شناسه خبر : 28747 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تشکیل سبد دارایی

محمود باغجری از چگونگی مدیریت دارایی‌ها در شرایط عدم قطعیت می‌گوید

محمود باغجری می‌گوید: یکی از بهترین روش‌های سرمایه‌گذاری ایجاد سبدی از دارایی‌هاست. سبدی مرکب از طلا (می‌توان از سهم‌هایی که به نوعی با طلا در ارتباط هستند استفاده کرد)، سهام (به‌ویژه سهامی که تاکنون رشد زیادی نکرده‌اند و شرکت از وضعیت و سوددهی مناسبی برخوردار باشد)، ملک (زمین و ساختمان)، اوراق قرضه یا سپرده بانکی (البته وزنش کم باشد) می‌تواند گزینه‌ مناسبی برای سرمایه‌گذاری باشد.

تشکیل سبد دارایی

 استاد دانشگاه شهید بهشتی معتقد است شرایط عدم قطعیت به مراتب از شرایط توام با ریسک در اقتصاد بدتر است. در وضعیت ریسک گزینه و ریسک‌های احتمالی مترتب بر هر گزینه مشخص است اما در شرایط عدم قطعیت حدس درباره گزینه‌های احتمالی هم کار سختی است. با وجود این محمود باغجری در پاسخ به این پرسش که بهترین روش مدیریت دارایی‌ها در شرایط عدم قطعیت چیست، می‌گوید یکی از بهترین روش‌های سرمایه‌گذاری ایجاد سبدی از دارایی‌هاست. سبد سرمایه‌گذاری ترکیبی از طلا (می‌توان از سهم‌هایی که به نوعی با طلا در ارتباط هستند استفاده کرد)، سهام (به‌ویژه سهامی که تاکنون رشد زیادی نکرده‌اند و شرکت از وضعیت و سوددهی مناسبی برخوردار باشد)، ملک (زمین و ساختمان)، اوراق قرضه یا سپرده بانکی (البته وزنش کم باشد) می‌تواند گزینه‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری باشد.

♦♦♦

هم‌افزایی مولفه‌های چندگانه اقتصادی و غیراقتصادی در اقتصاد ایران چه شرایطی را پیش آورده است؟ آیا شرایط کنونی را می‌توان ریسک نامید یا (بدتر از آن) در وضعیت عدم قطعیت (uncertainty) به سر می‌بریم؟

مطمئناً حال و روز این روزهای اقتصاد هم منتج از فضای سیاسی کشور و هم منتج از متغیرهای اقتصادی است و متاسفانه باید اذعان داشت که برآیند این دو مولفه (سیاسی و اقتصادی) در این روزها نامطلوب بوده و به همین دلیل شرایط خاصی برای اقتصاد و وضعیت زندگی مردم به وجود آمده است.

بنابراین آنچه در این روزها در اقتصاد و رفتار عاملان اقتصادی (مردم و بنگاه‌های اقتصادی) مشاهده می‌شود با رفتار معمولی متفاوت است و تلقی عاملان اقتصادی از وضعیت این روزها، همان شرایطی است که شما اشاره کردید، یعنی عدم قطعیت. همان‌طور که می‌دانید شرایط عدم قطعیت به مراتب از شرایط توام با ریسک در اقتصاد بدتر است. در وضعیت ریسک گزینه و ریسک‌های احتمالی مترتب بر هر گزینه مشخص است اما در شرایط عدم قطعیت حدس درباره گزینه‌های احتمالی هم کار سختی است. الان به نظرم در این شرایط به سر می‌بریم.

 سناریوهای خوش‌بینانه و بدبینانه برای اقتصاد کشور و متعاقب آن بازارهای مالی و کالایی تا پایان سال چه خواهد بود؟ چه دارایی‌هایی بیشتر در معرض خطر قرار دارند؟

همان‌طور که اشاره کردم شرایط این روزهای اقتصاد بر اثر عدم قطعیت ملتهب شده که عمدتاً از پارامترهای سیاسی نشات گرفته است. به دلیل اینکه داده محدودی در اختیار هست، تحلیل دقیقی نمی‌توان ارائه کرد. اما شرایط خوش‌بینانه متصور برای این روزها، این است که ایران و آمریکا بتوانند به تفاهماتی برسند و این تفاهم اگر به صورت علنی منتشر شود احتمالاً بتواند تاثیر مثبتی بر بازارهای اقتصادی بگذارد.

وضعیت بدبینانه نیز این است که شرایط تحریمی که از اواسط آبان‌ماه شروع می‌شود، کشورهای زیادی با این تحریم‌ها همراهی کنند و در داخل کشور نیز موضوعاتی همچون فساد و درگیری‌های سیاسی اجتماعی تشدید شود، که این شرایط می‌تواند وضعیت بغرنجی به بار بیاورد.

در هر دو سناریو افرادی زیان خواهند دید. چنانچه تفاهمی بین ایران و آمریکا رخ دهد، قیمت‌های ارز (دلار و یورو) و طلا تا حدی کاهش خواهش یافت که دارندگان این دارایی‌ها ضرر خواهند کرد. و برعکس چنانچه تحریم‌ها با شدت و حدت زیادی آغاز شود؛ عموم مردم به‌ویژه کسانی که دارایی خاصی ندارند یا فقط ریال دارند، ضرر خواهند کرد.

با توجه به شواهد موجود اگرچه در ماه‌های اخیر، طیف زیادی از مردم ریال خود را به سایر دارایی‌ها تبدیل کرده‌اند، اما همچنان افراد زیادی هستند که یا ریالی نداشته‌اند که تبدیل به سایر دارایی‌ها کنند یا به شدت ریسک‌گریز بوده‌اند و همچنان ریال نگهداری کرده‌اند در هر صورت به نظر می‌رسد تعداد افرادی که از تشدید تحریم‌ها ضرر کنند، بیشتر خواهد بود. البته باید به این نکته توجه داشت که بیشتر افرادی که ریال را به سایر دارایی‌ها تبدیل کرده‌اند، شاید توانسته باشند ارزش دارایی‌های خود را حفظ کرده باشند و تعداد بسیار اندکی هستند که در این روزها، سود واقعی کسب کرده باشند.

  در چنین شرایطی حرکت به سمت دارایی‌های مالی (اوراق، سهام و...) بهتر و ایمن‌تر است یا حرکت به سمت دارایی‌های فیزیکی (زمین ساختمان خودرو و...)؟

اگر بازارها را دنبال کرده باشید، طی چند ماه گذشته، ارز و طلا به شدت رشد داشته‌اند به طوری که شدت افزایش در این دو بازار، تعادل را در تمامی بازارها به هم ریخته است و بقیه بازارها هم شروع به اصلاح کرده‌اند. بازار مسکن، خودرو، لوازم خانوادگی، مواد غذایی و... همگی افزایش قیمت داشته‌اند. در این مدت بازار سرمایه نیز شروع به اصلاح و رشد کرده است و این روزها شاهد این هستیم که بورس دارد هر روز رکورد می‌زند. البته باید در همین‌جا اشاره کنم که رشد سهام شرکت‌های فعال در بورس فاندامنتالی بوده یعنی دارای دلیل منطقی است و این‌طور نیست که بگوییم هیجانی است یا حباب دارد. عمده شرکت‌هایی که سهام آنها رشدهای خوب داشته، محصول صادراتی داشته و طبیعی است که با افزایش نرخ ارز، فروش و بالطبع سودآوری این شرکت‌ها افزایش یافته است و از این‌رو سهام این شرکت‌ها هم افزایش یافته است. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که ورود نقدینگی به بازار سرمایه، بسیار بهتر از ورود نقدینگی به ارز و طلاست. چراکه ورود نقدینگی به بورس باعث رونق در شرکت‌ها و بخش تولید می‌شود و تا حدودی جلو سفته‌بازی و دلالی را می‌گیرد.

به همین جهت برای پاسخ به سوال شما، باید ترجیحات سرمایه‌گذار را شناخت تا بر اساس آن پاسخ داد. مثلاً در مورد بازار سرمایه باید بدانیم مشتمل بر سهام و اوراق با درآمد ثابت و... است. این دارایی‌ها ویژگی‌های خاصی دارند که با سایر بازارها تفاوت دارد که از جمله می‌توان به قدرت نقدشوندگی اشاره کرد.

بازارهایی که شما نام بردید هر کدام تاکنون جهش‌هایی داشته‌اند و توانسته‌اند تا حدی خود را اصلاح کنند. مثلاً متوسط فروش مسکن در شهر تهران کمتر از 50 درصد رشد داشته یا خودرو دارای رشدهای قابل ملاحظه‌ای بوده. بورس هم تا چند روز پیش حدود 69 درصد رشد یافته است. بنابراین از این لحاظ تقریباً بازارها یک مرتبه خود را اصلاح کرده‌اند. در اصلاح‌های بعدی، هر بازاری که از متوسط سایر بازارها عقب افتاده باشد، خود را اصلاح می‌کند.

به نظرم بازار مسکن از بازارهایی است که جا دارد خود را تا حد دیگری اصلاح کند. اما بعید می‌دانم که به این زودی حرکت خود را شروع کند. بنابراین بازار مسکن فعلاً در فاز استراحت باقی می‌ماند تا شرایط ثبات بیشتری در اقتصاد حاکم شود.

در بازار خودرو طبق اطلاعاتی که من دارم تعدادی از خودروسازان در حال مذاکره با مسوولان برای افزایش قیمت‌های خود هستند و به زودی محصولات یکی دو تا از شرکت‌های خودروساز خارجی (عمدتاً چینی) قیمت‌های خود را افزایش خواهند داد.

بنابراین همان‌طور که می‌بینید همه بازارها بسته به کشش متقاضیان افزایش قیمت داشته‌اند.

 شاید خیلی از مردم در شرایط فعلی حاضر به نگهداشت وجه نقد به شیوه مرسوم خود در قالب سپرده‌های بانکی نباشند. پیشنهاد شما چیست؟ جریان بی‌برنامه پول از بانک‌ها به سمت بازارهای غیرمالی چه اثراتی در سطح کلان اقتصاد و چه اثراتی برای خود افراد در پی خواهد داشت؟

در این شرایط اقتصادی که شرایط بسیار خاصی هست نباید از مردم انتظار داشت که همچنان پول‌های خود را در بانک‌ها نگهداری کنند. بالاخره مردم طبق نظریات اقتصادی عقلانی عمل می‌کنند و به دنبال حفظ ارزش پولشان هستند. مردم وقتی می‌بینند که قیمت همه محصولات در حال افزایش است، تمام تلاش خود را می‌کنند تا بتوانند قدرت خرید خود را حفظ کنند و برای رسیدن به این منظور هر کس در حد توان خود دست به خرید یکسری از دارایی‌ها می‌زند. گروهی ارز و سکه می‌خرند، گروهی مسکن و گروهی سهام و بقیه دارایی‌ها. به عبارت دیگر در این شرایط، ریال تقریباً پول داغ است و عمده مردم تلاش می‌کنند این پول داغ را به افراد دیگر منتقل کنند.

لازم می‌دانم کمی درباره اصطلاح خروج پول از بانک‌ها توضیح دهم. ببینید پول تقریباً از سیستم بانکی خارج نمی‌شود بلکه پول از سرفصل سپرده بلندمدت خارج و به سرفصل سپرده جاری یا کوتاه‌مدت منتقل می‌شود. بنابراین در این روزها عملاً ریال از بانک‌ها خارج نشده است بلکه چرخش پول بسیار افزایش یافته و پول‌ها در حساب‌های کوتاه‌مدت یا جاری نگهداری می‌شوند. بنابراین با توضیحاتی که ارائه دادم، من خیلی موافق این نیستم که پول بی‌برنامه از بانک‌ها خارج می‌شود، بلکه پول‌ها با هدف سرمایه‌گذاری و تبدیل به سایر دارایی‌ها از بانک‌ها خارج می‌شوند. البته در نوع سرمایه‌گذاری و کیفیت آن می‌شود بحث‌های زیادی کرد.

اقتصاد ایران پس از تغییرات شدید نرخ ارز دارد به سطوح جدید تعادلی می‌رسد که اگر همچنان نرخ ارز افزایش یابد دوباره این تعادل‌ها تغییر خواهد کرد. بنابراین در بعد اقتصاد کلان این اتفاق در حال رخ دادن است. در بحث فردی و از دیدگاه سرمایه‌گذاری باید مردم توجه داشته باشند که اگرچه نگهداری ریال در این ایام مناسب نیست اما باید در سرمایه‌گذاری‌هایی که می‌کنند دقت به خرج دهند تا مبادا زیانی متوجه آنها شود.

در اینجا باید یک نکته هم از دیدگاه اقتصاد سیاسی مطرح کنم و آن این است که اگرچه من تاکید دارم که اقتصاد ایران در حال رسیدن به تعادل‌های جدید است اما یادمان نرود که اتفاقات اخیر بسیاری از مردم را وارد محدوده فقر کرده است، بنابراین در صورت فشار بیشتر بر مردم، تعادل‌های جدید شکننده هستند و ممکن است اثرات اجتماعی رفتارهای مردم اتفاقات ناخوشایندی به همراه داشته باشد که امیدوارم شاهد آن روزها نباشیم.

بهترین روش‌های مدیریت دارایی‌ها برای سرمایه‌گذاران و سایر فعالان اقتصادی چیست؟

یکی از بهترین روش‌های سرمایه‌گذاری ایجاد سبدی از دارایی‌هاست که من فکر می‌کنم همچنان در این شرایط نیز مفید باشد.

سبد سرمایه‌گذاری ترکیبی از طلا (می‌توان از سهم‌هایی که به نوعی با طلا در ارتباط هستند استفاده کرد)، سهام (به‌ویژه سهامی که تاکنون رشد زیادی نکرده‌اند و شرکت از وضعیت و سوددهی مناسبی برخوردار باشد)، ملک (زمین و ساختمان)، اوراق قرضه یا سپرده بانکی (البته وزنش کم باشد) می‌تواند گزینه‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری باشد.

درباره سرمایه‌گذاری باید به یک نکته اشاره کنم. ببینید اقتصاد ایران در حال حاضر در شرایط خاصی به سر می‌برد و همه مردم نیز کم و بیش از این موضوع خبر دارند.

در این شرایط ممکن است فرصت‌هایی برای تک‌تک افراد به وجود بیاید که با سرمایه‌گذاری در آنها فرد بازدهی کسب کند اما اگر قرار باشد همه افراد به این شکل رفتار کنند و همگی به فکر حداکثر کردن منفعت شخصی باشند ممکن است عواقب خطرناکی برای اقتصاد کشور به وجود بیاورد. مثلاً چنانچه همه افراد به دنبال این باشند که در سبد سرمایه‌گذاری خود ارز (دلار و یورو) نگهداری کنند، تقاضا برای ارز افزایش یافته و از این‌رو قیمت ارز افزایش می‌یابد و این افزایش بر سایر بازارها تاثیر می‌گذارد.

به همین دلیل توصیه می‌شود در این شرایط و هنگام سرمایه‌گذاری بحث‌های اخلاقی و اجتماعی رعایت شود. می‌دانم درباره موضوعی که مطرح کردم بحث‌های متعددی وجود دارد و بدون شک یکسری از افراد مخالف این دیدگاه هستند اما این یک واقعیت است. در اقتصاد از این قبیل موارد وجود دارد که مشهورترین آنها معمای تناقض خست است.

بنابراین با لحاظ مورد بالا؛ سرمایه‌گذاری در بورس می‌تواند بهترین گزینه باشد چراکه در واقع نقدینگی به سمت تولید حرکت کرده است و بازدهی به دست آماده حاصل از سرمایه‌گذاری در بورس با منافع کل همخوانی بیشتری دارد.

 در هرکدام از این سناریوها چگونه می‌توان اثرات سوء را به حداقل رساند؟

تشکیل سبد دارایی می‌تواند تا حدودی تعادل بین بازدهی و ریسک را برقرار کند. با توجه به تاکید ما بر سرمایه‌گذاری در بورس لازم است در این خصوص توضیحاتی ارائه شود. اولاً، سرمایه‌گذاری در بورس تا حدی تخصصی است (البته نه آنقدر که افراد ناآشنا با بورس تصور می‌کنند) به همین دلیل توصیه می‌شود افرادی که از دانش کمتر برخوردارند، به صندوق‌ها مراجعه کنند. دوم، اینکه در این روزها که بورس بازدهی مناسبی به سرمایه‌گذاران می‌دهد و طبیعتاً وسوسه‌برانگیز شده است، باعث نشود که افراد تمام آنچه دارند را بفروشند و در این بازار سرمایه‌گذاری کنند. مرسوم است که می‌گویند پول مازاد خود را به بازار بورس بیاورید و همچنین ریسک ضرر را برای خود متصور باشید.

کدام بازارها می‌توانند در چنین شرایطی مامن مناسب‌تری از جهت تناسب ریسک و بازدهی باشند؟

در بازار مسکن احتمال اینکه قیمت‌ها کاهش یابد بسیار پایین است مگر اینکه گزینه جنگ یا زلزله مطرح باشد که در این صورت قیمت‌ها کاهش خواهد یافت. پس اگر شرایط نرمال باشد، ریسک کاهش قیمت در بازار مسکن نزدیک به صفر است، بنابراین برای کسانی که به دنبال سرمایه‌گذاری مطمئن می‌گردند، گزینه بازار مسکن مناسب خواهد بود. همچنین باید این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که هنوز بازار مسکن خودش را با قیمت‌های جدید نهاده‌های خود وفق نداده است، بنابراین در یک بازه میان‌مدت می‌تواند بازدهی خوبی به همراه داشته باشد. البته درباره بازدهی در بخش مسکن باید سمت تقاضا را نیز تحلیل کرد. منظورم این است که قدرت خرید مردم را نیز باید لحاظ کرد.

در بازار طلا و ارز اگر روابط ایران و آمریکا بهبود یابد قیمت‌ها در هر دو بازار کاهش خواهد یافت. با هر فرمولی که حساب کنید قیمت ارز و بالطبع طلا در بازار آزاد در حال حاضر بیشتر از ارزش ذاتی آن است. اما اگر روابط سیاسی خراب‌تر شود و تحریم‌های واقعی آغاز و اثرات آن سنگین باشد، با توجه به انتظارات جامعه، قیمت‌ها در هر دو بازار افزایش خواهد یافت.

اما بازار سرمایه به‌رغم رشد مناسب، هنوز پتانسیل رشدهای بیشتر را دارد. در خصوص سرمایه‌گذاری در این بازار، باید سهامی خریده شوند که هنوز رشد چشمگیری نداشته‌اند.

در بازار پول اگرچه نرخ سود در سیستم بانکی کمی افزایش یافته و شاید بیشتر هم شود اما فعلاً گزینه جذابی برای سرمایه‌گذاری نیست.

سایر بازارها (بازار خودرو، لوازم خانگی و...) در حال حاضر خود را با ارزش دلار و یورو تنظیم می‌کنند با این تفاوت که قیمت‌ها در این بازارها به سمت پایین چسبندگی دارند. یعنی حتی اگر قیمت دلار کاهش یابد، قیمت‌ها در این بازارها کاهش کمتری نسبت به کاهش دلار خواهند داشت.

 نقش سیاستگذار و آحاد مردم و سرمایه‌گذاران در کاستن از التهابات اقتصادی فعلی و احتمالاً آتی چیست؟

اشاره کردم، افراد حداقل باید در مقاطعی از زمان از منفعت شخصی خود کمی فاصله بگیرند و به دنبال منفعت اجتماعی باشند. اما رعایت این نکته اخلاقی از سوی همه تقریباً کاری غیرممکن است. کینز اصطلاحی در اقتصاد وارد کرد با عنوان animal spirit که در فارسی معنی شده خوی حیوانی. به این معنی است که انسان‌ها به دنبال منفعت خود هستند و از این‌رو نقش سیاستگذاران مهم است. سیاستگذاران باید قواعد بازی را طوری تنظیم کنند که تضاد میان منفعت شخصی و منفعت اجتماعی به حداقل برسد. بنابراین وظیفه مهم سیاستگذار در این مرحله تنظیم درست قواعد است. البته باید اظهار امیدواری کرد تا مسائل سیاسی رو به بهبود باشد. در خصوص مردم هم اشاره کردم در این روزهای سخت باید هوای همدیگر را بیشتر داشته باشیم. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها