این شکاف را کاهش دهند. با توجه به متوسط این زیرشاخص، شکاف‌های جنسیتی با توجه به سطح تحصیلات متفاوت بوده است. به‌طور میانگین، 88 درصد از شکاف جنسیتی در باسوادی، 74 درصد در تحصیلات ابتدایی، 97 درصد در تحصیلات دبیرستان و 93 درصد در تحصیلات دانشگاهی برطرف شده است. با وجود این دستاوردهای مثبت اما در خصوص سواد، نه‌تنها شکاف جنسیتی در بسیاری از کشورها همچنان بالاست بلکه بسیاری از زنان در دنیای امروز هنوز بی‌سوادند. دست‌کم 20 درصد از زنان در 44 کشور دنیا بی‌سوادند و در چاد که بدترین عملکرد را در این زمینه دارد تنها 13 درصد زنان توانایی خواندن و نوشتن دارند. از سوی دیگر برابری در آموزش‌های عالی نشان می‌دهد هر چه سطح تحصیلات بالاتر می‌رود مشارکت پسران و دختران کمتر می‌شود. به‌طور متوسط، 65 درصد دختران و 66 درصد پسران برای تحصیلات ثانویه (دبیرستان) ثبت‌نام می‌کنند. در برخی کشورها نظیر الجزایر، که برابری جنسیتی به‌طور کامل حاصل شده نیز تنها نیمی از دختران و پسران برای تحصیل وارد دبیرستان می‌شوند. به‌طور مشابه اگرچه برای تحصیلات دانشگاهی نیز متوسط حضور زنان بالاتر از مردان بوده اما تنها 39 درصد از کل زنان و تنها 34 درصد از مردان در مقاطع دانشگاهی ثبت‌نام می‌کنند.

در نهایت، زیرشاخص سلامت و بقا که در آن شکاف جنسیتی جهانی کمترین مقدار و به‌طور میانگین چهار درصد است. در حالی که هیچ کشوری به برابری کامل در این زمینه نرسیده است، 74 کشور توانسته‌اند 98 درصد این شکاف را برطرف ساخته و تمامی 149 کشور دست‌کم 90 درصد از شکاف را پوشانده‌اند. با نگاهی به مولفه‌های این زیرشاخص درمی‌یابیم که برابری در زمینه امید به زندگی تقریباً در همه کشورها حاصل شده است. در همه کشورها، به جز کویت، بوتان و بحرین، زنان امید به زندگی بیشتری از مردان دارند. برابری جنسیتی در نسبت جنسیت در بدو تولد نیز بسیار پیشرفت کرده است به‌طوری که در 113 کشور نسبت دختران به پسران در بدو تولد 4 /94 درصد است و میانگین این نسبت برای کل کشورها بالای 92 درصد گزارش شده است. در چهار کشور (هند، آذربایجان، ارمنستان و چین) این نسبت کمتر از 91 درصد است. این مثال‌ها نشان می‌دهند که مساله مهم «غیبت زنان» تقریباً در حال از بین رفتن است و شکاف جنسیتی در دسترسی به مراقبت‌های سلامت و بهداشت روزبه‌روز کمتر می‌شود.

نمودار 2، نمایی از ناهمگونی عملکرد کشورها در زمینه شکاف جنسیتی را در زیرشاخص‌های مختلف نشان می‌دهد که متوسط وزنی جمعیتی هر زیرشاخص با لوزی‌های آبی نشان داده شده است. همانند نتایج سال گذشته، عملکرد کشورها در شاخص کل و زیرشاخص‌های مختلف کاملاً متنوع بوده است. به‌طور کلی، نمره شکاف جنسیتی کشورها در محدوده نمره میانگین (68 درصد) تجمع بیشتری داشته و تراکم کشورها در بالای میانگین بیشتر بوده است. در زیرشاخص فرصت اقتصادی نمرات از پراکندگی بیشتری برخوردار بوده به‌طوری که نمره کشورها از 26 درصد تا 92 درصد متنوع بوده است و اغلب کشورها اندکی بالاتر از میانگین وزنی جهانی قرار دارند. این واقعیت که کشورهای پرجمعیتی چون مکزیک و هند عملکردی ضعیف‌تر از میانگین داشته‌اند باعث شده تا میانگین جهانی نیز کاهش پیدا کند. توزیع نمرات در زیرشاخص دستاوردهای تحصیلی نیز در محدوده 57 تا 100درصدی بوده است. در زیرشاخص سلامت و بقا تجمع کشورها در محدوده 91 تا 98درصدی بسیار زیاد بوده چراکه تنها چند کشور نمره‌ای پایین‌تر از 92 درصد داشته‌اند. زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حوزه‌ای بوده که عملکرد کشورها بسیار متنوع گزارش شده و نمرات در محدوده 14 تا 67درصدی دیده می‌شود.

عملکرد به تفکیک کشور و منطقه

در سال 2018 در سطح جهان، چهار منطقه بدون تغییر نسبت به سال گذشته شکاف جنسیتی کمتر از 30 درصد را به ثبت رساندند. اروپای غربی با کاهش شکاف جنسیتی به 24 درصد رکورددار بوده و پس از آن آمریکای شمالی (27 درصد)، آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب (29 درصد)، و اروپای شرقی و آسیای مرکزی (29 درصد) قرار دارند. منطقه آسیای شرقی و حوزه پاسیفیک (32 درصد) نیز رتبه‌ای بالاتر از جنوب صحرای آفریقا (34 درصد) را به ثبت رسانده و دو منطقه جنوب آسیا و خاورمیانه و شمال آفریقا به ترتیب با شکاف 34درصدی و 40درصدی در انتهای این فهرست قرار دارند. با وجود میانگین منطقه‌ای بالای اروپای غربی، 20 کشور این منطقه پراکندگی وسیعی را ایجاد کرده‌اند. همچنین 33 کشور منطقه جنوب صحرای آفریقا نیز تنوع نمره گسترده‌ای را از خود بروز داده‌اند. در بقیه مناطق، بیشترین گستردگی نتایج در زیرشاخص‌های مشارکت اقتصادی و توانمندسازی سیاسی بوده در حالی که تنوع عملکرد در زیرشاخص‌های سلامت و بقا و دستاوردهای تحصیلی به نسبت کم بوده است.

کشورهای برتر

در گزارش امسال شاخص شکاف جنسیتی جهان، یک کشور جدید وارد فهرست 10 کشور برتر شده است. در صدر این فهرست کشورهای کوچک اروپای غربی و کشورهای منطقه نوردیک چهار رتبه نخست را اشغال کرده‌اند. علاوه بر این دو کشور از آسیای شرقی و حوزه پاسیفیک، یک تازه‌وارد از منطقه جنوب صحرای آفریقا و یک کشور از آمریکای لاتین نیز در میان 10 کشور برتر وجود دارند. در مقایسه با میانگین جهانی، صدرنشینان شاخص عملکرد نسبی بهتری در زمینه توانمندسازی سیاسی داشته‌اند به‌طوری که همگی آنها در این زیرشاخص جزو 10 کشور برتر دنیا هستند. هفت کشور از 10 کشور برتر فهرست امسال توانسته‌اند دست‌کم 80 درصد از شکاف جنسیتی خود را برطرف سازند این در حالی است که در سال 2015 و 2016 تنها پنج کشور موفق به این امر شده بودند.

ایسلند همانند یک دهه گذشته در صدر رتبه‌بندی شاخص شکاف جنسیتی قرار دارد. این کشور توانسته بیش از 85 درصد از شکاف جنسیتی را پر کند. اگرچه در ایسلند شکاف جنسیتی وسیعی در سهم زنان در پارلمان دیده می‌شود اما این کشور در زیرشاخص توانمندسازی سیاسی همچنان رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. برخلاف زیرشاخص قبلی، عملکرد ایسلند در مشارکت اقتصادی همانند سال گذشته ضعیف بوده و شکاف جنسیتی در تعداد زنان حاضر در پست‌های مدیریتی افزایش یافته است. البته ایسلند در شاخص برابری دستمزد برای مشاغل مشابه عملکرد مثبتی داشته و صدر جدول رتبه‌بندی را حفظ کرده است. از زمان انتشار اولین گزارش این شاخص در سال 2006؛ ایسلند همواره یکی از سریع‌ترین پیشرفت‌ها را در جهان به نام خود ثبت کرده و امسال توانسته از نمره سال 2015 خود نیز عبور کند.

نروژ برای دومین سال متوالی با پرکردن بیش از 83 درصد شکاف جنسیتی در رتبه دوم قرار دارد. این کشور با افزایش تعداد زنان در مناصب قانونگذاری و مدیران و مقامات ارشد به بهبود عملکرد خود در برطرف ساختن شکاف جنسیتی ادامه داده اما در برابری دستمزد برای مشاغل مشابه عملکردی نزولی داشته است. علاوه بر این نروژ با رشد اندکی در سهم زنان در پارلمان مواجه شده تا با صعودی یک پله‌ای در زیرشاخص توانمندسازی سیاسی به رتبه سوم دست پیدا کند.

سوئد پس از اینکه در سال گذشته رتبه چهارم خود را از دست داد امسال با صعودی دو پله‌ای به رتبه سوم این رتبه‌بندی رسیده و توانسته بیش از 82 درصد از شکاف جنسیتی را برطرف سازد. این کشور جایگاهی قدرتمند در زیرشاخص مشارکت اقتصادی دارد که ناشی از تداوم پیشرفت مشارکت زنان در نیروی کار بوده است. از سوی دیگر سوئد عملکرد رو به رشدی در زیرشاخص توانمندسازی سیاسی داشته که بخشی از آن ناشی از کاهش شکاف جنسیتی در سهم زنان در کرسی‌های پارلمانی بوده است. با این حال این کشور با افتی اندک در زیرشاخص سلامت و بقا مواجه شده جایی که شکاف جنسیتی امید به زندگی سالم همچنان ادامه داشته است.

چهارمین کشور این رتبه‌بندی فنلاند است که توانسته 82 درصد از شکاف جنسیتی را برطرف سازد. این کشور به دلیل کاهش سهم زنان در مسندهای قانونگذاری و مدیران ارشد شاهد بیشتر شدن شکاف جنسیتی در زیرشاخص مشارکت سیاسی بوده است. با وجود این فنلاند تنها کشور منطقه نوردیک است که توانسته به‌طور کامل شکاف جنسیتی در دستاوردهای تحصیلی را از بین ببرد.

نیکاراگوئه با پیشی گرفتن از روآندا و با ثبت پوشش 80درصدی شکاف جنسیتی رتبه پنجم را به خود اختصاص داده است. این کشور برای هفتمین سال متوالی کمترین شکاف جنسیتی را در آمریکای لاتین به ثبت رسانده است. نیکاراگوئه در زمینه جایگاه‌های وزارتی بالاترین برابری جنسیتی را به ثبت رسانده و یکی از کشورهایی است که بیشترین سهم زنان را در پارلمان به خود اختصاص داده است به‌طوری که جایگاه دوم را برای این کشور در زیرشاخص توانمندسازی سیاسی به ارمغان آورده است. با وجود این، نیکاراگوئه عملکرد ناامیدکننده‌ای در مشارکت اقتصادی زنان داشته و سهم زنان در جایگاه‌های مدیریتی و قانونگذاری به شدت کمتر شده است. پس از نیکاراگوئه، روآندا، نیوزیلند، فیلیپین، ایرلند و نامیبیا رتبه‌های ششم تا دهم را به خود اختصاص داده‌اند.

78-5

خاورمیانه و شمال آفریقا و عملکرد ایران

منطقه خاورمیانه اگرچه توانسته پیشرفت سال گذشته خود را حفظ کند و برای سومین سال متوالی شکاف جنسیتی کمتر از 40 درصد را به ثبت برساند اما همچنان بدترین عملکرد را میان مناطق مختلف داشته است. در زیرشاخص مشارکت اقتصادی، این منطقه تنها توانسته عملکردی بهتر از جنوب آسیا را به ثبت برساند. در دستاوردهای تحصیلی این منطقه بالاتر از جنوب آسیا و جنوب صحرای آفریقا قرار دارد و در زیرشاخص سلامت و بقا توانسته از دو منطقه جنوب آسیا و آسیای شرقی و پاسیفیک پیشی بگیرد. با وجود این، در این منطقه در هر کدام از زیرشاخص‌های دستاوردهای تحصیلی و سلامت و بقا تنها یک کشور توانسته شکاف جنسیتی را به‌طور کامل از بین ببرد. به‌طور کلی، عملکرد کشورهای این منطقه در مقایسه با مناطق دیگر جهان بسیار متغیر بوده است. در این منطقه تونس، امارات و کویت بهترین عملکرد را در اختیار دارند و سه کشور سوریه، عراق و یمن نیز در قعر جدول این رتبه‌بندی قرار دارند. تفاوت شکاف جنسیتی میان کشورهایی که بهترین عملکرد را داشتند با کشورهایی که بدترین عملکرد را داشته‌اند برای زیرشاخص دستاورد تحصیلی 28 درصد و برای زیرشاخص سلامت و بقا تنها دو درصد گزارش شده است. تنها چهار کشور از 19 کشور این منطقه توانسته‌اند دستکم 50 درصد از شکاف جنسیتی در زیرشاخص توانمندسازی اقتصادی را مدیریت کنند و این در حالی است که 9 کشور چیزی معادل 40 تا 50 درصد از شکاف جنسیتی اقتصادی را برطرف کرده‌اند. شش کشور باقی‌مانده نیز نتوانسته‌اند بیش از 40 درصد از شکاف جنسیتی را در این زیرشاخص از بین ببرند. در زمینه پیشرفت سالانه، 10 کشور از 19 کشور این منطقه توانسته‌اند نمره کلی خود را در مقایسه با سال گذشته بهبود ببخشند. در این میان عملکرد عمان مجدداً در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته و عراق برای نخستین بار وارد این رتبه‌بندی شده است.

در رتبه‌بندی امسال، ایران از میان 149 کشور جایگاه 142 را به خود اختصاص داده است. در زیرشاخص مشارکت اقتصادی رتبه 143، در زیرشاخص دستاوردهای تحصیلی رتبه 103، در زیرشاخص سلامت و بقا رتبه 127 و در زیرشاخص توانمندسازی سیاسی رتبه 141 جهان را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که ایران پیشرفت متوسط و ثابت خود را در زیرشاخص‌ها مشارکت اقتصادی ادامه می‌دهد، پیشرفتی که ناشی از افزایش سهم زنان در نقش‌های فنی و حرفه‌ای بوده است.

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها