باجه‌های فرسوده

مرتضی مرادی: ایالات متحده در دهه 1930 اصلاح نظام بانکی خود را آغاز کرد. اصلاح نظام بانکی در هند در سال 1991 کلید خورد. چین بعد از سال 1978 طی سه فاز در حال ترمیم ساختار بانکی خود است. بریتانیا در سال 2013 بزرگ‌ترین دور اصلاحات نظام بانکی خود را آغاز کرد. با مطالعه اقتصاد کشورهای جهان خواهیم دید که طی قرن گذشته بحران‌های بسیار زیادی رخ داده‌اند که هر یک رهبران کشورها را به سمت اصلاح سیستم بانکی خود سوق داده‌اند. البته برای مثال در کشورهایی همچون چین و هند حتماً نیاز نبوده با بحران بانکی روبه‌رو شوند تا بفهمند باید نظام بانکی خود را اصلاح کنند.

فرانکلین روزولت رئیس‌جمهور ایالات متحده در دوران رکود بزرگ، اصلاح نظام بانکی را به عنوان یکی از اولویت‌های خود قرار داد. از آن زمان به بعد اصلاحات متعددی در سیستم بانکی کشورهای مختلف دنیا انجام شده است. تا به امروز کشورهای مختلف بحران‌های بانکی متعددی را تجربه کرده‌اند و در نتیجه دست به اصلاح ساختار نظام بانکی خود زده‌اند. در این پرونده سعی کرده‌ایم به این سوالات پاسخ دهیم که اصلاح نظام بانکی در دنیا از چه زمانی و در چه کشورهایی آغاز شد و به طور کلی می‌خواهیم روند تاریخی این اصلاحات را بررسی کنیم. همچنین می‌خواهیم ببینیم که در هر مورد و در هر دوره، چه چیزی باعث شده است که نظام سیاسی حاکم بر کشورها به اصلاح نظام بانکی روی آورند و اصلاح ساختار بانکی از چه لحاظی حائز اهمیت بود‌ه است؟

به علاوه اینکه با بررسی تجربه کشورهای مختلف همچون ایالات متحده، هند، بریتانیا و چین به تعدادی از پیچیده‌ترین اصلاحات نظام بانکی در دنیا می‌پردازیم. اینکه هر یک از این کشورها در مسیر اصلاح نظام بانکی خود با چه چالش‌هایی روبه‌رو و تا چه حد در انجام اصلاحات موفق بوده‌اند.