شناسه خبر : 27674 لینک کوتاه

از اراده سیاسی تا اقدام عملی

چرا بسته پیشنهادی اروپا رضایت ایران را جلب نکرد؟

تشدید اقدامات یکجانبه‌گرای آمریکا در جهان که در دوره ترامپ به‌ صورت عریان هویت یافته است این‌ بار نه‌تنها مخالفان و رقبای سنتی آمریکا بلکه گریبان متحدان آن کشور را نیز گرفته است به نحوی که آمریکا علاوه بر آغاز جنگ تجاری با اروپا و خروج از معاهدات بین‌المللی کار را بدانجا رسانده که با تهدید به خروج از ناتو مستقیماً پایه‌های امنیت دسته‌جمعی محور غربی-اروپایی را مورد تهدید قرار داده است.

  سیدباقر ذکی‌اسکویی / تحلیلگر مسائل بین‌الملل

تشدید اقدامات یکجانبه‌گرای آمریکا در جهان که در دوره ترامپ به‌ صورت عریان هویت یافته است این‌ بار نه‌تنها مخالفان و رقبای سنتی آمریکا بلکه گریبان متحدان آن کشور را نیز گرفته است به نحوی که آمریکا علاوه بر آغاز جنگ تجاری با اروپا و خروج از معاهدات بین‌المللی کار را بدانجا رسانده که با تهدید به خروج از ناتو مستقیماً پایه‌های امنیت دسته‌جمعی محور غربی-اروپایی را مورد تهدید قرار داده است. زنگ خطر تهدید علیه صلح و امنیت جهانی از شرق تا اروپا طنین‌انداز شده و این مهم موجب همراهی آگاهانه متحدان آمریکا در درک تهدید جدی ناشی از تحمیل هژمونی آمریکایی شده است. در چنین فضایی از انگاره‌های ذهنی مشترک، خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تلاش برای تشکیل اجماع دوم و برقراری مجدد «اعمال فشار حداکثری» بر ایران، اتحادیه اروپا را بر آن داشته تا برای نجات برجام بدون آمریکا تلاش کند. رهبران اروپا می‌دانند که حفظ برجام مستلزم حداقلی از روابط اقتصادی پایدار با ایران است و این امر از طریق ابلاغ دستور به شرکت‌ها و بانک‌های اروپایی و الزام آنان به تداوم همکاری با ایران میسر خواهد بود، اما آنچه برای ایران حیاتی است و جزو شروط عقلانی تهران نیز بوده است مساله فروش تضمین‌شده نفت در کنار پذیرش برنامه موشکی و مسائل منطقه‌ای ایران است که بعد از خروج آمریکا از برجام بر کسی پوشیده نیست که چرا همواره تهران این موضوع را جزء لاینفک امنیت ملی ایران محسوب کرده است. بیانیه پایانی نشست وزیران خارجه ایران و 1+4 با وجود خوش‌بینی برخی از طرفین در واقع چیزی بیش از یکسری تعهدات کلی و مبهم نیست. به عنوان مثال در خصوص صادرات نفت ایران، بیانیه صرفاً به «تداوم صادرات نفت و میعانات گازی، محصولات نفتی و پتروشیمی» اشاره کرده است به عبارتی نه‌تنها هیچ‌گونه تضمینی در خرید نفت ایران داده نشده بلکه بدتر از آن حتی میزان تداوم صادرات نفت مشخص نشده است! یا هیچ‌گونه مکانیسم عملیاتی درباره «حفظ و ارتقای روابط گسترده‌تر اقتصادی با ایران» ارائه نشده است! یا اینکه «تشویق به سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در ایران» در حالی اشاره شده که از مقدار این سرمایه‌گذاری سخنی به میان نیامده است! یا «حمایت از شرکت‌ها در تجارت با ایران» فاقد هرگونه طرح حمایتی مشخص است. از این‌رو مادامی‌که طرح تفضیلی وجود نداشته باشد بیانیه ارائه‌شده صرفاً به کلی‌گویی بسنده کرده و فاقد هرگونه راهکار عملیاتی است و این خود فضای اقتصادی ایران را برای سرمایه‌گذاران بیش از پیش مبهم می‌سازد. این در حالی است که طرف اروپایی جزئیات مذاکرات را به آینده موکول می‌سازد.

مایکل برچر استاد روابط بین‌الملل دانشگاه مک‌گیل از مهم‌ترین ویژگی‌های بحران‌های بین‌المللی را وجود تهدید جدی بر ارزش‌های حیاتی و فشار یا محدودیت زمان تصمیم‌گیری برمی‌شمارد. چنانچه این عناصر بر بحران حاکم باشد باید قبل از موعد زمانی و با تاکید بر وجوه مشترک و حذف امور نامرتبط و زائد، تصمیم‌های سازنده و عملیاتی گرفت وگرنه کاهش آثار و تبعات منفی بحران عملاً غیرممکن خواهد شد. به درازا کشاندن مذاکرات و گفت‌وگوها در حالی‌که زمان پاسخ‌دهی و تصمیم‌گیری با محدودیت مواجه است در مدیریت بحران‌های بین‌المللی امری غیرعقلانی محسوب می‌شود. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و امانوئل ماکرون رئیس‌جمهوری فرانسه در پاسخ به انتقاد حسن روحانی مبنی بر مایوس‌کننده بودن بسته پیشنهادی اروپا، با پذیرش کلی بودن بسته پیشنهادی بر ادامه گفت‌وگوها در زمینه جزئیات بسته تاکید کرده‌اند. مساله‌ای که از دید تهران پنهان نماند و قابل قبول واقع نشد چراکه به درازا کشیده شدن مذاکرات عملاً با شروع و از سرگیری تحریم‌های آمریکا مواجه خواهد شد و ایران را در شرایط سخت‌تری قرار خواهد داد و این موضوع می‌تواند نقش ایران را در حد حکم «کارت بازی اروپا» در قبال جنگ تجاری آمریکا علیه اروپا تنزل دهد و در نتیجه موجبات موضع‌گیری سرسختانه‌تر اروپایی‌ها در مسائل منطقه‌ای و برنامه موشکی ایران برای امتیازگیری‌های جدید از تهران را فراهم بیاورد. این در حالی است که ایران تا قبل از برقراری تحریم‌های آمریکا عملاً قادر خواهد بود از مواضع عقلانی امنیتی خویش بر مبنای درک مشترک امنیت منطقه‌ای دفاع کرده و کشورهای 1+4 را به توافق متقارن و نظم امنیتی منطقه‌ای موازنه‌گرا در قبال آمریکای کنونی (هژمونی‌طلب) سوق داده و در نتیجه برجام نه‌تنها بدون امتیازدهی جدید حفظ و تقویت خواهد شد بلکه اصولاً برجام بستر آغاز ایجاد بنیادهای دفاعی و امنیت منطقه‌ای جدید را دارا خواهد بود که البته این امر مهم مستلزم درک تغییر و تحولات نظام بین‌المللی کنونی توسط طرفین از یک‌سو و پای‌فشاری بر مواضع اعلام‌شده ایران بدون هیچ‌گونه تزلزل کلامی و رفتاری در مذاکرات با کشورهای 1+4 خواهد بود. چه‌بسا این امر حیاتی نیاز به تغییر و تحولات جدی در دستگاه‌های اجرایی و دیپلماسی کشورها داشته باشد تا ضمن فهم عمیق و صحیح از شرایط جدید نظام بین‌الملل قادر باشند تصمیمات مشترک‌المنافع قاطعانه‌ای در این راستا بگیرند.

اروپا با درک موقعیت کنونی نظام بین‌الملل عملاً در راستای حفظ برجام اراده سیاسی لازم را یافته است چه تا اینجای کار با وجود تهدیدهای مکرر آمریکا اقدامات سیاسی لازم (و نه کافی) جهت حفظ برجام را انجام داده است. همین چند روز پیش بود که پارلمان اروپا مجوز همکاری بانک سرمایه‌گذاری اروپا -EIB-  با ایران را تصویب کرد. بانک غیرانتفاعی مستقر در لوکزامبورگ که اجازه دارد در راستای حفاظت از شرکت‌های اروپایی در برابر تحریم‌های آمریکا به روابط مالی با ایران ادامه دهد اما هیچ الزام و قطعیتی بر تداوم این همکاری به بانک مزبور دیکته نشده است. به‌زعم نویسنده، اروپا در حال آرایش‌گیری سیاسی، اقتصادی هرچند در ابتدا متزلزل در قبال آمریکاست اما همین روند حداقلی نیز بسته به نقش ایران، تضعیف شده یا قوت خواهد یافت یعنی تا زمانی که ایران عزم جدی و صدایی یکپارچه در راستای حفظ منافع و امنیت ملی خویش نداشته باشد طرف اروپایی در جهت تعدیل شرایط با آمریکایی‌ها قادر خواهد بود از شرایط عدم انسجام داخلی و عدم قاطعیت خارجی ایران بهره برده و به‌جای تمرکز بر حفظ برجام بر مبنای موازنه‌گری با آمریکا در خاورمیانه، بر حفظ برجام بر مبنای پذیرش هژمونی آمریکایی سوق یابد، در نتیجه فشار بر برنامه موشکی و منطقه‌ای ایران مضاعف خواهد شد.

ساموئل هانتینگتون معتقد است که نظام بین‌الملل پس از جنگ سرد یک نظام تک-چندقطبی است که در شرایط انتقالی به سمت احیای توازن قوا حرکت می‌کند. کنت والتز نیز باور دارد هرگاه کماکان شرایط جهان آنارشیک باشد و واحدها دغدغه بقا و ماندگاری خود را در سر داشته باشند، سیاست توازن قوا از سوی قدرت‌های بزرگ پیگیری خواهد شد. با امعان نظر به این مهم و نیز شکل‌گیری فهم مشترک از تهدید هژمون و مهیا شدن شرایط ذهنی و عملیاتی قدرت‌های فرامنطقه‌ای در جهت ایجاد موازنه در برابر هژمون، این فرصت برای دستگاه اجرایی و دیپلماسی کشور مهیاست که بر بایسته‌های از پیش تعیین‌شده ایران در بسته پیشنهادی کشورهای 1+4 (و نه صرفاً اروپایی) در عین انعطاف هوشمندانه، قاطعانه ایستادگی کند. تشکیل کنسرسیوم مشترک ایران و کشورهای 1+4 با هدف حفظ برجام بدون آمریکا و تعیین سازوکار اجرایی آن راهکاری عملی در این خصوص خواهد بود. خرید تضمینی حداقل دو میلیون بشکه‌ای نفت ایران، عقد قراردادهای تامین تجهیزات هوشمند دفاعی و کالاهای ضروری و دارویی در قبال پرداخت بخشی از پول خرید نفت، تامین سرمایه‌گذاری مورد نیاز در زمینه توسعه صنعت نفت و تامین فناوری‌های روز، تضمین عملی تجارت با ایران از طریق این کنسرسیوم، تسری مقررات بازدارنده اروپا که در برابر تحریم‌های آمریکا اجرا خواهد شد در قالب مقررات بازدارنده کشورهای 1+4 و تعمیم آن به لیست صنایع و شرکت‌های حیاتی که ایران از قبل باید آن را اعلام کند جملگی می‌تواند بسته پیشنهادی را از کلی‌گویی خارج و با ارائه راهکارهای عملیاتی نگرانی‌های ایران را رفع کند. قطعاً چنانچه دستگاه دیپلماسی کشور با بهره‌مندی از وضعیت کنونی نظام بین‌الملل بتواند همراهی سینوسی اروپایی‌ها را به همراهی حداقلی اما مشخص در مدل همکاری ایران و 1+4 تبدیل کند، از یک‌سو توانسته است ذیل قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل جنبه قانونی و بین‌المللی به آن بدهد و از سوی دیگر ضرورتاً بستری برای همکاری‌های آتی و رفع نگرانی‌های امنیتی طرفین ایجاد خواهد کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها