شناسه خبر : 27718 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شکاف در دو سوی اقیانوس اطلس

ائتلاف غربی‌ها دچار مشکل شده است

آمریکا بیش از هر کشور دیگری در شکل‌گیری اروپای بعد از جنگ نقش داشته است. آمریکا در اواخر دهه‌های 1940 و 1950 میلادی، قابله‌ای بود که خود زایش اتحادیه اروپا و ناتو، ائتلافی نظامی که برنده جنگ سرد بود، را سبب شد. ایالات متحده اگرچه گاه کارهای خیرخواهانه انجام می‌دهد اما عمدتاً در راستای منافع خودش عمل می‌کند.

آمریکا بیش از هر کشور دیگری در شکل‌گیری اروپای بعد از جنگ نقش داشته است. آمریکا در اواخر دهه‌های 1940 و 1950 میلادی، قابله‌ای بود که خود زایش اتحادیه اروپا و ناتو، ائتلافی نظامی که برنده جنگ سرد بود، را سبب شد. ایالات متحده اگرچه گاه کارهای خیرخواهانه انجام می‌دهد اما عمدتاً در راستای منافع خودش عمل می‌کند. آمریکا با درگیر شدن در دو جنگ جهانی قصد داشت رقابت فرانسه و آلمان را از بین ببرد و سدی محکم در برابر خطر شوروی ایجاد کند. پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 این ائتلاف بود که دموکراسی را در دولت‌های تازه لیبرال‌شده اروپای شرقی برپا کرد.

با این همه امروز آمریکا و اروپا با یک شکاف در حال بزرگ‌تر شدن از هم جدا شده‌اند. پیش از برگزاری اجلاس سران ناتو در بروکسل در یازدهم و دوازدهم جولای، شرایط مسموم بود. دونالد ترامپ اروپایی‌ها را به بدعهدی و عدم ایفای نقش موثر متهم کرد و آنها نیز به او اتهام خرابکاری زدند. نشست دوم بین ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ در هلسینکی در شانزدهم جولای هم تصویری دور از تصور از یک رئیس‌جمهور آمریکا را نشان داد که دشمن روسی‌اش بسیار بهتر از متحدانش رفتار می‌کند.

حتی اگر هر دو نشست را بدون چالش پایان یافته بدانیم، که تقریباً همین‌طور هم بود، دونالد ترامپ همچنان منتقدانش را در آشفتگی گذاشت چراکه همچنان اولویت‌های متفاوت، تفکرات واگرا و فرهنگ سیاسی درگیرانه پابرجاست. اتحاد غربی به مشکل خورده است و این شکاف باید هم اروپا، هم آمریکا و هم باقی کشورهای جهان را نگران کند.

هر اتحادی تنش‌های خاص خودش را دارد اما اتحاد غربی خسته از درگیری در چندین و چند جبهه سردرگم‌کننده است. ترامپ و ژنرال‌هایش از تلاش‌های ضعیف اغلب اعضای ناتو برای عمل به تعهدشان در مورد افزایش بودجه دفاعی این نهاد تا دو درصد تولید ناخالص داخلی‌شان تا سال 2024 کاملاً خشمگین هستند. راستگرایان آمریکا اروپا را به خاطر حمایت از توافق هسته‌ای ایران (که ترامپ از آن خارج شد) و هیاهوی شکل‌گرفته علیه اسرائیل سرزنش می‌کنند. و سیاستگذارانی از هر دو جناح آمریکا معتقدند که همان‌طور که تمرکز دنیا به سمت آسیا در حال تغییر است، اروپایی‌های مقدس‌نما دیگر ارزش توجه و وقت گذاشتن ندارند.

اما انگار که این تنش‌ها کافی نباشد، دونالد ترامپ اتحادیه اروپا را متهم کرد که از روابط با ایالات متحده منفعت بیشتری می‌برد و اروپا را به خاطر تجارت غیرمنصفانه مجازات کرد. در عین حال اروپا نیز خود چند تکه شده است. در ایتالیا یک دولت ائتلافی پوپولیست روی کار آمده که حامی پوتین است. همچنین ترکیه که یکی از اعضای ناتواست و البته در اتحادیه اروپا عضویت ندارد، به شکل فزاینده‌ای ارزش‌های لیبرال دموکراسی را که اتحاد غرب برپایه آن بنا شده است، به چالش می‌کشد. بدتر از این هم در راه است. روی کار آمدن دولت کارگر در بریتانیا تحت هدایت جرمی کوربین که سابقه‌ای طولانی در مخالفت با استفاده از سلاح و نیروی نظامی توسط غرب دارد، می‌تواند ظن و تردید آمریکا را عمیق‌تر کند؛ او حتی ممکن است تلاش کند از ناتو هم خارج شود.

ضربه به فرماندهی

اکونومیست معتقد است اتحاد غربی ارزش حفظ کردن دارد. در دنیای خطرناک و رو به دیکتاتوری کنونی، این اتحاد می‌تواند به عنوان یک منبع حیاتی برای امنیت و سنگری برای آزادی عمل کند. اما این اتحاد هم حق زندگی جاودانی را از خدا ندارد و باید همواره جایگاه درست خود را به دست آورد. اما سوال این است که چگونه؟

گام اول این است که کار را سخت‌تر نکنیم. اروپا بهتر است تا حدی که توان دارد در برابر خواست ترامپ مقاومت و تجارت را ایمن‌تر کند.

در گام دوم، مدافعان اتحاد باید بیشتر عملگرا باشند. به این معنا که تمام و کمال به آن بپردازند. ترامپ حق دارد از کشورهایی چون آلمان و ایتالیا گله کند که فقط 22 /1 و 13 /1 درصد از تولید ناخالص داخلی‌شان در سال 2017 را صرف بودجه دفاعی کرده‌اند. در واقع او حق دارد از این هم فراتر انتقاد کند. اندک بودن بودجه دفاعی مفید است، در نظر داشته باشید که بیش از بودجه بلژیک برای مستمری می‌رود. بیشتر از آن هم برای تحقیق و توسعه و تجهیزات.

متحدان آمریکا اگر می‌خواهند عملگرا باشند باید به همکاری ادامه دهند. همکاری در زمینه‌هایی چون امنیت سایبری این اتحاد را برای آمریکا ارزشمندتر می‌کند. به ضرورت بیشتری، ناتو هم باید پاسخ‌های تندتری به تاکتیک‌های پراکندن اطلاعات غلط و نفوذ روسیه در کریمه و شرق اوکراین بدهد. سیاست بالا و پایین دارد. قدرت ازدست‌رفته نظامی را به سختی می‌توان دوباره ایجاد کرد. اقداماتی که روابط نظامی ناتو را تقویت کند در حال حاضر بسیار حیاتی و ضروری است.

عملگرا بودن همچنین به این معناست که اعضای ناتو در کنار هم بمانند. در روند مذاکرات برگزیت، اتحادیه اروپا به این فکر است که بریتانیا را از ساختار امنیتی اتحادیه خارج کند چراکه دیگر عضو اتحادیه نیست. رها کردن قدرت نظامی بریتانیا، صنعت تسلیحات و نیروهای اطلاعاتی آن یک گل به خودی است.

اعضای اتحادیه اروپا باید برای جبران این خلأ، بریتانیا را با انگیزه‌های مداخله‌جویانه اروپا که از سوی فرانسه اعلام می‌شود، درگیر کنند و نیرویی تشکیل دهند که قادر باشد در مواقع بحران وارد عمل شود. آمریکا زمانی چنین نیرویی را به عنوان یک تهدید برای ناتو به شمار می‌آورد. امروز این اقدام می‌تواند هم تضمین بیشتری برای هر دو طرف باشد هم نشانه‌ای از تمایل اروپا به قبول مسوولیت بیشتر.

مبارزه برای تغییر اذهان

آخرین گام جنگ ایده‌هاست. اگر امروز ناتو و اتحادیه اروپا وجود نداشتند، نمی‌شد آنها را به وجود آورد. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، احساس خطر کم شده و موانع برای همکاری و مشارکت بسیار بیشتر شده است. با این همه اتحاد طرفین اقیانوس اطلاس، ترنس آتلانتیک، آن‌طور هم که ترامپ یک‌بار گفته، منسوخ نشده است. متحدان آمریکا دارایی‌های آمریکا و مورد حسادت چین و روسیه هستند. ناتو میراثی بسیار ارزشمندتر از آن است که بتوان جایگزینش کرد.

نیاز به امنیت هنوز وجود دارد. روسیه، اتحاد جماهیر شوروی نیست اما مانند یک قدرت رو به افول، احساس خطر می‌کند. روسیه نیروهایش را مدرن کرده و آماده به خطر کردن آنهاست.

نیاز به گسترش دموکراسی اروپایی هم همچنان پابرجاست. اقتدارگرایان در لهستان و مجارستان در حال خیزش هستند و اتحادیه اروپا و ناتو باید بتوانند بار دیگر این قدرت‌گیری را محدود کنند. همچنین منافع دیگری در کمک اروپا به آمریکا برای پیشبرد پروژه‌ها با آماده‌سازی زیرساخت‌ها، تجهیزات و حمایت‌های دیپلماتیک وجود دارد.

ناتو شکننده‌تر از آن شده که ترامپ فکر می‌کند. ناتو تعهد دارد که همان‌طور در مقابل حمله به یک کشور در این پیمان رفتار کند که انگار به تمامی اعضا حمله شده است. دودلی و خصومت ترامپ نسبت به اروپا این تعهد را تضعیف می‌کند. آسیا در حال نظاره کردن ناتواست، همچنین آقای پوتین. هر اندازه که ترامپ برای متحدان اروپایی‌اش قلدری کند، دنیا بیشتر در مورد تضمین امنیت آمریکا دچار تردید می‌شود. قدرت‌های بزرگ در یک زمین خاکستری بین جنگ و صلح در حال رقابت هستند و هرگونه محاسبه اشتباه خطر بزرگی در پیش دارد.

دونالد ترامپ اعتقاد دارد که او استاد قوی‌تر کردن آمریکاست. او آنچه را که بدون اروپا، و بدون خیلی‌های دیگر، از دست می‌دهد بسیار کم محاسبه کرده است.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها